آنچهسالمندانوبازنشستگان
برایداشتنزندگیسالمبهآننیازمندند
بشر امروزه در مقایسه با پیشینیان خود بیشتر عمر میکند، اما این حقیقتی است که به دنبال خود معضلات غیرقابل انکاری را بهوجود میآورد. پیر شدن را میتوان تنها رویدادی در زندگی دانست که هم دلخواه و هم دلهرهآور است. مدتهاست که جامعه، ارزش افراد سالمند را دستکم گرفته است. دوران سالمندی، به عنوان فصلی گریزناپذیر از زندگی، دوران مواجهه با استرسهای جدید است. با نو شدن جوامع و پیشرفت زندگی بشر دامنه استرسهای بروز یافته گستردهتر میشود. افراد سالمند با مرحلهای روبهرو میشوند که باید تلاش کنند انسجام خود را بازیابند؛ چراکه همزمان با این مرحله رویدادهای دیگری در زندگی فرد در حال وقوع بوده یا واقع شده است. به علت از دست دادن همسر و نزدیکان و تنها بودن و کاهش استقلال مالی و... میزان شیوع استرس در سالمندان افزایش مییابد.
اختلالات روانی به عنوان یکی از علل اصلی ناتوانی و بیماری در طول عمر شناخته شدهاند. با توجه به بار جهانی بیماریهای منتسب به اختلالات روانی، پیشبینی شده این مسائل از 10/5 درصد در سال 1996 به 15درصد در سال 2020 افزایش خواهد یافت. متأسفانه بسیاری از نشانههای بیماریهای روانی در سالمندان به دلیل تأثیرات گیجکننده داروها، افزایش تمایلات خودبیمارانگاری و کاهش طبیعی و تغییرات جنسی و الگوی خواب یا نادیده گرفته میشود و یا مانند جزئی از فرایند سالمندی، کماهمیت شمرده میشود. از این میان، افسردگی و اضطراب شایعترین اختلالات روانپزشکی در سالمندان به حساب میآیند. جامعه ما رو به سالمند شدن است، به همین جهت زندگی سالمند باید از زوایای مختلف مورد بررسی قرار گیرد. با افزایش جمعیت سالمندی در کشور و تسریع این روند در سالهای آینده توجه به موضوعاتی که مربوط به این گروه سنی است، از اولویتهای علم روانشناسی است. از طرفی سالمندی موفق مسئلهای نیست که یکباره در سنین کهولت و سالمندی رخ دهد، بلکه به برنامهریزی و اهداف تعیین شده در طول زندگی نیاز دارد. بیتردید دنیای امروز نسبت به جوامع گذشته تغییرات زیادی را به خود میبیند.
رشد تکنولوژی و سالمندان
رشد تکنولوژیهای مختلف و افزایش آگاهیهای عمومی در حوزههای مختلف موجب شده تا روند زندگی و بهطور کلی جوامع تغییرات زیادی داشته باشند. یکی از تغییرات در دنیای امروز، تغییر در رشد جمعیت است. به دلیل آنکه تحصیلات و شغل دو رکن مهم جوانان شده و این دو رکن عامل مهمی برای پیشرفت افراد به شمار میرود، نرخ ازدواج کاهش پیدا کرده و به دنبال آن، رشد و افزایش جمعیت جوان در بسیاری جوامع ازجمله جامعه ایرانی کم شده است. کاهش جمعیت جوان و کمترشدن میزان تولد در خانوادهها بر تعداد جمعیت سالمند افزوده و جمعیت سالمند و مسئله سالمندی نسبت به سالهای گذشته بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. با افزایش تعداد نفرات سالمندان، طبیعی است که مسائل مربوط به آنها همچون بیماریها و اختلالاتی که مربوط به این سن میشود، پررنگتر شود و همین امر، تقاضای امکانات و خدمات مناسب برای افراد سالمند را بیشتر کند. همچنین امروزه جمعیت قابلتوجهی توفیق آن را دارند تا با پشت سر گذاشتن مراحل مختلف تحول از کودکی به جوانی و از جوانی به میانسالی و در نهایت به سالمندی برسند. رسیدن به دوره سالمندی یعنی گام گذاشتن به دنیای تجربه و خردمندی. صاحب تجربه بودن و خردمندی ویژگیهایی هستند که در گذر زمان و افزایش سن به دست میآیند. بنابراین واژه سالمندی نباید فقط کم شدن تواناییها و بیماریها را به ما یادآوری کند، بلکه سالمندی دورهای از عمر است که میتواند دارای جنبههای مثبت و مفیدی باشد.
یک سالمندی موفق
جنبههای ارزشمند دیگر دوره سالمندی داشتن سلامت جسمی، روانی و ذهنی و همچنین رضایتمندی از یک دوره طولانی زندگی است. ویژگیهای مثبت دوره سالمندی نهتنها موجب برقراری امنیت و آرامش در این دوره سنی میشود، بلکه ما را با مفهوم مهمی به نام «سالمندی موفق» آشنا میکند. آنچه از این عبارت برمیآید نشاط، شادابی، سرزندگی و بهطور کلی یک احساس خوب است که یک فرد در طول عمر خود میتواند آن را به دست آورد. دستیابی به حس خوب و دلپذیر از زندگی، با در نظر گرفتن یک شیوه و سبک زندگی سالم و مناسب در طول همه دورههای زندگی میسر میشود. سالمندی نقطه هدفی است که برای رسیدن موفقیتآمیز به مقصد آن از سالهای آغاز زندگی باید برنامهریزی کرد و مسیر و چشماندازی مناسب همراه با نگرشی مثبت برای آن در نظر گرفت. سالمندی «اضافه کردن زندگی به سن» است و نه «اضافه کردن سن به زندگی.» معنای این جمله این است که در طی سالهایی که زندگی میکنیم و عمر گرانمایه را میگذرانیم مسئله ما فقط گذشتن روزها، زمان و کمیت نیست بلکه زمان و لحظات عمر باید با کیفیت همراه باشد.
کمخونی، بیماری شایع سالمندی
خیلیها تصور میکنند که کمخونی در سالمندان را باید بهعنوان یک عارضه طبیعی پذیرفت؛ چراکه آمارها حاکی از آن است که حدود ۸۰ درصد بیماران مسن از کمخونی رنج میبرند. هرچند کمخونی بیماری شایع در بین افراد سالخورده است، اما به معنی عدم امکان کنترل این بیماری نیست. هم میتوان جلوی بروز کمخونی را در سالمندان گرفت و هم اینکه راههای کارآمدی برای درمان این بیماری وجود دارد. برای جلوگیری یا درمان کمخونی در سالمندان، لازم است عوال ایجاد این عارضه را بشناسیم. عوامل بروز کمخونی را میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد؛ یک گروه مربوط به کمبود ویتامینها و مواد معدنی در بدن است. بدن ما در طول شبانهروز نیاز به میزان مشخصی از ویتامینها و مواد معدنی دارد. بخشی از این نیاز از راه خوردن و آشامیدن تأمین میشود. تولید بخشی از این مواد نیز در بدن صورت میگیرد. با پا به سن گذاشتن افراد، تأمین مواد ضروری مورد نیاز بدن با اختلال مواجه میشود. گروه دوم مربوط به شرایط جسمانی افراد است. با افزایش سن، زمینه بروز بیماریهای مزمن فراهم میشود. این بیماریها روی عملکرد بخشهای مختلف بدن اثر منفی بهجا میگذارند. یکی از این آثار منفی، کمخونی است. بسیاری تصور میکنند کاهش سطح هموگلوبین خون در اثر افزایش سن امری طبیعی است. بررسیهای محققان نشان میدهد این ادعا پشتوانه علمی ندارد. آزمایشهای متعددی روی افراد سالمند انجام شده است. نتیجه این آزمایشها میگوید که تعداد گلبولهای قرمز، هموگلوبین و هماتوکریت بسیاری از سالمندان در سطح طبیعی باقی میماند. بنابراین نمیتوان کمخونی را عارضهای طبیعی در سالمندی به حساب آورد، بلکه عوامل دیگری در بروز آن دخالت دارند. نقطه آغاز این عارضه، چندان با هیاهو همراه نیست. علائم کمخونی چراغخاموش ظاهر میشوند. خیلی مواقع سالمندان احساس نمیکنند که دچار چنین مشکلی شدهاند. بهمرور زمان علائم بیماری تشدید میشود. در مواقعی که بیماریهای مزمن باعث بروز کمخونی شوند، هیچ راهی به جز درمان همان بیماری یا کنترل آن برای جلوگیری از عارضه کمخونی وجود ندارد. در این شرایط آهن درمانی به هیچ عنوان مفید واقع نمیشود. اما اگر بیماری ناشی از کمبود آهن باشد، در وهله اول باید جلوی هرگونه خونریزی در بدن گرفته شود. در کنار آن لازم است که با مصرف مکملهای خوراکی آهن، کمبود این ماده معدنی در بدن جبران شود. معمولا مکملهای آهن با دوز ۵۰ تا ۱۰۰ میلیگرم تجویز میشوند. تعداد دفعات مصرف مکملها نیز سه بار در روز توصیه میشود. البته در مواردی به تشخیص پزشک ممکن است مکملهای دیگری تجویز شوند که حاوی مقدار کمتری آهن باشند. در این حالت هرچند سرعت آهن درمانی کاهش مییابد، اما بدن بیمار پاسخ بهتری به درمان میدهد.
آلزایمر آفتی در کمین سالمندان
افزایش ترس، اکسیداتیو آسیبهای التهابی، اختلال در انتقال آکسونی، آتروفی مغزی، از دست رفتن سیناپسهای عصبی، کاهش هورمونهای استروئیدی، اختلال در میزان کلسیم داخل سلولی، تحریک بیش از حد گیرندههای گلوتامین، آسیب کانالهای کاتیونی غیروابسته به ولتاژ در غشای لیپیدی، آسیب به عروق مغز و اختلال در متابولیسم اسیدهای چرب و کلسترول از خصوصیات پاتوفیزیولوژیک در بیماران آلزایمری شناخته میشود. با شروع بیماری به آهستگی اختلال در کارکردهای شناختی مغز ظاهر میشود.
بیماری آلزایمر چندسال قبل از بروز علائم تشخیصی شروع میشود. با تصویربرداری عصبی و مارکرهای بیولوژیکی تشخیص نهایی صورت میگیرد و یک روش درمانی مناسب برای تأخیر در پیشرفت بیماری انتخاب میشود. زوال عقل و دمانس اصطلاح عمومی است که به منظور توصیف علائم و نشانههای گروه بزرگی از اختلالات و بیماریها با ویژگی مشترک افت پیشرونده عملکرد فرد به کار میرود و انواع مختلفی دارد. میتوان آلزایمر را شایعترین علت زوال عقل بزرگسالان دانست و باید گفت که 50 تا 60درصد کل بیمارانی که دچار دمانس میشوند به آلزایمر مبتلا میشوند. اخیرا بیش از 100 داروی جدید برای هدف قرار دادن مسیر بتا آمیلوئید مورد تحقیق و بررسی قرار گرفتند. این مسئله ضروری است که برای درمان بیماری آلزایمر چندین دارو مورد استفاده قرار بگیرد. پزشکان استفاده از رژیم غذایی مناسب به همراه تمرینات ذهنی و جسمی را به عنوان اقدامات پیشگیریکننده توصیه میکنند. براساس نتایج هاریسون نخستین بار الویش آلزایمر در سال 1907 خصوصیات بالینی و پاتولوژیک بیماری را در زنی میانسال که در سن 55سالگی فوت کرد توضیح داد. از آن پس اصطلاح بیماری آلزایمر به مواردی از دمانس پیشرونده اطلاق شد که در اواخر دوران سالمندی بروز میکند. این بیماری مانند دیگر انواع دمانس بهکندی شروع میشود و در ظرف یک تا سه سال به زوال عقل همراه با بیاحساسی، عدم مهارت، اختلال حرکتی و در نهایت به انهدام بدن و مرگ میانجامد. آلزایمر بیماریای است که پنج درصد از افراد بالای 65 سال و 20 درصد از افراد بالای 80 سال را درگیر خود کرده است. با توجه به جمعیت رو به افزایش سالمندان در جهان، مطالعات و تحقیقات زیادی با مرکزیت این موضوع انجام شده تا بتوان به پیشگیری از آن پرداخت یا مشکلات بارز این دوران را تقلیل داد. آلزایمر سبب از دست دادن تدریجی مغز و توان جسمی میشود و بر روی فعالیتها و حتی صحبت کردن فرد مبتلا تأثیر میگذارد. ابتلا به افسردگی یکی از واکنشهای اولیه ابتلا به آلزایمر است و یا برعکس افسردگی در سنین بالا احتمال ابتلا به آلزایمر را افزایش میدهد. سالمندان عضو محبوب همه خانهها هستند و حضورشان گرمیبخش حیات است، حال شما پیرزن یا پیرمردی را در نظر بگیرید که حتی قادر به ارتباطگیری با فرزندان خود نیست و یا از آنها هراس دارد؛ این موضوع، یعنی عدم توانایی ارتباط با اطرافیان سبب میشود که این قشر نتوانند منظور خود را بهدرستی به مخاطب انتقال دهند که نتیجه آن گرسنگی، تشنگی و بیقراری در آنهاست. مراقبان این بیماران باید از جملات ساده استفاده کنند و یا شمردهشمرده صحبت کنند. آگاهی این افراد از علائم و نشانههایی که در مراحل مختلف این بیماری رخ میدهد باعث میشود هم از میزان نگرانی خود در حین مراقبت بکاهند هم استرس بیماران را کاهش دهند. آنچه نگرانی پزشکان و مراقبان سالمندان را افزایش میدهد شیوع افسردگی همزمان با آلزایمر است. تحمل و سازگاری با هر یک از این دو بیماری به قدر کافی سخت است، حال تلاقی آنها را درنظر بگیرید که تا چه حد طاقتفرساست. اما جالب است بدانید که میزان خودکشی در سالمندان مبتلا به این دو بیماری بسیار بیشتر از سایرین است. بنابراین شناخت و مطالعه در این خصوص برای افزایش کیفیت زندگی و بهداشت روانی و ذوق به زندگی سالمندان از اهمیت ویژهای برخوردار است.
اهمیت ورزش در دوران سالمندی
دلایل فراوانی وجود دارد که باعث میشود با افزایش سن دیگر مانند گذشته نباشیم، ورزش نکنیم و کمتحرک شویم. شاید این رویداد به خاطر مشکلات سلامتی، وزن نامناسب، درد و نگرانی از آسیب دیدن استخوان و مفاصل باشد. یا شاید هم شما فکر میکنید کلا اهل ورزش نیستید و فعالیت بدنی هیچ سودی برایتان ندارد. با بالا رفتن سن، داشتن یک سبک زندگی پرتحرک و شاداب بسیار پراهمیتتر خواهد شد. یک پژوهش در سوئد نشان داده که فعالیت بدنی عامل بنیادین افزایش طول عمر است و سالهای بیشتری را در اختیار شما قرار میدهد، حتی اگر در جوانی اهل ورزش نباشید و تصمیم بگیرید در دوران میانسالی به سراغ آن بروید! اما این فعال بودن و ورزش کردن فقط درباره افزودن چند سال به عمر شما نیست. در حقیقت، افزودن زندگی و نشاط به سالهای عمر شماست تا دوران پرانرژی و شادابتری داشته باشید و کمتر با بیماریها و مشکلات جسمی و روحی روبهرو شوید. تحرک و فعال نگهداشتن بدن به افزایش انرژی، سرپا بودن، محافظت از قلب، تناسب وزن و مهار بیماریها کمک میکند. ورزش منظم همچنین میتواند برای ذهن و روان، روحیه و حافظه شما هم مفید باشد. فرقی ندارد چندسالتان باشد و چه سطح تناسب اندامی داشته باشید، در هر صورت میتوانید ورزش کنید و هیچوقت برای بهبود سلامتیتان دیر نیست. به نظر میرسد انجام ورزشهای استقامتی (40دقیقه پیادهروی سریع سه بار در هفته) یک اثر محافظتی در برابر خطر وقوع بیماری آلزایمر داشته باشد. همان عوامل خطری که باعث پیشرفت بیماریهای قلبی عروقی میشوند، در بیماریهای عصبی نیز نقش داشته و عملکرد شناختی را در بیماران کاهش میدهند. ورزش استقامتی منظم که باعث ارتقای سلامت قلب و عروق میشود، سلامت شناختی را نیز بهبود بخشیده و خطر ابتلا به آلزایمر و دمانس عروقی را کاهش میدهد. این رابطه ممکن است به دلیل بهبود جریان خون در مغز رخ دهد. شواهد نشان میدهد که ورزش استقامتی اثرات مثبتی روی حجم مغز همراه با سطوح بالاتر تناسب اندام و همچنین روی حفظ و احتمالا افزایش حجم ماده خاکستری مغز در افراد سالمند سالم دارد. رابطهای بین فعالیت بدنی و عملکرد شناختی وجود دارد، بهطوریکه افزایش دوز (شدت یا مدتزمان) ورزش باعث ایجاد اثرات محافظتی بیشتری در برابر زوال شناختی میشود. قدرت عضلانی بیشتر نیز رابطه مثبتی با عملکرد شناختی بهتر با بالا رفتن سن دارد. بنابراین، تمرینات قدرتی نیز ممکن است خطر ابتلا به زوال عقل را کاهش دهد. تمرینات نظارتی نیز میتواند در درمان افراد سالمند دارای بیماری زوال عقل خفیف تا شدید هم در شرایط خانگی و هم در شرایط باشگاهی تأثیرگذار باشد. برنامههای ورزشی حداقل چهاربار در هفته شامل تمرینات استقامتی (راه رفتن حداقل 30دقیقه با سرعت دلخواه) بهتنهایی یا همراه با تمرینات قدرتی با شدت کم (اسکات، خم کردن زانو، ایستادن روی صندلی، ایستادن روی پنجه پا و یا فشار دادن بدن در مقابل دیوار) میتواند استقلال در فعالیتهای روزمره زندگی، عملکرد شناختی و افسردگی را بهبود بخشد. شاید تصور کنید که انجام ورزشهای قدرتی و استقامتی در دوران سالمندی منطقی و مناسب نیست اما باید بدانید که این تمرینات به میزان زیادی میتوانند کیفیت زندگی سالمندان را ارتقا دهند. با افزایش سن، بدن به مرور توده عضلانی و استخوانی خود را از دست میدهد و به همین دلیل هر چه سن فرد بالاتر میرود توانایی او برای انجام کارهای روزمره، بلند کردن وسایل سنگین و... کاهش مییابد.
حال اگر شما تمرینات قدرتی با کمک وزنه یا وزن بدن را انجام دهید و درکنار آن تغذیه مناسب هم داشته باشید میتوانید از تحلیل عضلات خود جلوگیری کنید. برای انجام تمرینات قدرتی نیازی به استفاده از وزنههای سنگین و حرکات سخت مانند بدنسازان حرفهای نیست. صرفا کافی است زیر نظر یک مربی متخصص با وزنههای استاندارد و مناسب یکسری حرکات را در خانه یا باشگاه انجام دهید. هدف این تمرینات حجمگیری نیست و صرفا برای حفظ توده عضلانی توصیه میشود پس نیازی بهشدت و تکرار بالا نیست. اگر عادت به ورزش کردن نداشته باشید و صرفا کارهای روزمره خود را انجام دهید عضلات شما به مرور خشک و کوتاه شده و انعطاف خود را از دست میدهند. نداشتن انعطاف خوب میتواند آستانه حرکتی شما را کاهش دهد، بهطوری که ممکن است نتوانید به راحتی کارهای معمول روزانه خود را انجام دهید. برای بهتر شدن انعطاف بهتر است ابتدا با چند حرکت کششی ساده شروع کنید. انجام ورزشهایی مانند یوگا نیز میتواند در این زمینه بسیار مفید و سودمند باشد.
اضطرابهای سالمندی
اضطراب پدیدهای روانی است که کوچک و بزرگ نمیشناسد. فشار زندگی، دغدغههای شخصی و مشکلات در برقراری ارتباط با اطرافیان ازجمله مهمترین دلایلی هستند که اضطراب را در افراد مختلف دامن میزنند. اضطراب در سالمندان اختلالی رایج به شمار میرود. بهطوری که معمولا ۱۰ تا ۲۰ درصد افراد مسن با این مشکل دستوپنجه نرم میکنند. آنچه مواجهه با این اختلال را دشوار میکند، سختی تشخیص آن است. اضطراب در سالمندان همواره به دلیل محرکهای خارجی رخ نمیدهد. هرچند عوامل محیطی در ایجاد و تشدید این اختلال کاملا مؤثر هستند. تغییرات جسمی مداوم در افراد مسن به احساس اضطراب در آنها دامن میزند. اختلال اضطراب فراگیر یکی از انواع اضطرابهایی است که به سراغ سالمندان میآید. این نوع اضطراب باعث ایجاد افکاری در سالمندان میشود که احساس عقبماندگی، نگرانی دائمی و ناامیدی را در پی دارد. افراد مسن مبتلا به اضطراب فراگیر معمولا در خوابیدن و تمرکز کردن با مشکلات زیادی روبهرو میشوند. همچنین احساس خستگی و حالت تهوع به جزئی جداییناپذیر از زندگیشان تبدیل میشود. گرگرفتگی و احساس تنگی نفس ازجمله نشانههای دیگر اختلال اضطراب فراگیر به شمار میروند. همچنین فویبا نوعی اضطراب است که بهصورت ترس شدید از یک مکان، رویداد یا چیز خاصی بروز پیدا میکند. ویژگی اصلی فوبیا غیرمنطقی بودن احساس ترس در افراد است. به علاوه اینکه این ترس وقتی به سراغ افراد میآید که تهدید واقعی در کمین آنها نیست. در افراد مسن فوبیا بهصورت ترس از مرگ، از دست دادن خانواده و تنهایی ایجاد میشود. در زمان درگیر شدن با فوبیا معمولا سرگیجه، تنگی نفس، درد قفسه سینه و تپش قلب علائم رایج است. درمان اضطراب در سالمندان روش ثابت و مشخصی ندارد. معمولا پزشکان ترکیبی از روشهای درمانی را به همراه مصرف داروهای خاصی برای کنترل علائم این اختلال پیشنهاد میکنند. دیازپام، اگزازپام، آلپرازولام، بنزودیاپینهایی مانند کلردیازپوکساید و... از داروهای ضداضطراب محسوب میشوند. این داروها فعالیت سمپاتیک مغز را کاهش داده و به مرور زمان باعث از بین رفتن نشانههای اضطراب میشوند. نقش اطرافیان در درمان اضطراب در سالمندان فوقالعاده مهم است. حضور مؤثر اطرافیان در کنار افراد مسن میتواند از بروز حملات عصبی جلوگیری کند و علائم اضطراب را به حداقل برساند.
سالمندی و حمایت اجتماعی
افراد سالمند از نظر وضعیت سلامتی همواره جزء افراد آسیبپذیر جامعه بودهاند. از سوی دیگر افراد با ورود به دوران سالمندی با کاهش روابط اجتماعی مواجه میشوند. یکی از نیازهای اساسی در دوران سالمندی حمایت اجتماعی است که باعث کاهش استرس و تقویت سلامت جسمانی و روانی میشود. وجود حمایت اجتماعی، شانس زندگی کردن سالم و طولانیتر در دوران سالمندی را بیشتر میکند. معمولا سالخوردگان از اعضای خانواده کمک غیررسمی دریافت میکنند. پژوهشگران در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که بسیاری از سالخوردگان برای استقلال خود ارزش زیادی قائل هستند. به همین دلیل از افراد نزدیک به خود کمک زیادی نمیخواهند مگر اینکه بتوانند جبران کنند. در صورتی که کمک بیش از اندازه باشد یا نتوان آن را جبران کرد، اغلب به ناراحتی روانی منجر میشود. بهطور کلی، برای اینکه حمایت اجتماعی به سلامتی سالمند کمک کند، سالخوردگان باید بر آن کنترل داشته باشند. این به معنی دست کشیدن آگاهانه از کنترل در برخی زمینهها برای کنترل داشتن بر زمینههای دیگر است که فرد آنها را ارزشمند میداند. در حقیقت زمانی که میخواهیم در امور سالخوردگان دخالت کنیم، باید از خود بپرسیم چه نوع کمکی را در اختیار آنها قرار میدهیم؟ کمکی که سالخوردگان نمیخواهند یا به آن نیاز ندارند یا ضعفشان را بیش از حد بزرگ میکند و سلامت روانی آنها را تحلیل میبرد. باید حواسمان باشد که سالمندی دوران حساسی از زندگی بشر است که توجه به نیازها و مسائل آن از اهمیت خاصی دارد. یکی از حوزههای نیازمند توجه بیشتر در زندگی سالمندان, کیفیت زندگی آنان و عوامل مؤثر بر آن است. کیفیت زندگی در سالمندان به معنای تأکید بیشتر بر سیاست اجتماعی و اصلاح اهداف اجتماعی است.
سالخوردگان به دلیل ورود به دوران سالمندی هم از لحاظ جسمی و هم روحی تحلیل میروند، به همین دلیل لازم است به نیازهای روانشناختی سالمندان توجه شود. همانطور که گفته شد، افسردگی و ناامیدی در دوران سالمندی بسیار شایع است. بنابراین کاهش حمایت اجتماعی و عاطفی در این دوران مشکلات روحی و جسمی سالمند را افزایش میدهد. احترام گذاشتن به سالمندان و همچنین حفظ امنیت و استقلال سبب افزایش کیفیت زندگی این گروه میشود. برابر بودن فرصتها برای سالمندان نقش پررنگی در ادامه زندگی آنان دارد. این افراد نیز همانند کودکان و جوانان نیاز به ورزش، گردش و تفریح و دیدوبازدید، حتی دوستیابی و انتخاب دارند. احساس محدودیت برای همه حتی فرد سالمند نیز آزاردهنده است.