تفاوت برنامه‌ریزی با رؤیاپردازی

نگاهی به عطش برنامه‌ریزی برای سال جدید و نادیده گرفتن آن

تفاوت برنامه‌ریزی با رؤیاپردازی

همه ما در طول زندگی چه در دوران تحصیل چه در روند شغلی بارها برنامه‌ریزی کرده‌ایم و با مفهوم آن آشناییم. برنامه‌هایی که خیلی‌وقت‌ها شکست خورده و به نتیجه‌ای نرسیده، مواقع زیادی هم تا آخر اجرا شده و ما را به مطلوب خودمان رسانده. اما برنامه‌ریزی کار ساده‌ای نیست و پیش‌نیازهای زیادی دارد. اوقات خاصی از سال مانند شروع سال جدید، با برنامه‌ریزی‌های زیادی همراه است و همه ما در ذهن خود خواسته‌های زیادی را در نظر می‌گیریم. اما بیشتر این برنامه‌ها به اردیبهشت نرسیده نقش بر آب می‌شوند و بعد از مدتی دیگر اثری از آن‌ها نیست. تعطیلات نوروزی زمان بسیار مناسبی برای غربال کردن برنامه‌های گذشته و به‌روز کردن آن‌ها با رویکردی جدید و معطوف به نتیجه است.


برنامه‌ریزی چیست؟ 
در یک تعریف کلی می‌توان برنامه‌ریزی را فرایند منسجم تفکر در رابطه با فعالیت‌های لازم برای رسیدن به هدف مطلوب دانست. برنامه‌ریزی می‌تواند کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت باشد. زمان‌بندی برنامه‌ریزی ارتباط مستقیم با هدف دارد. اینکه در چه زمانی قرار است آن هدف را محقق کنیم به شکل کارهایی که باید انجام دهیم چارچوب و وقت معین می‌دهد. 
انسان موجودی است با خواسته‌های زیاد؛ خواسته‌هایی که تمامی ندارند و همه برای رسیدن به آن‌ها تلاش می‌کنند. آغاز سال نو دلیل خوبی است تا برنامه‌ریزی‌های جدید و بهتری داشته باشیم. اما چرا این برنامه‌ها در بیشتر موارد رها می‌شوند و به سرانجامی نمی‌رسند. علت آن این است که برنامه‌ریزی ما متناسب با امکاناتی که در اختیار داریم نیست. همچنین با توانمندی‌های ما همخوانی ندارد. در اینجا باید توجه داشت که برنامه‌ریزی با رؤیاپردازی زمین تا آسمان فرق دارد. بنابراین هنگام چیدن و طرح‌ریزی یک برنامه برای سال جدید باید توجه داشته باشیم که اهداف مطلوب ما با بضاعت‌مان یکی باشند. همچنین باید بدانیم که برنامه‌ریزی غیرمنطقی و بعد رها کردن آن خستگی ذهنی زیادی برای ما ایجاد می‌کند. خستگی که به قسمت‌های دیگر زندگی سرایت می‌کند و موجب دلسردی و بی‌انگیزگی می‌شود. داشتن یک هدف کوچک و رسیدن به آن به‌مراتب رضایتمندی بیشتری به دنبال دارد تا داشتن رؤیاهای دور و دست‌نیافتنی و از دست رفتن آن‌ها. 

خصوصیات برنامه خوب
برای طراحی یک برنامه خوب و قابل اجرا باید به نکات زیادی توجه کرد. شناخت خود یکی از این نکات است. تا وقتی خودمان را خوب نشناسیم و به نیازهای خودمان واقف نباشیم نمی‌توانیم برنامه درستی بریزیم. در این مواقع معمولا برنامه‌ها نیمه‌کاره رها می‌شوند و فرد را دچار سرخوردگی می‌کنند. این سرخوردگی در صورت تکرار و در مدت‌زمان طولانی سلامت روان ما را به خطر می‌اندازد. وقتی مدام شکست می‌خوریم و فکر می‌کنیم اراده اجرا کردن برنامه را نداریم، عزت نفس‌مان متزلزل می‌شود و خود را ناکافی و بی‌عرضه فرض می‌کنیم. در حالی که باید ریشه این مشکل را در توقعات نسنجیده از خود دانست. مثلا اگر عادت به دیرخوابی داریم و تا پاسی از شب بیداریم، گنجاندن سحرخیزی و انجام یک کار سنگین در اول صبح اشتباه محض است. به‌طور قطع نمی‌توانیم این کار را انجام دهیم و فکر می‌کنیم ناتوانیم. برنامه‌ریزی باید با پیش‌زمینه نیازسنجی و توان‌سنجی صورت بگیرد. وقتی این دو فاکتور را در برنامه خود مورد توجه قرار دهیم، از پس انجام موارد مطرح شده برمی‌آییم و لذت توانمندی به ما اعتماد به نفس بیشتر و انگیزه برای ادامه راه می‌دهد. 

مراحل برنامه‌ریزی 
برنامه‌ریزی یک فرایند مستمر است. حتی انواع کوتاه‌مدت آن نیز صرف زمانی را تا رسیدن به مقصود نهایی می‌طلبد. پس در مرحله اول باید صبور بود و قدم‌به‌قدم رفتن را سرلوحه کار قرار داد. مرحله بعد بررسی گزینه‌ها و مسیرهای مختلف است. باید ببینیم چه مواردی ما را به هدف‌مان نزدیک می‌کند. سپس با توجه به خصوصیاتی که در خود سراغ داریم شروع به زمان‌بندی انجام کارهای مختلف ‌کنیم. بهتر است برنامه‌های سنگین و انرژی‌بر را به زمانی از روز اختصاص دهیم که در آن زمان مغزمان از عملکرد خوبی برخوردار است و قدرت تجزیه و تحلیل را دارد. برنامه‌های سبک‌تر را می‌توان به آن نیمه روز اختصاص داد که معمولا کم‌انرژی‌تر و بی‌حوصله‌تر هستیم. در بین انجام کارها حتما باید زمانی برای فراغت و خالی کردن ذهن از هجوم افکار در نظر گرفته شود. این زمان فراغت بسته به هر فردی می‌تواند صرف کارهای مختلفی شود. پیاده‌روی، مطالعه، گپ‌وگفت با دوستان و خانواده، ورزش، خواب و... گزینه‌هایی هستند که می‌توانیم از آن‌ها استفاده کنیم. به یاد داشته باشیم که تغذیه مناسب و خواب کافی از ملزومات همیشگی برنامه‌ریزی هستند. بدون داشتن یک روتین غذایی و خواب نمی‌توانیم در حفظ زمان‌بندی موفق باشیم. مرحله بعد چک کردن مداوم برنامه است. اگر نیاز به کم و زیاد شدن موردی هست باید در موقع لزوم آن را به برنامه خود اضافه یا از آن کم کنیم. این نکات به ما کمک می‌کند تا برنامه جاافتاده‌تر و سنجیده‌تری را دنبال کنیم. در نهایت ارزیابی علمکرد  است که می‌تواند روزانه، هفتگی یا ماهانه انجام شود. در چنین شرایطی یک برنامه‌ریزی دقیق و خوب خواهیم داشت که با ضریب اطمینان بالایی ما را به اهداف تعیین شده می‌رساند. 
ارسال دیدگاه
ضمیمه
ضمیمه