
آینده اشتغال در گرو مهارتآموزی نسل جوان
جمعیت ۲۰ میلیونی دانشآموزان و دانشجویان ایران، یکچهارم کل جمعیت کشور را تشکیل میدهد؛ گنجینهای عظیم از نیروی انسانی که سرشار از انرژی جوانی و اشتیاق به یادگیری است. این ظرفیت بینظیر، فرصتی طلایی برای تحول در چشمانداز مهارتی کشور فراهم میکند. با سرمایهگذاری هدفمند در آموزش و پرورش این گروه، ایران میتواند نیروی کاری ماهر برای آینده تضمین کند و رشد و ثبات اقتصادی را به ارمغان آورد. اما بدون سیاستهای بلندمدت و دقیق، این پتانسیل دستنخورده باقی خواهد ماند.
ظرفیت عظیم نیروی جوان
دانشآموزان و دانشجویان با جمعیت ۲۰ میلیونی، سرمایهای بیبدیل برای توسعه مهارتی کشور به شمار میروند. شواهد بازار کار نشان میدهد که مهارتهای بهروز و مرتبط با رشتههای تحصیلی، کلید اشتغال پایدار است. اما بستر اصلی این تحول نه در دانشگاهها بلکه در مدارس و سنین پایینتر شکل میگیرد. انگیزه، جوانی و آمادگی این گروه برای یادگیری مهارتهای نوین، فرصتی است که باید با برنامهریزی کلان آموزشی هدایت شود. سیاستهای هدفمند میتوانند این جمعیت را به نیروی کاری ماهر و آماده برای مشاغل آینده تبدیل کنند.
ظرفیت ۱۷ میلیونی برای مهارتآموزی
جمعیت ۱۷ میلیونی دانشآموزان، فرصتی بیمانند برای سیاستگذاران مهارتی فراهم میکند. سرمایهگذاری روی این نسل در مدارس، نهتنها نیروی کار ماهر آینده را تأمین میکند بلکه مسیر مهارتآموزی کشور را دگرگون میسازد. اما این هدف نیازمند رویکردی بلندمدت است. گنجاندن مهارت در کتابهای درسی، تقویت پیوند مدارس با مراکز آموزش مهارتی، استعدادیابی هدفمند و هدایت برخی دانشآموزان به هنرستانهای فنیوحرفهای، تنها بخشی از ظرفیتهای این گروه است. برنامههای کوتاهمدت کافی نیستند. آیندهسازی مهارتی، تمرکز عمیق بر آموزشپذیری این نسل را نیز میطلبد.
نیازسنجی مهارتی برای دانشجویان
دوره دانشجویی، همراه با خدمت سربازی، دروازه ورود به بازار کار است، اما تنها با مهارت کامل میشود. دادههای بازار کار نشان میدهد که مدرک دانشگاهی بدون مهارتهای موردنیاز، شانس اشتغال را کاهش میدهد. در مقابل، فارغالتحصیلان ماهر، فرصتهای شغلی بیشتری دارند. جمعیت 5.3 میلیونی دانشجویان، با امید به شغل و آیندهای بهتر تحصیل میکنند. کسب مهارتهای مرتبط با رشتههای تحصیلی و نیازهای بازار کار، این امید را به واقعیت بدل میکند. نیازسنجی دقیق بازار و آموزش مهارتهای کاربردی، بستر اشتغال پایدار را برای این گروه فراهم میسازد.
تعادل در عرضه و تقاضا
فرصت سهگانهای پیش روی متولیان مهارت و دانشجویان قرار دارد: اشتغال پایدار، تأمین نیروی کار ماهر و ایجاد تعادل در عرضه و تقاضای نیروی انسانی. گزارش مرکز آمار ایران در زمستان ۱۴۰۳ نشان میدهد که ۳۸.۹ درصد از بیکاران کشور، فارغالتحصیلان آموزش عالی هستند و نرخ بیکاری این گروه 7.10 درصد است. این آمار، کمبود مهارتهای فنی و تخصصی را در میان دانشجویان برجسته میکند. برنامههای مهارتی بلندمدت برای این قشر، نهتنها بیکاری را کاهش میدهد، بلکه نیروی کاری آماده برای مشاغل آینده تربیت میکند.
نرخ بالای بیکاری فارغالتحصیلان
برای بهرهبرداری از این ظرفیت ۲۰ میلیونی، ایران باید آموزش مهارت را در اولویت قرار دهد. تقویت پیوند میان نظام آموزشی، بازار کار و نیازهای تولیدی، ضرورتی انکارناپذیر است. دانشآموزان و دانشجویان با انرژی و انگیزه خود آمادهاند تا آیندهای ماهر و پویا بسازند. اما این تحول نیازمند سیاستهایی است که فراتر از برنامههای مقطعی عمل کنند. استعدادیابی، آموزش هدفمند و همسویی با نیازهای بازار، کلید موفقیت است. با سرمایهگذاری درست، این نسل میتواند موتور محرک اقتصاد ایران در دهههای آینده باشد.
ظرفیت عظیم نیروی جوان
دانشآموزان و دانشجویان با جمعیت ۲۰ میلیونی، سرمایهای بیبدیل برای توسعه مهارتی کشور به شمار میروند. شواهد بازار کار نشان میدهد که مهارتهای بهروز و مرتبط با رشتههای تحصیلی، کلید اشتغال پایدار است. اما بستر اصلی این تحول نه در دانشگاهها بلکه در مدارس و سنین پایینتر شکل میگیرد. انگیزه، جوانی و آمادگی این گروه برای یادگیری مهارتهای نوین، فرصتی است که باید با برنامهریزی کلان آموزشی هدایت شود. سیاستهای هدفمند میتوانند این جمعیت را به نیروی کاری ماهر و آماده برای مشاغل آینده تبدیل کنند.
ظرفیت ۱۷ میلیونی برای مهارتآموزی
جمعیت ۱۷ میلیونی دانشآموزان، فرصتی بیمانند برای سیاستگذاران مهارتی فراهم میکند. سرمایهگذاری روی این نسل در مدارس، نهتنها نیروی کار ماهر آینده را تأمین میکند بلکه مسیر مهارتآموزی کشور را دگرگون میسازد. اما این هدف نیازمند رویکردی بلندمدت است. گنجاندن مهارت در کتابهای درسی، تقویت پیوند مدارس با مراکز آموزش مهارتی، استعدادیابی هدفمند و هدایت برخی دانشآموزان به هنرستانهای فنیوحرفهای، تنها بخشی از ظرفیتهای این گروه است. برنامههای کوتاهمدت کافی نیستند. آیندهسازی مهارتی، تمرکز عمیق بر آموزشپذیری این نسل را نیز میطلبد.
نیازسنجی مهارتی برای دانشجویان
دوره دانشجویی، همراه با خدمت سربازی، دروازه ورود به بازار کار است، اما تنها با مهارت کامل میشود. دادههای بازار کار نشان میدهد که مدرک دانشگاهی بدون مهارتهای موردنیاز، شانس اشتغال را کاهش میدهد. در مقابل، فارغالتحصیلان ماهر، فرصتهای شغلی بیشتری دارند. جمعیت 5.3 میلیونی دانشجویان، با امید به شغل و آیندهای بهتر تحصیل میکنند. کسب مهارتهای مرتبط با رشتههای تحصیلی و نیازهای بازار کار، این امید را به واقعیت بدل میکند. نیازسنجی دقیق بازار و آموزش مهارتهای کاربردی، بستر اشتغال پایدار را برای این گروه فراهم میسازد.
تعادل در عرضه و تقاضا
فرصت سهگانهای پیش روی متولیان مهارت و دانشجویان قرار دارد: اشتغال پایدار، تأمین نیروی کار ماهر و ایجاد تعادل در عرضه و تقاضای نیروی انسانی. گزارش مرکز آمار ایران در زمستان ۱۴۰۳ نشان میدهد که ۳۸.۹ درصد از بیکاران کشور، فارغالتحصیلان آموزش عالی هستند و نرخ بیکاری این گروه 7.10 درصد است. این آمار، کمبود مهارتهای فنی و تخصصی را در میان دانشجویان برجسته میکند. برنامههای مهارتی بلندمدت برای این قشر، نهتنها بیکاری را کاهش میدهد، بلکه نیروی کاری آماده برای مشاغل آینده تربیت میکند.
نرخ بالای بیکاری فارغالتحصیلان
برای بهرهبرداری از این ظرفیت ۲۰ میلیونی، ایران باید آموزش مهارت را در اولویت قرار دهد. تقویت پیوند میان نظام آموزشی، بازار کار و نیازهای تولیدی، ضرورتی انکارناپذیر است. دانشآموزان و دانشجویان با انرژی و انگیزه خود آمادهاند تا آیندهای ماهر و پویا بسازند. اما این تحول نیازمند سیاستهایی است که فراتر از برنامههای مقطعی عمل کنند. استعدادیابی، آموزش هدفمند و همسویی با نیازهای بازار، کلید موفقیت است. با سرمایهگذاری درست، این نسل میتواند موتور محرک اقتصاد ایران در دهههای آینده باشد.
ارسال دیدگاه