
ظرفیت پنهان خانهها در امر صادرات
در دل بحرانهای اقتصادی و محدودیتهای شغلی، خانهها به پناهگاهی برای نوآوری و تولید بدل شدهاند. مشاغل خانگی که روزگاری فعالیتی جانبی تلقی میشدند، امروز به یکی از راههای اصلی تأمین معیشت و اشتغال در ایران تبدیل شدهاند. این مشاغل با کمترین سرمایه، قابلیت خلق ارزش بالا دارند و از حوزههایی چون صنایع دستی، دیجیتال، فنی، هنری و خدماتی تا کشاورزی گسترده شدهاند. در این دهه پرالتهاب، با اقتصادی تحت فشار تحریم، تورم و بیکاری جوانان، بسیاری از فرصتهای شغلی رسمی رنگ باختهاند. در این شرایط، خانهها به مراکزی برای تولید و بقا تبدیل شدهاند. با این حال، بهرهبرداری مؤثر از این ظرفیتها در سطح جهانی هنوز چالشبرانگیز است.
ظرفیتهایی ریشهدار، اما مهجور
صنایع دستی در ایران، با پیشینهای چند هزار ساله، از زندگی مردم جداییناپذیرند. تولیداتی مانند گلیم، قالی، سفال، منبت و حصیربافی، هنوز در خانهها تولید میشوند و میتوانند بازارهای خاص جهانی را هدف بگیرند. همچنین محصولات ارگانیک همچون گیاهان دارویی، خشکبار، عسل و روغنهای گیاهی در خانهها یا مزارع کوچک تولید میشوند و در بازارهای سلامتمحور دنیا تقاضای بالایی دارند.
سید مالک حسینی، معاون توسعه کارآفرینی وزارت کار، سهم مشاغل خانگی از اشتغال کشور را حدود ۴ درصد اعلام کرد؛ رقمی که با توجه به ظرفیتهای بالقوه، قابل افزایش است. بر پایه آمار، ۴۷ درصد از شاغلان خانگی در صنعت، ۴۳ درصد در خدمات و ۱۰ درصد در کشاورزی فعالند. در مقایسه، میانگین جهانی تمرکز بیشتری بر خدمات دارد. این آمار، هم از ظرفیت و هم از ناهماهنگی با بازار جهانی حکایت دارد.
با وجود این ظرفیتها، موانعی مانند ضعف بستهبندی و برندینگ، محدودیت در تأمین مالی، عدم حضور مؤثر در پلتفرمهای دیجیتال و فقدان آشنایی با استانداردهای بینالمللی، مسیر صادرات را دشوار کرده است.
بازار جهانی در انتظار کالاهای ایرانی
ارزش بازار جهانی صنایع دستی و محصولات ارگانیک طی سالهای اخیر رو به افزایش گذاشته است. پیشبینیها نشان میدهد بازار محصولات ارگانیک تا سال ۲۰۳۰ رشد سالانه ۱۰ درصدی خواهد داشت. اما برای دستیابی به این بازارها، کالاهای ایرانی باید با زبان جهانی معرفی شوند. برندینگ، روایتسازی و بستهبندی حرفهای نقشی کلیدی در این فرآیند ایفا میکنند. امروزه مصرفکنندگان خارجی، تنها به کیفیت کالا توجه ندارند. آنها به اصالت، داستان پشت محصول و شرایط تولید آن اهمیت میدهند. محصولی بومی اگر با هویت فرهنگی و طراحی درست عرضه شود، میتواند ارزشی چندبرابر در بازار جهانی بیابد.
زنجیرهای که باید کامل شود
برای ورود موفق مشاغل خانگی به بازارهای بینالمللی باید زنجیرهای منسجم از تولید تا صادرات شکل گیرد. این زنجیره باید آموزش مهارتهای فنی، طراحی مطابق سلیقه بازار، رعایت استانداردها، بستهبندی حرفهای و بهرهگیری از بازاریابی دیجیتال را دربر گیرد. بسیاری از تولیدکنندگان توان تولید دارند، اما دانش صادراتی ندارند.
برندسازی محلی یا ملی، طراحی هویت بصری، استفاده از لوگو و روایت فرهنگی، گامهای ضروری برای ایجاد اعتماد و تثبیت جایگاه در بازار محسوب میشوند. همچنین بهرهگیری از سایتهای چندزبانه و پلتفرمهای فروش آنلاین میتواند مسیر دسترسی به مشتریان جهانی را هموار کند.
در عین حال، آشنایی با قوانین مالیاتی و صادراتی، بیمه، گمرک و حملونقل بینالمللی از الزامات این مسیر است. دولت میتواند با کاهش هزینههای مالیاتی، ارائه مشاوره صادراتی و تسهیل صدور مجوزها، به رفع این موانع کمک کند.
اما سیاستهای ارزی نیز مانعی جدی محسوب میشوند. یکی از تولیدکنندگان صنایع تبدیلی از الزام بازگشت ۹۰ درصد ارز صادراتی به نرخ دولتی انتقاد میکند و آن را مانعی بزرگتر از تحریمها میداند؛ سیاستی که انگیزه صادرکنندگان را تضعیف میکند و صادرات را غیراقتصادی میسازد.
تجربههایی موفق از دل خانهها
با وجود مشکلات، در برخی مناطق کشور نمونههایی از موفقیت نیز دیده میشود. در اصفهان، کارگاههای خانگی صنایع دستی با ایجاد فروشگاه آنلاین و ارتباط با بازارهای منطقهای به صادرات رسیدهاند. نمونهای از این تلاشها، برگزاری نمایشگاه صنایع دستی اصفهان در سلیمانیه عراق بود که فرصت صادرات را فراهم کرد. در کردستان، زنان روستایی از طریق تعاونیهای کوچک، تولید و صادرات گیاهان دارویی و صابونهای ارگانیک را آغاز کردهاند. این نمونهها نشان میدهند با اندکی حمایت و سازماندهی، مشاغل خانگی میتوانند از قالب اقتصاد محلی فراتر روند.
دولت باید با تدوین سیاستهای حمایتی، سادهسازی مجوزها، و اتصال تولیدکنندگان خرد به بازارهای هدف، نقش حمایتی خود را ایفا کند. از سوی دیگر، استارتاپها میتوانند با ایجاد پلتفرمهای دیجیتال، خدمات بستهبندی، برندینگ و فروش را در اختیار تولیدکنندگان قرار دهند. این پلتفرمها با اتصال مستقیم بین تولیدکننده و خریدار خارجی، فرایند صادرات را تسهیل و هزینهها را کاهش میدهند. خانههایی که امروز با امکانات محدود در حال تولیدند، میتوانند فردا به واحدهای اقتصادی مولد بدل شوند؛ اگر فرصت، حمایت و ابزار در اختیارشان قرار گیرد.
ظرفیتهایی ریشهدار، اما مهجور
صنایع دستی در ایران، با پیشینهای چند هزار ساله، از زندگی مردم جداییناپذیرند. تولیداتی مانند گلیم، قالی، سفال، منبت و حصیربافی، هنوز در خانهها تولید میشوند و میتوانند بازارهای خاص جهانی را هدف بگیرند. همچنین محصولات ارگانیک همچون گیاهان دارویی، خشکبار، عسل و روغنهای گیاهی در خانهها یا مزارع کوچک تولید میشوند و در بازارهای سلامتمحور دنیا تقاضای بالایی دارند.
سید مالک حسینی، معاون توسعه کارآفرینی وزارت کار، سهم مشاغل خانگی از اشتغال کشور را حدود ۴ درصد اعلام کرد؛ رقمی که با توجه به ظرفیتهای بالقوه، قابل افزایش است. بر پایه آمار، ۴۷ درصد از شاغلان خانگی در صنعت، ۴۳ درصد در خدمات و ۱۰ درصد در کشاورزی فعالند. در مقایسه، میانگین جهانی تمرکز بیشتری بر خدمات دارد. این آمار، هم از ظرفیت و هم از ناهماهنگی با بازار جهانی حکایت دارد.
با وجود این ظرفیتها، موانعی مانند ضعف بستهبندی و برندینگ، محدودیت در تأمین مالی، عدم حضور مؤثر در پلتفرمهای دیجیتال و فقدان آشنایی با استانداردهای بینالمللی، مسیر صادرات را دشوار کرده است.
بازار جهانی در انتظار کالاهای ایرانی
ارزش بازار جهانی صنایع دستی و محصولات ارگانیک طی سالهای اخیر رو به افزایش گذاشته است. پیشبینیها نشان میدهد بازار محصولات ارگانیک تا سال ۲۰۳۰ رشد سالانه ۱۰ درصدی خواهد داشت. اما برای دستیابی به این بازارها، کالاهای ایرانی باید با زبان جهانی معرفی شوند. برندینگ، روایتسازی و بستهبندی حرفهای نقشی کلیدی در این فرآیند ایفا میکنند. امروزه مصرفکنندگان خارجی، تنها به کیفیت کالا توجه ندارند. آنها به اصالت، داستان پشت محصول و شرایط تولید آن اهمیت میدهند. محصولی بومی اگر با هویت فرهنگی و طراحی درست عرضه شود، میتواند ارزشی چندبرابر در بازار جهانی بیابد.
زنجیرهای که باید کامل شود
برای ورود موفق مشاغل خانگی به بازارهای بینالمللی باید زنجیرهای منسجم از تولید تا صادرات شکل گیرد. این زنجیره باید آموزش مهارتهای فنی، طراحی مطابق سلیقه بازار، رعایت استانداردها، بستهبندی حرفهای و بهرهگیری از بازاریابی دیجیتال را دربر گیرد. بسیاری از تولیدکنندگان توان تولید دارند، اما دانش صادراتی ندارند.
برندسازی محلی یا ملی، طراحی هویت بصری، استفاده از لوگو و روایت فرهنگی، گامهای ضروری برای ایجاد اعتماد و تثبیت جایگاه در بازار محسوب میشوند. همچنین بهرهگیری از سایتهای چندزبانه و پلتفرمهای فروش آنلاین میتواند مسیر دسترسی به مشتریان جهانی را هموار کند.
در عین حال، آشنایی با قوانین مالیاتی و صادراتی، بیمه، گمرک و حملونقل بینالمللی از الزامات این مسیر است. دولت میتواند با کاهش هزینههای مالیاتی، ارائه مشاوره صادراتی و تسهیل صدور مجوزها، به رفع این موانع کمک کند.
اما سیاستهای ارزی نیز مانعی جدی محسوب میشوند. یکی از تولیدکنندگان صنایع تبدیلی از الزام بازگشت ۹۰ درصد ارز صادراتی به نرخ دولتی انتقاد میکند و آن را مانعی بزرگتر از تحریمها میداند؛ سیاستی که انگیزه صادرکنندگان را تضعیف میکند و صادرات را غیراقتصادی میسازد.
تجربههایی موفق از دل خانهها
با وجود مشکلات، در برخی مناطق کشور نمونههایی از موفقیت نیز دیده میشود. در اصفهان، کارگاههای خانگی صنایع دستی با ایجاد فروشگاه آنلاین و ارتباط با بازارهای منطقهای به صادرات رسیدهاند. نمونهای از این تلاشها، برگزاری نمایشگاه صنایع دستی اصفهان در سلیمانیه عراق بود که فرصت صادرات را فراهم کرد. در کردستان، زنان روستایی از طریق تعاونیهای کوچک، تولید و صادرات گیاهان دارویی و صابونهای ارگانیک را آغاز کردهاند. این نمونهها نشان میدهند با اندکی حمایت و سازماندهی، مشاغل خانگی میتوانند از قالب اقتصاد محلی فراتر روند.
دولت باید با تدوین سیاستهای حمایتی، سادهسازی مجوزها، و اتصال تولیدکنندگان خرد به بازارهای هدف، نقش حمایتی خود را ایفا کند. از سوی دیگر، استارتاپها میتوانند با ایجاد پلتفرمهای دیجیتال، خدمات بستهبندی، برندینگ و فروش را در اختیار تولیدکنندگان قرار دهند. این پلتفرمها با اتصال مستقیم بین تولیدکننده و خریدار خارجی، فرایند صادرات را تسهیل و هزینهها را کاهش میدهند. خانههایی که امروز با امکانات محدود در حال تولیدند، میتوانند فردا به واحدهای اقتصادی مولد بدل شوند؛ اگر فرصت، حمایت و ابزار در اختیارشان قرار گیرد.
ارسال دیدگاه