
افسردگی هیولای سیاه ذهن
بیتا مهدوی روزنامه نگار
افسردگی یکی از بیماریهای رایج در سلامت روان است که باعث احساس غم و اندوه مداوم میشود. این اختلال میتواند در نحوه تفکر، خواب، غذا خوردن و هر نوع عملکرد سیستم بدن تغییر ایجاد کند. بررسیهای سازمان بهداشت جهانی نشان میدهد که حدود 280 میلیون نفر در جهان افسردگی دارند. افسردگی در بین زنان حدود 50 درصد بیشتر از مردان است. افسردگی دردِ این روزهای جامعه ایرانی نیز هست. این اختلال در ایران با نرخ 12.5 درصد سالانه، بهصورت تصاعد هندسی در حال افزایش است. در مقابل اما آمار غیررسمی از درگیری ۵۰ درصد از مردم ایران با افسردگی خبر میدهد. اگرچه درمانهای شناختهشده و مؤثری برای اختلالات روانی وجود دارد اما بیش از 75 درصد مردم در کشورهای با درآمد کم و متوسط هیچ درمانی دریافت نمیکنند.
دکتر علی فرجام، روانشناس اجتماعی در مورد افسردگی و علل آن به «آتیه نو» میگوید: «افسردگی همانگونه که از نام آن پیداست عمدتاً به نوعی اختلال خلق یا اختلال عاطفی گفته میشود. از اینرو اغلب اصطلاح بیماری خلقی نیز در مورد آن به کار میرود. فرد مبتلا، از خلق ناشاد یا احساس دلتنگی یا غمگینی و فرورفتن در خیالات واهی شکایت میکند که به مدت دو هفته یا غالباً بیشتر تداوم دارد. افسردگی بهقدری پرنوسان است که گاهی در روانپزشکی به منزله سرماخودگی معمولی مطرح میشود. بسیاری از ما در مواردی، اندکی افسردگی را تجربه میکنیم. بررسیهای انجامشده نشان میدهد که حدود 20 درصد از ما در دورههای مختلف عمر خود بهرغم نژاد و ملیتمان نه فقط به غمگینی بلکه به اندکی از علائم افسردگی دچار میشویم. میزان شیوع افسردگی در زنان دوبرابر مردان است اما دلیل این عدم تناسب مشخص نیست. شاید علت، عامل زیستی (ناشی از فعل و انفعالات هورمونی، وضع حمل و عادات ماهانه) یا عامل اجتماعی شرایط خاص زندگی زنان و یا مطرح ساختن این نوع بیماری از طرف زنان باشد. در ابتلا به این بیماری نوعی استعداد اولیه یعنی سابقه وجود بیماری یا بیماریهای عصبی مشابه در خانواده بیمار مشاهده میشود. دخالت عامل وراثت در این بیماری، از نظر علمی قطعی است اما به این معنا نیست که فرد با بیماری افسردگی متولد میشود. بلکه فرد استعداد ابتلای به بیماری را به ارث میبرد و در مقابل عوامل ایجاد فشار روانی (استرسها) دچار اختلال افسردگی میشود.»
نشانهها
این روانشناس اجتماعی میافزاید: «تجربیات و تحقیقات بالینی نشان میدهد که بیماری افسردگی به صورت احساس غمگینی، اضطراب، نومیدی، دلسردی، یأس، احساس شکست و عدم موفقیت، نارضایتی، احساس گناه، مجازات و تنبیه، تنفر و انزجار از خود، سرزنش و خودمقصری، افکار و رفتارهای خودکشی، گریه، عدم اتکا به نفس، برانگیختگی عصبی و تحریکپذیری، از دست دادن علاقه، بیانگیزگی، بیهدفی، ناتوانی در تصمیمگیری، عدم فعالیت، اختلال در خواب، خستگی، کماشتهایی یا پراشتهایی، کاهش یا افزایش وزن و نگرانی و مشغله فکری در مورد وضعیت جسمانی نمایان میشود.»
انواع
به گفته فرجام انواع افسردگی عبارتاند از:
• اختلال افسردگی اساسی (MDD): همان افسردگی بالینی است که به آن اختلال افسردگی عمده هم میگویند. این یک اختلال خلقی است.
• اختلال افسردگی مداوم (PDD) : شدت این نوع اختلال افسردگی، خفیف تا متوسط است (از اختلال افسردگی عمده همیشه خفیفتر است) و علائم آن حداقل دو سال طول میکشد.
• اختلال دوقطبی: یک اختلال خلقی است که با دورههایی از خلق غیرطبیعی معروف به شیدایی شناخته میشود. این دورهها میتواند خفیف تا شدید باشد، باعث اختلال در زندگی فرد شود و یا نیاز به بستری شدن در بیمارستان داشته باشد.
• افسردگی پس از زایمان (PPD): بارداری میتواند تغییرات هورمونی قابلتوجهی ایجاد کند که اغلب بر خلقوخوی زنان تأثیر میگذارد. احتمال دارد افسردگی در دوران بارداری یا پس از تولد کودک شروع شود. تغییرات خلقی، اضطراب، تحریکپذیری و سایر علائم پس از زایمان غیرطبیعی نیست و اغلب تا دو هفته طول میکشد.
• اختلال ناخوشی پیش از قاعدگی(PMDD): دارای علائم خلقی مثل تحریکپذیری شدید، اضطراب یا افسردگی است که معمولاً چندروز بعد از شروع دوره پریودی بهبود مییابد. اما در روزهایی که فعال هستند بسیار شدید بوده تا جاییکه میتواند زندگی عادی برخی افراد را مختل کند.
• اختلال افسردگی فصلی (SAD): افسردگی فصلی نوعی از اختلال افسردگی عمده است که در آن، فرد با تغییرات فصل علائم افسردگی را بروز میدهد. این اختلال معمولاً در فصلهای پاییز و زمستان ظاهر میشود و در فصل بهار و تابستان از بین میرود.
• افسردگی غیرمعمول (آتیپیک): علائم این نوع افسردگی که به آن افسردگی ماژور با خصوصیات غیرمعمول هم گفته میشود، اندکی با افسردگی ماژور(عمده) متفاوت است. تفاوت اصلی آن این است که در این اختلال بهبود موقت خلق در پاسخ به اتفاقات مثبت دیده میشود.
درمان
او در مورد درمان افسردگی توضیح میدهد: «معمولاً درمان افسردگی بین سه تا شش ماه طول میکشد. اگر زودتر از این مدت، درمان قطع شود احتمال عود بیماری وجود دارد. پس از این مدت، برحسب سابقه بیماری در فرد و خانواده میتوان دارو را به آرامی و با نظر پزشک معالج قطع کرد.
معمولاً بیمار مدت زیادی بدون دارو خوب خواهد بود و به زندگی عادی خود برخواهد گشت اما پس از مدتی ممکن است برحسب استعداد، مجدداً به دنبال نوعی استرس کسالت آغاز شود. شاید داروهایی که در درمان افسردگی استفاده میشود در روزهای اول عوارضی ایجاد کند که طی یکی دو هفته اول بر طرف شده و فرد مصرفکننده مقداری با آنها تطابق پیدا میکند. این عوارض از قبیل خشکی دهان، یبوست، خوابآلودگی و تاری دید است که با مصرف مایعات زیاد و مصرف غذاهای فیبردار از قبیل میوهها و سبزیها برطرف میشود و با مصرف دارو قبل از خواب مسئله خوابآلودگی روزانه نیز قابل پیشگیری است. البته امروزه داروهای جدید در درمان افسردگی به بازار آمده است.
در موارد خاصی از افسردگی که بیمار قادر به خوردن دارو نیست از درمان با الکتروشوک استفاده میشود. اکنون این تکنیک وسیله بیخطری محسوب میشود. به دلیل استفاده از تکنیک بیهوشی، در واقع شوکی به بیمار داده نمیشود بلکه با اعمال تشنجی خفیف و به وسیله جریان الکتریکی خفیف اثر ضدافسردگی بهوجود میآید. در مواردی که وضعیت بیمار حاد و اورژانسی است (خطر خودکشی و یا عدم مصرف دارو بهصورت خوراکی و خطرات دیگر ) بیمار باید در بخش اعصاب و روان بستری شود.
عدم درمان صحیح و بهموقع این بیماران خطراتی از قبیل خودکشی یا دیگرکشی را به دنبال دارد. بنابراین هرچه سریعتر باید درمان را آغاز کرد. معمولاً صحبت با روانشناس که شامل درمان رفتاری-شناختی و رواندرمانی در مورد روابط شخصی بیمار است از اهمیت زیادی برخوردار است که بعضی اوقات میتواند بهعنوان انتخاب اول در درمان افسردگی انتخاب شود.»
دکتر علی فرجام، روانشناس اجتماعی در مورد افسردگی و علل آن به «آتیه نو» میگوید: «افسردگی همانگونه که از نام آن پیداست عمدتاً به نوعی اختلال خلق یا اختلال عاطفی گفته میشود. از اینرو اغلب اصطلاح بیماری خلقی نیز در مورد آن به کار میرود. فرد مبتلا، از خلق ناشاد یا احساس دلتنگی یا غمگینی و فرورفتن در خیالات واهی شکایت میکند که به مدت دو هفته یا غالباً بیشتر تداوم دارد. افسردگی بهقدری پرنوسان است که گاهی در روانپزشکی به منزله سرماخودگی معمولی مطرح میشود. بسیاری از ما در مواردی، اندکی افسردگی را تجربه میکنیم. بررسیهای انجامشده نشان میدهد که حدود 20 درصد از ما در دورههای مختلف عمر خود بهرغم نژاد و ملیتمان نه فقط به غمگینی بلکه به اندکی از علائم افسردگی دچار میشویم. میزان شیوع افسردگی در زنان دوبرابر مردان است اما دلیل این عدم تناسب مشخص نیست. شاید علت، عامل زیستی (ناشی از فعل و انفعالات هورمونی، وضع حمل و عادات ماهانه) یا عامل اجتماعی شرایط خاص زندگی زنان و یا مطرح ساختن این نوع بیماری از طرف زنان باشد. در ابتلا به این بیماری نوعی استعداد اولیه یعنی سابقه وجود بیماری یا بیماریهای عصبی مشابه در خانواده بیمار مشاهده میشود. دخالت عامل وراثت در این بیماری، از نظر علمی قطعی است اما به این معنا نیست که فرد با بیماری افسردگی متولد میشود. بلکه فرد استعداد ابتلای به بیماری را به ارث میبرد و در مقابل عوامل ایجاد فشار روانی (استرسها) دچار اختلال افسردگی میشود.»
نشانهها
این روانشناس اجتماعی میافزاید: «تجربیات و تحقیقات بالینی نشان میدهد که بیماری افسردگی به صورت احساس غمگینی، اضطراب، نومیدی، دلسردی، یأس، احساس شکست و عدم موفقیت، نارضایتی، احساس گناه، مجازات و تنبیه، تنفر و انزجار از خود، سرزنش و خودمقصری، افکار و رفتارهای خودکشی، گریه، عدم اتکا به نفس، برانگیختگی عصبی و تحریکپذیری، از دست دادن علاقه، بیانگیزگی، بیهدفی، ناتوانی در تصمیمگیری، عدم فعالیت، اختلال در خواب، خستگی، کماشتهایی یا پراشتهایی، کاهش یا افزایش وزن و نگرانی و مشغله فکری در مورد وضعیت جسمانی نمایان میشود.»
انواع
به گفته فرجام انواع افسردگی عبارتاند از:
• اختلال افسردگی اساسی (MDD): همان افسردگی بالینی است که به آن اختلال افسردگی عمده هم میگویند. این یک اختلال خلقی است.
• اختلال افسردگی مداوم (PDD) : شدت این نوع اختلال افسردگی، خفیف تا متوسط است (از اختلال افسردگی عمده همیشه خفیفتر است) و علائم آن حداقل دو سال طول میکشد.
• اختلال دوقطبی: یک اختلال خلقی است که با دورههایی از خلق غیرطبیعی معروف به شیدایی شناخته میشود. این دورهها میتواند خفیف تا شدید باشد، باعث اختلال در زندگی فرد شود و یا نیاز به بستری شدن در بیمارستان داشته باشد.
• افسردگی پس از زایمان (PPD): بارداری میتواند تغییرات هورمونی قابلتوجهی ایجاد کند که اغلب بر خلقوخوی زنان تأثیر میگذارد. احتمال دارد افسردگی در دوران بارداری یا پس از تولد کودک شروع شود. تغییرات خلقی، اضطراب، تحریکپذیری و سایر علائم پس از زایمان غیرطبیعی نیست و اغلب تا دو هفته طول میکشد.
• اختلال ناخوشی پیش از قاعدگی(PMDD): دارای علائم خلقی مثل تحریکپذیری شدید، اضطراب یا افسردگی است که معمولاً چندروز بعد از شروع دوره پریودی بهبود مییابد. اما در روزهایی که فعال هستند بسیار شدید بوده تا جاییکه میتواند زندگی عادی برخی افراد را مختل کند.
• اختلال افسردگی فصلی (SAD): افسردگی فصلی نوعی از اختلال افسردگی عمده است که در آن، فرد با تغییرات فصل علائم افسردگی را بروز میدهد. این اختلال معمولاً در فصلهای پاییز و زمستان ظاهر میشود و در فصل بهار و تابستان از بین میرود.
• افسردگی غیرمعمول (آتیپیک): علائم این نوع افسردگی که به آن افسردگی ماژور با خصوصیات غیرمعمول هم گفته میشود، اندکی با افسردگی ماژور(عمده) متفاوت است. تفاوت اصلی آن این است که در این اختلال بهبود موقت خلق در پاسخ به اتفاقات مثبت دیده میشود.
درمان
او در مورد درمان افسردگی توضیح میدهد: «معمولاً درمان افسردگی بین سه تا شش ماه طول میکشد. اگر زودتر از این مدت، درمان قطع شود احتمال عود بیماری وجود دارد. پس از این مدت، برحسب سابقه بیماری در فرد و خانواده میتوان دارو را به آرامی و با نظر پزشک معالج قطع کرد.
معمولاً بیمار مدت زیادی بدون دارو خوب خواهد بود و به زندگی عادی خود برخواهد گشت اما پس از مدتی ممکن است برحسب استعداد، مجدداً به دنبال نوعی استرس کسالت آغاز شود. شاید داروهایی که در درمان افسردگی استفاده میشود در روزهای اول عوارضی ایجاد کند که طی یکی دو هفته اول بر طرف شده و فرد مصرفکننده مقداری با آنها تطابق پیدا میکند. این عوارض از قبیل خشکی دهان، یبوست، خوابآلودگی و تاری دید است که با مصرف مایعات زیاد و مصرف غذاهای فیبردار از قبیل میوهها و سبزیها برطرف میشود و با مصرف دارو قبل از خواب مسئله خوابآلودگی روزانه نیز قابل پیشگیری است. البته امروزه داروهای جدید در درمان افسردگی به بازار آمده است.
در موارد خاصی از افسردگی که بیمار قادر به خوردن دارو نیست از درمان با الکتروشوک استفاده میشود. اکنون این تکنیک وسیله بیخطری محسوب میشود. به دلیل استفاده از تکنیک بیهوشی، در واقع شوکی به بیمار داده نمیشود بلکه با اعمال تشنجی خفیف و به وسیله جریان الکتریکی خفیف اثر ضدافسردگی بهوجود میآید. در مواردی که وضعیت بیمار حاد و اورژانسی است (خطر خودکشی و یا عدم مصرف دارو بهصورت خوراکی و خطرات دیگر ) بیمار باید در بخش اعصاب و روان بستری شود.
عدم درمان صحیح و بهموقع این بیماران خطراتی از قبیل خودکشی یا دیگرکشی را به دنبال دارد. بنابراین هرچه سریعتر باید درمان را آغاز کرد. معمولاً صحبت با روانشناس که شامل درمان رفتاری-شناختی و رواندرمانی در مورد روابط شخصی بیمار است از اهمیت زیادی برخوردار است که بعضی اوقات میتواند بهعنوان انتخاب اول در درمان افسردگی انتخاب شود.»
ارسال دیدگاه