
در گفت وگو با آتیه نو بررسی شد
روند رو به رشد استارتآپها در ایران
علیرضا بیاتیپورکاشانی روزنامه نگار
استارتآپها بهعنوان موتورهای نوآوری و تحول اقتصادی، در چندسال اخیر نقش مهمی در توسعه اقتصاد جهانی ایفا کردهاند. در ایران نیز با توجه به جمعیت جوان، نیروی انسانی تحصیلکرده و گسترش فناوری اطلاعات، استارتآپها به سرعت در حال رشد و گسترش هستند. با وجود این، اکوسیستم مذکور در کشورمان با چالشهایی مواجه است. در عین حال، حمایتهای دولتی، ظهور صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر و موفقیت برخی از استارتآپهای برجسته ایرانی نشان میدهد که این بخش میتواند در آینده نقش مهمی در اقتصاد کشور ایفا کند. بررسی وضعیت کنونی استارتآپها در ایران، تحلیل فرصتها و چالشهای پیشِروی آنها و ارزیابی تأثیرات احتمالی این روند بر آینده اقتصاد کشور، از اهمیت ویژهای برخوردار است. بر همین اساس، احسان صدری، مؤسس و مدیرعامل شرکت دانشبنیان «پالاد پژوه پویا» در گفتوگو با «آتیه نو» به تحلیل این وضعیت پرداخته است.
وضعیت کنونی استارتآپها در ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
استارتآپها بهشدت به نیروی انسانی وابسته هستند؛ نیروی انسانی متخصص، متعهد و نخبه. این نیرو میتواند در حال تحصیل یا آموزشدیده باشد اما متأسفانه، در کشور ما چنین شرایطی برای آموزش و پرورش نیروی انسانی مورد نیاز برای استارتآپها وجود نداشته است. یعنی ما نیروهای متخصصی که اصول استارتآپی و چالشهای آن را بدانند، یا نداریم و یا اگر هم داریم، به خاطر شرایط بوروکراسی دولتی کشور، به ندرت در این حوزه فعال هستند.
بوروکراسی چه مشکلاتی را در این مورد ایجاد میکند؟
بوروکراسی در همهجا پیچیده و دستوپاگیر است. همین موضوع باعث میشود افرادی که توانایی کار در استارتآپها را دارند، به دنبال کارهای دیگر بروند. بسیاری از آنها فکر میکنند که چرا باید خودشان را به دردسر بیندازند، وقتی قادرند با توجه به مدارک و تخصص خود، شغلی پیدا کنند که در آن حقوقی ثابت بگیرند و نیازی به تحمل مشکلات استارتآپی نداشته باشند. بنابراین، به دلیل وابستگی استارتآپها به نیروی انسانی و شرایط فعلی، نمیتوان گفت وضعیت استارتآپها در کشور خوب است.
از نظر شما مهمترین چالشهای استارتآپها در ایران چیست؟
یکی از مهمترین چالشها نحوه حمایت دولتی به حساب میآید. مراحل اداری باعث میشود که نگهداشتن نیروی انسانی و سرمایهگذاری روی آن با سختی صورت گیرد. وقتی این مشکلات را داریم، سخت است که بتوانیم نیروی انسانی را حفظ کنیم و در این زمینه کار کنیم. حتی اگر فرض را بر این بگیریم که نیروی انسانی بخواهد در ایران کار کند، مشکل دیگر، کمبود منابع مالی است. نیروی جوانی که ایدهای دارد و میخواهد کار کند، معمولاً با مسائل مالی مواجه میشود. از طرف دیگر، دلالهایی وجود دارند که خود من هم با آنها روبهرو شدهام. آنها میآیند و به دنبال منافع شخصی خودشان از استارتآپها هستند.
چه فرصتهایی برای رشد استارتآپها در حوزه تولید و صنعت در ایران وجود دارد؟
ما با توجه به وضعیت جغرافیایی و منابع کشور، میتوانیم در حوزههای مختلف وارد شویم. مثلاً در حوزه بازیافت و بهرهگیری از پسماندهای صنعتی فعالیت میکنیم. کشور ما از لحاظ منابع صنعتی غنی است اما بسیاری از این منابع اتلاف میشوند؛ چراکه ما منابع معدنی و نفتی فراوانی داریم و از آنها بیش از حد استفاده میکنیم. ما استارتآپی در این زمینه راهاندازی کردیم و از زمانی که تحریمها شروع شد و واردات کاهش یافت، توانستیم به این فکر بیفتیم که از پسماندهای صنعتی استفاده کنیم. در واقع، اگر چنین دیدگاهی را در سایر حوزهها هم داشته باشیم، میبینیم که فرصتهای زیادی برای استارتآپها وجود دارد. مشکل اصلی، ورود دولت به این حوزههاست. دولت با سرفصلگذاری و ورود به موضوعات مختلف باعث کاهش خلاقیت و استقلال استارتآپها شده است.
چه فرصتهایی در این زمینه وجود دارد؟
در کشور ما فرصتهای بسیاری وجود دارد. ایران در زمینههایی مانند نفت و گاز در دنیا جایگاه ویژهای دارد اما این تنها بخشی از ظرفیتهای کشور است. اگر حمایت درست و سیاستگذاریهای مناسبی داشته باشیم، قادر خواهیم بود در حوزههای متنوعی موفق شویم و شاهد شکوفایی استارتآپها در ایران باشیم. در حوزه نفت و تولید محصولات نفتی، واقعاً میتوانیم کارهای زیادی انجام دهیم. اجازه دهید یک مثال بزنم؛ در بحث استخراج گاز و ذخیرهسازی آن، کشور ما با چالشهای بزرگی روبهرو است. میدانید که گاز را نمیشود به راحتی ذخیره کرد و در کشور ما مقدار زیادی از گاز هدر میرود. مثلاً در مناطق مشاع، این گاز میسوزد و از بین میرود. دو مشکل اصلی وجود دارد؛ اول، توانایی استخراج مناسب و دوم، مشکل ذخیرهسازی. برای مثال، یک کشور کوچک مانند قطر که اندازه یک استان ما هم نیست، با استفاده از دانش پیشرفته جهانی و تکنولوژیهای مرزی، اقدام به ذخیرهسازی گاز کرده است. این کشور از منابع گازی مشترک با ایران برخوردار بوده که با این کار، قطر توانست ارزش افزوده بالایی ایجاد کند، در حالی که ما همچنان در حال هدر دادن منابع گازی خود هستیم. در حوزه نفت و پتروشیمی هم وضعیت مشابهی وجود دارد. ما نفت داریم اما مواد خام را صادر میکنیم. اگر این روند را بررسی کنیم، میبینیم که چرا استارتآپها در این حوزهها وارد نمیشوند. از طرف دیگر، در حوزههایی مانند بازیافت، هوش مصنوعی، الکترونیک و آیتی فرصتهای زیادی برای فعالیت مهیاست. در این حوزهها هم میتوانیم پیشرفتهای قابلتوجهی داشته باشیم. اگر بخواهم اولویتبندی کنم، تمرکزم بر روی منابعی خواهد بود که در کشور وجود دارد و این ظرفیت آماده است که روی آنها سرمایهگذاری صورت گیرد تا استارتآپها در آنها فعالیت کنند.
پیشدرآمد استفاده از این فرصتها چیست؟
باید نحوه تخصیص کمکهای دولتی مشخص شود. اگر این روند شفاف باشد، قدر مسلم میتوان در حوزههای استارتآپها به توفیقات خوبی دست یافت.
وضعیت کنونی استارتآپها در ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
استارتآپها بهشدت به نیروی انسانی وابسته هستند؛ نیروی انسانی متخصص، متعهد و نخبه. این نیرو میتواند در حال تحصیل یا آموزشدیده باشد اما متأسفانه، در کشور ما چنین شرایطی برای آموزش و پرورش نیروی انسانی مورد نیاز برای استارتآپها وجود نداشته است. یعنی ما نیروهای متخصصی که اصول استارتآپی و چالشهای آن را بدانند، یا نداریم و یا اگر هم داریم، به خاطر شرایط بوروکراسی دولتی کشور، به ندرت در این حوزه فعال هستند.
بوروکراسی چه مشکلاتی را در این مورد ایجاد میکند؟
بوروکراسی در همهجا پیچیده و دستوپاگیر است. همین موضوع باعث میشود افرادی که توانایی کار در استارتآپها را دارند، به دنبال کارهای دیگر بروند. بسیاری از آنها فکر میکنند که چرا باید خودشان را به دردسر بیندازند، وقتی قادرند با توجه به مدارک و تخصص خود، شغلی پیدا کنند که در آن حقوقی ثابت بگیرند و نیازی به تحمل مشکلات استارتآپی نداشته باشند. بنابراین، به دلیل وابستگی استارتآپها به نیروی انسانی و شرایط فعلی، نمیتوان گفت وضعیت استارتآپها در کشور خوب است.
از نظر شما مهمترین چالشهای استارتآپها در ایران چیست؟
یکی از مهمترین چالشها نحوه حمایت دولتی به حساب میآید. مراحل اداری باعث میشود که نگهداشتن نیروی انسانی و سرمایهگذاری روی آن با سختی صورت گیرد. وقتی این مشکلات را داریم، سخت است که بتوانیم نیروی انسانی را حفظ کنیم و در این زمینه کار کنیم. حتی اگر فرض را بر این بگیریم که نیروی انسانی بخواهد در ایران کار کند، مشکل دیگر، کمبود منابع مالی است. نیروی جوانی که ایدهای دارد و میخواهد کار کند، معمولاً با مسائل مالی مواجه میشود. از طرف دیگر، دلالهایی وجود دارند که خود من هم با آنها روبهرو شدهام. آنها میآیند و به دنبال منافع شخصی خودشان از استارتآپها هستند.
چه فرصتهایی برای رشد استارتآپها در حوزه تولید و صنعت در ایران وجود دارد؟
ما با توجه به وضعیت جغرافیایی و منابع کشور، میتوانیم در حوزههای مختلف وارد شویم. مثلاً در حوزه بازیافت و بهرهگیری از پسماندهای صنعتی فعالیت میکنیم. کشور ما از لحاظ منابع صنعتی غنی است اما بسیاری از این منابع اتلاف میشوند؛ چراکه ما منابع معدنی و نفتی فراوانی داریم و از آنها بیش از حد استفاده میکنیم. ما استارتآپی در این زمینه راهاندازی کردیم و از زمانی که تحریمها شروع شد و واردات کاهش یافت، توانستیم به این فکر بیفتیم که از پسماندهای صنعتی استفاده کنیم. در واقع، اگر چنین دیدگاهی را در سایر حوزهها هم داشته باشیم، میبینیم که فرصتهای زیادی برای استارتآپها وجود دارد. مشکل اصلی، ورود دولت به این حوزههاست. دولت با سرفصلگذاری و ورود به موضوعات مختلف باعث کاهش خلاقیت و استقلال استارتآپها شده است.
چه فرصتهایی در این زمینه وجود دارد؟
در کشور ما فرصتهای بسیاری وجود دارد. ایران در زمینههایی مانند نفت و گاز در دنیا جایگاه ویژهای دارد اما این تنها بخشی از ظرفیتهای کشور است. اگر حمایت درست و سیاستگذاریهای مناسبی داشته باشیم، قادر خواهیم بود در حوزههای متنوعی موفق شویم و شاهد شکوفایی استارتآپها در ایران باشیم. در حوزه نفت و تولید محصولات نفتی، واقعاً میتوانیم کارهای زیادی انجام دهیم. اجازه دهید یک مثال بزنم؛ در بحث استخراج گاز و ذخیرهسازی آن، کشور ما با چالشهای بزرگی روبهرو است. میدانید که گاز را نمیشود به راحتی ذخیره کرد و در کشور ما مقدار زیادی از گاز هدر میرود. مثلاً در مناطق مشاع، این گاز میسوزد و از بین میرود. دو مشکل اصلی وجود دارد؛ اول، توانایی استخراج مناسب و دوم، مشکل ذخیرهسازی. برای مثال، یک کشور کوچک مانند قطر که اندازه یک استان ما هم نیست، با استفاده از دانش پیشرفته جهانی و تکنولوژیهای مرزی، اقدام به ذخیرهسازی گاز کرده است. این کشور از منابع گازی مشترک با ایران برخوردار بوده که با این کار، قطر توانست ارزش افزوده بالایی ایجاد کند، در حالی که ما همچنان در حال هدر دادن منابع گازی خود هستیم. در حوزه نفت و پتروشیمی هم وضعیت مشابهی وجود دارد. ما نفت داریم اما مواد خام را صادر میکنیم. اگر این روند را بررسی کنیم، میبینیم که چرا استارتآپها در این حوزهها وارد نمیشوند. از طرف دیگر، در حوزههایی مانند بازیافت، هوش مصنوعی، الکترونیک و آیتی فرصتهای زیادی برای فعالیت مهیاست. در این حوزهها هم میتوانیم پیشرفتهای قابلتوجهی داشته باشیم. اگر بخواهم اولویتبندی کنم، تمرکزم بر روی منابعی خواهد بود که در کشور وجود دارد و این ظرفیت آماده است که روی آنها سرمایهگذاری صورت گیرد تا استارتآپها در آنها فعالیت کنند.
پیشدرآمد استفاده از این فرصتها چیست؟
باید نحوه تخصیص کمکهای دولتی مشخص شود. اگر این روند شفاف باشد، قدر مسلم میتوان در حوزههای استارتآپها به توفیقات خوبی دست یافت.
ارسال دیدگاه