دبیرکل انجمن علمی اقتصاد شهری ایران مطرح کرد
همه مزایای انتقال پایتخت اقتصادی به جنوب
انتقال پایتخت و جابهجایی مركزيت سياسي، اداري و اقتصادي كشور به نقطهاي ديگر، موضوعی است که در دهههای گذشته بهکرات مطرح شده و هربار به دلیلی از دستور کار خارج شده است. حال بار دیگر با توجه به ظرفیتهای موجود در سواحل جنوب کشور و تأکیداتی که در خصوص ایجاد رونق در این مناطق صورت گرفته، بحث تبدیل سواحل جنوبی به پایتخت اقتصادی ایران مرکز توجه واقع شده است. البته در این مورد نظرات متعددی وجود دارد. دبیرکل انجمن علمی اقتصاد شهری ایران در اینباره معتقد است: «انتقال پایتخت اقتصادی کشور به شهرهای ساحلی جنوب ایران ایده امکانپذیر و مناسبی است به شرط آنکه زیرساختهای لازم برای اجرای این ایده فراهم شود.» سید محسن طباطبایی، اقتصاددان و دبیرکل انجمن علمی اقتصاد شهری ایران درباره ایده انتقال پایتخت اقتصادی ایران به شهرهای ساحلی جنوب کشور با هفته نامه «آتیه نو» گفتوگوی مفصلی انجام داد که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
***
به نظر شما آیا انتقال پایتخت اقتصادی ایران به شهرهای ساحلی جنوب کشور ایده درست و قابلانجامی از نظر اجرایی است؟
در این زمینه باید به چند نکته توجه داشته باشیم. جابهجایی پایتخت و تمرکز جمعیت در شهرهای ساحلی میتواند چند پیامد داشته باشد. این پیامدها شامل کاهش آلودگی هوا در تهران و کلانشهرها، کاهش تصادفات و ترافیک شهری، کاهش مصرف سوخت و فرآوردههای نفتی، توسعه رفاه اجتماعی، توزیع جغرافیایی جمعیت در شهرهای ساحلی و نهایتاً توزیع جمعیتی عادلانه در کشور است. در حال حاضر عمده توزیع جمعیتی کشوری مانند چین در شهرهای ساحلی است در حالی که در ایران بیشترین توزیع جمعیتی در شهرهای مرکزی و کلانشهرهای امروزی و استانهایی مانند تهران، اصفهان، شیراز، تبریز، مشهد، قم و غیره است.
در این شرایط با توجه به اینکه تمرکز جمعیتی در این استانها بالاست چالشهایی مانند آلودگی هوا، تصادفات و مصرف سوخت نیز به میزان بالایی در این استانها به وجود آمده است. بهگونهای که در حال حاضر حدود یکپنجم مصرف سوخت کل کشور در تهران متمرکز شده است. بنابراین ضرورت دارد که به سمت شهرهای ساحلی برویم و پایتخت را به این شهرها انتقال دهیم. یکی از مصادیق موفق اجرای چنین تصمیماتی، کشوری مانند چین است. مسلماً نتیجه چنین اقدامی توزیع عادلانه جمعیت و امکانات خواهد بود.
نکته دیگر که باید در این زمینه به آن اشاره کرد ساختوسازهای مسکونی است. در حال حاضر زمین در کلانشهرها، شهرهای بزرگ و مراکز استانها بسیار کم شده و عمده ساختوسازها از حالت افقی به عمودی تغییر کرده است. در نتیجه تراکم جمعیتی و بافت فرهنگی در حال ناهمگونتر شدن است. به همین دلیل یکی از مسائلی که در طرح تفصیلی تهران به آن اشاره شده، احداث واحدهای مسکونی با زیربنای کمتر از ۳۵ مترمربع سطح مفید است. با توجه به حداقل بعد خانوار و حداقل سرانه زیربنای خانههای مسکونی، حدود 17.5 مترمربع برای هر فرد در نظر گرفته شده است.
یعنی وقتی که این شرایط را میبینیم این مسئله به خودی خود یک هشدار و زنگ خطر بزرگ است که دیگر نمیتوانیم در پایتخت تمرکز جمعیتی بیشتر داشته باشیم؛ چرا که در بحث تأمین سرانه مسکن برای آنها هم با مشکل مواجه هستیم. از سوی دیگر نمیتوان رفاه اجتماعی را برای این افراد فراهم کرد. قیمت مسکن، اجارهبها و هزینههای زندگی نیز به مراتب بیشتر خواهد شد. اما توزیع جمعیتی در شهرهایی مانند جاسک و سایر شهرهای ساحلی جنوبی کشور این مسائل و چالشها را ندارد. در کنار این موضوع، توسعه راه آهن قشم - بندرعباس یا قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین که یکی از مهمترین بندها و مفاد آن، توسعه حمل و نقل ریلی است را نیز باید مورد توجه قرار داد. چین برای حل مشکل توزیع جمعیتی و مشکل حمل و نقل در حال اجرای پروژه راهآهن شرق به غرب افغانستان است و این نشان میدهد که توزیع جمعیتی باید به سوی شهرهای غیرمرکزی برود.
در این زمینه بهترین شهرهای غیرمرکزی شهرهای ساحلی به حساب میآیند که هم ظرفیت اقتصادی بالایی دارند و هم به مناطق آزاد و ویژه اقتصادی متصل هستند. از سوی دیگر ظرفیت تجاری خوبی در شهرهای ساحلی جنوبی وجود دارد. فعالیتهای صنعتی، بازرگانی، خدماتی، گردشگری و غیره را میتوان از این طریق تسهیل کرد.
بهنظر میرسد اگر یک طرح مطالعاتی و کاربردی برای توزیع جمعیتی کشور بهویژه در شهرهای ساحلی جنوب ایران صورت گیرد خروجی و نتیجه آن میتواند منجر به کاهش آلودگی هوا، افزایش رفاه اجتماعی، کاهش تصادفات، کاهش مصرف سوخت، افزایش ایمنی شهری و توسعه آرامش شهروندان شود.
از منظر اقتصادی این مسئله را چگونه ارزیابی میکنید؟ با توجه به تمرکز کامل همه زیربناها و زیرساختهای اقتصادی و همه دستگاههای متولی در تهران، آیا انتقال پایتخت اقتصادی به شهرهای ساحلی جنوب کشور امکانپذیر است؟
با توجه به توسعه دولت الکترونیک و حتی فعالیتهای مجازی، انتقال پایتخت اقتصادی به شهرهای ساحل جنوبی امکانپذیر است؛ چراکه در گذشته اگر دستگاهها، سازمانها و حتی تشکلهای بخش خصوصی فعالیت تجاری و اداری خود مانند برگزاری جلسه را در دستور کار داشتند، الزاماً این جلسات بهصورت حضوری بود اما امروز بهصورت آنلاین و ویدئوکنفرانس برگزار میشود و تغییرات جدی در این زمینه ایجاد شده است. انتقال پایتخت اقتصادی کاملاً امکانپذیر و دارای توجیه منطقی است. دیگر زمان آن گذشته که این مجموعهها، فعالیتهای اداری و سازمانی خود را بهصورت حضوری انجام دهند و مسیری طولانی را در رفتوآمد باشند. امروزه افراد و سازمانها میتوانند همه این فعالیتها و حتی مذاکرات خود را بهصورت مجازی و آنلاین و در قالب جلسات گروهی انجام دهند. بنابراین حتی هیچ منعی برای توزیع وزارتخانهها در سایر شهرها وجود ندارد.
البته انتقال پایتخت اقتصادی بهصورت فیزیکی نیز باید انجام شود. با توجه به این مسئله مانع و چالشی در این زمینه وجود دارد؟
قطعاً این انتقال صورت خواهد گرفت اما با توجه به تغییر مودها روشهای ارتباطی این انتقال سادهتر و راحتتر از گذشته قابل انجام است. به عنوان مثال اگر وزارت میراث فرهنگی و گردشگری به شهر دیگری غیر از تهران منتقل شود با توسعه دولت الکترونیک، شهر الکترونیک و بهعبارت دیگر شهرهای هوشمند عملاً انجام این کار راحتتر خواهد بود؛ چراکه حتی اربابرجوعهای این سازمان میتوانند فعالیتهای خودشان را دنبال کنند.
اگر در گذشته این مسئله مطرح میشد که با انتقال وزارتخانهها و زیرساختهای دولتی به شهرهای دیگر مردم چگونه به آنها مراجعه کنند و این موضوع یک چالش بود، امروزه این مسئله موضوعیتی ندارد و به راحتی میتوان از طریق سیستمهای ارتباطی و آنلاین همه ارتباطات را برقرار کرد. شبکههای اجتماعی نیز به کمک دولت الکترونیک و زیرساختهای هوشمند آمده است.
بنابراین انتقال پایتخت به شهرهای ساحلی جنوب کشور را نباید به هیچ وجه به یک موضوع و مسئله سخت و غیرقابل انجام تبدیل کرد؛ زیرا امروز دسترسیها آسانتر و راحتتر شده است.
پس شما اساساً ایده انتقال پایتخت اقتصادی به شهرهای جنوبی کشور را مثبت ارزیابی میکنید.
بله این انتقال بهویژه به شهرهای ساحلی جنوب کشور میتواند آثار و پیامدهای مثبتی داشته باشد. در شهرهای شمالی کشور از منظر گردشگری بسیاری از شاخصها به نوعی اشباع شده، در حالی که زیرساختهای لازم را هم ندارند اما در شهرهای جنوبی ظرفیت ایجاد این زیرساختها وجود دارد.
به نظر شما دولت باید ایده انتقال پایتخت اقتصادی ایران به شهرهای ساحلی جنوب کشور را چگونه پیاده و اجرا کند؟ آیا میتوان آن را در بازه زمانی کوتاهمدت یا میانمدت انجام داد؟
در این زمینه مرکز آمار ایران بر اساس قانون، هرچه سریعتر باید زیرساختهای سرشماری جدید را فراهم کند. سرشماریای که از کیفیت و کمیت بالایی برخوردار باشد تا بتوان وضعیت جمعیتی بهروز کشور را از آن استخراج کرد. دومین مسئلهای که دولت در این زمینه باید به آن توجه کند این است که خروج مهاجران غیرقانونی از کشور باید انجام شود و مهاجران قانونی نیز باید به شدت و با دقت بالا ساماندهی شوند تا در زمینه توزیع جمعیتی بتوانیم عدالت جامع رفاهی و زیرساختی کشور را فراهم کنیم. کشور دارای برنامههای بالادستی مانند برنامه هفتم توسعه است و مشکلی برای انتقال برخی فعالیتهای پایتخت به شهرهای ساحلی جنوب نداریم. در عین حال وضعیت جوی و آبوهوای کشور نیز به سمتوسویی میرود که مدیریت آن بر اساس استفاده از سامانههای قوی و هوشمند، راحتتر از گذشته شده است. البته این مسئله مشروط بر استفاده از نخبگان و فرهیختگان و تجهیزات بهروز و نو است که در واقع شامل بخش سختافزاری و نرمافزاری میشود.
***
به نظر شما آیا انتقال پایتخت اقتصادی ایران به شهرهای ساحلی جنوب کشور ایده درست و قابلانجامی از نظر اجرایی است؟
در این زمینه باید به چند نکته توجه داشته باشیم. جابهجایی پایتخت و تمرکز جمعیت در شهرهای ساحلی میتواند چند پیامد داشته باشد. این پیامدها شامل کاهش آلودگی هوا در تهران و کلانشهرها، کاهش تصادفات و ترافیک شهری، کاهش مصرف سوخت و فرآوردههای نفتی، توسعه رفاه اجتماعی، توزیع جغرافیایی جمعیت در شهرهای ساحلی و نهایتاً توزیع جمعیتی عادلانه در کشور است. در حال حاضر عمده توزیع جمعیتی کشوری مانند چین در شهرهای ساحلی است در حالی که در ایران بیشترین توزیع جمعیتی در شهرهای مرکزی و کلانشهرهای امروزی و استانهایی مانند تهران، اصفهان، شیراز، تبریز، مشهد، قم و غیره است.
در این شرایط با توجه به اینکه تمرکز جمعیتی در این استانها بالاست چالشهایی مانند آلودگی هوا، تصادفات و مصرف سوخت نیز به میزان بالایی در این استانها به وجود آمده است. بهگونهای که در حال حاضر حدود یکپنجم مصرف سوخت کل کشور در تهران متمرکز شده است. بنابراین ضرورت دارد که به سمت شهرهای ساحلی برویم و پایتخت را به این شهرها انتقال دهیم. یکی از مصادیق موفق اجرای چنین تصمیماتی، کشوری مانند چین است. مسلماً نتیجه چنین اقدامی توزیع عادلانه جمعیت و امکانات خواهد بود.
نکته دیگر که باید در این زمینه به آن اشاره کرد ساختوسازهای مسکونی است. در حال حاضر زمین در کلانشهرها، شهرهای بزرگ و مراکز استانها بسیار کم شده و عمده ساختوسازها از حالت افقی به عمودی تغییر کرده است. در نتیجه تراکم جمعیتی و بافت فرهنگی در حال ناهمگونتر شدن است. به همین دلیل یکی از مسائلی که در طرح تفصیلی تهران به آن اشاره شده، احداث واحدهای مسکونی با زیربنای کمتر از ۳۵ مترمربع سطح مفید است. با توجه به حداقل بعد خانوار و حداقل سرانه زیربنای خانههای مسکونی، حدود 17.5 مترمربع برای هر فرد در نظر گرفته شده است.
یعنی وقتی که این شرایط را میبینیم این مسئله به خودی خود یک هشدار و زنگ خطر بزرگ است که دیگر نمیتوانیم در پایتخت تمرکز جمعیتی بیشتر داشته باشیم؛ چرا که در بحث تأمین سرانه مسکن برای آنها هم با مشکل مواجه هستیم. از سوی دیگر نمیتوان رفاه اجتماعی را برای این افراد فراهم کرد. قیمت مسکن، اجارهبها و هزینههای زندگی نیز به مراتب بیشتر خواهد شد. اما توزیع جمعیتی در شهرهایی مانند جاسک و سایر شهرهای ساحلی جنوبی کشور این مسائل و چالشها را ندارد. در کنار این موضوع، توسعه راه آهن قشم - بندرعباس یا قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین که یکی از مهمترین بندها و مفاد آن، توسعه حمل و نقل ریلی است را نیز باید مورد توجه قرار داد. چین برای حل مشکل توزیع جمعیتی و مشکل حمل و نقل در حال اجرای پروژه راهآهن شرق به غرب افغانستان است و این نشان میدهد که توزیع جمعیتی باید به سوی شهرهای غیرمرکزی برود.
در این زمینه بهترین شهرهای غیرمرکزی شهرهای ساحلی به حساب میآیند که هم ظرفیت اقتصادی بالایی دارند و هم به مناطق آزاد و ویژه اقتصادی متصل هستند. از سوی دیگر ظرفیت تجاری خوبی در شهرهای ساحلی جنوبی وجود دارد. فعالیتهای صنعتی، بازرگانی، خدماتی، گردشگری و غیره را میتوان از این طریق تسهیل کرد.
بهنظر میرسد اگر یک طرح مطالعاتی و کاربردی برای توزیع جمعیتی کشور بهویژه در شهرهای ساحلی جنوب ایران صورت گیرد خروجی و نتیجه آن میتواند منجر به کاهش آلودگی هوا، افزایش رفاه اجتماعی، کاهش تصادفات، کاهش مصرف سوخت، افزایش ایمنی شهری و توسعه آرامش شهروندان شود.
از منظر اقتصادی این مسئله را چگونه ارزیابی میکنید؟ با توجه به تمرکز کامل همه زیربناها و زیرساختهای اقتصادی و همه دستگاههای متولی در تهران، آیا انتقال پایتخت اقتصادی به شهرهای ساحلی جنوب کشور امکانپذیر است؟
با توجه به توسعه دولت الکترونیک و حتی فعالیتهای مجازی، انتقال پایتخت اقتصادی به شهرهای ساحل جنوبی امکانپذیر است؛ چراکه در گذشته اگر دستگاهها، سازمانها و حتی تشکلهای بخش خصوصی فعالیت تجاری و اداری خود مانند برگزاری جلسه را در دستور کار داشتند، الزاماً این جلسات بهصورت حضوری بود اما امروز بهصورت آنلاین و ویدئوکنفرانس برگزار میشود و تغییرات جدی در این زمینه ایجاد شده است. انتقال پایتخت اقتصادی کاملاً امکانپذیر و دارای توجیه منطقی است. دیگر زمان آن گذشته که این مجموعهها، فعالیتهای اداری و سازمانی خود را بهصورت حضوری انجام دهند و مسیری طولانی را در رفتوآمد باشند. امروزه افراد و سازمانها میتوانند همه این فعالیتها و حتی مذاکرات خود را بهصورت مجازی و آنلاین و در قالب جلسات گروهی انجام دهند. بنابراین حتی هیچ منعی برای توزیع وزارتخانهها در سایر شهرها وجود ندارد.
البته انتقال پایتخت اقتصادی بهصورت فیزیکی نیز باید انجام شود. با توجه به این مسئله مانع و چالشی در این زمینه وجود دارد؟
قطعاً این انتقال صورت خواهد گرفت اما با توجه به تغییر مودها روشهای ارتباطی این انتقال سادهتر و راحتتر از گذشته قابل انجام است. به عنوان مثال اگر وزارت میراث فرهنگی و گردشگری به شهر دیگری غیر از تهران منتقل شود با توسعه دولت الکترونیک، شهر الکترونیک و بهعبارت دیگر شهرهای هوشمند عملاً انجام این کار راحتتر خواهد بود؛ چراکه حتی اربابرجوعهای این سازمان میتوانند فعالیتهای خودشان را دنبال کنند.
اگر در گذشته این مسئله مطرح میشد که با انتقال وزارتخانهها و زیرساختهای دولتی به شهرهای دیگر مردم چگونه به آنها مراجعه کنند و این موضوع یک چالش بود، امروزه این مسئله موضوعیتی ندارد و به راحتی میتوان از طریق سیستمهای ارتباطی و آنلاین همه ارتباطات را برقرار کرد. شبکههای اجتماعی نیز به کمک دولت الکترونیک و زیرساختهای هوشمند آمده است.
بنابراین انتقال پایتخت به شهرهای ساحلی جنوب کشور را نباید به هیچ وجه به یک موضوع و مسئله سخت و غیرقابل انجام تبدیل کرد؛ زیرا امروز دسترسیها آسانتر و راحتتر شده است.
پس شما اساساً ایده انتقال پایتخت اقتصادی به شهرهای جنوبی کشور را مثبت ارزیابی میکنید.
بله این انتقال بهویژه به شهرهای ساحلی جنوب کشور میتواند آثار و پیامدهای مثبتی داشته باشد. در شهرهای شمالی کشور از منظر گردشگری بسیاری از شاخصها به نوعی اشباع شده، در حالی که زیرساختهای لازم را هم ندارند اما در شهرهای جنوبی ظرفیت ایجاد این زیرساختها وجود دارد.
به نظر شما دولت باید ایده انتقال پایتخت اقتصادی ایران به شهرهای ساحلی جنوب کشور را چگونه پیاده و اجرا کند؟ آیا میتوان آن را در بازه زمانی کوتاهمدت یا میانمدت انجام داد؟
در این زمینه مرکز آمار ایران بر اساس قانون، هرچه سریعتر باید زیرساختهای سرشماری جدید را فراهم کند. سرشماریای که از کیفیت و کمیت بالایی برخوردار باشد تا بتوان وضعیت جمعیتی بهروز کشور را از آن استخراج کرد. دومین مسئلهای که دولت در این زمینه باید به آن توجه کند این است که خروج مهاجران غیرقانونی از کشور باید انجام شود و مهاجران قانونی نیز باید به شدت و با دقت بالا ساماندهی شوند تا در زمینه توزیع جمعیتی بتوانیم عدالت جامع رفاهی و زیرساختی کشور را فراهم کنیم. کشور دارای برنامههای بالادستی مانند برنامه هفتم توسعه است و مشکلی برای انتقال برخی فعالیتهای پایتخت به شهرهای ساحلی جنوب نداریم. در عین حال وضعیت جوی و آبوهوای کشور نیز به سمتوسویی میرود که مدیریت آن بر اساس استفاده از سامانههای قوی و هوشمند، راحتتر از گذشته شده است. البته این مسئله مشروط بر استفاده از نخبگان و فرهیختگان و تجهیزات بهروز و نو است که در واقع شامل بخش سختافزاری و نرمافزاری میشود.
ارسال دیدگاه