معرفی کتاب
دخمه
نویسنده: اولدوز طوفانی
نشر: چشمه
اولدوز طوفانی، نویسنده کتاب «دخمه»، این اثر را به سبک فلسفی و نمادگرایانه به رشته تحریر درآورده است. نویسنده در روایت این کتاب از زبان اول شخص استفاده کرده و شخصیتی را آفریده که پا در مسیرهای ناهموار و پیچدرپیچ میگذارد تا به حقیقت و هویت خود برسد. داستان سرگردی که در مسیر حل پرونده قتل، متحمل فشار بسیار میشود و خانواده و حریم شخصیاش نیز تحتالشعاع قرار میگیرد. اولدوز طوفانی در کتاب دخمه، داستانی جنایی و پلیسی را با مضامین فلسفی و نمادگرایانه ترکیب کرده و اثری فراموشنشدنی خلق کرده است. ماجرای کتاب از جایی شروع میشود که یک پرونده قتل به دایره رسیدگی به جنایات میآید و سرگرد نجفی مسئول پرونده میشود. قاتل این پرونده یک پیرمرد عجیبوغریب است که به «موش کور» معروف شده است؛ چون تونلهایی بیعیبونقص حفر میکند. پس از گذشت مدتی، این پرونده رفتهرفته به مسئله شخصی سرگرد تبدیل میشود و تا جایی ادامه پیدا میکند که فشار سهمگین این پرونده نهتنها سرگرد که خانواده او را نیز عاصی میکند. فشار روانی پرونده که دامن خانواده سرگرد را گرفته تا نقطهای پیش میرود که همسر سرگرد تصمیم به جدایی میگیرد. اولدوز طوفانی گرچه از جریان سیال ذهن در رمان دخمه بهره برده اما قلم شیوا و روان او هرگز باعث نشده تا خواندن کتابش دشوار باشد. او با همین تکنیک و نیز نوشتار گزارشگونهاش باعثشده تا روند حل پرونده هولانگیز قتل، به قصهای جذاب و گیرا بدل شود. اگر به رمانهای جنایی و معمایی علاقه دارید که مضامین روانشناختی و فلسفی هم در آن وجود داشته باشد، از خواندن این کتاب غافل نشوید.
نویسنده: اولدوز طوفانی
نشر: چشمه
اولدوز طوفانی، نویسنده کتاب «دخمه»، این اثر را به سبک فلسفی و نمادگرایانه به رشته تحریر درآورده است. نویسنده در روایت این کتاب از زبان اول شخص استفاده کرده و شخصیتی را آفریده که پا در مسیرهای ناهموار و پیچدرپیچ میگذارد تا به حقیقت و هویت خود برسد. داستان سرگردی که در مسیر حل پرونده قتل، متحمل فشار بسیار میشود و خانواده و حریم شخصیاش نیز تحتالشعاع قرار میگیرد. اولدوز طوفانی در کتاب دخمه، داستانی جنایی و پلیسی را با مضامین فلسفی و نمادگرایانه ترکیب کرده و اثری فراموشنشدنی خلق کرده است. ماجرای کتاب از جایی شروع میشود که یک پرونده قتل به دایره رسیدگی به جنایات میآید و سرگرد نجفی مسئول پرونده میشود. قاتل این پرونده یک پیرمرد عجیبوغریب است که به «موش کور» معروف شده است؛ چون تونلهایی بیعیبونقص حفر میکند. پس از گذشت مدتی، این پرونده رفتهرفته به مسئله شخصی سرگرد تبدیل میشود و تا جایی ادامه پیدا میکند که فشار سهمگین این پرونده نهتنها سرگرد که خانواده او را نیز عاصی میکند. فشار روانی پرونده که دامن خانواده سرگرد را گرفته تا نقطهای پیش میرود که همسر سرگرد تصمیم به جدایی میگیرد. اولدوز طوفانی گرچه از جریان سیال ذهن در رمان دخمه بهره برده اما قلم شیوا و روان او هرگز باعث نشده تا خواندن کتابش دشوار باشد. او با همین تکنیک و نیز نوشتار گزارشگونهاش باعثشده تا روند حل پرونده هولانگیز قتل، به قصهای جذاب و گیرا بدل شود. اگر به رمانهای جنایی و معمایی علاقه دارید که مضامین روانشناختی و فلسفی هم در آن وجود داشته باشد، از خواندن این کتاب غافل نشوید.
ارسال دیدگاه