باید و نباید‌های اقتصاد اشتراکی

نگاهی به یک مفهوم کارآمد در دانش کسب‌وکار

باید و نباید‌های اقتصاد اشتراکی

پرتو جغتایی

 
حتماً تا به ‌حال از خدمات اپلیکیشن‌های مختلف برای کارهایی مثل تاکسی‌گرفتن، رساندن یک بسته به مقصد و خرید کالای دست‌دوم استفاده کرده‌اید. این قبیل خدمات و اپلیکیشن‌ها که زندگی روزمره‌ ما را به‌کلی تغییر داده‌اند و آن را بسیار راحت‌تر کرده‌اند، بخشی از مفهوم «اقتصاد اشتراکی» هستند. می‌دانید اقتصاد اشتراکی چیست و چرا در زندگی ما اهمیت دارد؟ این مفهوم که بعضی‌ها آن را اقتصاد تسهیمی هم می‌خوانند یک مدل اقتصادی است که سابقه هزارساله در بین عموم مردم دارد اما امروزه به کمک تکنولوژی معنای متفاوتی پیدا کرده است. به این شکل که افراد بر یک بستر آنلاین عضو می‌شوند و خدمات و کالاهای خود را در ازای دریافت مبلغ مشخص با دیگران به اشتراک می‌گذارند. پیش‌بینی می‌شود که اقتصاد اشتراکی تا سال ۲۰۲۵ ارزشی معادل ۳۰۰ میلیارد دلار داشته باشد. اما اقتصاد اشتراکی چیست و از کجا آمده است؟
تعریف مدل اقتصاد اشتراکی
به ‌لطف اپلیکیشن‌ها و استارت‌آپ‌هایی که خدمات مختلف ارائه می‌دهند، امروزه به‌راحتی می‌توانیم تاکسی بگیریم، غذا سفارش دهیم، لباس‌هایی را بفروشیم که دیگر نمی‌پوشیم و بسیاری از خدمات را با زدن چند ضربه به صفحه گوشی، دریافت کنیم. با گران‌ترشدن روزافزون منابع و افزایش آگاهی ما درباره فواید کاهش مصرف‌گرایی، این پلتفرم‌های دیجیتال راه‌حل خوبی به‌نام به‌اشتراک‌گذاری پیش پایمان گذاشته‌اند. اقتصاد اشتراکی یا مشارکتی به‌عنوان نوعی سیستم اقتصادی تعریف می‌شود که در آن دارایی‌ها و خدمات بین افراد به اشتراک گذاشته می‌شوند. این اشتراک‌گذاری خدمات و محصولات معمولاً در پلتفرمی آنلاین انجام می‌شود. آتیلا مارتون، استاد دیجیتال‌سازی در دانشکده بازرگانی کپنهاگ، معتقد است که این مفهوم را می‌توان به سه مفهوم مجزا تقسیم کرد. اولینِ آن «اقتصاد اشتراکی واقعی» است. این مورد درست شبیه ساده‌ترین شکل سهیم‌شدن مانند تقسیم‌کردن غذا بین اعضای خانواده است. مثلاً ویکی‌پدیا پلتفرمی است که کاربران می‌توانند داوطلبانه در آن مشارکت کنند و دانش را به اشتراک بگذارند. هدیه‌دادن یکی دیگر از موارد است. شما چیزی مانند یک کیک تولد را به اشتراک می‌گذارید به این امید که در آینده دیگران، متقابل به این رفتار پاسخ دهند. این مفهوم از روزهای اولیه اینترنت و جنبش منبع‌باز رشد کرد یعنی وقتی برنامه‌نویسان، نرم‌افزار و کدنویسی‌های خود را آزادانه در دسترس دیگران قرار می‌دادند. سومین تقسیم‌بندی نیز اقتصاد شبه‌اشتراکی است. این مفهوم یعنی درآمدزایی از اقتصادهای غیررسمی مثلاً معاملات کوچک و کنترل‌نشده مانند فروش غذای خیابانی یا تاکسی‌های اینترنتی.
 
با اقتصاد اشتراکی چه می‌توان کرد
هزاران سال است که جوامع بشری دارایی‌ها را به اشتراک گذاشته‌اند اما ظهور اینترنت و استفاده از کلان‌داده‌ها، یافتن دیگران برای اشتراک این دارایی‌ها را آسان‌تر کرده است. این نوع پویایی را می‌توان اقتصاد سهم، مصرف مشارکتی، اقتصاد مشارکتی یا اقتصاد همتا نیز نامید که به افراد و گروه‌ها اجازه می‌دهد با اشتراک دارایی‌های کم‌استفاده، درآمد کسب کنند. در اقتصاد اشتراکی می‌توان دارایی‌های بی‌مصرف مانند اتومبیل‌های پارک‌شده در گاراژ و اتاق‌خواب‌های اضافی را اجاره داد. این‌گونه دارایی‌های فیزیکی به‌عنوان خدمات ارائه داده می‌شوند. جالب است که وسایل نقلیه‌ شخصی در ۹۵ درصد از طول عمر خود بدون استفاده می‌مانند. سرویس‌های اشتراک‌گذاری خودرو و تاکسی‌های اینترنتی باعث شده‌اند از این سرمایه‌ به بهترین شکل استفاده شود. خدماتی مثل سایت‌های رزرو ویلا و اقامتگاه در شهرهای مختلف هم، اتاق‌های بی‌استفاده یا خانه‌های خالی را به منبع درآمد برای صاحبان این سرمایه‌ها تبدیل می‌کنند. در عوض هزینه اجاره اقامتگاه برای مسافران، ۳۰ تا ۶۰ درصد کمتر از هزینه رزرو هتل می‌شود. لازم به ذکر است که فناوری، بزرگ‌ترین محرک رشد اقتصاد اشتراکی بوده است. شرکت‌ها توانسته‌اند با دیجیتال‌سازی از اقتصاد غیررسمی بهره ببرند. تراکنش‌های خرد و نظارت دقیق، باعث سهولت اشتراک‌گذاری آنلاین و اعتماد افراد به آن شده است.
 
در مسیر رشد  و پیشرفت
اقتصاد اشتراکی در چندسال گذشته تکامل‌یافته و در حال پیشرفت است. در حال حاضر، این مفهوم اقتصادی، اصطلاحی فراگیر است و پلتفرم‌های متعددی به آن پیوسته‌اند و مواردی همچون همکاری مشترک، وام‌دهی همتا به همتا، مُد و  فریلنسری را پشتیبانی می‌کنند. شرکت‌هایی که فضاهای باز مشترک را برای فریلنسرها، کارآفرینان و کارمندان دورکار در مناطق بزرگ شهری فراهم می‌کنند و به افراد اجازه می‌دهند با نرخ‌هایی کمتر از نرخ‌های نهادهای وام‌دهی سنتی به افراد دیگر وام بدهند. سایت‌هایی که به افراد امکان می‌دهند لباس‌های خود را بفروشند یا اجاره دهند و سایت‌هایی که نیروی کار آزاد یا فریلنسرها را در طیف وسیعی، از مشاغل سنتی گرفته تا خدمات تخصصی، معرفی می‌کنند.
منظر زیست‌محیطی و آسیب‌های احتمالی
بسیاری از پلتفرم‌های اشتراک‌گذاری برای فرایندهای منجر به تولید زباله، آلودگی و مصرف‌گرایی جایگزین‌های خوبی دارند. البته این سؤال مهم هم درباره‌ این خدمات مطرح شده که ضررشان بیشتر است یا منفعتشان. مثلاً برنامه‌های اشتراک‌گذاری دوچرخه به کاربران قول می‌دهند که با خدمات خود، تعداد ماشین‌های داخل خیابان را کاهش می‌دهند و کاربران را به ورزش تشویق می‌کنند اما عکس‌های منتشرشده از قبرستان دوچرخه‌های اشتراکی نشان می‌دهد که گسترش سریع این خدمات، باعث اضافه‌شدن منابع بیش‌ از حد لازم شده است. در واقع به‌جای اینکه مقدار تولید و خرید دوچرخه کاهش پیدا کند، افزایش یافته و تعداد زیادی از آن‌ها بی‌استفاده مانده‌اند. پلتفرم‌های اشتراک‌گذاری لباس هم مردم را تشویق می‌کنند بیش از حد معمول لباس بخرند، چون فرصتی برای آن‌ها فراهم می‌کنند که با کرایه‌دادن لباس‌ها، درآمد جانبی کسب کنند. این خدمات گاهی جنبه‌های منفی زیست‌محیطی هم دارند که نادیده‌شان می‌گیریم. پلتفرم‌های اشتراک‌گذاری گاهی تهدیدی برای اقتصادهای محلی هم هستند. مثلاً وب‌سایت اجاره ویلا و هتل و خانه در شهرهای مختلف که پلتفرمی برای اشتراک‌گذاری خانه‌های کرایه‌ای است، متهم به مشارکت در افزایش اجاره‌بها شده است. یا شرکت‌هایی که خدمات اشتراک سفر را ارائه می‌دهند، باعث کمترشدن رونق آژانس‌های محلی شده‌اند. بسیاری از مردم هم به‌کمک سرویس‌های آنلاین و پیک‌ها، خریدهای خود را از فروشگاه‌های بزرگ انجام می‌دهند و سهم کسب‌وکارهای کوچک محلی از بازار کمتر و کمتر می‌شود.
در نهایت سؤالی که مطرح می‌شود این است که آیا تا‌به‌حال از خدمات اقتصاد مشارکتی استفاده کرده‌اید؟ به‌نظر شما اقتصاد اشتراکی روش خوبی برای استفاده‌ جمعی از منابع محدود است و می‌تواند در شرایط اقتصادی فعلی و تورم، زندگی را برای افراد ساده‌تر کند؟
 
ارسال دیدگاه