
وسواس بیماری دردسرساز برای خود و دیگران
وسواس نوعی اختلال روانی است که میتوان آن را یک ایده، فکر، تصور، احساس یا عمل تکرارشونده توصیف کرد که با نوعی حس اجبار و ناچاری ذهنی و مقاومت درونی همراه است. در واقع بیمار میداند آنچه حس میکند یا انجام میدهد غیرعادی است و سنخیتی با شخصیت او ندارد، اما برای کاهش اضطراب به این حس یا عمل تن میدهد و در نتیجه تعادل روانی، رفتاری و سازگاریاش را با محیط از دست میدهد.
آخرین آمار سازمان بهداشت جهانی نشان میدهد که مردم کشورهای آمریکای لاتین، روسیه و شمال شرق اروپا، بیشترین درصد ابتلا به این بیماری را دارند. بر اساس این بررسیها، وسواس یکی از بیماریهای پرهزینه برای خانوادههاست که تا سال2030 به واسطه فراگیریاش، به چهارمین بیماری پرهزینه جهان تبدیل خواهد شد. بررسیهای انجام شده در کشور ما حاکی از این است که 5/1 درصد جمعیت 15تا 64 ساله ایرانی مبتلا به به این بیماری هستند.
یک اختلال روانی
مهناز سربندی، روانشناس بالینی در مورد وسواس به «آتیهنو» میگوید: «در گذشته وسواس زیرمجموعه اختلالات اضطرابی در نظر گرفته میشد، اما در بررسیهای جدیدی که DSM (راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی) به ما ارائه میدهد وسواس بهطور مجزا بهعنوان یک اختلال مورد بررسی قرار میگیرد. در واقع وسواس با اختلالهای دیگری مرتبط است.»
او میافزاید: «وسواس یکسری افکار و تصاویر ذهنی برای بیمار ایجاد میکند یا حتی ممکن است باعث ایجاد میلهای ناگهانی در او شود که این میل و فعل تصاویر ذهنی مغایر با ارزشهایی است که فرد بر اساس تجربیات یا یادگیریاش برای خود در نظر گرفته است. زمانی که این ایدهها و تصاویر ذهنی پدیدار میشود باعث ایجاد اضطراب در فرد میشود و این اضطراب زنگ خطری است که به فرد القا میکند مسئلهای پیش آمده که با ارزشهایش منافات دارد. بهعنوان مثال افرادی که وسواس تمیزی دارند ممکن است افکاری به سراغشان بیاید که حس کنند جایی کثیف مانده و این مسئله ارزشهایشان را زیر سؤال میبرد و باعث ایجاد اضطراب میشود. اگر فرد رفتاری را بر اساس آنچه برایش اهمیت دارد انجام دهد – بهطوری که این رفتار آشکار باشد- میگوییم شخص دچار وسواس عملی شده که ممکن است شامل عمل شستوشو، رعایت نظم و ترتیب و چک کردن باشد. گاهی اوقات هم بعضی از این اعمال قابلمشاهده نیست و تنها در ذهن فرد شکل میگیرد که میگوییم فرد دچار وسواس فکری شده است. افرادی که دچار وسواس شستوشو، وسواس چک کردن و وسواس نظم میشوند، سعی میکنند به اشیای خانه نظم و تقارن خاصی بدهند. نوع دیگر وسواس که خیلی به آن پرداخته نمیشود کُندی وسواسی است. رفتار بعضی از اشخاص بسیار کند است بهطوری که خیلی آرام و زمانبر فعالیتهایشان را انجام میدهند و مشاهده میکنیم که آدم کُندی است. این افراد درگیر مسئله نظم و تقارن هستند. این در حالی است که وسواس کندی خیلی با وسواس نظم و تقارن در ارتباط است. این دسته از افراد نظم خاصی در ذهنشان دارند و یکسری از ارزشها و چارچوبهای خاص را باید با کُندی در فعالیتهایشان انجام دهند.»
علت اختلال
این درمانگر اختلالات خلقی در مورد علت اختلال وسواس یادآوری میکند: «مسئله مهم در وسواس ژنتیک، محیط و یادگیری است. بررسیهای انجام شده روی دوقلوهای همسان و ناهمسان نشان میدهد که ژنتیک در وسواس تأثیرگذار است. یعنی اگر هر دوی والدین وسواس داشته باشند، احتمال اینکه فرزندشان هم مستعد وسواس شود خیلی زیاد است. کلمه «مستعد» را از این رو به کار میبریم زیرا ممکن است کودک وسواسی نشود، اما به هر حال مستعد این اختلال هست. حال اگر شرایط محیطی هم مهیا باشد ممکن است کودک وسواسی شود.
راهکار پیشگیری
او در مورد پیشگیری از وسواس میگوید: «کسانی که افراد درجه یک خانوادهشان وسواسی هستند ممکن است یکسری از علائم و حساسیتها را داشته باشند، به همین خاطر باید از این اختلال پیشگیری کنند. اگر والدینی وسواس دارند باید این احتمال را در نظر بگیرند که بچهها ممکن است این رفتار را یاد بگیرند، بنابراین باید سعی کنند این رفتارها را به فرزندانشان منتقل نکنند. در صورتی که این رفتار به کودک منتقل شد و علائم را نشان داد، والدین میتوانند با شناسایی حساسیتهای ایجاد شده در جهت رفع این اختلال اقدام کنند. معمولاً این اختلال میتواند در سنین کودکی هم شروع شود ولی بروز آن در سنین جوانی خیلی خودش را نشان میدهد.»
درمان وسواس
سربندی میافزاید: «برای درمان وسواس رویکردهای مختلفی وجود دارد. در صورتی که وسواس خیلی زیاد باشد و خللی در زندگی فرد ایجاد کند و فرد را از کار و زندگی بیندازد، روانپزشک درمان دارویی را برای بیمار شروع میکند. در کنار دارودرمانی حتماً باید رواندرمانی هم انجام شود تا درمان نتیجه مطلوبی داشته باشد. یکی از بهترین درمانها برای وسواس رفتارهای شناختی است که بسیار تأثیرگذار است. در چنین حالتی فرد خودش هم باید انگیزه برای تغییر این رفتار را داشته باشد.»
او تصریح میکند: «متأسفانه وسواس شستوشو در جامعه ما خیلی شایع است، بهطوری که بعضی افراد از آن بهعنوان تمیزی یاد میکنند. اگر رفتاری برای فرد ایجاد اضطراب کند و فرد نتواند آن رفتار را به تعویق بیندازد و زمان زیادی را برای انجام آن صرف کند، دچار اختلال وسواس شده است. وسواس در صورت درمان نشدن بهسرعت میتواند شدت پیدا کند و زندگی فرد را تحتتأثیر قرار داده و او را از پا درآورد. از این رو بهتر است این اختلال در ابتدا تشخیص داده شود و بیمار به متخصص مراجعه کند.»
یک اختلال روانی
مهناز سربندی، روانشناس بالینی در مورد وسواس به «آتیهنو» میگوید: «در گذشته وسواس زیرمجموعه اختلالات اضطرابی در نظر گرفته میشد، اما در بررسیهای جدیدی که DSM (راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی) به ما ارائه میدهد وسواس بهطور مجزا بهعنوان یک اختلال مورد بررسی قرار میگیرد. در واقع وسواس با اختلالهای دیگری مرتبط است.»
او میافزاید: «وسواس یکسری افکار و تصاویر ذهنی برای بیمار ایجاد میکند یا حتی ممکن است باعث ایجاد میلهای ناگهانی در او شود که این میل و فعل تصاویر ذهنی مغایر با ارزشهایی است که فرد بر اساس تجربیات یا یادگیریاش برای خود در نظر گرفته است. زمانی که این ایدهها و تصاویر ذهنی پدیدار میشود باعث ایجاد اضطراب در فرد میشود و این اضطراب زنگ خطری است که به فرد القا میکند مسئلهای پیش آمده که با ارزشهایش منافات دارد. بهعنوان مثال افرادی که وسواس تمیزی دارند ممکن است افکاری به سراغشان بیاید که حس کنند جایی کثیف مانده و این مسئله ارزشهایشان را زیر سؤال میبرد و باعث ایجاد اضطراب میشود. اگر فرد رفتاری را بر اساس آنچه برایش اهمیت دارد انجام دهد – بهطوری که این رفتار آشکار باشد- میگوییم شخص دچار وسواس عملی شده که ممکن است شامل عمل شستوشو، رعایت نظم و ترتیب و چک کردن باشد. گاهی اوقات هم بعضی از این اعمال قابلمشاهده نیست و تنها در ذهن فرد شکل میگیرد که میگوییم فرد دچار وسواس فکری شده است. افرادی که دچار وسواس شستوشو، وسواس چک کردن و وسواس نظم میشوند، سعی میکنند به اشیای خانه نظم و تقارن خاصی بدهند. نوع دیگر وسواس که خیلی به آن پرداخته نمیشود کُندی وسواسی است. رفتار بعضی از اشخاص بسیار کند است بهطوری که خیلی آرام و زمانبر فعالیتهایشان را انجام میدهند و مشاهده میکنیم که آدم کُندی است. این افراد درگیر مسئله نظم و تقارن هستند. این در حالی است که وسواس کندی خیلی با وسواس نظم و تقارن در ارتباط است. این دسته از افراد نظم خاصی در ذهنشان دارند و یکسری از ارزشها و چارچوبهای خاص را باید با کُندی در فعالیتهایشان انجام دهند.»
علت اختلال
این درمانگر اختلالات خلقی در مورد علت اختلال وسواس یادآوری میکند: «مسئله مهم در وسواس ژنتیک، محیط و یادگیری است. بررسیهای انجام شده روی دوقلوهای همسان و ناهمسان نشان میدهد که ژنتیک در وسواس تأثیرگذار است. یعنی اگر هر دوی والدین وسواس داشته باشند، احتمال اینکه فرزندشان هم مستعد وسواس شود خیلی زیاد است. کلمه «مستعد» را از این رو به کار میبریم زیرا ممکن است کودک وسواسی نشود، اما به هر حال مستعد این اختلال هست. حال اگر شرایط محیطی هم مهیا باشد ممکن است کودک وسواسی شود.
راهکار پیشگیری
او در مورد پیشگیری از وسواس میگوید: «کسانی که افراد درجه یک خانوادهشان وسواسی هستند ممکن است یکسری از علائم و حساسیتها را داشته باشند، به همین خاطر باید از این اختلال پیشگیری کنند. اگر والدینی وسواس دارند باید این احتمال را در نظر بگیرند که بچهها ممکن است این رفتار را یاد بگیرند، بنابراین باید سعی کنند این رفتارها را به فرزندانشان منتقل نکنند. در صورتی که این رفتار به کودک منتقل شد و علائم را نشان داد، والدین میتوانند با شناسایی حساسیتهای ایجاد شده در جهت رفع این اختلال اقدام کنند. معمولاً این اختلال میتواند در سنین کودکی هم شروع شود ولی بروز آن در سنین جوانی خیلی خودش را نشان میدهد.»
درمان وسواس
سربندی میافزاید: «برای درمان وسواس رویکردهای مختلفی وجود دارد. در صورتی که وسواس خیلی زیاد باشد و خللی در زندگی فرد ایجاد کند و فرد را از کار و زندگی بیندازد، روانپزشک درمان دارویی را برای بیمار شروع میکند. در کنار دارودرمانی حتماً باید رواندرمانی هم انجام شود تا درمان نتیجه مطلوبی داشته باشد. یکی از بهترین درمانها برای وسواس رفتارهای شناختی است که بسیار تأثیرگذار است. در چنین حالتی فرد خودش هم باید انگیزه برای تغییر این رفتار را داشته باشد.»
او تصریح میکند: «متأسفانه وسواس شستوشو در جامعه ما خیلی شایع است، بهطوری که بعضی افراد از آن بهعنوان تمیزی یاد میکنند. اگر رفتاری برای فرد ایجاد اضطراب کند و فرد نتواند آن رفتار را به تعویق بیندازد و زمان زیادی را برای انجام آن صرف کند، دچار اختلال وسواس شده است. وسواس در صورت درمان نشدن بهسرعت میتواند شدت پیدا کند و زندگی فرد را تحتتأثیر قرار داده و او را از پا درآورد. از این رو بهتر است این اختلال در ابتدا تشخیص داده شود و بیمار به متخصص مراجعه کند.»
ارسال دیدگاه