خبر خوب؛ 300 هزار ظرفیت خالی دانشگاهی!

لحظة آها

خبر خوب؛ 300 هزار ظرفیت خالی دانشگاهی!

مهران امیری

گویا تب مدرک و کنکور و دانشگاه‌های رنگارنگ در حال فروکش کردن است که 300 هزار ظرفیت دانشگاهی خالی مانده. این خبر را که مانند پتک بر سر موسسات متنوع آموزش عالی فرود آمده نمی‌توان صرفا خبری بد یا ناگوار ارزیابی کرد، چراکه تغییر زاویه دید به این موضوع ابعاد دیگری را نمایان می‌کند که براساس آن می‌توان عدم اقبال به تحصیل دانشگاهی را به فال نیک گرفت.
اینکه خالی ماندن چند صد هزار صندلی دانشگاهی خبر خوبی است ربطی به این ندارد که پشت‌کنکوری بوده‌ایم یا فرزندی در این سن و سال داشته‌ایم؛ به این هم مربوط نمی‌شود که کسی دلش بخواهد سر به تن موسسات غیرانتفاعی! آموزش عالی باشد یا نه؛ به موضوعات سیاسی و جناح‌بندی در مقابل وزارت علوم این دوره و آن دوره و دوره‌های دیگر هم ربطی ندارد؛ موضوع این است که گویا شرایط اجتماعی عاقبت خود را بر پدیده نامیمون مدرک‌گرایی غالب کرده است. گویا می‌توان امید داشت که روند ناخوشایند رشد بادکنکی در آموزش عالی متوقف شده و جاذبه و طمطراق مدارک رنگارنگ دانشگاهی کم‌اثر شده است. از این منظر شاید بتوان امیدوار بود نگاه جامعه به آموزش دانشگاهی و حضور در میدان کسب‌وکار واقعی‌تر شده است.
هرچه در سال‌های گذشته از لزوم توجه به کیفیت دانشگاه‌ها و پرهیز از افزایش تعداد مراکز آموزش عالی گفته شد کمتر به آن توجه شد و سیل مجوز مراکز آموزش عالی برای همه علاقه‌مندان از تاجر و صنعتگر و فعال سیاسی تا سازمان‌های مختلف صادر شد؛ و تا بدانجا ادامه یافت که اینک دامن همان صاحبان مجوز را گرفته است. از همان ابتدا نیز روشن بود که تب تند علاقه به ورود به دانشگاه کم‌کم رنگ می‌بازد و صد البته که بروز مشکلات اقتصادی از یک طرف و نیاز فراوان به نیروی ماهر کار جوانان و خانواده‌ها را بر سر دوراهی انتخابی مهم قرار می‌دهد. جوانانی که در سال‌های گذشته با آرزوی ورود قدرتمند به بازار کار از مسیر کسب مدرک دانشگاهی، سال‌های ارزشمند زندگی خود را صرف تحصیل در برخی مراکزی کردند که کار خود را تنها با یک مجوز و چند اتاق کوچک اجاره‌ای آغاز کرده بودند، پس از فارغ‌التحصیلی و ناکام ماندن در مواجهه با نیازهای واقعی کسب‌وکار، این پیغام را به سایرین منتقل کردند که گرفتن مدرک از این دانشگاه‌ها چندان که به نظر می‌رسید راهگشا نیست.
گسترش نامتوازن مراکز آموزش عالی، که شرایط را برای اعلام برداشته شدن کنکور ورودی مهیا کرد، در کنار نظارت ناقص بر محتوای آموزشی و کیفیت عملکرد از نخستین علل بروز وضعیت حاضر است. اگر نقیصه ناسازگاری آموزش‌ها با نیاز واقعی فضای کسب‌وکار را به این مشکلات اضافه کنیم، دلیل مواجهه با انبوه تبلیغات موسسات غیرانتفاعی برای جلب دانشجو روشن می‌شود. این موسسات که زمانی با انبوه متقاضیان مواجه بودند اینک ناگزیر از توسل به انواع روش‌ها برای جلب دانشجو به سمت خود هستند. درواقع موضوع آموزش پس از دبیرستان اینک بیش از هر زمان به کسب‌وکاری بدل شده که به نظر می‌رسد کمتر دغدغه حفظ سرمایه‌های انسانی و خدمت به اقتصاد کشور را دارد.
از طرفی، تجربه وجود مراکز فنی و حرفه‌ای که با توجه به نیازهای بازار کار شکل گرفته‌اند و حضور فعال آموزش‌دیدگان این مراکز در فضای کسب‌وکار کشور همچنان روزنه‌های امید را باز گذاشته است. این در حالی است که به نظر می‌رسد فارغ‌التحصیلان دبیرستانی نیز توجه خود را از مدارک دانشگاهی به سوی آموزش‌های کاربردی مراکز آموزش حرفه‌ای معطوف کرده‌اند. این نوع از آموزش‌ها هم از نظر اقتصادی با توان عمومی جوانان آماده کار هماهنگ است و هم اینکه مدت‌زمان کمتری جهت آماده‌سازی برای ورود به محیط کار صرف آن می‌شود.
آنچه از بررسی آماری تعداد شرکت‌کنندگان و متقاضیان به تحصیل در کنکور سال جاری به دست می‌آید، گرچه موجب وحشت و اعتراض مدیران موسسات آموزش عالی شده، اما در درون خود همچنان نویدبخش تغییر رویه مثبتی است که در صورت توجه مناسب به آن می‌تواند به منزله فرصتی جدید برای مدیران برنامه‌ریز حوزه کسب‌وکار باشد. اگر این اتفاق منجر به بازنگری اساسی در برنامه‌های مدیریت آموزش عالی شود و توسعه مناسب آموزش‌های حرفه‌ای را به همراه داشته باشد، درنهایت اقتصاد کشور برنده این شرایط خواهد بود. کاهش توجه به مدارک دانشگاهی، چنانچه همراه با توسعه متوازن آموزش‌های حرفه‌ای باشد، نویدبخش نوسازی و ارتقای توان واحدهای صنعتی و تجاری است و راه ورود نسل جوان مجرب و پرتوان را به محیط کسب‌وکار کشور هموارتر می‌سازد.
ارسال دیدگاه