
گفتوگو با محمدعلی فردوسی، برگزیده جشنواره تعاونیهای برتر در سالهای 91 و 94
ماجرای یکی از اولین خانههای مطبوعات ایران
فاطمه علی اصغر
«چگونه؟» پاسخ به این است که «باید آستینها را بالا زد و کاری کرد!» در بسیاری مواقع در محافل ایرانی سوال بعد از آن بیشک این است: «مگر راهی هم هست؟» محمدعلی فردوسی راهی را آزموده که بسیاری آن را بدون نتیجه میخوانند؛ «تشکیل انجمنهای صنفی و ایجاد تعاونی» و اعتقادش این است: «بسیاری از افراد مشغول در حوزه فرهنگ و هنر در ایران همیشه چشمشان به حمایتهای دولت است و کمتر پیش میآید خودشان با کارآفرینی و ارائه طرح در جذب تسهیلات دولتی پیشقدم شوند؛ در حالی که راههای بسیاری وجود دارد که آنها میتوانند برای توسعه کار و بهبود وضع معیشتی انجام دهند. کمتر دیدهشده که هنرمندان آثاری را که در گوشه خانهشان خاک میخورد در گالری مشترک به نمایش و فروش بگذارند، و یا حتی بهطور مشارکتی با اخذ وام از دولت فرهنگسرا ایجاد کنند.» او که مهندس الکترونیک است و بنا به علاقهاش پا به عرصه روزنامهنگاری گذاشته، با همین ایده و اعتقاد به کار صنفی، دو تعاونی در خانه مطبوعات تاسیس میکند، یکی برای حل مشکل چاپ نشریات محلی کرمان و دیگری برای حل مشکل مسکن روزنامهنگاران و هردو برگزیده جشنواره تعاونیهای برتر میشوند؛ تعاونی مسکن در سال 91 و تعاونی چاپ مطبوعات (کارمانیا چاپ) در سال 94. در تعاونی چاپ در حال حاضر 23 نفر از مدیران نشریات محلی کرمان سهامدارند و برای 120 نفر به صورت مستقیم و غیرمستقیم ایجاد اشتغال شده است. تمام کارگران مشغول به کار در تعاونی چاپ بیمه هستند.
از مهندسی تا روزنامهنگاری
«من قربانی انتخاب رشته تحصیلی نامناسب در دانشگاه هستم. پدرم دوست داشت مهندس شوم. او که بدون داشتن تحصیلات آکادمیک، مهندسی بالقوه بود و در شغل خود مبتکر، دوست داشت من مهندس باسوادی شوم، غافل از اینکه علاقه من چیز دیگری بود. به خاطر خواست و نظر پدرم این رشته را در دانشگاه به اتمام رساندم اما واقعیت این است که تمام مدت منتظر بودم این درسهای خشک و بیروح به پایان برسد و در کنار آن برای اقناع روحم فعالیتهای فرهنگی میکردم.» محمدعلی فردوسی به همین دلیل چند سال پس از اتمام تحصیلات خود در دانشگاه در سال 70، سردبیر یکی از نشریات محلی کرمان میشود: «بعد از چند سال سردبیری آن نشریه، برای راهاندازی هفتهنامهای با نام «فردوس کویر» اقدام کردم. سال 1371 بود، 6 سال بعد مجوز راهاندازی این نشریه را گرفتم و بهطور مستقل به فعالیت مطبوعاتی پرداختم. در هنرستانهای کرمان تدریس میکردم و دستی در شعر و ادبیات و خوشنویسی داشتم. تمام تلاشم را کردم تا هفتهنامه را با هزینه شخصی منتشر کنم. به خاطر احترام به مخاطب، نمیخواستم نشریه کممحتوا و پر از آگهی روی پیشخوان برود به همین لحاظ با تشکیل تیمی حرفهای روی مخاطبشناسی نشریه کار کردیم و همین بر قوت کار ما افزود.» بعد از انتشار این نشریه بود که بسیاری در کرمان به سمت کار حرفهای مطبوعاتی میروند و بازار مطبوعات در شهر ارگ و زیره داغ میشود.
راهاندازی خانه مطبوعات
سال 78 فرا میرسد، سالی خوب برای مطبوعات ایران. سالی که در آن پیشنهاد تاسیس خانههای مطبوعات در کشور مطرح میشود: «استان کرمان به لحاظ اعتقادم به نقش موثر تشکلهای صنفی، اولین استانی بود که از این طرح استقبال کرد و در راهاندازی خانه مطبوعات پیشقدم شد. در آن سال بیش از 50 روزنامه محلی در کرمان منتشر میشد و لازم بود که این نشریات با همفکری و همکاری هم، مشکلاتشان را خودشان حل کنند. خانه مطبوعات کرمان بهعنوان یکی از پیشگامان خانههای مطبوعات ایران آغاز به کار کرد.» فردوسی در دوره اول دبیری خانه مطبوعات و در دو دوره ریاست آن را به عهده میگیرد. در همین دوران است که شناسایی دو مشکل مهم و زیربنایی نشریات محلی مقدمه ایدهپردازی برای دو طرح میشود؛ یعنی حل مشکل چاپ و مسکن با ایجاد تعاونی. «بزرگترین مشکل ما در آن زمان نبود چاپخانه مناسب بود. با اینکه بیش از 50 نشریه در کرمان منتشر میشد، همیشه با معضل چاپ بیکیفیت روبهرو بودیم. برای همین تصمیم گرفتیم با مشارکت مدیران مسئول نشریات وقت و حمایت دولت چاپخانه بزنیم. از طریق تعاونی که راه انداخته بودیم، درخواست وام کردیم و با حمایت مدیرکل ارشاد و استاندار وقت، در آن زمان برای تاسیس این تعاونی 500 میلیون تومان وام تصویب شد که با آن توانستیم چاپخانهای را تجهیز کنیم. این اقدام باعث شد مشکلات چاپ نشریات محلی کرمان حل شود و حتی برخی از نشریات استانهای یزد و سیستان و بلوچستان و هرمزگان هم در این چاپخانه به چاپ میرسید. این اقدام دغدغه بسیاری از مدیران مسئول را نیز برطرف کرد.» حالا حداقل سرمایه این شرکت 2 میلیارد تومان است و گذشته از حل مشکل چاپ نشریات، پشتوانه مالی مدیران مسئول نشریههای سهامدار هم شده است و امروز میتواند به بیش از 150 نشریهای که در کرمان منتشر میشود خدمات چاپی بدهد. فردوسی به این مسئله ایمان دارد که تجربه موفق این تعاونی، که با کارآفرینی از طریق یک تشکل صنفی در حوزه فرهنگ اتفاق افتاد، نشان داد اگر حوزه فرهنگ به این سمت برود که در هر رشته هنری کار اقتصادی هم بکند به نحوی از حالت طلبکارهمیشگی دولت بودن درمیآید و درواقع با اشتراک مساعی در یک صنف، بسیاری از مشکلات اعضا برطرف میشود.
وقتی 41 روزنامهنگار صاحبخانه شدند
«بعد از راهاندازی چاپخانه، در دوره بعدی طرح تشکیل تعاونی مسکن برای مطبوعات را دادیم و برای اولینبار 41 نفر از روزنامهنگاران کرمان صاحب خانه شدند.» اجرای این طرح صحهای بر اعتقاد راسخ فردوسی است: «اگر یک تشکل صنفی درست اداره شود بسیاری از کارها را میشود به سرانجام رساند.» اما چطور شد که ایده تعاونی در ذهن این روزنامهنگار شکل گرفت؟ «حدود سالهای 60 تا 62، زمان تعطیلی دانشگاه جذب مرکز گسترش شدم که بعدها به اداره کل تعاون تغییر نام پیدا کرد. پس از مدتی معاون آن مرکز شدم و بیش از صد تعاونی در همه رشتهها در کرمان تاسیس کردیم. از همان زمان درگیر مسائل تعاونیها بودم و متوجه اهمیت و ارزش آنها در توسعه بسیاری از کارهای بزرگ شدم.» با این حال، بسیاری از ایرانیها نگاه مثبتی به تعاونیها ندارند، شکستهای متعدد بسیاری از تعاونیها در یک دهه تمام انگیزهها را برای پیوستن به یک تعاونی موفق از بین برده: «این مسئله کاملا صحیح است؛ مشکل اول این است که با رشد روزافزون بخش خصوصی، بخش تعاون به حاشیه کشانده شده. البته تبلیغات منفی برخی سرمایهگذاران بخش خصوصی و عملکرد بد مدیران تعاونیها هم در این مورد بیتاثیر نیست. در اصل 43 قانون اساسی «تامین شرایط و امکانات کار برای همه به منظور رسیدن به اشتغال کامل و قرار دادن وسایل کار در اختیار همه کسانی که قادر به کارند ولی وسایل کار ندارند در شکل تعاونی از راه وام بدون بهره» بهصراحت آمده است. هدف از اجرای اصل 43 این بوده که با گسترش تعاونیها نه ثروت در دست افراد و گروههای خاص متمرکز شود و نه دولت به کارفرمایی بزرگ تبدیل شود. گذشته از آن، در ایجاد حس بیاعتمادی در مردم، ساختار بخش تعاون هم از عوامل دیگر کمرونق شدن این بخش اقتصادی است. همچنین نظارت ضعیف ادارات تعاون بر کار تعاونیها، عدم انتخاب هیئتمدیرههای متخصص، پاکدست و امین از سوی اعضا، از دیگر مشکلات ساختاری این بخش اقتصادی کشور است. از طرف دیگر بازرسان تعاونی که نقش بسیار حساسی دارند، به جای نظارت مستمر بر کار هیئتمدیره بهویژه در امور مالی و ارائه گزارش به اعضا، متاسفانه زیر نظر هیئتمدیرهها قرار میگیرند! در حالی که بازرس در هر شرکتی ناظر بر هیئتمدیره است و باید از اعضا دفاع کند تا مردم در تعاونیها متضرر نشوند؛ ولی بعضا عکس این عمل اتفاق افتاده است. نکته آخر و شاید مهمتر ضعف آموزش در تعاونیها و عدم داشتن روحیه پرسشگری اعضای یک تعاونی در مجامع عمومی است. متاسفانه اعضا پس از انتخاب هیئتمدیره، که بعضا با لابیگری صورت میگیرد، دیگر حضور فعالی ندارند و به همین لحاظ معمولا مجامع به نوبت دوم کشیده میشود و تصمیماتی گرفته میشود که همه در اتخاذ آن سهیم نیستند و اگر هیئتمدیرهها صالح نباشند معمولا مصوبهها به نفع خودشان تدوین میشود و وقتی کار از کار گذشت تازه اعضا به فکر احقاق حق خود در مراجع قانونی میافتند که عمدتا راه به جایی نمیبرد.»
عدالت درتعاونیها
«همانطور که گفتم اجرای اصل 43 قانون اساسی کمرنگ شده و این باعث شده دولت به سمت بخش خصوصی برود. در بخش خصوصی سرمایه در دست یک نفر است در حالی که در تعاونیها رای و سهام همه مساوی است، البته اگر تعاونیها درست عمل کنند. به نظر من عدالت در تعاونیها بیشتر اجرا میشود تا در بخش خصوصی.»
«چگونه؟» سوالی است اساسی: «به نظرم کسانی که قدرت شروع کار را دارند باید طرحی بنویسند که توجیه اقتصادی داشته باشد و بعد از ارائه آن به ادارات تعاون و تایید توجیه اقتصادی آن، از دولت تسهیلات دریافت کنند و با مشارکت بانکها طرح خودشان را به اجرا درآورند. شاید در ظاهر کار سختی باشد ولی با داشتن روحیه کارآفرینی، تلاش و پشتکار مسلما موفقیت حاصل خواهد شد و من عملا این راه را تجربه کردهام.» او این مسیر را طی کرده و به نتیجه رسیده است: «این راه چندان سخت نیست، اما متاسفانه به لحاظ پایین بودن فرهنگ کار در کشور، که ریشه آن نیز مبتنی بودن آموزش کشور بر تدریس تئوری و ترویج معضل مدرکگرایی است، این عادت غلط در جامعه نهادینه شده که تحصیلکردهها نباید غیر از پشتمیزنشینی کار دیگری بکنند، بنابراین جوانان ما فرهنگ پشتمیزنشینی دارند و برای خودشان ثقیل میدانند که وارد حوزه کار شوند و کارآفرینی کنند و امروز به نظرم این مشکل اصلی عدم گرایش به تعاونیهاست.»
ارسال دیدگاه