هوچکین سرطان سیستم لنفاوی
بیتا مهدوی روزنامه نگار
لنفوم هوچکین، نوعی سرطان است که در بخشی از سیستم لنفاوی بدن اتفاق میافتد. این سیستم که جزئی از سیستم ایمنی بدن است با عفونتها مبارزه میکند. در واقع منبع ایجاد بیماری هوچکین، گلبولهای سفید خون هستند. در افراد مبتلا به سرطان هوچکین، این سلولها بهطور غیرطبیعی رشد میکنند و فراتر از سیستم لنفاوی گسترش مییابند. با پیشرفت بیماری، مبارزه با عفونتها برای بدن دشوارتر میشود. نوع بیماری هوچکین براساس انواع سلولهای درگیر در وضعیت بیمار و رفتار آنها مشخص میشود. علت اصلی سرطان هوچکین هنوز شناخته شده نیست. شایعترین سن شیوع آن بین ۱۵ تا ۳۵ سالگی و بعد از ۵۵ سالگی است.
دکتر محمدعلی بخشی، متخصص سرطان در مورد بیماری هوچکین و علل آن به «آتیه نو» میگوید: «لنفوم هوچکین، نوعی سرطان است که در بخشی از سیستم لنفاوی بدن اتفاق میافتد. این سیستم هم جزئی از سیستم ایمنی بدن است. سیستم لنفاوی به سیستم ایمنی بدن کمک میکند تا با عفونتها مقابله کند. گلبولهای سفید یا لنفوسیتها برای محافظت در برابر میکروب و عفونت به انسان کمک میکنند. در افراد مبتلا به هوچکین، این سلولها بهطور غیرطبیعی رشد میکنند. لنفوسیتها شروع به تقسیم غیرعادی کرده و در بخشهای خاصی از سیستم لنفاوی مثلاً در غدههای لنفاوی تجمع پیدا میکنند. لنفوسیتهای تحتتأثیر سرطان، ویژگیهایی که به آنها اجازه میدهد تا با عفونت بجنگند را از دست میدهند و به این ترتیب، از کاربرد اصلی خود ساقط میشوند. لنفوسیتهای ازکارافتاده، در مقابل عفونت آسیبپذیرتر هستند. با پیشرفت بیماری، مبارزه با عفونتها برای بدن سخت میشود. عامل این بیماری بهعنوان یک علت قطعی تا به حال مشخص نشده اما بنابر شواهد، نوعی ویروس (ایشتین بار ویروس) که بیماری خوشخیم و خود محدودشونده «مونو کلئوز عفونی» را ایجاد میکند، در حدود 30 درصد از موارد در سلولهای بدخیم بیماران هوچکینی دیده شده است. به هر حال تئوری عوامل عفونی در ایجاد هوچکین همیشه مطرح بوده است. البته با توجه به شیوع بیماری در جنس مذکر، رابطه هورمونهای جنسی و ژنتیک وابسته به جنس نیز در ایجاد آن مورد نظر است. بیماری هوچکین در دوقلوهای همسان که یکی از آنها گرفتار شده باشد 99 درصد خطر ایجاد بیماری در دیگری را دارد که اهمیت نقش ژنتیک را نشان میدهد. همچنین ازدواج بعضی از خانوادهها با هم، در خواهر یا برادر شخص مبتلا برداشتن لوزهها، نقصهای ایمنی و بیماریهای خودایمن نیز خطر ایجاد بیماری هوچکین را افزایش میدهد.
سن شروع
او با بیان این مطلب که بیماری یادشده معمولاً دو رده سنی را مبتلا میکند، میافزاید: «اوج ابتلا در افراد بالغ جوان در رده سنی 15 تا 35 سال و اوج دیگر پس از سنین 50 سالگی است. بیماری بهصورت ضایعهای موضعی در غدد لنفاوی و به نسبت کمتر در بافتهای غیرلنفاوی ظاهر شده و به بافتهای لنفاوی مجاور انتشار مییابد و به تدریج به اعضای غیرلنفاوی نفوذ میکند.
علائم
دکتر بخشی در مورد علائم و نشانههای هوچکین چنین توضیح میدهد: «معمولاً بیماری با تودهای سفت یا تعدادی گره لنفاوی بزرگ در گردن یا بالای ترقوه ظهور میکند که بدون درد است و گاهی بزرگ و کوچک میشود و به خوبی توسط فرد بیمار شناسایی میشود. در مواردی نیز بهصورت گرههای لنفاوی بزرگ در ناف، ریه و قسمت میانی قفسه سینه بهوجود میآید که در عکسبرداری معمولی ریه دیده میشود و با سرفه و علائم ریوی همراه است. 30 درصد بیماران مبتلا به هوچکین علائم تب و لرز و عرق شبانه متوسط تا شدید را تجربه میکنند که معمولاً با کاهش وزن، خستگی و ضعف همراه است. خارش فراگیر در 10 درصد بیماران دیده میشود که میتواند با ضایعات پوستی همراه باشد و در مواردی میتواند اولین علامت بیماری هوچکین باشد. سایر سرطانها نیز میتوانند باعث تورم غدد لنفاوی شوند. اگر غدد لنفاوی شما بزرگ شده است، بهخصوص اگر عفونت جدیدی نداشتهاید، بهتر است به پزشک مراجعه کنید.
مراحل بیماری
این متخصص سرطان یادآوری میکند: «پزشکان از معاینات بالینی، آزمایشهای تصویربرداری، آزمایش خون و گاهی اوقات آزمایشات مغز استخوان برای تعیین میزان گسترش سرطان و یا بهعبارتی مرحلهبندی استفاده میکنند.»
بخشی میافزاید: «مراحل لنفوم هوچکین به شرح زیر است:
• مرحله اولیه: به این معنی است که سرطان در یک منطقه از غدد لنفاوی، یا فقط در یک ناحیه از یک ارگان وجود دارد.
• بیماری پیشرفته موضعی: در این مرحله سرطان در دو منطقه غدد لنفاوی و در یک طرف دیافراگم، یا اینکه در یک ناحیه غده لنفاوی و همچنین در اندام مجاور دیده شده است.
• بیماری پیشرفته: به این معنی است که سرطان در مناطق غدد لنفاوی هم در بالا و هم در زیر دیافراگم دیده میشود و یا در یک ناحیه غدد لنفاوی و در یک عضو در دو طرف دیافراگم، مشهود است.
•بیماری گسترده: در نهایت وقتی سرطان به شدیدترین حالت خود میرسد که در خارج از غدد لنفاوی پیدا شود و بهطور گستردهای به سایر قسمتهای بدن مانند مغز استخوان، کبد یا ریه گسترش یافته باشد.»
درمان
این متخصص سرطان در مورد درمان هوچکین، میگوید: «بعد از نمونهبرداری از غدد لنفاوی یا عود درگیر و تشخیص قطعی بیماری، اساس درمان بر مبنای طبقهبندی و نوع آسیبشناسی بیماری تعیین میشود. براساس شواهد، باید میزان انتشار و گسترش بیماری را مشخص کرد؛ زیرا برای انتخاب مناسبترین روش درمانی مرحلهبندی بیماری ضروری است. در مراحل ابتدایی بیماری که درگیری موضعی است فقط پرتودرمانی (رادیوتراپی) انجام میشود. از این مرحله به بعد درمان با شیمیدرمانی ترکیبی است و اگر توده بزرگ در قفسه سینه وجود داشته باشد، از ترکیب هر دو درمان استفاده میشود. نتایج درمانی بسیار خوب است و 70 تا 85 درصد بیماران درمان قطعی میشوند. از دیگر روشها پیوند سلولهای بنیادی (در کارآزماییهای بالینی از رویکرد ترکیبی یعنی داروهای جدید و پیوند سلولهای بنیادی استفاده میشود) و ایمونوتراپی (برای بیماران مبتلا به هوچکین عودکننده یا مقاوم به درمان کاربرد دارد) است. ممکن است در شماری از بیماران لنفوم هوچکین، شیمیدرمانی و پرتودرمانی مؤثر واقع نشود؛ در این صورت پزشک پیوند سلولهای خونساز مغز استخوان را بهعنوان یک راهکار درمانی دیگر به فرد پیشنهاد خواهد کرد. در این روش از خون یا مغز استخوان سالم فرد، سلولهای خونی برداشت و در جای دیگری از بدن فرد کاشته میشود. به تدریج سلولهای خونی سالم تکثیر شده و سیستم ایمنی فرد دوباره متولد خواهد شد. مهمترین مشکل، مراجعه دیرهنگام بیماران است؛ زیرا وجود توده بدون درد گردنی یا زیر بغلی که در مواردی هم کوچک و بزرگ میشود توسط فرد بیماری تلقی نمیشود و معمولاً بعد از مراجعه، تا تشخیص قطعی و بررسی نتیجه آسیبشناسی نیز بیماران پیگیریهای لازم را انجام نمیدهند.»
دکتر محمدعلی بخشی، متخصص سرطان در مورد بیماری هوچکین و علل آن به «آتیه نو» میگوید: «لنفوم هوچکین، نوعی سرطان است که در بخشی از سیستم لنفاوی بدن اتفاق میافتد. این سیستم هم جزئی از سیستم ایمنی بدن است. سیستم لنفاوی به سیستم ایمنی بدن کمک میکند تا با عفونتها مقابله کند. گلبولهای سفید یا لنفوسیتها برای محافظت در برابر میکروب و عفونت به انسان کمک میکنند. در افراد مبتلا به هوچکین، این سلولها بهطور غیرطبیعی رشد میکنند. لنفوسیتها شروع به تقسیم غیرعادی کرده و در بخشهای خاصی از سیستم لنفاوی مثلاً در غدههای لنفاوی تجمع پیدا میکنند. لنفوسیتهای تحتتأثیر سرطان، ویژگیهایی که به آنها اجازه میدهد تا با عفونت بجنگند را از دست میدهند و به این ترتیب، از کاربرد اصلی خود ساقط میشوند. لنفوسیتهای ازکارافتاده، در مقابل عفونت آسیبپذیرتر هستند. با پیشرفت بیماری، مبارزه با عفونتها برای بدن سخت میشود. عامل این بیماری بهعنوان یک علت قطعی تا به حال مشخص نشده اما بنابر شواهد، نوعی ویروس (ایشتین بار ویروس) که بیماری خوشخیم و خود محدودشونده «مونو کلئوز عفونی» را ایجاد میکند، در حدود 30 درصد از موارد در سلولهای بدخیم بیماران هوچکینی دیده شده است. به هر حال تئوری عوامل عفونی در ایجاد هوچکین همیشه مطرح بوده است. البته با توجه به شیوع بیماری در جنس مذکر، رابطه هورمونهای جنسی و ژنتیک وابسته به جنس نیز در ایجاد آن مورد نظر است. بیماری هوچکین در دوقلوهای همسان که یکی از آنها گرفتار شده باشد 99 درصد خطر ایجاد بیماری در دیگری را دارد که اهمیت نقش ژنتیک را نشان میدهد. همچنین ازدواج بعضی از خانوادهها با هم، در خواهر یا برادر شخص مبتلا برداشتن لوزهها، نقصهای ایمنی و بیماریهای خودایمن نیز خطر ایجاد بیماری هوچکین را افزایش میدهد.
سن شروع
او با بیان این مطلب که بیماری یادشده معمولاً دو رده سنی را مبتلا میکند، میافزاید: «اوج ابتلا در افراد بالغ جوان در رده سنی 15 تا 35 سال و اوج دیگر پس از سنین 50 سالگی است. بیماری بهصورت ضایعهای موضعی در غدد لنفاوی و به نسبت کمتر در بافتهای غیرلنفاوی ظاهر شده و به بافتهای لنفاوی مجاور انتشار مییابد و به تدریج به اعضای غیرلنفاوی نفوذ میکند.
علائم
دکتر بخشی در مورد علائم و نشانههای هوچکین چنین توضیح میدهد: «معمولاً بیماری با تودهای سفت یا تعدادی گره لنفاوی بزرگ در گردن یا بالای ترقوه ظهور میکند که بدون درد است و گاهی بزرگ و کوچک میشود و به خوبی توسط فرد بیمار شناسایی میشود. در مواردی نیز بهصورت گرههای لنفاوی بزرگ در ناف، ریه و قسمت میانی قفسه سینه بهوجود میآید که در عکسبرداری معمولی ریه دیده میشود و با سرفه و علائم ریوی همراه است. 30 درصد بیماران مبتلا به هوچکین علائم تب و لرز و عرق شبانه متوسط تا شدید را تجربه میکنند که معمولاً با کاهش وزن، خستگی و ضعف همراه است. خارش فراگیر در 10 درصد بیماران دیده میشود که میتواند با ضایعات پوستی همراه باشد و در مواردی میتواند اولین علامت بیماری هوچکین باشد. سایر سرطانها نیز میتوانند باعث تورم غدد لنفاوی شوند. اگر غدد لنفاوی شما بزرگ شده است، بهخصوص اگر عفونت جدیدی نداشتهاید، بهتر است به پزشک مراجعه کنید.
مراحل بیماری
این متخصص سرطان یادآوری میکند: «پزشکان از معاینات بالینی، آزمایشهای تصویربرداری، آزمایش خون و گاهی اوقات آزمایشات مغز استخوان برای تعیین میزان گسترش سرطان و یا بهعبارتی مرحلهبندی استفاده میکنند.»
بخشی میافزاید: «مراحل لنفوم هوچکین به شرح زیر است:
• مرحله اولیه: به این معنی است که سرطان در یک منطقه از غدد لنفاوی، یا فقط در یک ناحیه از یک ارگان وجود دارد.
• بیماری پیشرفته موضعی: در این مرحله سرطان در دو منطقه غدد لنفاوی و در یک طرف دیافراگم، یا اینکه در یک ناحیه غده لنفاوی و همچنین در اندام مجاور دیده شده است.
• بیماری پیشرفته: به این معنی است که سرطان در مناطق غدد لنفاوی هم در بالا و هم در زیر دیافراگم دیده میشود و یا در یک ناحیه غدد لنفاوی و در یک عضو در دو طرف دیافراگم، مشهود است.
•بیماری گسترده: در نهایت وقتی سرطان به شدیدترین حالت خود میرسد که در خارج از غدد لنفاوی پیدا شود و بهطور گستردهای به سایر قسمتهای بدن مانند مغز استخوان، کبد یا ریه گسترش یافته باشد.»
درمان
این متخصص سرطان در مورد درمان هوچکین، میگوید: «بعد از نمونهبرداری از غدد لنفاوی یا عود درگیر و تشخیص قطعی بیماری، اساس درمان بر مبنای طبقهبندی و نوع آسیبشناسی بیماری تعیین میشود. براساس شواهد، باید میزان انتشار و گسترش بیماری را مشخص کرد؛ زیرا برای انتخاب مناسبترین روش درمانی مرحلهبندی بیماری ضروری است. در مراحل ابتدایی بیماری که درگیری موضعی است فقط پرتودرمانی (رادیوتراپی) انجام میشود. از این مرحله به بعد درمان با شیمیدرمانی ترکیبی است و اگر توده بزرگ در قفسه سینه وجود داشته باشد، از ترکیب هر دو درمان استفاده میشود. نتایج درمانی بسیار خوب است و 70 تا 85 درصد بیماران درمان قطعی میشوند. از دیگر روشها پیوند سلولهای بنیادی (در کارآزماییهای بالینی از رویکرد ترکیبی یعنی داروهای جدید و پیوند سلولهای بنیادی استفاده میشود) و ایمونوتراپی (برای بیماران مبتلا به هوچکین عودکننده یا مقاوم به درمان کاربرد دارد) است. ممکن است در شماری از بیماران لنفوم هوچکین، شیمیدرمانی و پرتودرمانی مؤثر واقع نشود؛ در این صورت پزشک پیوند سلولهای خونساز مغز استخوان را بهعنوان یک راهکار درمانی دیگر به فرد پیشنهاد خواهد کرد. در این روش از خون یا مغز استخوان سالم فرد، سلولهای خونی برداشت و در جای دیگری از بدن فرد کاشته میشود. به تدریج سلولهای خونی سالم تکثیر شده و سیستم ایمنی فرد دوباره متولد خواهد شد. مهمترین مشکل، مراجعه دیرهنگام بیماران است؛ زیرا وجود توده بدون درد گردنی یا زیر بغلی که در مواردی هم کوچک و بزرگ میشود توسط فرد بیماری تلقی نمیشود و معمولاً بعد از مراجعه، تا تشخیص قطعی و بررسی نتیجه آسیبشناسی نیز بیماران پیگیریهای لازم را انجام نمیدهند.»
ارسال دیدگاه