حکایت تولید گرانترین نخ جهان در ایران
ابریشم همیشه ابریشم است
سروش غفاری روزنامه نگار
ایران، بهعنوان یکی از قدیمیترین کشورهای تولیدکننده ابریشم جهان، محصولات زیادی از این نخ گرانقیمت و فاخر تولید میکند. در دنیای باستان، ابریشم ایران شهرت جهانی داشت.
گرچه امروز هم این هنرها در ایران زنده است اما به نظر میرسد برای دمیدن جان تازه به آنها باید رویکردهای کلان مدیریتی، تغییری عمده داشته باشند.
مثلاً مهم است که صنعت نوغانداری، بهعنوان تولیدکننده ماده اولیه کار ابریشمبافان ایران حمایت شود و گسترش یابد. ارزش افزوده در این صنعت، نه در برداشت پیله ابریشم نهفته است و نه حتی در ریسیدن نخ ابریشم. زمانی سود واقعی به دست میآید که رویکرد خامفروشی، تبدیل به رویکرد حمایت از تولید محصولات فرهنگی و هنری شود. یعنی فرش، لباس و... .
بایگ؛ آنجا که پیله نخ میشود
بخش بایگ در تربتحیدریه، بهعنوان قطب اصلی تولید ابریشم ایران شناخته شده است. بیش از ۷۰ درصد پیله تولیدی کشور نیز در کارگاههای ابریشمکشی این شهر و عمدتاً در روستای بسک تربتحیدریه به نخ تبدیل میشود. خراسان رضوی بهطور کلی پایتخت ابریشمکشی ایران است و 85 درصد پیلههای کشور که عمدتاً از سه استان سرسبز شمالی ایران میآیند در این استان به نخ ابریشم تبدیل میشوند.
در روستای تاریخی بسک، حدود ۱۰۰ چرخ ابریشمکشی مشغول کار هستند و گفته میشود 95 درصد مردم آن شغلشان به ابریشم گره خورده است. همین ابریشم است که در دستان هنرمندان ایرانی به انواع و اقسام منسوجات ظریف تبدیل میشود.
فرش و تنها فرش
بیش از ۹۵ درصد ابریشم تولیدی کشور در حوزه فرش دستباف استفاده میشود. فرش ابریشم، یکی از نفیسترین محصولات صادراتی ایران است که در همه جهان شناخته شده است و طالب دارد. مهمترین تمایز فرش ابریشم این است که میتوان آن را پر گره بافت و همین ویژگی باعث میشود، نقشهای پیچیده با آن بافته شود. فرش ابریشمی همیشه شفاف و پرنور است. همچنین این نوع فرش بسیار پردوام است و همچون یک یادگاری ماندگار بر دیوار موزهها و یا اتاقهای پذیرایی چشمنوازی میکند. به همین دلیل است که فرش ابریشم بهعنوان یکی از مهمترین کالاهای صادراتی ایران، هم سودآور است و هم وجهه بینالمللی هنر و فرهنگ ایرانی را به خوبی حفظ میکند. برای همین بسیاری از تاجران ایرانی، روی صادرات این کالا سرمایهگذاری میکنند و بدون دخالت مستقیم دولت میتوانند به گردش مالی این هنر کمک کنند. دولت تنها باید نقش تسهیلکننده را برای این سرمایهگذاران ایفا کند. رونق صنعت فرش ابریشم، موجب ایجاد اشتغال مضاعف در چرخه ابریشم از تولید تخم نوغان تا عرضه جهانی محصولات ابریشمی است.
البته برخی کارشناسان از کاهش تعرفه واردات نخ ابریشم بهعنوان یکی از عوامل رونق این هنر نام میبرند. کاهش تعرفهای که زیاد خوشایند تولیدکنندگان ابریشم داخلی نیست و حتی در سالهای گذشته برخی از آنها را به ورشکستگی کشانده است. به نظر میرسد راه حل اساسی این مشکل، گرفتن دست همه دستاندرکاران ابریشم در کشور است. افزایش تولید مواد اولیه، ایجاد اشتغال مولد میکند.
زاوین؛ ابریشمبافی و لباسهایی فاخر برای تن مردم
زاوین از توابع کلات خراسان رضوی، منطقهای شگفتآور از نظر هنری است. در این روستا فقط تخمهای نوغان وارد میشود. گاهی هم رنگ. تمام مراحل تولید نخ تا دوختن لباسهای فاخر ابریشمی در این روستا به دست مردم انجام میشود. این روستا 300 کارگاه ابریشمبافی دارد و نسل جوان آن نیز مشتاقند هنر دیرین پدران و مادرانشان را ادامه دهند. ابریشم تنها شغل این مردم نیست، بلکه بخش مهمی از زندگی روزمره آنهاست. بهطوری که در مراسم عروسی، خانوادهها حتماً لباسی از ابریشم برای عروس و داماد تهیه میکنند که مراحل تهیه نخ و تولید پارچه آن هم کاملاً بومی است.
این نوع نگاه ارزشمند به هنر، که در چشم همه مردم زاوین وجود دارد، محصول آنها را در چشم دیگران نیز ارزشمند میکند. گاهی مشتریها 50 میلیون تومان بابت یک دست لباس ابریشمی میپردازند.
خود مردم زاوین معتقدند لباس محلی آنها گرانترین لباس محلی جهان است. آنها مردمی هستند که در زندگی روزمره هم لباس فاخر به تن میکنند. چون لباسشان علاوه بر ابریشمبافی، تزئینات ریز و پیچیدهای هم دارد.
اما لباس تنها محصولی نیست که مردم زاوین کلات تولید میکنند. انواع مختلف رومیزی، دستمال و پارچههای دیگر نیز از دل 300 کارگاه فعال زاوین بیرون میآید و بازار بسیار خوبی هم دارد که کسادی به آن راهی ندارد.
این نمونه یک کار دستهجمعی و همت عمومی برای نگهداشت هنری قدیمی است که با حمایت و بازاریابی درست میتواند بیش از پیش به بازارهای جهانی راه پیدا کند.
این دستبافتهها در سال 1356 هجری شمسی برنده جایزه ظریفترین و زیباترین دستبافته جهان شد و جایزه یونسکو را از آن یک زن ایرانی به نام خانم صغری کبیری از اهالی روستای زاوین کرد.
ابریشمدوزان در سراسر ایران مشغول کارند
ابریشمدوزی یکی دیگر از هنرهای وابسته به صنعت ابریشم در کشور است. این هنر که در شهرهای مختلف ایران، با سبکهای مختلف اجرا میشود، در واقع نوعی گلدوزی روی پارچه است که با نخهای رنگی ابریشمی انجام میشود. انواع مختلفی از دوخت، پارچه و محصول کاربردی تولید میشود که گرچه امروز کمرونق است ولی همچنان هواخواهان خود را دارد. قطب ابریشمدوزی غرب ایران، ممقان در آذربایجان است که به هنر ابریشمدوزی منحصر به فرد آن، ممقاندوزی میگویند. طرحهای خاص ممقاندوزی برگرفته از هنر و فرهنگ مردم آذربایجان است. امروز هنر ابریشمدوزی را میتوان روی لباسهای روزمره مثل کفش و شال و مانتو هم دید.
در گذشته، در شهرهایی مثل شوشتر، شیراز، فسا و اصفهان پارچههای ابریشمی با تارهای طلا و نقره نیز بافته میشد و قیمت پارچههای زربفت، چند برابر بود. این هنر در سایر نقاط کشور هم رونق داشت که امروز کمرنگتر شده است. علاوه بر تمام محصولاتی که با ابریشم تولید میشود و همگی علاوه بر محصولات اقتصادی، جزو محصولات فرهنگی ایران نیز هستند، صنایع وابسته به این چرخه ظریف و پرسود نیز بخشی از میراث معنوی و ملموس کشور ما محسوب میشوند. ابزارهای ابریشمکشی، نخریسی، پارچهبافی و حتی کارگاههای خانگی نوغانداری جزو محصولاتی هستند که در صورت حمایت و جدی گرفته شدن، میتوانند توجه جهانی را به هنر ایران جلب کنند.
اما این تمام ماجرا نیست؛ اصل ماجرا در دل فرهنگ و مردم نهفته است. آیینهای مربوط به نوغانداری، از میهمانیهای کجچینی در گیلان تا مراسم عروسی در خراسان با لباسهای ابریشمی و نوشتههای تاریخی مربوط به تجارت ابریشم در مسیر جاده ابریشم، همگی نشان ظرفیتهای بزرگ برای ایجاد اشتغال و حمایت از صنعتگران و شاغلان در حوزه ابریشم است که با وجود امکانات تبلیغی و رسانهای در جهان امروز نباید از گسترش آنها غافل ماند. درست است که ابریشم مصنوعی امروز به سادگی در کارخانههای بزرگ جهان تولید و مصرف میشود اما این بهانه خوبی نیست تا هنر و فرهنگ سنتی کشور خودمان را در سایه محصولات جایگزین به فراموشی بسپاریم. ابریشم همیشه ابریشم است.
گرچه امروز هم این هنرها در ایران زنده است اما به نظر میرسد برای دمیدن جان تازه به آنها باید رویکردهای کلان مدیریتی، تغییری عمده داشته باشند.
مثلاً مهم است که صنعت نوغانداری، بهعنوان تولیدکننده ماده اولیه کار ابریشمبافان ایران حمایت شود و گسترش یابد. ارزش افزوده در این صنعت، نه در برداشت پیله ابریشم نهفته است و نه حتی در ریسیدن نخ ابریشم. زمانی سود واقعی به دست میآید که رویکرد خامفروشی، تبدیل به رویکرد حمایت از تولید محصولات فرهنگی و هنری شود. یعنی فرش، لباس و... .
بایگ؛ آنجا که پیله نخ میشود
بخش بایگ در تربتحیدریه، بهعنوان قطب اصلی تولید ابریشم ایران شناخته شده است. بیش از ۷۰ درصد پیله تولیدی کشور نیز در کارگاههای ابریشمکشی این شهر و عمدتاً در روستای بسک تربتحیدریه به نخ تبدیل میشود. خراسان رضوی بهطور کلی پایتخت ابریشمکشی ایران است و 85 درصد پیلههای کشور که عمدتاً از سه استان سرسبز شمالی ایران میآیند در این استان به نخ ابریشم تبدیل میشوند.
در روستای تاریخی بسک، حدود ۱۰۰ چرخ ابریشمکشی مشغول کار هستند و گفته میشود 95 درصد مردم آن شغلشان به ابریشم گره خورده است. همین ابریشم است که در دستان هنرمندان ایرانی به انواع و اقسام منسوجات ظریف تبدیل میشود.
فرش و تنها فرش
بیش از ۹۵ درصد ابریشم تولیدی کشور در حوزه فرش دستباف استفاده میشود. فرش ابریشم، یکی از نفیسترین محصولات صادراتی ایران است که در همه جهان شناخته شده است و طالب دارد. مهمترین تمایز فرش ابریشم این است که میتوان آن را پر گره بافت و همین ویژگی باعث میشود، نقشهای پیچیده با آن بافته شود. فرش ابریشمی همیشه شفاف و پرنور است. همچنین این نوع فرش بسیار پردوام است و همچون یک یادگاری ماندگار بر دیوار موزهها و یا اتاقهای پذیرایی چشمنوازی میکند. به همین دلیل است که فرش ابریشم بهعنوان یکی از مهمترین کالاهای صادراتی ایران، هم سودآور است و هم وجهه بینالمللی هنر و فرهنگ ایرانی را به خوبی حفظ میکند. برای همین بسیاری از تاجران ایرانی، روی صادرات این کالا سرمایهگذاری میکنند و بدون دخالت مستقیم دولت میتوانند به گردش مالی این هنر کمک کنند. دولت تنها باید نقش تسهیلکننده را برای این سرمایهگذاران ایفا کند. رونق صنعت فرش ابریشم، موجب ایجاد اشتغال مضاعف در چرخه ابریشم از تولید تخم نوغان تا عرضه جهانی محصولات ابریشمی است.
البته برخی کارشناسان از کاهش تعرفه واردات نخ ابریشم بهعنوان یکی از عوامل رونق این هنر نام میبرند. کاهش تعرفهای که زیاد خوشایند تولیدکنندگان ابریشم داخلی نیست و حتی در سالهای گذشته برخی از آنها را به ورشکستگی کشانده است. به نظر میرسد راه حل اساسی این مشکل، گرفتن دست همه دستاندرکاران ابریشم در کشور است. افزایش تولید مواد اولیه، ایجاد اشتغال مولد میکند.
زاوین؛ ابریشمبافی و لباسهایی فاخر برای تن مردم
زاوین از توابع کلات خراسان رضوی، منطقهای شگفتآور از نظر هنری است. در این روستا فقط تخمهای نوغان وارد میشود. گاهی هم رنگ. تمام مراحل تولید نخ تا دوختن لباسهای فاخر ابریشمی در این روستا به دست مردم انجام میشود. این روستا 300 کارگاه ابریشمبافی دارد و نسل جوان آن نیز مشتاقند هنر دیرین پدران و مادرانشان را ادامه دهند. ابریشم تنها شغل این مردم نیست، بلکه بخش مهمی از زندگی روزمره آنهاست. بهطوری که در مراسم عروسی، خانوادهها حتماً لباسی از ابریشم برای عروس و داماد تهیه میکنند که مراحل تهیه نخ و تولید پارچه آن هم کاملاً بومی است.
این نوع نگاه ارزشمند به هنر، که در چشم همه مردم زاوین وجود دارد، محصول آنها را در چشم دیگران نیز ارزشمند میکند. گاهی مشتریها 50 میلیون تومان بابت یک دست لباس ابریشمی میپردازند.
خود مردم زاوین معتقدند لباس محلی آنها گرانترین لباس محلی جهان است. آنها مردمی هستند که در زندگی روزمره هم لباس فاخر به تن میکنند. چون لباسشان علاوه بر ابریشمبافی، تزئینات ریز و پیچیدهای هم دارد.
اما لباس تنها محصولی نیست که مردم زاوین کلات تولید میکنند. انواع مختلف رومیزی، دستمال و پارچههای دیگر نیز از دل 300 کارگاه فعال زاوین بیرون میآید و بازار بسیار خوبی هم دارد که کسادی به آن راهی ندارد.
این نمونه یک کار دستهجمعی و همت عمومی برای نگهداشت هنری قدیمی است که با حمایت و بازاریابی درست میتواند بیش از پیش به بازارهای جهانی راه پیدا کند.
این دستبافتهها در سال 1356 هجری شمسی برنده جایزه ظریفترین و زیباترین دستبافته جهان شد و جایزه یونسکو را از آن یک زن ایرانی به نام خانم صغری کبیری از اهالی روستای زاوین کرد.
ابریشمدوزان در سراسر ایران مشغول کارند
ابریشمدوزی یکی دیگر از هنرهای وابسته به صنعت ابریشم در کشور است. این هنر که در شهرهای مختلف ایران، با سبکهای مختلف اجرا میشود، در واقع نوعی گلدوزی روی پارچه است که با نخهای رنگی ابریشمی انجام میشود. انواع مختلفی از دوخت، پارچه و محصول کاربردی تولید میشود که گرچه امروز کمرونق است ولی همچنان هواخواهان خود را دارد. قطب ابریشمدوزی غرب ایران، ممقان در آذربایجان است که به هنر ابریشمدوزی منحصر به فرد آن، ممقاندوزی میگویند. طرحهای خاص ممقاندوزی برگرفته از هنر و فرهنگ مردم آذربایجان است. امروز هنر ابریشمدوزی را میتوان روی لباسهای روزمره مثل کفش و شال و مانتو هم دید.
در گذشته، در شهرهایی مثل شوشتر، شیراز، فسا و اصفهان پارچههای ابریشمی با تارهای طلا و نقره نیز بافته میشد و قیمت پارچههای زربفت، چند برابر بود. این هنر در سایر نقاط کشور هم رونق داشت که امروز کمرنگتر شده است. علاوه بر تمام محصولاتی که با ابریشم تولید میشود و همگی علاوه بر محصولات اقتصادی، جزو محصولات فرهنگی ایران نیز هستند، صنایع وابسته به این چرخه ظریف و پرسود نیز بخشی از میراث معنوی و ملموس کشور ما محسوب میشوند. ابزارهای ابریشمکشی، نخریسی، پارچهبافی و حتی کارگاههای خانگی نوغانداری جزو محصولاتی هستند که در صورت حمایت و جدی گرفته شدن، میتوانند توجه جهانی را به هنر ایران جلب کنند.
اما این تمام ماجرا نیست؛ اصل ماجرا در دل فرهنگ و مردم نهفته است. آیینهای مربوط به نوغانداری، از میهمانیهای کجچینی در گیلان تا مراسم عروسی در خراسان با لباسهای ابریشمی و نوشتههای تاریخی مربوط به تجارت ابریشم در مسیر جاده ابریشم، همگی نشان ظرفیتهای بزرگ برای ایجاد اشتغال و حمایت از صنعتگران و شاغلان در حوزه ابریشم است که با وجود امکانات تبلیغی و رسانهای در جهان امروز نباید از گسترش آنها غافل ماند. درست است که ابریشم مصنوعی امروز به سادگی در کارخانههای بزرگ جهان تولید و مصرف میشود اما این بهانه خوبی نیست تا هنر و فرهنگ سنتی کشور خودمان را در سایه محصولات جایگزین به فراموشی بسپاریم. ابریشم همیشه ابریشم است.
ارسال دیدگاه