جوانان آمریکای لاتین و چالش اشتغال در عصر دیجیتال
حمیدرضا علینیا مترجم
جوانان آمریکای لاتین، در بحبوحه گذار به اقتصاد دیجیتال، با چالشهای شغلی زیادی مواجه هستند که مشخصه آن نابرابری، بیثباتی و نرخ بالای بیکاری است. هوش مصنوعی که تهدیدی برای جایگزینی نقشهای سنتی محسوب میشود، نیازمند مهارتهای جدید سازگاری و انعطافپذیری است. دسترسی به این مهارتها در کنار مهارتهای دیجیتال برای پیوستن به بازار کار جدید ضروری است اما در این مسیر موانع زیادی بر سر راه جوانان قرار دارد که مهمترین آنها عدم دسترسی عادلانه به آموزش و زیرساختها، و دیگری بیثباتی کاری در اشکال نوظهور محسوب میشود. گزارش پیشِ رو به مسئله اشتغال جوانان در دنیای دیجیتال امروز، با تأکید بر آمریکای لاتین، میپردازد.
همانطور که اقتصاد بهطور روزافزون در حال دیجیتالیشدن است، جوانان آمریکای لاتین خود را در چهارراهی میبینند که با تضادهای اقتصادی و اجتماعی مشخص شده است. جوانان نسل هزاره و جوانان نسل زد که نمایندگان نیروی کار همیشه در حال رشد هستند، در کانون تحول دیجیتال قرار دارند؛ تحولی که در آن نابرابریها، غیررسمی بودن کار و نیاز به انطباق با ظهور هوش مصنوعی (AI) چالشهای مهمی را ایجاد میکند.
مشکل لاتینتباران
فرانچسکو کارلا، متخصص منطقهای آمریکای لاتین و کارائیب در سازمان بینالمللی کار، میگوید: «چالشهای عصر دیجیتال تأثیر عمیقی بر واقعیت اقتصادی جوانان در منطقه دارد. این چالشها حفاظت از دادههای شخصی کارگران تا نیاز فوری به ایجاد حاکمیت بینالمللی بر پلتفرمهای دیجیتال و مقررات دورکاری را شامل میشود.»
علاوه بر این، نیاز روزافزون به کسب مهارتهای دیجیتال، که با همهگیری کووید-19 تسریع شد و بهویژه تأثیرش بر جوانان بیشتر بود، نیازمند اقداماتی برای مهار بیثباتی نیروی کار در منطقهای است که قبلاً تحتتأثیر نرخ بالای بیکاری و غیررسمی بودن کار یا بیثباتی کاری قرار گرفته است.
نالی دومینگز، عضو کمیته جوانان کارگر قاره آمریکا (CJTA)، دراینباره میگوید: «نابرابریها در آمریکای لاتین، بهویژه در زمینه افزایش دیجیتالیشدن و بر بستر افزایش کاربرد هوش مصنوعی، تأثیر قابلتوجهی بر وضعیت اشتغال جوانان دارد. این منطقه از لحاظ گنجاندن جوانان در بازار کار عقبمانده است، بهطوریکه آنها نهتنها در زمینه کاریابی با موانعی روبهرو هستند، بلکه برخلاف کارگران مسنتر، در مشاغلی که کار میکنند غیررسمی یا بیثبات هستند.» براساس گزارش کمیسیون اقتصادی سازمان ملل متحد، بخش آمریکای لاتین و حوزه کارائیب (ECLAC)، حداقل 23 درصد از جوانان آمریکای لاتین نه درس میخوانند و نه کار میکنند. این در حالی است که تقریباً 16 درصد از نوجوانان نیز به مدرسه نمیروند. همچنین نرخ بیکاری در میان جوانان در اکثر کشورهای منطقه تقریباً سه برابر بیشتر از افراد مسن است. حدود 53.4 درصد از جوانان 15 تا 29 ساله نیز تحتتأثیر غیررسمی بودن کار قرار دارند که چرخه فقر و نابرابری را در منطقه تداوم میبخشد.
به گفته دومینگز، نابرابری در دسترسی به آموزش در منطقه جوانان زیادی را از آموزشِ باکیفیت محروم میکند تا نتوانند برای مشاغل آینده، بهویژه مشاغل مرتبط با فناوری، آماده شوند. بدون این مهارتهای دیجیتال، آیندهای که در انتظار آنهاست به احتمال زیاد با عدم اطمینان، ناامنی شغلی و طرد اقتصادی همراه خواهد بود. بر این اساس، دیجیتالیشدن کار میتواند نابرابریهای موجود را عمیقتر کند، زیرا افرادی که دسترسی محدود به فناوری و آموزش دیجیتالی دارند با موانع بیشتری برای مشاغل باکیفیت روبهرو هستند. این مسئله میتواند شکاف بین جوانانی را که به فرصتهای دیجیتال دسترسی دارند و کسانی که از این فرصت بیبهرهاند بیشتر کند.
بیثباتی در عصر دیجیتال
فرانچسکو کارلا از سازمان بینالمللی کار میگوید: «جوانان منطقه با افزایش وقفههای شغلی مواجه هستند که تا حدودی میتواند به ورود و خروج مداوم آنها از کار نسبت داده شود. این افزایش بیثباتی شغلی ارتباط نزدیکی با سطح بالای مشارکت آنها در کارهای غیررسمی دارد که اغلب با بیثباتی کاری و مهارتهای پایین مشخص میشود.» او هشدار میدهد: «این بیثباتی در اشتغال، توانایی جوانان برای کسب مهارتهای لازم برای آینده حرفهایشان، ازجمله مهارتهای دیجیتال، را به خطر میاندازد. وضعیتی که بهنوبه خود نهتنها این افراد را نسبت به یک آینده حرفهای کمتوقع میکند، بلکه آنها را آسیبپذیرتر میسازد.»
بهعنوان مثال، آمارها نشان میدهد در بولیوی، اکثریت جوانان که در گروه فعال اقتصادی قرار دارند (52 درصد)، در بخش غیررسمی فعالیت میکنند. ۶۰ درصد این افراد تا ۱۴ ساعت در شبانهروز در مشاغل بیثبات و بدون هیچ حق تأمین و حمایت اجتماعی مشغول به کار هستند.
اشتغال غیررسمی جوانان بدون ضمانتها و مزایای اولیه حقوق کار، مانند بیمه درمانی یا تعطیلات با حقوق، صورت میگیرد. این مسئله برنامهریزی درازمدت را برای جوانان دشوار میکند و ناامنی اقتصادی و اجتماعی را در جامعه گسترش میدهد. همچنین اشتغال غیررسمی جوانان را در معرض رویدادهای غیرقابل پیشبینی مانند بیماری ناگهانی یا از دست دادن شغل قرار میدهد، که وضعیت در حال حاضر مخاطرهآمیز آنها را تشدید میکند.
در چنین وضعیتی دیجیتالیشدن کار، که در طول همهگیری تشدید شد، سؤالهای جدیدی را در رابطه با مقررات کار ایجاد کرده است؛ روشهایی مانند دورکاری، کارآفرینی و خوداشتغالی برجسته شدهاند و علاقه نسل هزاره و نسل Z را بهسمت فضاهای کاری جدید جلب کردهاند. دومینگز درباره وضعیت خوداشتغالی و فضاهای جدید میگوید: « اغلب به نظر میرسد که جوانان با امکان انتخاب، زمانبندی و داشتن مقداری خودمختاری وارد گفتمان کارآفرینی شدهاند اما لزوماً اینطور نیست. خوداشتغال بودن لزوماً به معنای کنارگذاشتن حقوق اجتماعی که با سالها تلاش به دست آمده، نیست. در وضعیت جدید حقوق کارگر و کارفرما بهشکل نامشخصی درآمده است. برای مثال، دورکاری را در نظر بگیرید؛ دورکاری بهعنوان روشی با یک رابطه وابستگی، یعنی با یک قرارداد یا رابطه کاری بین کارفرما و کارگر، ظاهر میشود. یعنی باید مقررات زیادی درباره ابزار ارائه خدمات یا بستر فناوری و مکانی که از آنجا سرویس انجام میشود، اعم از خانه یا ماشین و غیره، وجود داشته باشد که حقوق متقابل را در نظر بگیرد. اما مشکل همینجاست و هنوز مناطق خاکستری زیادی در تنظیم مقررات دورکاری و اشکال کاری جدید به چشم میخورد.»
ظهور هوش مصنوعی
همانگونه که برخی از جوانان در آمریکای لاتین ممکن است برای رویارویی با چالشهای دیجیتالیشدن کار و هوش مصنوعی آماده باشند، هنوز راه درازی در پیش است تا اطمینان حاصل شود که همه میتوانند برای حقوق جدید در فضای کاری نو نقش داشته باشند. دومینگز معتقد است دسترسی به آموزش و منابع مورد نیاز برای پیشرفت در اقتصاد دیجیتال بسیار مهم است. گزارشی از سازمان بینالمللی کار در اینباره بیان میکند که تحولات فناورانه میتواند چالشهایی را که جوانان آمریکای لاتین در بازار کار با آن مواجه بودند تشدید کند. شکافهای دیجیتال یا دسترسی محدود به زیرساختهای کافی نقش کلیدی در توانایی جوانان برای دسترسی به مشاغل حرفهای، بهویژه در مناطق روستایی، ایفا میکند؛ تاجاییکه دسترسی به اینترنت هنوز یک امتیاز خاص است.
در عصر دیجیتال، شاهدیم که نرخ بیکاری جوانان بالاتر رفته است. شاید باور داشته باشید که عصر دیجیتال باید به ما کمک کند تا این شکاف را کاهش دهیم، اما اینطور نیست. اگرچه جوانان بیش از همیشه به اینترنت، برنامهها و سایر ابزارهای دیجیتال متصل هستند، این اتصال به فرصتهای شغلی تبدیل نمیشود. آنها بیشتر وقت افراد را میگیرند اما بیکاری هنوز بسیار زیاد است.
وضعیت بازار کار دیجیتالی پیشِ روی جوانان تحتتأثیر ظهور هوش مصنوعی قرار گرفته است. خطر در جایی نهفته است که هوش مصنوعی میتواند کارایی را از برخی جهات بهبود بخشد اما همزمان جایگزین نقشهای خودکار میشود. با توجه به عدم قطعیتی که این امر برای آینده شغلی ایجاد میکند، جوانان آمریکای لاتین نیاز فوری به توسعه مهارتهای سازگاری و انعطافپذیری دارند که آنها را قادر میسازد با بازار کارِ دائماً متحول کنار بیایند. ورود جوانان بیشتر به بازار کار دیجیتال اطمینان از دسترسی آنها به مشاغل مناسب با دستمزد منصفانه، شرایط کار ایمن و حمایت اجتماعی کافی را از اهمیت ویژهای برخوردار میکند. دومینگز میگوید: «این هدف را میتوان از طریق ارتقای سیاستها و مقرراتی که رسمیکردن اشتغال در پلتفرمهای دیجیتال و اجرای مؤثر حقوق کار موجود را تشویق میکند به دست آورد.» از طرفی، موضوع مهم حفاظت از اطلاعات شخصی کارگران نیز در میان است. ما میدانیم که شرکتهای پلتفرم دیجیتال دادههای زیادی را در مورد کارگران و مشتریان جمعآوری و استفاده میکنند. دادههای شخصی، ردیابی حرکت، ارزیابیها و غیره در این حوزه قرار دارند. این اطلاعات برای اصلاح الگوریتمهای یادگیری ماشینی پلتفرمها استفاده میشود. اگر کارگران استانداردهای تعیینشده توسط آن الگوریتم را رعایت نکنند، میتواند از ارائه کار به آنها جلوگیری کند یا حتی تصمیم به اخراج آنها بگیرد. به همین دلیل نیاز به تنظیم استفاده از دادهها و ایجاد مسئولیت در تنظیم الگوریتمها بسیار مهم است. به عقیده دومینگز، برای دستیابی به این هدف، تقویت جوانان و افزایش قدرت چانهزنی و ترویج گفتوگوی اجتماعی فراگیرتر ضروری است. او میگوید: «پرداختن به چالشهای ناشی از دیجیتالیشدن و هوش مصنوعی در عصر کنونی، و در نتیجه تضمین دسترسی عادلانهتر به مشاغل پایدار و مناسب برای نسلهای آینده، تنها از طریق یک رویکرد مشارکتی و عادلانه امکانپذیر خواهد بود.»
منبع: equaltimes.org
همانطور که اقتصاد بهطور روزافزون در حال دیجیتالیشدن است، جوانان آمریکای لاتین خود را در چهارراهی میبینند که با تضادهای اقتصادی و اجتماعی مشخص شده است. جوانان نسل هزاره و جوانان نسل زد که نمایندگان نیروی کار همیشه در حال رشد هستند، در کانون تحول دیجیتال قرار دارند؛ تحولی که در آن نابرابریها، غیررسمی بودن کار و نیاز به انطباق با ظهور هوش مصنوعی (AI) چالشهای مهمی را ایجاد میکند.
مشکل لاتینتباران
فرانچسکو کارلا، متخصص منطقهای آمریکای لاتین و کارائیب در سازمان بینالمللی کار، میگوید: «چالشهای عصر دیجیتال تأثیر عمیقی بر واقعیت اقتصادی جوانان در منطقه دارد. این چالشها حفاظت از دادههای شخصی کارگران تا نیاز فوری به ایجاد حاکمیت بینالمللی بر پلتفرمهای دیجیتال و مقررات دورکاری را شامل میشود.»
علاوه بر این، نیاز روزافزون به کسب مهارتهای دیجیتال، که با همهگیری کووید-19 تسریع شد و بهویژه تأثیرش بر جوانان بیشتر بود، نیازمند اقداماتی برای مهار بیثباتی نیروی کار در منطقهای است که قبلاً تحتتأثیر نرخ بالای بیکاری و غیررسمی بودن کار یا بیثباتی کاری قرار گرفته است.
نالی دومینگز، عضو کمیته جوانان کارگر قاره آمریکا (CJTA)، دراینباره میگوید: «نابرابریها در آمریکای لاتین، بهویژه در زمینه افزایش دیجیتالیشدن و بر بستر افزایش کاربرد هوش مصنوعی، تأثیر قابلتوجهی بر وضعیت اشتغال جوانان دارد. این منطقه از لحاظ گنجاندن جوانان در بازار کار عقبمانده است، بهطوریکه آنها نهتنها در زمینه کاریابی با موانعی روبهرو هستند، بلکه برخلاف کارگران مسنتر، در مشاغلی که کار میکنند غیررسمی یا بیثبات هستند.» براساس گزارش کمیسیون اقتصادی سازمان ملل متحد، بخش آمریکای لاتین و حوزه کارائیب (ECLAC)، حداقل 23 درصد از جوانان آمریکای لاتین نه درس میخوانند و نه کار میکنند. این در حالی است که تقریباً 16 درصد از نوجوانان نیز به مدرسه نمیروند. همچنین نرخ بیکاری در میان جوانان در اکثر کشورهای منطقه تقریباً سه برابر بیشتر از افراد مسن است. حدود 53.4 درصد از جوانان 15 تا 29 ساله نیز تحتتأثیر غیررسمی بودن کار قرار دارند که چرخه فقر و نابرابری را در منطقه تداوم میبخشد.
به گفته دومینگز، نابرابری در دسترسی به آموزش در منطقه جوانان زیادی را از آموزشِ باکیفیت محروم میکند تا نتوانند برای مشاغل آینده، بهویژه مشاغل مرتبط با فناوری، آماده شوند. بدون این مهارتهای دیجیتال، آیندهای که در انتظار آنهاست به احتمال زیاد با عدم اطمینان، ناامنی شغلی و طرد اقتصادی همراه خواهد بود. بر این اساس، دیجیتالیشدن کار میتواند نابرابریهای موجود را عمیقتر کند، زیرا افرادی که دسترسی محدود به فناوری و آموزش دیجیتالی دارند با موانع بیشتری برای مشاغل باکیفیت روبهرو هستند. این مسئله میتواند شکاف بین جوانانی را که به فرصتهای دیجیتال دسترسی دارند و کسانی که از این فرصت بیبهرهاند بیشتر کند.
بیثباتی در عصر دیجیتال
فرانچسکو کارلا از سازمان بینالمللی کار میگوید: «جوانان منطقه با افزایش وقفههای شغلی مواجه هستند که تا حدودی میتواند به ورود و خروج مداوم آنها از کار نسبت داده شود. این افزایش بیثباتی شغلی ارتباط نزدیکی با سطح بالای مشارکت آنها در کارهای غیررسمی دارد که اغلب با بیثباتی کاری و مهارتهای پایین مشخص میشود.» او هشدار میدهد: «این بیثباتی در اشتغال، توانایی جوانان برای کسب مهارتهای لازم برای آینده حرفهایشان، ازجمله مهارتهای دیجیتال، را به خطر میاندازد. وضعیتی که بهنوبه خود نهتنها این افراد را نسبت به یک آینده حرفهای کمتوقع میکند، بلکه آنها را آسیبپذیرتر میسازد.»
بهعنوان مثال، آمارها نشان میدهد در بولیوی، اکثریت جوانان که در گروه فعال اقتصادی قرار دارند (52 درصد)، در بخش غیررسمی فعالیت میکنند. ۶۰ درصد این افراد تا ۱۴ ساعت در شبانهروز در مشاغل بیثبات و بدون هیچ حق تأمین و حمایت اجتماعی مشغول به کار هستند.
اشتغال غیررسمی جوانان بدون ضمانتها و مزایای اولیه حقوق کار، مانند بیمه درمانی یا تعطیلات با حقوق، صورت میگیرد. این مسئله برنامهریزی درازمدت را برای جوانان دشوار میکند و ناامنی اقتصادی و اجتماعی را در جامعه گسترش میدهد. همچنین اشتغال غیررسمی جوانان را در معرض رویدادهای غیرقابل پیشبینی مانند بیماری ناگهانی یا از دست دادن شغل قرار میدهد، که وضعیت در حال حاضر مخاطرهآمیز آنها را تشدید میکند.
در چنین وضعیتی دیجیتالیشدن کار، که در طول همهگیری تشدید شد، سؤالهای جدیدی را در رابطه با مقررات کار ایجاد کرده است؛ روشهایی مانند دورکاری، کارآفرینی و خوداشتغالی برجسته شدهاند و علاقه نسل هزاره و نسل Z را بهسمت فضاهای کاری جدید جلب کردهاند. دومینگز درباره وضعیت خوداشتغالی و فضاهای جدید میگوید: « اغلب به نظر میرسد که جوانان با امکان انتخاب، زمانبندی و داشتن مقداری خودمختاری وارد گفتمان کارآفرینی شدهاند اما لزوماً اینطور نیست. خوداشتغال بودن لزوماً به معنای کنارگذاشتن حقوق اجتماعی که با سالها تلاش به دست آمده، نیست. در وضعیت جدید حقوق کارگر و کارفرما بهشکل نامشخصی درآمده است. برای مثال، دورکاری را در نظر بگیرید؛ دورکاری بهعنوان روشی با یک رابطه وابستگی، یعنی با یک قرارداد یا رابطه کاری بین کارفرما و کارگر، ظاهر میشود. یعنی باید مقررات زیادی درباره ابزار ارائه خدمات یا بستر فناوری و مکانی که از آنجا سرویس انجام میشود، اعم از خانه یا ماشین و غیره، وجود داشته باشد که حقوق متقابل را در نظر بگیرد. اما مشکل همینجاست و هنوز مناطق خاکستری زیادی در تنظیم مقررات دورکاری و اشکال کاری جدید به چشم میخورد.»
ظهور هوش مصنوعی
همانگونه که برخی از جوانان در آمریکای لاتین ممکن است برای رویارویی با چالشهای دیجیتالیشدن کار و هوش مصنوعی آماده باشند، هنوز راه درازی در پیش است تا اطمینان حاصل شود که همه میتوانند برای حقوق جدید در فضای کاری نو نقش داشته باشند. دومینگز معتقد است دسترسی به آموزش و منابع مورد نیاز برای پیشرفت در اقتصاد دیجیتال بسیار مهم است. گزارشی از سازمان بینالمللی کار در اینباره بیان میکند که تحولات فناورانه میتواند چالشهایی را که جوانان آمریکای لاتین در بازار کار با آن مواجه بودند تشدید کند. شکافهای دیجیتال یا دسترسی محدود به زیرساختهای کافی نقش کلیدی در توانایی جوانان برای دسترسی به مشاغل حرفهای، بهویژه در مناطق روستایی، ایفا میکند؛ تاجاییکه دسترسی به اینترنت هنوز یک امتیاز خاص است.
در عصر دیجیتال، شاهدیم که نرخ بیکاری جوانان بالاتر رفته است. شاید باور داشته باشید که عصر دیجیتال باید به ما کمک کند تا این شکاف را کاهش دهیم، اما اینطور نیست. اگرچه جوانان بیش از همیشه به اینترنت، برنامهها و سایر ابزارهای دیجیتال متصل هستند، این اتصال به فرصتهای شغلی تبدیل نمیشود. آنها بیشتر وقت افراد را میگیرند اما بیکاری هنوز بسیار زیاد است.
وضعیت بازار کار دیجیتالی پیشِ روی جوانان تحتتأثیر ظهور هوش مصنوعی قرار گرفته است. خطر در جایی نهفته است که هوش مصنوعی میتواند کارایی را از برخی جهات بهبود بخشد اما همزمان جایگزین نقشهای خودکار میشود. با توجه به عدم قطعیتی که این امر برای آینده شغلی ایجاد میکند، جوانان آمریکای لاتین نیاز فوری به توسعه مهارتهای سازگاری و انعطافپذیری دارند که آنها را قادر میسازد با بازار کارِ دائماً متحول کنار بیایند. ورود جوانان بیشتر به بازار کار دیجیتال اطمینان از دسترسی آنها به مشاغل مناسب با دستمزد منصفانه، شرایط کار ایمن و حمایت اجتماعی کافی را از اهمیت ویژهای برخوردار میکند. دومینگز میگوید: «این هدف را میتوان از طریق ارتقای سیاستها و مقرراتی که رسمیکردن اشتغال در پلتفرمهای دیجیتال و اجرای مؤثر حقوق کار موجود را تشویق میکند به دست آورد.» از طرفی، موضوع مهم حفاظت از اطلاعات شخصی کارگران نیز در میان است. ما میدانیم که شرکتهای پلتفرم دیجیتال دادههای زیادی را در مورد کارگران و مشتریان جمعآوری و استفاده میکنند. دادههای شخصی، ردیابی حرکت، ارزیابیها و غیره در این حوزه قرار دارند. این اطلاعات برای اصلاح الگوریتمهای یادگیری ماشینی پلتفرمها استفاده میشود. اگر کارگران استانداردهای تعیینشده توسط آن الگوریتم را رعایت نکنند، میتواند از ارائه کار به آنها جلوگیری کند یا حتی تصمیم به اخراج آنها بگیرد. به همین دلیل نیاز به تنظیم استفاده از دادهها و ایجاد مسئولیت در تنظیم الگوریتمها بسیار مهم است. به عقیده دومینگز، برای دستیابی به این هدف، تقویت جوانان و افزایش قدرت چانهزنی و ترویج گفتوگوی اجتماعی فراگیرتر ضروری است. او میگوید: «پرداختن به چالشهای ناشی از دیجیتالیشدن و هوش مصنوعی در عصر کنونی، و در نتیجه تضمین دسترسی عادلانهتر به مشاغل پایدار و مناسب برای نسلهای آینده، تنها از طریق یک رویکرد مشارکتی و عادلانه امکانپذیر خواهد بود.»
منبع: equaltimes.org
ارسال دیدگاه