
زنان، بازوی قدرتمند کارآفرینی در کشور
محدثه قرهباغی کارشناس رفاه
نگاهی به فعالیتهای زنان و آمار اشتغال آنها در کشور نشان میدهد که این قشر با وجود موانعی که بعضاً با آن مواجه بودهاند، سعی کردهاند تا جای ممکن نقش خود را در عرصه اقتصاد و اشتغال درست ایفا کنند. حضور زنان بسیاری در ردههای مدیریتی شرکتهای دانشبنیان، شرکتهای تولیدی و صنعتی و خدماتی، سازمانهای مردمنهاد و مشاغل خانگی مبین این است که پتانسیلهای بالایی در این بخش از جامعه وجود دارد. ظرفیتی که نهادهای تصمیمگیر نباید به هیچوجه نسبت به آن بیتفاوت باشند.
امروزه زنان در حوزه کارآفرینی حرفهای زیادی برای گفتن دارند. آنها ثابت کردهاند که با تکیه بر توان خود بسیاری از محرومیتها را تاب میآورند، اما از پیشرفت و رسیدن به برتریهای اجتماعی دست نمیکشند. لزوم مانعزدایی و ایجاد تسهیلات برای کار زنان جزو وظایف نهادهای بالادستی است. تدوین و تصویب قوانین حمایتی در این زمینه میتواند به مادران و زنان کمک کند تا با عبور از دستاندازهای موجود به رتبههای برتر دست پیدا کنند.
بازگرداندن اعتمادبهنفس از دست رفته به نیمی از جمعیت یک جامعه جزو مواردی به حساب میآید که میتواند تولید را متحول کند. کارآفرینی در اقتصاد کشورها مرزی است که آنها را به توسعهیافته و توسعهنیافته تقسیم میکند. بنابراین کشورهای در حال توسعه باید با سرمایهگذاری هرچه بیشتر در این زمینه، توسعه اقتصادی و در پی آن رشد اجتماعی و فرهنگی خود را رقم بزنند. تحلیلهای جامعهشناختی و روانشناختی حاکی از این هستند که ترمیم این بخشهای آسیبدیده فرهنگی راهگشای فعالیت روبه رشد زنان است. دستاوردهای اشتغال زنان در کشور چنان قابل اعتناست که ضرورت نگاه بیش از پیش مسئولان را ایجاد میکند. فعالیت بیش از 4000 زن کارآفرین در مشاغل مختلف، بیانگر توانمندیهای بانوان کشور است. تشکیل 73 درصد از متخصصان بهداشت و 49 درصد پزشکان از زنان و مشهود بودن حضور آنها در دوران کرونا، افزایش بیش از پنج برابری سهم زنان شاغل در میان قانونگذاران، مقامات عالیرتبه و مدیران ثمره مجاهدتهایی است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی صورت گرفته است. همچنین نقش 50درصدی زنان در مشاغل دیجیتالی بیان میکند که ما با گروهی باسواد و بامهارت روبهرو هستیم. افرادی که اگر جدی گرفته شوند و در حد و اندازههای واقعی از ظرفیت نخبگانی آنها استفاده شود، بسیاری از مشکلات اقتصادی ایران بزرگ حل خواهد شد. با توجه به مشکلات کنونی کشور در عرصه اشتغال و اقتصاد از یکسو و وجود زنان تحصیلکرده و ماهر اما بیکار از سوی دیگر، میتوان دریافت که برنامهریزی درست در این زمینه میتواند انقلابی در بازارهای اشتغال ما ایجاد کند. خارج کردن زنان از نقشهای انفعالی و استقرار آنان بر کرسیهای مسئولیت و مدیریت از وظایف دولتهاست. جذب 64 درصد زنان در دانشگاهها به این معناست که دولتها باید به همین میزان فرصت شغلی ایجاد کنند و در اختیار زنان قرار دهند. فرصتهای شغلی به دور از تبعیض و با موقعیتهای برابر آن چیزی است که حوزه اشتغال زنان به آن نیازمند است. همچنین قوانین ناظر بر اشتغال به عنوان یکی از مهمترین موانع کارآفرینی زنان در صورت اصلاح و تغییرات لازم فرصت فعالیت بهتر زنان را موجب میشود. قوانینی مانند اشتغال نیمهوقت زنان و مقررات در زمینه مرخصی زایمان محدودکننده حیطه اشتغال زنان است. البته با پیگیریهای اخیر و افزایش مدت مرخصی زایمان از 6ماه به 9ماه امکان خوبی برای مادران فراهم آمده تا علاوه بر کنار فرزند خود ماندن، بتوانند به شغل خود نیز رسیدگی کنند و از مسئولیت اجتماعی خود بازنمانند. لزوم تدوین چنین قوانینی همچنان تا رسیدن به یک بازار برابر و ایدهآل حس میشود. به این ترتیب میتوان گفت جامعهای که خواهان رشد و شکوفایی است، باید موانع موجود بر سر راه کارآفرینی زنان را به حداقل ممکن برساند.
امروزه زنان در حوزه کارآفرینی حرفهای زیادی برای گفتن دارند. آنها ثابت کردهاند که با تکیه بر توان خود بسیاری از محرومیتها را تاب میآورند، اما از پیشرفت و رسیدن به برتریهای اجتماعی دست نمیکشند. لزوم مانعزدایی و ایجاد تسهیلات برای کار زنان جزو وظایف نهادهای بالادستی است. تدوین و تصویب قوانین حمایتی در این زمینه میتواند به مادران و زنان کمک کند تا با عبور از دستاندازهای موجود به رتبههای برتر دست پیدا کنند.
بازگرداندن اعتمادبهنفس از دست رفته به نیمی از جمعیت یک جامعه جزو مواردی به حساب میآید که میتواند تولید را متحول کند. کارآفرینی در اقتصاد کشورها مرزی است که آنها را به توسعهیافته و توسعهنیافته تقسیم میکند. بنابراین کشورهای در حال توسعه باید با سرمایهگذاری هرچه بیشتر در این زمینه، توسعه اقتصادی و در پی آن رشد اجتماعی و فرهنگی خود را رقم بزنند. تحلیلهای جامعهشناختی و روانشناختی حاکی از این هستند که ترمیم این بخشهای آسیبدیده فرهنگی راهگشای فعالیت روبه رشد زنان است. دستاوردهای اشتغال زنان در کشور چنان قابل اعتناست که ضرورت نگاه بیش از پیش مسئولان را ایجاد میکند. فعالیت بیش از 4000 زن کارآفرین در مشاغل مختلف، بیانگر توانمندیهای بانوان کشور است. تشکیل 73 درصد از متخصصان بهداشت و 49 درصد پزشکان از زنان و مشهود بودن حضور آنها در دوران کرونا، افزایش بیش از پنج برابری سهم زنان شاغل در میان قانونگذاران، مقامات عالیرتبه و مدیران ثمره مجاهدتهایی است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی صورت گرفته است. همچنین نقش 50درصدی زنان در مشاغل دیجیتالی بیان میکند که ما با گروهی باسواد و بامهارت روبهرو هستیم. افرادی که اگر جدی گرفته شوند و در حد و اندازههای واقعی از ظرفیت نخبگانی آنها استفاده شود، بسیاری از مشکلات اقتصادی ایران بزرگ حل خواهد شد. با توجه به مشکلات کنونی کشور در عرصه اشتغال و اقتصاد از یکسو و وجود زنان تحصیلکرده و ماهر اما بیکار از سوی دیگر، میتوان دریافت که برنامهریزی درست در این زمینه میتواند انقلابی در بازارهای اشتغال ما ایجاد کند. خارج کردن زنان از نقشهای انفعالی و استقرار آنان بر کرسیهای مسئولیت و مدیریت از وظایف دولتهاست. جذب 64 درصد زنان در دانشگاهها به این معناست که دولتها باید به همین میزان فرصت شغلی ایجاد کنند و در اختیار زنان قرار دهند. فرصتهای شغلی به دور از تبعیض و با موقعیتهای برابر آن چیزی است که حوزه اشتغال زنان به آن نیازمند است. همچنین قوانین ناظر بر اشتغال به عنوان یکی از مهمترین موانع کارآفرینی زنان در صورت اصلاح و تغییرات لازم فرصت فعالیت بهتر زنان را موجب میشود. قوانینی مانند اشتغال نیمهوقت زنان و مقررات در زمینه مرخصی زایمان محدودکننده حیطه اشتغال زنان است. البته با پیگیریهای اخیر و افزایش مدت مرخصی زایمان از 6ماه به 9ماه امکان خوبی برای مادران فراهم آمده تا علاوه بر کنار فرزند خود ماندن، بتوانند به شغل خود نیز رسیدگی کنند و از مسئولیت اجتماعی خود بازنمانند. لزوم تدوین چنین قوانینی همچنان تا رسیدن به یک بازار برابر و ایدهآل حس میشود. به این ترتیب میتوان گفت جامعهای که خواهان رشد و شکوفایی است، باید موانع موجود بر سر راه کارآفرینی زنان را به حداقل ممکن برساند.
ارسال دیدگاه