
یک جامعهشناس تشریح کرد
عوامل فردی و اجتماعی موثر بر کاهش حضور زنان در بازار کار
اشتغال زنان یکی از مسائلی است که همواره از نگاه دولتمردان و جامعهشناسان و متخصصان امر مورد توجه قرار گرفته و گروههای مختلف سعی داشتهاند با تمهیدات مؤثر بر چالشهای این حوزه فائق آیند. حضور زنان در عرصه اشتغال امری چنان مهم است که نمیتوان لحظهای از آن چشم پوشید؛ چراکه آنان به همراه مردان توان این را دارند که چرخهای اقتصاد یک مملکت را به حرکت درآورند. در مورد مسئله اشتغال زنان، معضلات موجود در این زمینه و راهکارهای بهبود مسیر آن با مهین مهدوی، جامعهشناس و فعال عرصه زنان و دختران گفتوگویی داشتهایم که در ادامه میخوانید.
یکی از مسائلی که زنان در جوامع در حال توسعه با آن مواجهاند، نابرابری فرصتهای شغلی است. چه عواملی باعث ایجاد چنین نابرابریهایی میشود؟
فرهنگ را باید بستر رشد و نمو چنین معضلاتی دانست. زنان از همان ابتدا در خانواده و اجتماعات کوچکتر با نابرابری برخورد میکنند. ایجاد حس ناتوانی یکی از مشکلات جوامع سنتی رشدنیافته است که زنان و دختران را در گوشه رینگ ناکافی بودن میاندازد. فردی که با چنین دیدگاههایی بزرگ میشود، قاعدتاً در زندگی شغلی خود نیز با مشکلات زیادی مواجه میشود. البته باید اشاره کنیم که رویکرد جامعه ایران نسبت به زنان در دهههای اخیر و پس از پیروزی انقلاب اسلامی بسیار تغییر یافته و رشد خوبی را تجربه کرده است. بهطوری که زنان موفق شدهاند در دانشگاهها، ادارهها، کارخانجات تولیدی، عرصههای خدماتی و حتی مدیریتی حضور پیدا کنند و کلیشههای قدیمی را تغییر دهند. نبود آموزش کافی نیز از دیگر عواملی است که باعث میشود زنان و دختران و مادران نتوانند از همه ظرفیتهای وجودی خود بهره بگیرند. با وجود آموزش، مادران میتوانند دختران توانمندتری تربیت کنند و آنها را برای جذب نقش زن مستقل و شاغل و درعین حال مادر در جامعه آماده کنند. خوشبختانه در حال حاضر خیلی از تصمیمات و تفکرات نادرست اصلاح شده و میتوان به آینده حضور زنان در تولید و اقتصاد امیدهای زیادی داشت.
نقش خانواده و مدرسه و دولت در این حوزه چیست؟
همانطور که اشاره کردیم خانواده و مدرسه از طریق آموزش فرهنگی نقش بسیار مهم و مؤثری در آینده دختران دارند. آنها هستند که بذرهای توانمندی را در ذهن و روح دختران خود میکارند و باعث میشوند بدون خجالتزدگی کار کنند. معلمان در مدرسه نیز نقش مهمی نسبت به ایجاد باور استقلال در دختران دارند. آنها میتوانند از همان دوران مدرسه با سپردن نقشهای مختلف به دختران نوجوان به آنها بیاموزند که بعدها چگونه مسئولیتی را که به آنها محول میشود خوب انجام دهند و در کار خود موفق باشند. همچنین ایجاد علاقه در دختران برای ادامه تحصیل امری است که میتوان به عنوان یکی از نکات مثبت همکاری و همگرایی خانه و مدرسه و دولت از آن سخن گفت. در چند دهه اخیر همه این نهادها دست به دست هم دادند و در نهایت حضور پررنگ دختران در دانشگاهها را رقم زدند. همین مسئله نشان میدهد که نقش نهادهای تصمیمساز و اجراکننده چقدر میتواند در آینده یک قشر جامعه کمککننده باشد. به تبع حضور در دانشگاهها زنان خواستار نقشآفرینی در حوزه کار شدند. اما اینجا مشکلات زیادی وجود دارد؛ چراکه هنوز فرصت کافی شغلی برای همه زنان و مردان موجود نیست. به علت اینکه مردان در نقش تأمینکننده معاش هستند معمولاً فرصتهای شغلی بهتر و بیشتر به آنها میرسد و زنان بعضاً مجبور میشوند با حقوق کمتر، ساعت کاری بیشتر و شرایط بدتر کار کنند. در برخی مواقع هم با وجود تحصیلات عالیه شغلی برای زنان نیست و آنها به گوشه خانه میروند.
مهمترین مشکلات زنان برای حضور در بازار کار چه مواردی هستند؟
این مشکلات را میتوان به دو دسته مشکلات فردی و اجتماعی تقسیم کرد. در زمینههای فردی عدم اعتمادبهنفس کافی، شرمندگی و خجالتی بودن، ترس از موقعیتهای جدید و نگران بودن در مورد مشکلات پس از ازدواج و نقش همسری و مادری از مواردی هستند که زنان را عقب نگه میدارند. در وجه اجتماعی اعتماد نکردن به زنان از سوی بعضی نهادها و شرکتها، ندادن مشاغل مهم به آنها حتی با وجود تحصیلات و تجربه درخور توجه، نبود شغل کافی در مقابل مردان و عدم حمایت از زنان کارآفرین میتواند در ایفای نقش شغلی آنها ایجاد اختلال کند.
چگونه میتوان باور به قدرتمند بودن و توانمندی زنان را در جامعه ایجاد کرد؟
-این یک کار همگانی و دستهجمعی است. مثل همکاری خانواده و مدرسه و دولت که برشمردیم، این امر هم در همان رده جای میگیرد. نهاد دولت باید تصمیمهای درست بگیرد، جایگاه زنان را در حوزه کار درست تعریف کند، خانواده و مدرسه هم تلاش کنند تا فرهنگ خودباوری و کارآفرینی را به دختران بیاموزند. مبارزه با کلیشههای جنسیتی نیز جزو مواردی است که به زنان کمک میکند تا خود را به عنوان جنس ضعیف و ناکارآمد تلقی نکنند. ایجاد حس ارزشمندی در زنان مورد دیگری است که آنها را برای مفیدبودن هرچه بیشتر آماده میکند. بررسی آمارها در شرکتهای مختلف نشان میدهد که در سازمانهایی که وضعیت زنان بهبود یافته و برنامهریزی اصولی برای آن انجام شده، بهرهوری بیشتری حاصل شده است. اگر بخواهیم نمونهای را در این زمینه تببین کنیم میتوانیم به نقش 20درصدی زنان در حوزه فناوری اشاره کنیم. طبق آمارها میزان فارغالتحصیلان زن نشان میدهد که باید درصد بالاتری از زنان در این زمینه فعال باشند. مشارکت کم زنان در این حوزه یعنی بخش زیادی از آنان به کار گرفته نشدهاند. علتیابی عدم اشتغال زنان یکی از کارهای مهمی است که نهادها و متخصصان باید پیگیر آن باشند تا از آن جلوگیری کنند.
خود زنان چه کارهایی میتوانند برای بهبود اوضاع شغلی خود انجام دهند؟
آنها نباید منتظر بنشینند تا همهچیز درست شود و بعد شروع کنند. با همان امکاناتی که در اختیار دارند میتوانند فعالیت خود را آغاز کنند و بعد مراحل رشد را بپیمایند. مهمترین چیزی که زنان در این زمینه به آن نیاز دارند آگاهی است. زنان جامعه ما با تکیه بر فرهنگ و دین و قوانین جدیدِ بیشتر حمایتگر باید خود را به آگاهی برسانند و منفعل نباشند. مهارتآموزی هم عنصر مهمی است که زنان نباید از آن غافل شوند. بهطور کلی چه زنان چه مردان بدون مهارت و فقط با مدرک تحصیلی جایی در بازار کار امروز ندارند. اگر زنان میخواهند که بیشتر در کارآفرینی و تولید شرکت کنند باید مهارتهای خود را مدام بالاتر ببرند. دنیای کاری امروز دنیایی است که از شما میخواهد مدام در حال آموزش دیدن و ارتقای مهارتها و آگاهی خود باشید. با چنین شرایطی زنان سرزمین ما میتوانند در آیندهای نه چندان دور بیشتر و بهتر در اقتصاد ایران بزرگ و عزیز نقش ایفا کنند.
فرهنگ را باید بستر رشد و نمو چنین معضلاتی دانست. زنان از همان ابتدا در خانواده و اجتماعات کوچکتر با نابرابری برخورد میکنند. ایجاد حس ناتوانی یکی از مشکلات جوامع سنتی رشدنیافته است که زنان و دختران را در گوشه رینگ ناکافی بودن میاندازد. فردی که با چنین دیدگاههایی بزرگ میشود، قاعدتاً در زندگی شغلی خود نیز با مشکلات زیادی مواجه میشود. البته باید اشاره کنیم که رویکرد جامعه ایران نسبت به زنان در دهههای اخیر و پس از پیروزی انقلاب اسلامی بسیار تغییر یافته و رشد خوبی را تجربه کرده است. بهطوری که زنان موفق شدهاند در دانشگاهها، ادارهها، کارخانجات تولیدی، عرصههای خدماتی و حتی مدیریتی حضور پیدا کنند و کلیشههای قدیمی را تغییر دهند. نبود آموزش کافی نیز از دیگر عواملی است که باعث میشود زنان و دختران و مادران نتوانند از همه ظرفیتهای وجودی خود بهره بگیرند. با وجود آموزش، مادران میتوانند دختران توانمندتری تربیت کنند و آنها را برای جذب نقش زن مستقل و شاغل و درعین حال مادر در جامعه آماده کنند. خوشبختانه در حال حاضر خیلی از تصمیمات و تفکرات نادرست اصلاح شده و میتوان به آینده حضور زنان در تولید و اقتصاد امیدهای زیادی داشت.
نقش خانواده و مدرسه و دولت در این حوزه چیست؟
همانطور که اشاره کردیم خانواده و مدرسه از طریق آموزش فرهنگی نقش بسیار مهم و مؤثری در آینده دختران دارند. آنها هستند که بذرهای توانمندی را در ذهن و روح دختران خود میکارند و باعث میشوند بدون خجالتزدگی کار کنند. معلمان در مدرسه نیز نقش مهمی نسبت به ایجاد باور استقلال در دختران دارند. آنها میتوانند از همان دوران مدرسه با سپردن نقشهای مختلف به دختران نوجوان به آنها بیاموزند که بعدها چگونه مسئولیتی را که به آنها محول میشود خوب انجام دهند و در کار خود موفق باشند. همچنین ایجاد علاقه در دختران برای ادامه تحصیل امری است که میتوان به عنوان یکی از نکات مثبت همکاری و همگرایی خانه و مدرسه و دولت از آن سخن گفت. در چند دهه اخیر همه این نهادها دست به دست هم دادند و در نهایت حضور پررنگ دختران در دانشگاهها را رقم زدند. همین مسئله نشان میدهد که نقش نهادهای تصمیمساز و اجراکننده چقدر میتواند در آینده یک قشر جامعه کمککننده باشد. به تبع حضور در دانشگاهها زنان خواستار نقشآفرینی در حوزه کار شدند. اما اینجا مشکلات زیادی وجود دارد؛ چراکه هنوز فرصت کافی شغلی برای همه زنان و مردان موجود نیست. به علت اینکه مردان در نقش تأمینکننده معاش هستند معمولاً فرصتهای شغلی بهتر و بیشتر به آنها میرسد و زنان بعضاً مجبور میشوند با حقوق کمتر، ساعت کاری بیشتر و شرایط بدتر کار کنند. در برخی مواقع هم با وجود تحصیلات عالیه شغلی برای زنان نیست و آنها به گوشه خانه میروند.
مهمترین مشکلات زنان برای حضور در بازار کار چه مواردی هستند؟
این مشکلات را میتوان به دو دسته مشکلات فردی و اجتماعی تقسیم کرد. در زمینههای فردی عدم اعتمادبهنفس کافی، شرمندگی و خجالتی بودن، ترس از موقعیتهای جدید و نگران بودن در مورد مشکلات پس از ازدواج و نقش همسری و مادری از مواردی هستند که زنان را عقب نگه میدارند. در وجه اجتماعی اعتماد نکردن به زنان از سوی بعضی نهادها و شرکتها، ندادن مشاغل مهم به آنها حتی با وجود تحصیلات و تجربه درخور توجه، نبود شغل کافی در مقابل مردان و عدم حمایت از زنان کارآفرین میتواند در ایفای نقش شغلی آنها ایجاد اختلال کند.
چگونه میتوان باور به قدرتمند بودن و توانمندی زنان را در جامعه ایجاد کرد؟
-این یک کار همگانی و دستهجمعی است. مثل همکاری خانواده و مدرسه و دولت که برشمردیم، این امر هم در همان رده جای میگیرد. نهاد دولت باید تصمیمهای درست بگیرد، جایگاه زنان را در حوزه کار درست تعریف کند، خانواده و مدرسه هم تلاش کنند تا فرهنگ خودباوری و کارآفرینی را به دختران بیاموزند. مبارزه با کلیشههای جنسیتی نیز جزو مواردی است که به زنان کمک میکند تا خود را به عنوان جنس ضعیف و ناکارآمد تلقی نکنند. ایجاد حس ارزشمندی در زنان مورد دیگری است که آنها را برای مفیدبودن هرچه بیشتر آماده میکند. بررسی آمارها در شرکتهای مختلف نشان میدهد که در سازمانهایی که وضعیت زنان بهبود یافته و برنامهریزی اصولی برای آن انجام شده، بهرهوری بیشتری حاصل شده است. اگر بخواهیم نمونهای را در این زمینه تببین کنیم میتوانیم به نقش 20درصدی زنان در حوزه فناوری اشاره کنیم. طبق آمارها میزان فارغالتحصیلان زن نشان میدهد که باید درصد بالاتری از زنان در این زمینه فعال باشند. مشارکت کم زنان در این حوزه یعنی بخش زیادی از آنان به کار گرفته نشدهاند. علتیابی عدم اشتغال زنان یکی از کارهای مهمی است که نهادها و متخصصان باید پیگیر آن باشند تا از آن جلوگیری کنند.
خود زنان چه کارهایی میتوانند برای بهبود اوضاع شغلی خود انجام دهند؟
آنها نباید منتظر بنشینند تا همهچیز درست شود و بعد شروع کنند. با همان امکاناتی که در اختیار دارند میتوانند فعالیت خود را آغاز کنند و بعد مراحل رشد را بپیمایند. مهمترین چیزی که زنان در این زمینه به آن نیاز دارند آگاهی است. زنان جامعه ما با تکیه بر فرهنگ و دین و قوانین جدیدِ بیشتر حمایتگر باید خود را به آگاهی برسانند و منفعل نباشند. مهارتآموزی هم عنصر مهمی است که زنان نباید از آن غافل شوند. بهطور کلی چه زنان چه مردان بدون مهارت و فقط با مدرک تحصیلی جایی در بازار کار امروز ندارند. اگر زنان میخواهند که بیشتر در کارآفرینی و تولید شرکت کنند باید مهارتهای خود را مدام بالاتر ببرند. دنیای کاری امروز دنیایی است که از شما میخواهد مدام در حال آموزش دیدن و ارتقای مهارتها و آگاهی خود باشید. با چنین شرایطی زنان سرزمین ما میتوانند در آیندهای نه چندان دور بیشتر و بهتر در اقتصاد ایران بزرگ و عزیز نقش ایفا کنند.
ارسال دیدگاه