تاکسی‌ها و اتوبوس‌های برقی نیازمند زیرساخت هستند

تاکسی‌ها و اتوبوس‌های برقی نیازمند زیرساخت هستند

یک کارشناس بازار خودرو معتقد است که چالش‌های بسیاری در حوزه برقی‌‍ کردن خودروهای سواری و به‌ویژه تاکسی و اتوبوس‌های شهری وجود دارد که یکی از آن‌ها تأمین زیرساخت‌های لازم است. بابک صدرایی، کارشناس بازار خودرو درباره مشکلات امروز پروژه برقی کردن خودرو در ایران با «آتیه‌نو» به گفت‌وگو نشسته که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

به نظر شما برقی کردن خودرو در ایران و پروژه‌هایی مانند واردات تاکسی‌ و اتوبوس‌های برقی چه چالش‌ها و مشکلاتی دارد و چرا تاکنون این طرح‌ها به نتیجه نرسیده است؟
خودروهای برقی در ایران پروژه‌ای است که بایستی به آن به عنوان یک طرح بلندمدت نگریسته شود. این شتاب‌زدگی و برخوردهای عجولانه و هیجانی جز دلسرد کردن مردم هیچ سود و فایده‌ دیگری ندارد؛ چراکه بعضاً شاهد بودیم برخی مسئولان اعلام کردند که تا پایان سال 1402 حدود 80‌هزار دستگاه تاکسی برقی وارد کشور شده و در کلانشهرها توزیع خواهد شد. حال با وجود گذشت بیش از دو ماه از سال جدید، حتی یک تاکسی برقی در تهران یا دیگر کلانشهرها مشاهده نمی‌شود. 
در کشوری که بنزین ارزان است و زیرساخت‌های توزیع برق در آن مشکل دارد، چگونه پروژه‌ای مانند برقی کردن خودروها به نتیجه خواهد رسید؟ در حال حاضر برای تولید و توزیع برق در کشور مشکلات و چالش‌های بسیاری داریم. از سوی دیگر مسائل فرهنگی صورت نگرفته، سوبسید و تشویقی وجود ندارد، همچنین ارگان‌ها و متولیان امر با یکدیگر هماهنگی لازم را ندارند. بنابراین به این نتیجه می‌رسیم که چنین وعده و وعیدهایی تنها باعث بی‌اعتمادی در مردم می‌شود.
پروژه خودروهای برقی به یک روند بلندمدت برای فرهنگ‌سازی و نهادینه کردن نیاز دارد که با تصمیم‌های یک‌شبه، پشت اتاق‌های در بسته و بدون در نظر گرفتن مسائل اجتماعی و روانی جامعه امکان‌پذیر نیست. نتیجه اجرای چنین پروژه‌هایی آن هم به صورت عجولانه این می‌شود که در سامانه جامع خودروی برقی می‌آید، اما هیچ‌کس از آن استقبال نمی‌کند. بنابراین این موضوع، چیزی نیست که با زور و اجبار بتوان به جامعه و مردم تحمیل کرد بلکه باید به یک گزینه و انتخاب مردم در بلندمدت تبدیل شود. 
وقتی زیرساخت‌های لازم برای استفاده از خودروهای برقی مانند زیرساخت‌های لازم برای فست شارژ (شارژ سریع) در کشور فراهم نیست، وقتی همچنان از نظر مسائل فرهنگی این موضوع را برای مردم نهادینه نکرده‌اید، وقتی که هنوز از نظر مزیتی این پروژه برای مردم توجیه نشده، وقتی هنوز مسائل توزیع برق در ساختمان‌ها و برق ساختمان‌ها مشکل دارد، چگونه می‌توان انتظار داشت که مردم برای خودرویی که هیچ زیرساختی ندارد و آینده‌‎ای برای آن متصور نیستند و از سوی دیگر هیچ هماهنگی بین ارگان‌ها و دستگاه‌های متولی وجود ندارد، صف بکشند و از آن استقبال کنند.
به عبارت دیگر در چنین شرایطی که به برخی از چالش‌های آن اشاره کردم، هر قدر وعده‌و‌وعید به مردم بدهیم، حاصلی ندارد جز اینکه این پروژه را از نظر مردم بیش‌از‌پیش شکست‌خورده نشان دهیم. 
چرا وعده‌هایی که داده شده، روی کاغذ باقی‌مانده و عملی نمی‌شود؟ 
ببینید، همین وضعیت درباره طرح‌های مختلفی مانند خودروهای برقی، واردات خودرو، تاکسی و اتوبوس برقی وجود دارد و کاملاً مشهود است. اینکه چندین و چند وعده را روی کاغذ بیاوریم و بخواهیم آن را به رسانه‌ها و مردم اعلام کنیم، مسئله‌ای جداگانه است، اما موضوع دیگر این است که برای عملی کردن این وعده‌ها چه استراتژی بلندمدتی وجود دارد و می‌خواهیم به چه شکل و روشی زیرساخت‌های آن را فراهم کنیم. 
این دو فرضیه کاملاً متفاوت هستند. به عبارت دیگر هرقدر فاصله بین وعده و عمل ما در هر پروژه‌ای بیشتر باشد، از دید جامعه و از نگاه مردم آن پروژه شکست خورده است.
نکته دیگری که وجود دارد و به آن اشاره کردید، مسئله زیرساخت‌هاست. در این زمینه گفته می‌شود که در تهران تنها چهار جایگاه شارژ خودروهای برقی ایجاد شده و در دیگر کلانشهرها اصلاً جایگاهی وجود ندارد. به نظر شما در کشورهای دیگر چگونه طرح و پروژه خودروهای برقی اجرا شده که بتوان از آن الگوبرداری کرد؟
البته نباید به این مسئله این‌گونه نگاه کرد که پروژه خودروهای برقی در سایر کشورها مشکلی ندارد. در حال حاضر در همه دنیا این پروژه مشکلات و چالش‌های خاص خود را نشان داده است. در این زمینه بهترین نظر را در بین خودروسازان، مدیرعامل تویوتا داشته که می‌گوید: «باید در حوزه خودرو یک سبد متنوع محصولات ازجمله خودروهای بنزینی، دیزلی، هیبریدی و برقی داشته باشیم.» دومین مسئله این است که در ایران تولید و توزیع برق به یک مشکل و چالش تبدیل شده است. در برخی مواقع و پیک‌هایی تولید برق ما در کشور با مشکل مواجه می‌شود که می‌توان به افت ولتاژ برق یا افت تولید برق در برخی مقاطع در تابستان و زمستان اشاره کرد. 
موضوع دیگر این‌که اگر فرض کنیم در ایران 100‌هزار دستگاه خودروی برقی وجود داشته باشد، سیستم برق کشور چگونه می‌خواهد عمل کند؟ در یک مجتمع مسکونی اگر چند خودروی برقی شب تا صبح و با استفاده از برق ساختمان (برق شهری) خودروی خود را شارژ کنند، شاید برق آن مجموعه به‌صورت کامل قطع شود. این‌ها مسائلی است که پیش از اجرای برقی کردن خودروها در کشور باید به آن توجه شود. به عنوان مثال باید برای شارژ اتومبیل کابل‌کشی مجزا در ساختمان ایجاد کرد تا هر کسی به غیر از استفاده از برق در واحد مسکونی خود، می‌خواهد از برق شهری برای شارژ خودروی خود استفاده کند، بهای آن به دقت محاسبه و پرداخت شود. در کشورهای مختلف وضعیت متفاوتی نسبت به ایران درباره پروژه خودروهای برقی وجود دارد.
اگر ممکن است درباره این وضعیت متفاوت بیشتر توضیح دهید که منظور شما از متفاوت بودن چیست؟ 
به عنوان مثال در کشورهای اروپایی 15‌درصد سهم بازار، در اختیار خودروهای برقی است. به این معنا که اگر سالانه دو میلیون خودرو خریداری و مصرف می‌شود، حدود 200‌هزار دستگاه تا 300‌هزار دستگاه خودروی برقی مورد استفاده قرار می‌گیرد.  در اکثر کشورهای اروپایی بیش از یک تا دو میلیون دستگاه خودروی برقی وجود دارد، اما زیرساخت‌های مورد نیاز آن نیز طی این سال‌ها به صورت متناسب رشد کرده است. این یعنی استراتژی مشخصی در این زمینه وجود داشته است. در ایران این استراتژی وجود ندارد؛ چراکه بدون وجود برنامه و استراتژی مشخص و زیرساخت مناسب وعده واردات 100هزار دستگاه خودروی برقی داده می‌شود. 
بیش از 9 ماه از وعده خودروی برقی گذشته، اما هیچ خبری از تولید، واردات و تحویل آن نیست. درباره تاکسی‌های برقی نیز استراتژی نداریم. به این علت که یک راننده تاکسی با خودروی امروز خود نمی‌تواند جوابگوی هزینه‌های زندگی‌‌اش باشد. این راننده باید با وجود این هزینه‌ها تاکسی برقی را از شما با چهار برابر قیمت نسبت به ماشین خودش خریداری کند، اما از سوی دیگر حتی اجازه افزایش کرایه به او داده نمی‌شود. نتیجه آن می‌شود که تاکسی‌های برقی بدون مشتری خواهد ماند و حتی اگر اجازه افزایش کرایه هم به راننده داده شود، مردم از آن تاکسی‌ها استفاده نمی‌کنند. در نهایت این تاکسی‌ها و راننده‌های آن‌ها هستند که متضرر خواهند شد.
ارسال دیدگاه
ضمیمه
ضمیمه