
اثربخشی ضریب پشتیبانی بر منابع سازمانهای بیمهگر
محمد فرد روزنامهنگار
منابع سازمانهای بیمهگر به نسبت تعداد بیمهشدگان جدید و پرداخت مستمری به بازنشستگان و بر مبنای ضریب پشتیبانی وابسته است. حفظ تعادل منابع و مصارف نیز به کاهش و افزایش این نسبت بستگی دارد. شاخص ضریب پشتیبانی به عنوان ابزار سنجش وضعیت صندوقهای بیمهای در برقراری مستمریهای بازنشستگی اثرگذار است و هر چقدر ضریب پشتیبانی بالاتر باشد، منابع و ورودی بیشتری در اختیار بیمهگر میگیرد. به دنبال بهبود وضعیت ورودیها ناشی از افزایش ضریب پشتیبانی، سازمان بیمهگر از لحاظ پرداخت مستمری در شرایط بهتری قرار خواهد گرفت. بر اساس اطلاعات موجود در سالهای اولیه فعالیت تأمیناجتماعی ضریب پشتیبانی به عنوان اصل برای برقراری تعادل منابع و مصارف عددی بین ۱۰ تا ۱۵ بود، یعنی به ازای هر 10 تا 15 نفر وصولی بیمه، یک نفر بازنشسته میشد. سازمان تأمیناجتماعی در دهه ۶۰ به عنوان یک صندوق جوان روند تصاعدی در ضریب پشتیبانی داشت که در سالهای ۶۸ و ۶۹ این ضریب به حدود ۱۲ و بالاترین ورودیهای بیمهشدگان رسید. تأمیناجتماعی به عنوان بزرگترین سازمان خدماتدهنده به بیمهشدگان، اکنون با ضریب پشتیبانی 4.2 (به ازای هر 4.2 بیمه شده به یک فرد مستمریبگیر یا بازنشسته) مستمری پرداخت میکند. صندوقهای بیمهای جوان به شرط مدیریت درست منابع و مصارف و حرکت به سمت سرمایهگذاری توجیهپذیر اقتصادی برای ماندگاری و پویایی، کمتر امکان تجربه روند نزولی ضریب پشتیبانی را خواهند داشت. اما سازمانهای بیمهگر با سابقه طولانی فعالیت، شاهد افزایش تعهدات، ایجاد تعهدات غیربیمهای و حمایتی و کاهش ضریب پشتیبانی خواهند بود. بنابراین باید با ایجاد منابع بیمهای جدید به سمت کاهش تعداد مستمریها و رشد روند بیمهپردازی پیش بروند. یکی از عوامل مؤثر بر کاهش ضریب پشتیبانی و عدم تعادل منابع و مصارف صندوقهای بیمهای، بازنشستگیهای پیشازموعد است که به نوعی ناپایداری منابع را موجب میشود. اکنون 52 درصد بازنشستگیها در تأمیناجتماعی تحت عنوان بازنشستگی پیشازموعد با تعهدات پرداخت مستمری به این گروه از افراد تحت پوشش سازمان است. یکی دیگر از مشکلات پیشرو در رابطه با کاهش نسبت پشتیبانی در صندوقها و سازمانهای بیمهگر، مسأله فرار بیمهای با داشتن اثرات منفی در کاهش منابع است. فرار بیمهای ضمن داشتن اثر منفی بر ضریب پشتیبانی، بر کاهش میزان درآمدهای بیمهای صندوقهای بیمهگر به دلیل وجود مشکلات در راستای ایفای تعهدات به افراد بیمهشده و مستمریبگیر تحت پوشش مؤثر است. راهکارهای افزایش نسبت پشتیبانی صندوقها، افزایش تعداد بیمهشدگان جدید، جلوگیری از فرار بیمهای با استفاده از بیمهپردازی افراد شاغل در فضای اقتصاد و اشتغال غیرمولد و پرداخت حق بیمه کارگران از سوی کارفرمایان است. حرکت به سمت اصلاحات پارامتریک به عنوان یکی دیگر از مسیرهای پیشگیری از کاهش ضریب پشتیبانی است. متناسب با شرایط کشور نرخ سابقه بیمهپردازی و سن بازنشستگی را باید تغییر داد تا بیمهگران بتواند به نسلهای آینده به عنوان یک صندوق بیننسلی خدمت ارائه دهد. توسعه راهبرد بیمه همگانی نیز بر اصلاح ضریب پشتیبانی سازمانها و صندوقهای بیمهای تأثیرگذار است و باید با رشد شمار بیمهشدگان در راستای تأمین منابع و مصارف نوعی تعادل را ایجاد کرد. اجرای طرح بیمه فراگیر خانواده ایرانی و تحت پوشش قرار دادن افراد فاقد بیمه مانند دانشجویان و زنان خانهدار، در جهت افزایش شمار بیمهشدگان به عنوان یک راهبرد اساسی و کاهش ضریب پشتیبانی در تأمیناجتماعی اثربخشی دارد و با افزایش بیش از یک میلیون بیمهشده جدید میتواند در روند نزولی نسبت پشتیبانی وقفه ایجاد کند.
ارسال دیدگاه