
فیلم هفتــه
شیدا
گلاره رنجبر روزنامهنگار
«فرهاد» رزمنده جوانی است که در حادثه جنگی از ناحیه هر دو چشم دچار آسیب شدید شده و به بیمارستانی صحرایی منتقل میشود. در این بیمارستان دختری جوان به نام «شیدا» پرستاری او را برعهده دارد. شیدا به توصیه یکی از همرزمان و رفقای فرهاد که از قضا در همان بیمارستان تحت مراقبت و درمان است، برای فرهاد قرآن میخواند تا با خواندن قرآن دردش را تسکین بدهد. تلاوت زیبای قرآن، صدای معصومانه شیدا و توجهی که به فرهاد میکند، او را دلداده پرستاری میکند که تاکنون صورتش را هم ندیده است.
این خلاصه داستان فیلمی است که «کمال تبریزی» در سال 1377 با بازی پارسا پیروزفر و لیلا حاتمی ساخت؛ فیلمی که در هفدهمین دوره جشنواره فیلم فجر شرکت کرد و در سه رشته چهرهپردازی، طراحی صحنه و نقش اول زن نامزد شد که البته به مرحله دریافت جوایز و سیمرغها نرسید.
تبریزی با ریتمی آرام و بدون تنش داستان زندگی فرهاد را روایت میکند. بیش از هر موضوع دیگری این نکته به چشم میآید که انتخاب سرباز بودن برای فرهاد برای پرهیز از هرگونه پیشداوری در مورد کسی است که اهل جبهه و جنگ بوده، اما عاشق میشود. فرهاد پسر خانوادهای متمول است که بر خلاف میل پدر و مادر به خدمت سربازی و سرانجام به جبهه میرود. فیلمنامه و سپس کارگردانی به گونهای است که رویدادها و شخصیتهای فرعی بتوانند به پیشبرد داستان فرهاد کمک کنند.
نکته جالب توجه فیلم «شیدا» پرداخت جذاب و موشکافانه کمال تبریزی به شخصیت «پرستار» است. در کنار روایتی عاشقانه که دلدادگی پسر رزمندهای به پرستارش را به تصویر میکشد، تبریزی تلاش کرده نگاهی نکتهبینانه و خلاقانه به «پرستاری» داشته باشد. نمایشی از صبوریها، فداکاریها، ایثارها و مفاهیم مهمی که شخصیت پرستار فیلم شیدا را آنگونه که باید در ذهن مخاطب خلق میکند. موضوع مهمتری که میتوان به آن اشاره کرد، پرداختن به پرستارانی است که به صورت داوطلبانه در دوران جنگ تحمیلی به کمک رزمندههای مجروح رفته و نقش پررنگی در رقم خوردن تاریخ هشت سال دفاع مقدس ایفا کردهاند. فیلم سینمایی «شیدا» یکی از ماندگارترین تصاویر از یک پرستار در سینمای ایران را با چهره لیلا حاتمی تداعی میکند. حاتمی با نقشآفرینی عالی خود در نقش یک پرستار صبور و مهربان در آسایشگاه مجروحان جنگی ظاهر شده تا فیلم «شیدا» را به یکی از جذابترین و ماندگارترین روایتهای سینمای ایران تبدیل کند؛ اثری ماندگار که ماهیت اصلی آن حول محور یک «پرستار» میشود.
این خلاصه داستان فیلمی است که «کمال تبریزی» در سال 1377 با بازی پارسا پیروزفر و لیلا حاتمی ساخت؛ فیلمی که در هفدهمین دوره جشنواره فیلم فجر شرکت کرد و در سه رشته چهرهپردازی، طراحی صحنه و نقش اول زن نامزد شد که البته به مرحله دریافت جوایز و سیمرغها نرسید.
تبریزی با ریتمی آرام و بدون تنش داستان زندگی فرهاد را روایت میکند. بیش از هر موضوع دیگری این نکته به چشم میآید که انتخاب سرباز بودن برای فرهاد برای پرهیز از هرگونه پیشداوری در مورد کسی است که اهل جبهه و جنگ بوده، اما عاشق میشود. فرهاد پسر خانوادهای متمول است که بر خلاف میل پدر و مادر به خدمت سربازی و سرانجام به جبهه میرود. فیلمنامه و سپس کارگردانی به گونهای است که رویدادها و شخصیتهای فرعی بتوانند به پیشبرد داستان فرهاد کمک کنند.
نکته جالب توجه فیلم «شیدا» پرداخت جذاب و موشکافانه کمال تبریزی به شخصیت «پرستار» است. در کنار روایتی عاشقانه که دلدادگی پسر رزمندهای به پرستارش را به تصویر میکشد، تبریزی تلاش کرده نگاهی نکتهبینانه و خلاقانه به «پرستاری» داشته باشد. نمایشی از صبوریها، فداکاریها، ایثارها و مفاهیم مهمی که شخصیت پرستار فیلم شیدا را آنگونه که باید در ذهن مخاطب خلق میکند. موضوع مهمتری که میتوان به آن اشاره کرد، پرداختن به پرستارانی است که به صورت داوطلبانه در دوران جنگ تحمیلی به کمک رزمندههای مجروح رفته و نقش پررنگی در رقم خوردن تاریخ هشت سال دفاع مقدس ایفا کردهاند. فیلم سینمایی «شیدا» یکی از ماندگارترین تصاویر از یک پرستار در سینمای ایران را با چهره لیلا حاتمی تداعی میکند. حاتمی با نقشآفرینی عالی خود در نقش یک پرستار صبور و مهربان در آسایشگاه مجروحان جنگی ظاهر شده تا فیلم «شیدا» را به یکی از جذابترین و ماندگارترین روایتهای سینمای ایران تبدیل کند؛ اثری ماندگار که ماهیت اصلی آن حول محور یک «پرستار» میشود.
ارسال دیدگاه