تأمين‌اجتماعی در طول تاريخ

تأثیرات سیستم‌های اولیه تأمین امنیت در تکامل‌ انسان

تأمين‌اجتماعی در طول تاريخ

اشکال متفاوت امنیت اقتصادی و اجتماعی از ابتدای زندگی بشری حیات انسان را تحت تاثیر قرار داده‌اند. حتی امرفرزندآوری نیز به صورتی طبیعی جایگزینی برای فقدان سیستم‌های امنیت اقتصادی و اجتماعی است. چرا که انسان با تعداد فرزند بیشتر احتمالا در مواجهه با طبیعت، حوادث، پیری و ... شانس بهتری برای بقاء خواهد داشت. به همین دلیل تأمین‌اجتماعی به شکل ضرورتی حیاتی در طول تاریخ نمایش داده شده که تنها در حدود ۱۵۰ سال اخیر به صورت مدون و برنامه‌ریزی شده امروزی درآمده است. اشکال متفاوتی در موقعیت‌های متفاوت می‌توانستند شکل امنیت اقتصادی را بخود بگیرند، به همین دلیل در مناطق و مقاطع تاریخی و تحت سیستم‌های تولیدی مختلف، اشکال مختلف و متفاوتی از تأمین امنیت اقتصادی و اجتماعی بوجود آمد که معمولا دارای درجه‌ی بسیار بالاتری از ناپایداری نسبت به اشکال تأمین امنیت اجتماعی و اقتصادی در جوامع امروزی است. برخی از اشکال مختلف تأمین‌اجتماعی از اشکال طبیعی آن تا ضرورت‌های ایجاد شده توسط سیستم اقتصادی در زیر مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

منابع سنتی امنیت اقتصادی
همه مردم در طول تاریخ بشریت با بلاتکلیفی‌های ناشی از بیکاری، بیماری، ناتوانی، مرگ و پیری مواجه بودند. در حوزه اقتصاد، گفته می‌شود که این از جنبه‌های اجتناب ناپذیر زندگی تهدیدی برای امنیت اقتصادی فرد است. در مواجهه با این ضرورت بشر طرح‌ها و ابزاررهایی را بکار بسته است.  منابع سنتی امنیت اقتصادی عبارتند زمین، کار و خانواده.
مثلا برای یونانیان باستان امنیت اقتصادی به شکل کوزه‌های بزرگ روغن زیتون بود. روغن زیتون بسیار مغذی است و می‌توان آن را برای دوره‌های نسبتا طولانی نگهداری کرد. یونانی‌ها برای تأمین مخارج خود در مواقع ضروری، روغن زیتون ذخیره می‌کردند و این شکل امنیت اقتصادی آنها بود. یا در اروپای قرون وسطی، سیستم فئودالی اساس امنیت اقتصادی بود و ارباب فئودال مسئول بقای اقتصادی رعیت‌هایی بود که در املاکش کار می‌کردند. ارباب فئودال تا زمانی از امنیت اقتصادی برخوردار بود که رعیت‌های دائمی‌ برای کار در املاکش در اختیار داشته باشد، و رعیت‌ها فقط تا جایی از امنیت اقتصادی برخوردار بودند که به توان کار و تولید مثل برای زمین‌های اربابی را داشته باشند. به طور کلی زمین خود شکل مهمی ‌از امنیت اقتصادی برای کسانی بود که مالک آن بودند یا در مزارع زندگی می‌کردند. در طول قرون وسطی، ایده خیریه به عنوان یک ترتیب اقتصادی رسمی‌نیز برای اولین بار ظاهر شد. شکل کلی دیگر امنیت اقتصادی حمایت اعضای خانواده از یکدیگر بود. اعضای خانواده و بستگان همیشه درجاتی از مسئولیت را در قبال یکدیگر احساس می‌کنند، و خانواده منبع امنیت اقتصادی به‌ویژه برای افراد مسن یا ناتوان بوده است. حتی تا امروز نیز این حمایت خانوادگی یکی از اشکال طبیعی تأمین اجتماع در تقریبا اکثر نقاط جهان است.

شکل‌ میانی؛ اصناف
همانطور که جوامع رشد اقتصادی و اجتماعی بیشتری کردند، مزارع منزوی جای خود را به شهرها و روستاها دادند، جامعه‌ی انسانی شاهد توسعه سازمان‌های رسمی‌از انواع مختلف بود که به دنبال حفظ امنیت اقتصادی اعضای خود بودند. احتمالاً اولین این سازمان‌ها اصناف بودند که در قرون وسطی توسط بازرگانان یا صنعتگران تشکیل شدند. این اصناف تولید و اشتغال را تنظیم می‌کردند و همچنین طیف وسیعی از مزایا را برای اعضای خود فراهم می‌نمودند، از جمله کمک‌های مالی در مواقع فقر یا بیماری و کمک‌هایی برای پرداخت هزینه‌ها در هنگام فوت یکی از اعضا. 
علاوه بر انواع امنیت اقتصادی ارائه شده توسط اصناف، برخی اتحادیه‌های صنفی اقدام به ارائه بیمه عمر به اعضای خود کردند. پس از انقلاب صنعتی، جوامع دوست و سازمان‌های برادر رشد چشمگیری داشتند و در آغاز قرن نوزدهم، از هر نه انگلیسی، یک نفر به یکی از این سازمان‌ها تعلق داشت.

نخستین برنامه تأمین‌اجتماعی دولتی 
هنگامی‌که دولت مسئولیت امنیت اقتصادی را پذیرفت، انگلیسی‌ها شروع به توسعه مجموعه‌ای از "قانون فقرا" کردند که برای کمک به فقرا تصویب شد، زیرا مشکل امنیت اقتصادی در درجه اول به عنوان مشکلی در نظر گرفته می‌شد که فقرا را رنج می‌دهد. قانون فقرای انگلیسی در سال ۱۶۰۱ اولین تدوین سیستماتیک ایده‌های انگلیسی در مورد مسئولیت دولت برای تأمین رفاه شهروندانش بود.این سیستم شبیه به یک نوع تأمین‌اجتماعی عمل‌ می‌کرد و برای تأمین مالی فعالیت‌های امدادی قانون فقرا، مالیات‌هایی پیش‌بینی شد و شرایطی برای بهرمندی از خدمات پدید آمد، مثلا میان فقرای «مستحق» و «نالایق» تمایز قائل شدند. امداد محلی و جامعه تحت کنترل بود و در نهایت خانه‌های صدقه برای اسکان افراد امدادی ایجاد شد. 
نمونه‌ی دیگر آلمان است یکی دیگر از کشورهای پیشگام صنعتی شدن. آلمان اولین کشوری بود که در سال ۱۸۸۹ برنامه بیمه اجتماعی سالمندان را که توسط صدراعظمش، اتو فون بیسمارک طراحی شد، اتخاذ کرد. این ایده برای اولین بار به دستور بیسمارک در سال ۱۸۸۱ در نامه‌ای پیشگامانه به پارلمان آلمان مطرح شد. در آنجا آمده است: «...کسانی که به دلیل سن و ناتوانی از کار ناتوان شده‌اند، حق مشخصی برای مراقبت از طرف دولت دارند.» انگیزه بیسمارک برای معرفی بیمه اجتماعی در آلمان هم به منظور ارتقای رفاه کارگران به منظور حفظ حداکثر کارایی اقتصاد آلمان و هم برای جلوگیری از گسترش نوعی سیستم اقتصادی جایگزین (سوسیالیسم) بود. بیسمارک، علیرغم اعتبار بی عیب و نقص جناح راستی خود، برای معرفی این برنامه‌ها، مانند  ۷۰ سال بعد در آمریکا و توسط روزولت به بهانه‌ای جهت اشاعه‌ی این سیستم احتیاج داشت تا هزینه‌هایی برای سازماندهی آن را به دولت تحمیل کند.  سیستم آلمان مزایای بازنشستگی و مزایای از کارافتادگی را نیز ارائه می‌داد. مشارکت در طرح اجباری بود و از کارمند، کارفرما و دولت سهم‌هایی گرفته می‌شد. همراه با برنامه غرامت کارگران که در سال ۱۸۸۴ ایجاد شد و بیمه «بیماری» که در سال قبل تصویب شده بود، آلمانی‌ها دارای یک سیستم جامع امنیت درآمدی مبتنی بر اصول بیمه اجتماعی شدند. (بعدتر بیمه بیکاری در سال ۱۹۲۷ ایجاد شد و سیستم تکیمل گردید). جالب است بدانید یکی از افسانه‌های مداوم در مورد برنامه آلمان این است که سن ۶۵ سالگی از آن جهت به عنوان سن استاندارد بازنشستگی در نظر گرفته شد که سن خود بیسمارک بود. در واقع، آلمان ابتدا ۷۰ سالگی را به عنوان سن بازنشستگی تعیین کرد (و خود بیسمارک در آن زمان ۷۴ سال داشت) و تا ۲۷ سال بعد (در سال ۱۹۱۶، زمانی که بیسمارک دیگر مرده بود) این سن به ۶۵ سالگی کاهش یافت. 
ارسال دیدگاه
ضمیمه
ضمیمه