برنامه‌ریزی راهبردی، نقطه مقابل روزمرگی

برنامه‌ریزی راهبردی، نقطه مقابل روزمرگی

مسعود شاه حسینی

 
 
 
 
برنامه‌ریزی نیاز زندگی است. این ساده‌ترین بیان ممکن از برنامه‌ریزی است. از این جهت که توانایی‌ها، امکانات و خواست‌های ما تا حدود زیادی در سیطره محدودیت‌ها و مشکلات است و تنها با داشتن اهداف و اصول ازپیش‌تعیین‌شده می‌توان در جهت صحیح گام برداشت و حتی آینده را تضمین کرد. این مسئله در سطحی کلان‌تر در مورد سازمان‌ها و نهادهایی با ماهیت اجتماعی و اقتصادی از اهمیت بیشتری برخوردار است. به بیان دیگر، برنامه‌ریزی عبارت است از مجموعه اقداماتی که آگاهانه و نظام‌مند برای تصمیم‌گیری در رابطه با اهداف انجام می‌شود و به مثابه عاملی هدایت‌گر جهت‌ها را مشخص و عوامل مختل‌کننده را از میان برمی‌دارد. در سازمان تامین‌اجتماعی هم برنامه‌ریزی‌های راهبردی مسبوق به سابقه بوده و طی بیش از دو دهه 5 برنامه مختلف پی‌ریزی و تدوین شده است که هرکدام ابعاد و رویکردهای تقریبا مشابهی داشته و چشم‌انداز و ماموریت‌هایی را برای این سازمان تعریف کرده‌ است. از همین منظر شورای عالی راهبردی سازمان تامین‌اجتماعی در مدیریت فعلی سازمان تامین‌اجتماعی راه‌اندازی شده که رسالت‌ها و اهداف مشخصی را دنبال می‌کند. در این گزارش، فارغ از بحث‌های ساختاری در مورد ماهیت این شورا، به آسیب‌شناسی برنامه‌ریزی راهبردی در حوزه رفاه اجتماعی و تبیین حوزه‌های نیازمند برنامه‌ریزی در سازمان تامین‌اجتماعی پرداخته‌ایم.
 
  جای خالی راهبردهای نظری
مشکل ناتوانی‌های نظام اقتصادی کلان و نظام رفاه و تامین‌اجتماعی، نداشتن برنامه و سازوکار و نظام نظری پیونددهنده میان این دو است. کمال اطهاری در توضیح این مسئله به آتیه‌نو می‌گوید: «موفقیت کشورهای توسعه‌یافته و نوظهور مثل چین، برزیل و هند و حتی کره‌جنوبی در زمینه توسعه همراه با بهبود سطح رفاه عمومی به این خاطر است که در آن‌ها نظام نظری مشخصی وجود دارد و تا زمانی که ساختار اقتصادی و فناوری جهان نسبتا ثابت باشد، کار خود را انجام می‌دهد. زمانی که نظام ساختاری جهان عوض می‌شود و نظام نظری نمی‌تواند حامل پدیده‌ها و پدیدارهای جدید باشد، این نظام نظری عوض می‌شود و به عبارتی مجبور است که عوض شود. چون اگر این اتفاق نیفتد، تبدیل به بحران اقتصادی می‌شود و تا زمانی که نظام جدید حاکم نشود، بحران بر سر جای خود باقی می‌ماند.» این اقتصاددان ادامه می‌دهد: «این نظام در کشور ایران تعریف نشده و در  حد شعار باقی مانده است.» وی با اشاره به اینکه برنامه‌ریزی دارای اصول واحدی است و تفاوت‌ها تنها در صور تجلی آن است، اضافه می‌کند: «به دلیل اینکه این کار در ایران صورت نگرفته، بحران‌ها پیوستگی دارند. به این معنا که دوران رونق در کشور ما کوتاه و دوران بحران طولانی است.» اطهاری تصریح می‌کند: «کشور ما نیاز به نهادهای پایدار و پی و بنیان نهادی دارد تا بتوان بر روی آن بنای توسعه اقتصادی و رفاه اجتماعی را گذاشت.»  اطهاری وجود دانشگاه‌ها و موسسات پژوهشی مستقل را از جمله شروط اساسی برای برنامه‌ریزی می‌داند و می‌گوید: «حداقل پیش‌نیاز این است که در حوزه‌های مختلف برنامه‌ریزی در نظام اقتصادی و رفاهی ما دانشگاه‌ها و موسسات پژوهشی مستقل وجود داشته باشند. نظام پایدار و پیش‌رونده اقتصادی از رهگذر همین‌گونه موسسات پژوهشی و تفکرات و دانشگاه‌های مستقل به وجود می‌آید.» به اعتقاد این کارشناس و استاد علم اقتصاد، فضا و شرایط مدیریتی از مولفه‌های تعیین‌کننده در آسیب‌شناسی برنامه‌ریزی و راهبردها در کشور است. وی می‌افزاید: «برخی از برنامه‌ریزان در کشور ما تحت تاثیر عوامل مختلف عمدتا سیاسی و یا مدیریتی کارایی علمی خود را از دست می‌دهند. گزاره علمی محکمی وجود دارد که می‌گوید بروکراسی به عقلانیت نوآورانه نمی‌انجامد و بسیاری از مدیران ما هم به‌تدریج تحت تاثیر عوامل و فشارهای مدیریتی به روزمرگی دچار می‌شوند و نمی‌توانند در حوزه‌های برنامه‌ریزی و تدوین سیاست‌های علمی مفید واقع شوند. این‌ها مسائلی است که باید به آن پرداخته شود تا بتوانیم از بحران اندیشه و برنامه‌ریزی در تعریف نظامات اقتصادی و رفاهی خودمان رهایی یابیم.» اطهاری در بخش دیگری از صحبت‌های خود اضافه می‌کند: «باید نظام اقتصادی و نظام رفاه هم‌افزا باشند و اصول عمومی اداره آن‌ها با مراحل توسعه ایران انطباق داشته باشد. تبختر و دانش کم هنوز در میان بخشی از برنامه‌ریزان ما وجود دارد که خود آفت بزرگی است و باید کنار گذاشته شود. باید به اندیشه‌های مختلف و راهبردهای اساسی در نظام‌های اقتصادی و رفاهی توجه شود و از آن‌ها در تهیه برنامه‌های مدون و اصولی استفاده کرد.»
 
  برنامه‌ریزی در حوزه‌های درونی و بیرونی پیگیری شود
دکتر حسین راغفر حوزه‌های مورد نیاز برنامه‌ریزی و سیاست‌های راهبردی را به دو بخش درونی و بیرونی تقسیم می‌کند و می‌گوید: «بخشی از مشکلات به مسائل درونی سازمان تامین‌اجتماعی و نوع نگاه سازمان به تخصیص منابع و استفاده از ظرفیت‌های آن برمی‌گردد. بخش قابل توجه دیگر به مسائل بیرونی معطوف است که البته در اختیار مدیریت سازمان نیست.» این اقتصاددان در گفت‌وگو با آتیه‌نو، با بیان اینکه برخی از مسائل بیرونی سازمان تامین‌اجتماعی بر عملکرد سازمان تامین‌اجتماعی تاثیر به مراتب بیشتری دارند و هزینه‌های هنگفتی را به آن تحمیل می‌کنند، تصریح می‌کند: «بخشی از مسائلی که معطوف به بیرون از سازمان است به نهادهای تصمیم‌گیر مانند مجلس شورای اسلامی برمی‌گردد که تصمیماتشان در بعضی موارد هزینه‌های بسیار گزافی برای منابع سازمان تامین‌اجتماعی در پی دارد. نمونه آن تصمیماتی است که منجر به شکل‌گیری بدهی‌های بزرگ در قبال سازمان شده است و منابع آن را با تهدیدهای جدی روبه‌رو می‌کند.» به اعتقاد دکتر راغفر عامل مهم و حیاتی دیگر ساختار اقتصادی کشور است که باید سیاست‌ها و برنامه‌ریزی‌ها متناسب با آن تدوین و اجرا شوند. وی اضافه می‌کند: «اگر اشتغال و رونق اقتصادی و فضای کسب‌وکار مناسبی در کشور وجود نداشته باشد، صندوق‌های بیمه بازنشستگی نمی‌توانند به منابع و درآمدهای پایدار دست یابند.» دکتر راغفر شیوه مدیریت منابع در سازمان تامین‌اجتماعی را بسیار تعیین‌کننده می‌داند و اضافه می‌کند: «مدیریت منابع سازمان تامین‌اجتماعی عبارتی عام است و طیف وسیعی از فعالیت‌ها را دربرمی‌گیرد و اساسا به چگونگی حفظ و ارتقای منابع سازمان می‌پردازد؛ اینکه چگونه می‌شود ارزش منابع را حفظ کرد و برای آن‌ها به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی کرد که بتواند پاسخ‌های مناسبی برای مشکلات آینده سازمان باشد. اصلاح شکل مدیریت منابع و ذخایر سازمان و ارتقای درصد بازدهی آن از مهم‌ترین نکاتی است که باید از طریق برنامه‌ریزی راهبردی صورت بگیرد.» از نظر این استاد دانشگاه، جایگاه و مسئولیت مدیریت سازمان تامین‌اجتماعی ویژه و تعیین‌کننده است: «عملکرد مدیریت‌های گذشته در سازمان تامین‌اجتماعی آسیب‌های بسیار جدی به منابع سازمان وارد کرد و زمینه‌های فرصت‌طلبی را به صورت گسترده‌ای فراهم کرد.» نویسنده کتاب «راهبردهای توسعه اقتصادی» اضافه می‌کند: «برنامه‌های راهبردی باید سمت و سویی داشته باشند که در مسیر نهادینه‌سازی ارزش‌های سازمان تامین‌اجتماعی و مخاطبان آن باشد. طبیعتا چنین وضعیتی نقش و وظایف مدیریت فعلی سازمان تامین‌اجتماعی و برنامه‌ریزان آن را برای احقاق حقوق ازدست‌رفته و بازگرداندن آن به مسیر تعادل سنگین‌تر می‌کند و از این رو مقاومت مدیریت فعلی سازمان در برابر برخی فشارهای بیرونی غیرکارشناسی نقش قابل توجهی در بهبود وضعیت خواهد داشت.»
 
  شورای عالی برنامه‌ریزی راهبردی پاسخی به بحران‌هاست
دبیر شورای عالی برنامه‌ریزی راهبردی سازمان تامین‌اجتماعی ضرورت وجودی شورای عالی را معطوف به الزامات تدوین برنامه‌های راهبردی می‌داند. دکتر فرشید یزدانی در گفتگو با آتیه‌نو می‌گوید: «سازمان تامین‌اجتماعی در موقعیت خاصی قرار گرفته و به‌خصوص در سال‌های اخیر این موقعیت حساس‌تر شده و فشارها را بر سازمان افزایش داده که همین موضوع گواهی بر ضرورت  برنامه‌محوری در سازمان می‌دهد.» وی با تشریح موقعیت سازمان تامین‌اجتماعی تصریح می‌کند: «بخشی از نگاه‌های بیرون به سازمان ماهیتی غیرتوسعه‌ای داشت که در کنار بحث بدهی‌های دولت و مسائل مهم دیگر، سازمان را تحت فشار قرار می‌داد و عملا به جای نهادی اجتماعی با کارکردهای خاص، بیشتر به‌عنوان راهی برای حل مسائل نهادها و جاهای دیگر شناخته می‌شد.» این کارشناس حوزه رفاه اجتماعی با بیان اینکه چنین موقعیتی نشان از نگاه بحران هویتی از بیرون سازمان دارد که بر داخل سازمان هم اثراتی داشته، اضافه می‌کند: «در حال حاضر سازمان به نقطه سربه‌سری رسیده و بنابراین نگاه برنامه‌ای به موضوعات سازمان یک ضرورت است که ما را در هر موقعیت و لحظه‌ای قادر می‌سازد مسائل مربوط به آن را رصد و پیگیری کنیم.» دبیر شورای عالی برنامه‌ریزی راهبردی سازمان تامین‌اجتماعی با بیان اینکه برنامه‌های قبلی به موفقیت مورد نظر نرسیدند و یا به درستی اجرا نشدند، می‌افزاید: «این برنامه باید در قالب نظامی فراتر از نظام ساختار وضع موجود شکل می‌گرفت. بدین واسطه مدیریت عالی سازمان تشخیص داد که شورایی با ترکیب اعضای هیئت‌مدیره و مدیران ارشد و معاونان و کارشناسان تشکیل شود تا مسائل و برنامه‌های بلندمدت سازمان را پیگیری کند.»  یزدانی با اشاره به وظایف شورای راهبردی اظهار می‌دارد: «آنچه شورای عالی برنامه‌ریزی برنامه‌ریزی راهبردی سازمان تامین اجتماعی موظف به انجام آن است، در مرحله اول طراحی و تدوین برنامه و در مراحل بعد اجرا و پایش برنامه‌هاست.» وی در بیان اقدامات انجام‌گرفته شورای عالی برنامه‌ریزی راهبردی می‌گوید: «شورای عالی برنامه‌ریزی راهبردی برنامه‌های سطح کلان و چشم‌انداز و راهبردهای سازمان را تصویب کرده و مسائل کلان سازمان تدوین و نهایی شده است. علاوه بر این برنامه‌های بخش سطحی هم در شورا تدوین و مصوب شده است. در حال حاضر هم شورا در حال تدوین و تصویب برنامه‌های عملیاتی مرتبط با برنامه‌های بخشی است.»
ارسال دیدگاه