
در گفتوگو با رئیس فدراسیون آماتوری ورزش کارگری مطرح شد
افزایش نشاط کاری کارگران با ورزش
اثبات اثربخشی ورزش آماتور یا حرفهای بر روی سلامت و شادابی انسانها در جوامع مختلف و همچنین در سنین متفاوت، سرآغاز توجه برنامهریزان حوزه سلامت و ورزش به این موضوع مهم از زندگی بوده است. در این بین، پس از انقلاب صنعتی و سیر کشورها به سوی صنعتی شدن و جذب بیشتر کارگران، اهمیت موضوع سلامت و شادابی انسانها را دوچندان ساخت. توجه به سلامت و نشاط این بخش از جامعه به عنوان نیروهای مولد و اثرگذار در امر تولید و بهرهوری اقتصادی، طبیعتاً باید مورد تمرکز دولتها، تصمیمگیران خاص حوزه ورزش در کشورهای مختلف و در کشورمان در وزارت ورزش و جوانان، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به عنوان متولی ورزش کارگری و نهایتاً کارفرمایان و خود کارگران به عنوان تأثیرگذاران در امر ورزش کارگری قرار گیرد. ادارهکل ورزش کارگران در کشور از حدود ۵۰ سال قبل در کشور، تأسیس و فعالیت خود را با چهار رشته ورزشی آغاز کرد. پس از آن بر اساس نیازسنجی و درخواستهای جامعه مخاطب رشتههای ورزشی کارگران از چهار رشته به هشت رشته و بعدها به ۱۷ رشته افزایش یافت. در حال حاضر نیز تعداد ۵۰۰ هزار نفر از کارگران در فعالیتهای ورزشی کارگری مشارکت داشته و تعداد ۵ هزار نفر از ورزشکاران کارگر در مسابقات رسمی قهرمانی کشور شرکت میکنند. از آبانماه سال 1391، با همکاری و تعامل وزارتخانههای ورزش و جوانان و تعاون، کار و رفاه اجتماعی فدراسیون ورزش کارگری در لیست فدراسیونهای آماتوری ورزش جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت. در عرصه بینالملل نیز ورزش کارگران کشور در مهرماه همان سال به عضویت کنفدراسیون بینالمللی ورزش کارگری نائل آمد. شایان ذکر است در حال حاضر ۴۱ کشور و سازمان بینالمللی در این کنفدراسیون عضویت دارند و کشورهای متعددی نیز در حال تلاش برای پیوستن به این تشکیلات جهانی هستند. در ایران با جمعیت 12 میلیون نفری کارگران، ضرورت توجه خاص به موضوع تدوین قوانین بالادستی حوزه ورزش کارگری در راستای حمایت و برنامهریزی مدون از این حوزه بسیار بیش از گذشته دیده میشود. در این شماره پای گفتوگوی جواد رمضی، رئیس فدراسیون آماتوری ورزش کارگری نشستیم تا از شرایط و دشواریهای حوزه تحت پوشش خود با ما سخن بگوید.
احسان احمدی روزنامهنگار
ادارهکل ورزش کارگران در کشور از حدود ۵۰ سال قبل در کشور، تأسیس و فعالیت خود را با چهار رشته ورزشی آغاز کرد. پس از آن بر اساس نیازسنجی و درخواستهای جامعه مخاطب رشتههای ورزشی کارگران از چهار رشته به هشت رشته و بعدها به ۱۷ رشته افزایش یافت. در حال حاضر نیز تعداد ۵۰۰ هزار نفر از کارگران در فعالیتهای ورزشی کارگری مشارکت داشته و تعداد ۵ هزار نفر از ورزشکاران کارگر در مسابقات رسمی قهرمانی کشور شرکت میکنند.
از آبانماه سال 1391، با همکاری و تعامل وزارتخانههای ورزش و جوانان و تعاون، کار و رفاه اجتماعی فدراسیون ورزش کارگری در لیست فدراسیونهای آماتوری ورزش جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت. در عرصه بینالملل نیز ورزش کارگران کشور در مهرماه همان سال به عضویت کنفدراسیون بینالمللی ورزش کارگری نائل آمد. شایان ذکر است در حال حاضر ۴۱ کشور و سازمان بینالمللی در این کنفدراسیون عضویت دارند و کشورهای متعددی نیز در حال تلاش برای پیوستن به این تشکیلات جهانی هستند. در ایران با جمعیت 12 میلیون نفری کارگران، ضرورت توجه خاص به موضوع تدوین قوانین بالادستی حوزه ورزش کارگری در راستای حمایت و برنامهریزی مدون از این حوزه بسیار بیش از گذشته دیده میشود. در این شماره پای گفتوگوی جواد رمضی، رئیس فدراسیون آماتوری ورزش کارگری نشستیم تا از شرایط و دشواریهای حوزه تحت پوشش خود با ما سخن بگوید.
***
در یک قالب کلی فدراسیون آماتوری ورزش کارگری را چگونه میتوان تعریف کرد؟
فدراسیون کارگری یک فدراسیون صنفی است و با توجه به اینکه نشاط و شادابی و حرکت به سمت سلامتی همیشه از ارکان مهم و اهداف اصلی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بوده، لذا ورزش جامعه کارگری نیز برای تأمین این نشاط همواره مدنظر قرار داشته است. در سال 1391، این وزارتخانه فدراسیونی را تحت عنوان فدراسیون ورزش کارگری به سازمان تربیتبدنی آن زمان پیشنهاد داد و با موفقت این سازمان، فدراسیون مربوطه شکل گرفت. این فدراسیون در راستای توسعه سلامت، نشاط و شادابی جامعه کارگری و نیروی کار تلاش میکند و با چنین هدفی اقدام به تهیه، تدوین و برگزاری فعالیتها و مسابقات ورزشی و فرهنگی میکند.
در حال حاضر چه رشتههایی تحت نظر فدراسیون فعالیت میکنند؟
در حال حاضر 31 رشته ورزشی تحت عنوان انجمنهای ورزشی در قالب فدراسیون ورزش کارگری مشغول به فعالیت هستند و این رشتهها، رشتههایی هستند که در قالب ورزش کارگری زمینه فعالیت آنها فراهم است؛ رشتههایی مانند فوتبال، فوتسال، والیبال، شنا و مانند آن. به طور طبیعی ورزش برای توسعه نیازمند زیرساختهای کلی است و زمانی که در دهههای گذشته ساخت مجموعههای ورزشی در دستور کار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی گرفت، با توجه به امکانات سختافزاری آن زمان زمینه فعالیت یکسری رشتههای خاص در کارخانهها فراهم شد. در حال حاضر نیز گرایش به سمت برخی رشتهها بیشتر است و برنامهریزی فدراسیون نیز در این ارتباط کماکان ادامه دارد.
با تدوین قوانین بالادستی مانند آییننامه اجرای ماده (154) قانون کار، کارخانجات به این سمت هدایت میشوند که با ساخت مجموعههای ورزشی، از ظرفیتهای تشویقی بهرهمند خواهند شد. در واقع تأکید وزارتخانه بر ساخت و توسعه امکانات سختافزاری است. البته لازم به توضیح است که وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و فدراسیون ورزش کارگری به صورت مستقیم در ساخت امکانات سختافزاری ورزش اقدامی انجام نمیدهد.
با توجه به کاهش بودجههای عمرانی در سالیان گذشته، دولت به این سمت گام برداشت که مجموعههای ورزشی نیمهتمام را به اتمام برساند. بیش از 100 مجموعه ورزشی نیمهکاره در سطح کشور وجود دارد که اهتمام بر تکمیل آنها در این سالها مشهود بوده است. البته با در نظر داشتن مباحث تحریمی کشور، دولت در خصوص ساخت و تکمیل پروژههای نیمهتمام ورزشی در سالهای گذشته موفق عمل کرده و ما افزایش سرانه ورزشی را در این سالها شاهد بودهایم.
چه مسابقات داخلی و بینالمللی تحت نظر فدراسیون شکل گرفته و یا کارگران در آنها شرکت داده میشوند؟
ما در این فدراسیون، سالیانه با توجه به تقویم اجرای فعالیتهای ورزشی در فدراسیون ورزش کارگری، بیش از 70 دوره مسابقات را در سطح کشور برنامهریزی و برگزار میکنیم. البته در سال جاری با توجه به شیوع بیماری کرونا امکان برگزاری همه این مسابقات میسر نبود و تمامی فعالیتهای ورزشی در سطح کشور تحتالشعاع این همهگیری قرار گرفتند؛ اما میتوانیم در این زمینه این ادعا را داشته باشیم که پرکارترین و پرتلاشترین فدراسیون ورزشی کشور در دوره همهگیری کرونا فدراسیون ورزش کارگری بوده است؛ چراکه ما بیش از 40 رشته ورزشی را بهرغم شرایط کرونایی برگزار کردیم. در یک سال اخیر نیز بیشتر تمرکزمان بر برگزاری مسابقاتی بوده که در قالب فضای مجازی امکان اجرا و مدیریت را داشته باشد.
الزامات ورزشی کارگاهها از دیدگاه قانونی در چه حوزههایی است؟
در خصوص الزامات کارگاهها و اهتمام آنها به امر ورزش در واقع مل شاهد وجود خلاء قانونی هستیم. با توجه به در جریان بودن ویرایش و اصلاح قانون کار، آییننامههای اجرایی قوانین متصل به آن نیز در خصوص ورزش کارگری در انتظار اصلاح هستند. آییننامه اجرایی (154) قانون کار متعلق به سال 1370 است و در سالیان گذشته قوانین جاری کشور بسیاری از آنها را نقض کرده است. بنابراین، با توجه به شرایط اقتصادی و صنعتی حاکم بر کشور بسیاری از قوانین قابلیت اجرایی نخواهند داشت.
چالشهای حوزه ورزش کارگری چه حوزههایی هستند؟
عدم وجود الزامات قانونی لازم و قوانین بالادستی حمایتی در حوزه ورزش کارگری و قوانینی که از محل اجرای آن، منابع مالی به متولیان ورزش کارگری برسد، عملاً بزرگترین آسیب حوزه ورزش کارگری است. تجهیز زیرساختهای ورزش کارگری و مدرن شدن و تطبیق با شرایط روز در سطح کشور نیز یکی دیگر از مشکلات حوزه ورزش کارگری محسوب میشود. از دیگر مسائل این حوزه، عدم همدلی لازم در حوزه ورزش کارگری بین کارگر، کارفرما و دولت است که در این مسیر آسیبهایی را موجب خواهد شد. این مهم نیازمند اطلاعرسانی و فرهنگسازی است که زمانبر بودن از مهمترین وجوه آن است.
فدراسیون ورزش کارگری در سطح کشور تنها فدراسیونی است که بدون هیچگونه بودجه مصوب فعالیتهای خود را انجام میهد. در این راستا، فدراسیون به هیچ عنوان قادر به تنظیم و تدوین برنامههای بلندمدت یک ساله و بیشتر به دلیل نبود بودجه نیست. تمامی منابع و بودجه فدراسیون از طریق کمکها و مسئولیت اجتماعی تأمین میشود و ما منابع پایداری را در فدراسیون نداریم. البته وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز در قالب مسئولیت اجتماعی به صورت غیرمستقیم اقدام به تأمین برخی منابع مالی فدراسیون میکند، اما منابع غیرپایدار و ناشناخته نمیتواند در راستای برنامهریزی یک فدراسیون قرار گیرد.
با توجه به آمار 12 میلیون نفری کارگران، آیا برنامهریزی کلان در حوزه ورزش کارگری در کشور مورد قبول است؟
متأسفانه ورزش کارگری - با وجود اهمیت بالای آن- در محور توجهات تصمیمگیران و تصمیمسازان قرار نگرفته است. هرچند در مقاطعی ما شاهد اتفاقات مثبتی در این حوزه هستیم، اما برنامهریزی بلندمدتی برای آن وجود ندارد. هنگامی که برای یک حوزه بودجهای پیشبینی و در نظر گرفته نشود بدان معنا است که برای اثرگذاری این حوزه تفکر و توجهی صورت نگرفته است. باید اذعان کرد تمرکز دقیق و تخصصی در راستای توجه به حوزه ورزش کارگری وجود ندارد.
آیا در زمینه تخصیص بودجه فعالیتها و رایزنیهایی داشتهاید که از طریق وزارت ورزش و یا نهاد دولت ردیف بودجهای برای فدراسیون شما لحاظ شود؟
این کار بسیار سختی است و با توجه به اینکه بودجه انقباضی میشود شرایط را سخت کرده است؛ اما اصلاح بخشی از قوانین بهویژه در برنامه ششم توسعه میتواند به ما کمک کند. البته فرصتهایی به صورت غیرمستقیم برای ما وجود دارند، مانند بند «ب» ماده (38) قانون مالیات بر ارزش افزوده که از این طریق واحدهای تولیدی انگیزه برای مشارکت در امر ورزش را پیدا میکنند؛ هرچند این موضوع نیز در بودجه سال 1400 در حال حذف شدن است!
در بخشی از صحبتهای شما در گذشته این نکته که توسعه ورزش کارگری در تعامل وزارت کار با فدراسیون است، دیده میشود. این موضوع را چگونه تشریح میکنید و اکنون این تعامل در چه حدی است؟
تعامل ما در حال حاضر مطلوب است و ارتباط بسیار خوبی اکنون بین این دو وزارتخانه وجود دارد. در حال حاضر بخش کارگری یک کرسی در کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی دارد که این امتیاز مهم از سال 92 از ورزش کارگری سلب شده بود تا اینکه امسال این اتفاق افتاد. ما هماکنون عضو شورای برونمرزی وزارت ورزش و جوانان نیز هستیم. جایگاه ورزش کارگری در سازمانهای ورزشی کشور بسیار مطلوب و در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز این جایگاه مناسب است؛ اما عمده چالشهای موجود، مباحث بنیادین است. ما معتقدیم تا زمانی که مباحث بنیادین حلوفصل نشود، موفقیتهایی مانند مانند کسب مقام سوم ششمین کاروان ایران در مسابقات جهانی در بین 40 کشور دنیا – که اخیراً به دست آمد - قطعاً تکرار نخواهد شد. به سبب آنکه ما با توجه به محدودیتهای منابعی که داریم نمیتوانیم تیمی را مانند سال قبل به این مسابقات اعزام و مدال کسب کنیم. اگر مباحث بنیادین حل شود این مسائل نیز به خودی خود حل خواهد شد.
بسیاری از مشکلات فدراسیون به خاطر عدم تخصیص بودجه به آن است. اگر بخواهیم این موضوع را در نظر نگیریم انتظارات فدراسیون از وزارت ورزش و جوان در چه قالبهایی است؟
حمایتهای معنوی و پشتیبانی وزارت ورزش در راستای موفقیتهای فدراسیون کارگری مطلوب است و به هر طریقی این حمایت صورت میگیرد. اگر ما بخواهیم کاروانی را اعزام کنیم شورای برون مرزی از ما حمایت میکند و تسهیلات در اختیار ورزشکاران و قهرمانان ما قرار میدهند و در این زمینه نقصی وجود ندارد؛ اما بیشتر مباحث ریشهای و در حوزههای اصلاح قوانین و بودجهای است که امکان رسیدگی به آنها در ورزش نیست.
برای هر کارفرمایی بهرهوری نیروی کار از اهمیت بالایی برخوردار است. این بهرهوری میتواند ارتباط مستقیم با روحیه کارگران داشته باشد و ورزش یکی از راهکارهای بالا بردن روحیه کارگران است. در این زمینه چه توصیهای به کارفرمایان دارید؟
من از همه درخواست میکنم تا به فدراسیون اعتماد کنند؛ چون برخی مشکلات ناشی از عدم اعتماد است و هنوز برخی از کارفرمایان که با ما همکاری نمیکنند به درجه کافی از اعتماد نرسیدهاند. در واقع برای اجرای یک رویداد ورزشی یا سیاستگذاری برای آن، باید همه با هم همکاری کنند؛ اما این مهم در جایی که نیاز به همراهی و همکاری واقعی است، انجام نمیشود. همه میدانیم که ورزش باعث نشاط و شادابی میشود، اما هنوز به این باور نرسیدهایم که در این زمینه وظیفه حوزه ورزش وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است که این اعتماد را ایجاد و فرهنگسازی و آگاهیرسانی انجام دهد. البته پژوهشهای مختلفی در حوزه ادارهکل ورزش وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و معاونت فرهنگی و اجتماعی آن در حوزه اثرگذاری ورزش در کشور انجام شده است. من فکر میکنم لازم است تا این موارد به صورت کامل اطلاعرسانی شود تا کارفرما باور کند که حتی اگر یک ماه هم حقوقاش را دیرتر پرداخت کند، نشاط ناشی از ورزش میتواند مانع از پایین آمدن راندمان کاری کارگران وی شود. بیشتر دغدغههایی که در این زمینه وجود دارد این است که ما در حال حاضر برای تأمین حقوق و مزایای کارگران مشکل داریم و آن را توجیهی قرار میدهند تا بیشتر به سمت ورزش نروند.
آیا الزام قانونی برای هزینهکرد شرکتها و کارخانجات برای ایجاد فضای ورزش کارگری وجود دارد؟
هیچگونه الزامی در این زمینه وجود ندارد! متأسفانه ما یکسری انگیزهسازیهای مشارکتی در قالب معافیتهای مالیاتی داشتیم که در حال تقلیل پیدا کردن هستند. در این زمینه خلاء قانونی کاملاً مشهود است و لزوم اهمیت قانونگذاری در این حوزه بسیار بیش از گذشته دیده میشود.
در گذشته نه چندان دور در تیمهای ملی از وجود کارگران استفاده میشد. چه باید کرد که مربیان تیمهای ملی و فدراسیونها این نگاه را به کارگران داشته باشند که میتوانند در تیمهای ملی (ب) از کارگران بهره ببرند؟ چون پتانسیل و استعداد فراوانی در بین کارگران در زمینه ورزش حرفهای وجود دارد؟
امروزه اوضاع و شرایط نسبت به گذشته بسیار متفاوت است و باید نگرش ما منطبق با شرایط روز باشد. چون ورزش کارگری و ورزش حرفهای در آن زمان چندان از هم فاصله نداشتند، این اتفاقات رقم میخورد؛ اما اکنون فاصله و شکاف زیادی بین این دو وجود دارد. البته این طبیعی است و کارشناسان نیز این موضوع را تأیید میکنند. در واقع به واسطه اینکه سیاستها و اهداف ورزش حرفهای و کارگری از هم جدا و متفاوت است، لذا اگر بخشی از ورزش صنفی بخواهد ورزش حرفهای را کمک کند آن ورزش دانشآموزی است، نه ورزش کارگری؛ چون استعدادیابی و شناخت استعدادها در رده سنی دانشآموزان بسیار فضای کار مناسبتری دارد و ما نمیتوانیم این موضوع را منکر شویم.
فردی که کارگری شغل و پیشه او میشود حداقل باید 19 سال داشته باشد. حال برای اینکه چنین فردی بخواهد ورزشکار حرفهای شود، دوره یا کف سنیاش گذشته و خیلی استثناست که یک فرد در 19 یا 20 سالگی به یکباره در ورزش حرفهای شناخته شود. اما در گذشته اینگونه نبود. در واقع بخش عظیمی از تیمهای ملی فوتبال یا ورزشهای دیگر در بخش کارگری مشغول به کار بودند و بخشی از زندگی را به کار و بخش دیگر را به فوتبال یا ورزش دیگر مشغول میشدند. در حال حاضر ورزش حرفهای به گونهای شده که فرد از صبح تا شب وقت خودش را برای ورزش اختصاص میدهد.
اکنون اصلاً چنین دیدی وجود ندارد و نمیتوانیم از این طریق به فکر توسعه باشیم بلکه باید ورزش کارگری را در مسیر خودش توسعه داد و باید ورزش را در بین کارگران و پرسنل توسعه داد. باید ورزش را در مسابقات جهانی ورزش کارگران و مسابقات جهانی شرکتها داشته باشیم چون برای ایجاد انگیزه و مشارکت بیشتر کارگران بهویژه سفرهای خارجی ایجاد انگیزه میکند.
با توجه به شرایطی که از اوضاع حال ورزش کارگری ترسیم کردید، آینده ورزش کارگری را چگونه میبینید؟
اگر فقط چند نمونه از مشکلات و نیازهای بنیادین و چالشهای ورزش کارگری که در جریان گفتوگو به آنها اشاره شد برطرف شود، به جرأت میتوان گفت یکی از پرظرفیتترین بخشهای ورزش کشور، ورزش کارگری است و قطعاً در این صورت شاهد اتفاقات بسیار مثبتی در این حوزه خواهیم بود. در غیر این صورت با حالات سینوسی که در جریان توجه به ورزش کارگری در نهادهای مرتبط وجود دارد، نمیتوان موفقیت مستمر را برای ورزش کارگری متصور بود. اگر خواهان موفقیت ورزش کارگری هستیم باید توجه و شناخت این ورزش اتفاق افتد. در این صورت ما شاهد تبلور افراد و ورزشکاران حوزه