
اصلاح ساختار وصول برای آینده پایدار
مهناز بیرانوند روزنامه نگار
فرایندهای طولانی در رسیدگی و وصول مطالبات، عدم بازنگری در دستمزدهای مقطوع و پوشش ناکافی بیمهای برای برخی گروههای مشمول از جمله موانعی هستند که سازمان را تحت فشار قرار دادهاند. طرح ارتقای مدیریت وصول منابع با هدف ساماندهی این مشکلات، به دنبال ایجاد توازن بین منابع و مصارف، کاهش هزینههای اضافی برای دولت، و گسترش چتر بیمهای برای کارکنانی است که هنوز از حمایتهای بیمهای محروم هستند.
طبق آمارهای رسمی، حدود ۸۰ درصد منابع مالی سازمان از محل حق بیمههای پرداختی توسط کارگاههای تحت پوشش تأمین میشود. این موضوع اهمیت اجرای دقیق این طرح را برای تأمین تعهدات ماهانهای بالغ بر ۹۰ هزار میلیارد تومان نشان میدهد. از سوی دیگر، ۹۵ درصد کارفرمایان تحت پوشش به تعهدات قانونی خود در پرداخت بهموقع حق بیمه عمل میکنند. این همکاری، در صورت مدیریت صحیح، میتواند به پایداری منابع سازمان کمک شایانی کند. طرح ارتقای مدیریت وصول منابع، با تمرکز بر جذب حداکثری حق بیمهها، برقراری عدالت در بهرهمندی از معافیتهای بیمهای، و کاهش هزینههای مضاعف، گامیمهم در این مسیر است.
منابع پایدار، تعهدات گسترده
علی جهانی، کارشناس برجسته بیمههای اجتماعی، در گفتوگو با آتیهنو تأکید کرد که تأمین منابع پایدار نهتنها برای اجرای تعهدات کوتاهمدت مانند پرداخت مستمری و هزینههای درمانی ضروری بلکه برای سیاستگذاریهای بلندمدت نیز نقش کلیدی دارد. او معتقد است که تعهدات سازمان به مستمریبگیران، بازنشستگان و سایر ذینفعان به شدت وابسته به وصول بهموقع حق بیمههاست.
جهانی میافزاید: «منابع پایدار حاصل از آوردههای بیمهپردازان، امکان خرید خدمت و ارائه خدمات بهتر را فراهم میکند. این منابع، سازمان را در اجرای تعهدات جاری و آینده یاری میکنند.» جهانی همچنین به ارتباط تنگاتنگ بین پایداری اقتصادی و عملکرد تأمیناجتماعی اشاره دارد. او میگوید: «تأمیناجتماعی باید منابع پایداری داشته باشد که به اقتصاد کار و تولید وابسته باشد. عواملی مانند نوع بیمهشده، میانگین سنی، جنسیت، و دستمزد، همگی بر میزان منابع و تعهدات سازمان تأثیر میگذارند.»
به عنوان مثال، واقعیسازی دستمزدها و گسترش پوشش بیمهای میتواند به افزایش منابع پایدار منجر شود. این امر به سازمان کمک میکند تا با تکیه بر آوردههای جامعه کارگری و کارفرمایی، تعهدات خود را بدون اتکا به منابع دولتی ایفا کند.
سیاستهای کلی تأمیناجتماعی
بند سوم سیاستهای کلی تأمیناجتماعی بر موضوعاتی مانند رعایت تعهدات بیننسلی، تأمین منابع پایدار و حفظ ارزش ذخایر سازمان تأکید دارد. این بند به موضوعاتی نظیر مدیریت تعهدات بیمهای، ساماندهی مشاغل سخت و زیانآور، هوشمندسازی بازرسیها و خروج از بنگاهداری اشاره میکند. این سیاستها بهعنوان یک چارچوب راهنما، بر اهمیت امانتداری، شفافیت و سودآوری در مدیریت منابع تأکید دارند. هدف اصلی این سیاستها، ایجاد تعادل بین منابع و مصارف و جلوگیری از تحمیل طرحهای فاقد پشتوانه مالی به نسلهای آینده است.
سالاری در مراسم معارفه مدیرکل روابط عمومیسازمان در دیماه ۱۴۰۳ اظهار داشت: «هیچ دولتی توانایی پرداخت حق بیمههای تحمیلشده از دهه ۶۰ تاکنون را ندارد. این موضوع باعث ایجاد کسریهای مالی شده است.»
با این حال، او تأکید کرد که این چالش نباید مانع از اجرای تحولات مورد انتظار شرکای اجتماعی شود. تأمیناجتماعی با تکیه بر منابع داخلی و مشارکت کارگران و کارفرمایان، به دنبال ایجاد تغییرات مثبت و پایدار است. این رویکرد تحولگرایانه، سازمان را به سمت خودکفایی و ارائه خدمات باکیفیتتر سوق میدهد.
استقلال مالی تأمیناجتماعی
یکی از ویژگیهای برجسته سازمان تأمیناجتماعی، استقلال مالی آن است. این سازمان، برخلاف بسیاری از نهادهای مشابه، بدون وابستگی به بودجه عمومیو تنها از طریق حق بیمههای پرداختی توسط کارگران و کارفرمایان به فعالیت خود ادامه میدهد. این استقلال، اهمیت مدیریت صحیح منابع و بازتوزیع عادلانه آنها را دوچندان میکند. طرح ارتقای مدیریت وصول منابع، که از سال ۱۴۰۳ آغاز شده، با هدف تقویت این استقلال و ایجاد منابع پایدار و قابلاتکا طراحی شده است. مشارکت بیننسلی کارگران که بخشی از حقوق خود را بهعنوان حق بیمه به سازمان ودیعه میگذارند، نقش مهمیدر این فرایند دارد. این مشارکت جمعی، پایه اصلی تأمین منابع و ارائه خدمات به جامعه هدف است. به همین دلیل، سازمان با نگاهی تحولگرایانه، در تلاش است تا با بهبود فرایندهای وصول منابع، خدمات بهتری به بیمهشدگان و مستمریبگیران ارائه دهد. این رویکرد نهتنها به پایداری مالی سازمان کمک میکند، بلکه اعتماد عمومیبه این نهاد را نیز تقویت میکند.
۱۲ برنامه عملیاتی تحول
طرح ارتقای مدیریت وصول منابع شامل ۱۲ برنامه عملیاتی است که برای بهبود فرایندهای مالی سازمان طراحی شدهاند. این برنامهها عبارتند از:
شناسایی دیجیتال مطالبات: ایجاد ساختار دیجیتال برای شناسایی و احصای مطالبات سازمان از دولت.
ساماندهی تقسیط بدهیها: مدیریت بهتر بدهیهای بیمهای و تسریع در وصول آنها.
کنترل فرار بیمهای: واقعیسازی دستمزدها و تدوین سازوکارهایی برای جلوگیری از فرار بیمهای.
کاهش زمان وصول: کوتاه کردن فاصله زمانی بین شناسایی، قطعیت و وصول بدهیها.
ابلاغ دیجیتال احکام: استفاده از سامانه ثنا برای ابلاغ اوراق و احکام.
مدیریت اموال بازداشتی: تعیین تکلیف اموال و املاک بازداشتی سازمان.
کاهش مطالبات ورودی: کاهش پروندههای ارجاعی به هیأتهای تشخیص.
وصول بهموقع مطالبات: قطعی کردن و وصول مطالبات با زمانبندی مشخص.
ساماندهی معافیتهای بیمهای: بازنگری در تسهیلات معافیتهای بیمهای برای برقراری عدالت.
هوشمندسازی بازرسیها: ارتقای بهرهوری بازرسی دفاتر قانونی با فناوریهای نوین.
خروج از بنگاهداری: ساماندهی شرکتها و املاک سازمان برای افزایش سودآوری.
زمانبندی الزامآور: ایجاد برنامههای مشخص برای وصول مطالبات قطعی شده.
این برنامهها با هدف افزایش شفافیت، کاهش هزینهها، و تسریع در فرآیندهای مالی طراحی شدهاند و میتوانند به پایداری مالی سازمان کمک کنند. به عنوان مثال، استفاده از فناوریهای دیجیتال در شناسایی مطالبات و ابلاغ احکام، زمان و هزینههای اجرایی را بهطور قابلتوجهی کاهش میدهد.
پوستاندازی تأمیناجتماعی
جهانی، طرحهای تحولی را بهعنوان «خون تازهای» در رگهای تأمیناجتماعی توصیف میکند. او معتقد است که این طرحها، سازمان را به سمت مدرنیته و هوشمندسازی سوق میدهند. جهانی میافزاید: «تأمیناجتماعی باید با نیازهای امروز جامعه همگام شود. یک سازمان نوین نیازمند تحولات گسترده در همه بخشهاست.» این تحولات، از یک سو به افزایش دریافتی مستمریبگیران و متناسبسازی حقوق آنها کمک میکند و از سوی دیگر، سطح زندگی بازنشستگان را ارتقا میدهد. مدیریت حرفهای منابع، حیات سازمان را تضمین کرده و خدمات بهتری به جامعه هدف ارائه میدهد. به عنوان مثال، ساماندهی معافیتهای بیمهای و واقعیسازی دستمزدها، به عدالت در توزیع منابع و کاهش فرار بیمهای کمک میکند. این اقدامات، اعتماد کارگران و کارفرمایان به سازمان را تقویت کرده و مشارکت آنها را افزایش میدهد.
طبق آمارهای رسمی، حدود ۸۰ درصد منابع مالی سازمان از محل حق بیمههای پرداختی توسط کارگاههای تحت پوشش تأمین میشود. این موضوع اهمیت اجرای دقیق این طرح را برای تأمین تعهدات ماهانهای بالغ بر ۹۰ هزار میلیارد تومان نشان میدهد. از سوی دیگر، ۹۵ درصد کارفرمایان تحت پوشش به تعهدات قانونی خود در پرداخت بهموقع حق بیمه عمل میکنند. این همکاری، در صورت مدیریت صحیح، میتواند به پایداری منابع سازمان کمک شایانی کند. طرح ارتقای مدیریت وصول منابع، با تمرکز بر جذب حداکثری حق بیمهها، برقراری عدالت در بهرهمندی از معافیتهای بیمهای، و کاهش هزینههای مضاعف، گامیمهم در این مسیر است.
منابع پایدار، تعهدات گسترده
علی جهانی، کارشناس برجسته بیمههای اجتماعی، در گفتوگو با آتیهنو تأکید کرد که تأمین منابع پایدار نهتنها برای اجرای تعهدات کوتاهمدت مانند پرداخت مستمری و هزینههای درمانی ضروری بلکه برای سیاستگذاریهای بلندمدت نیز نقش کلیدی دارد. او معتقد است که تعهدات سازمان به مستمریبگیران، بازنشستگان و سایر ذینفعان به شدت وابسته به وصول بهموقع حق بیمههاست.
جهانی میافزاید: «منابع پایدار حاصل از آوردههای بیمهپردازان، امکان خرید خدمت و ارائه خدمات بهتر را فراهم میکند. این منابع، سازمان را در اجرای تعهدات جاری و آینده یاری میکنند.» جهانی همچنین به ارتباط تنگاتنگ بین پایداری اقتصادی و عملکرد تأمیناجتماعی اشاره دارد. او میگوید: «تأمیناجتماعی باید منابع پایداری داشته باشد که به اقتصاد کار و تولید وابسته باشد. عواملی مانند نوع بیمهشده، میانگین سنی، جنسیت، و دستمزد، همگی بر میزان منابع و تعهدات سازمان تأثیر میگذارند.»
به عنوان مثال، واقعیسازی دستمزدها و گسترش پوشش بیمهای میتواند به افزایش منابع پایدار منجر شود. این امر به سازمان کمک میکند تا با تکیه بر آوردههای جامعه کارگری و کارفرمایی، تعهدات خود را بدون اتکا به منابع دولتی ایفا کند.
سیاستهای کلی تأمیناجتماعی
بند سوم سیاستهای کلی تأمیناجتماعی بر موضوعاتی مانند رعایت تعهدات بیننسلی، تأمین منابع پایدار و حفظ ارزش ذخایر سازمان تأکید دارد. این بند به موضوعاتی نظیر مدیریت تعهدات بیمهای، ساماندهی مشاغل سخت و زیانآور، هوشمندسازی بازرسیها و خروج از بنگاهداری اشاره میکند. این سیاستها بهعنوان یک چارچوب راهنما، بر اهمیت امانتداری، شفافیت و سودآوری در مدیریت منابع تأکید دارند. هدف اصلی این سیاستها، ایجاد تعادل بین منابع و مصارف و جلوگیری از تحمیل طرحهای فاقد پشتوانه مالی به نسلهای آینده است.
سالاری در مراسم معارفه مدیرکل روابط عمومیسازمان در دیماه ۱۴۰۳ اظهار داشت: «هیچ دولتی توانایی پرداخت حق بیمههای تحمیلشده از دهه ۶۰ تاکنون را ندارد. این موضوع باعث ایجاد کسریهای مالی شده است.»
با این حال، او تأکید کرد که این چالش نباید مانع از اجرای تحولات مورد انتظار شرکای اجتماعی شود. تأمیناجتماعی با تکیه بر منابع داخلی و مشارکت کارگران و کارفرمایان، به دنبال ایجاد تغییرات مثبت و پایدار است. این رویکرد تحولگرایانه، سازمان را به سمت خودکفایی و ارائه خدمات باکیفیتتر سوق میدهد.
استقلال مالی تأمیناجتماعی
یکی از ویژگیهای برجسته سازمان تأمیناجتماعی، استقلال مالی آن است. این سازمان، برخلاف بسیاری از نهادهای مشابه، بدون وابستگی به بودجه عمومیو تنها از طریق حق بیمههای پرداختی توسط کارگران و کارفرمایان به فعالیت خود ادامه میدهد. این استقلال، اهمیت مدیریت صحیح منابع و بازتوزیع عادلانه آنها را دوچندان میکند. طرح ارتقای مدیریت وصول منابع، که از سال ۱۴۰۳ آغاز شده، با هدف تقویت این استقلال و ایجاد منابع پایدار و قابلاتکا طراحی شده است. مشارکت بیننسلی کارگران که بخشی از حقوق خود را بهعنوان حق بیمه به سازمان ودیعه میگذارند، نقش مهمیدر این فرایند دارد. این مشارکت جمعی، پایه اصلی تأمین منابع و ارائه خدمات به جامعه هدف است. به همین دلیل، سازمان با نگاهی تحولگرایانه، در تلاش است تا با بهبود فرایندهای وصول منابع، خدمات بهتری به بیمهشدگان و مستمریبگیران ارائه دهد. این رویکرد نهتنها به پایداری مالی سازمان کمک میکند، بلکه اعتماد عمومیبه این نهاد را نیز تقویت میکند.
۱۲ برنامه عملیاتی تحول
طرح ارتقای مدیریت وصول منابع شامل ۱۲ برنامه عملیاتی است که برای بهبود فرایندهای مالی سازمان طراحی شدهاند. این برنامهها عبارتند از:
شناسایی دیجیتال مطالبات: ایجاد ساختار دیجیتال برای شناسایی و احصای مطالبات سازمان از دولت.
ساماندهی تقسیط بدهیها: مدیریت بهتر بدهیهای بیمهای و تسریع در وصول آنها.
کنترل فرار بیمهای: واقعیسازی دستمزدها و تدوین سازوکارهایی برای جلوگیری از فرار بیمهای.
کاهش زمان وصول: کوتاه کردن فاصله زمانی بین شناسایی، قطعیت و وصول بدهیها.
ابلاغ دیجیتال احکام: استفاده از سامانه ثنا برای ابلاغ اوراق و احکام.
مدیریت اموال بازداشتی: تعیین تکلیف اموال و املاک بازداشتی سازمان.
کاهش مطالبات ورودی: کاهش پروندههای ارجاعی به هیأتهای تشخیص.
وصول بهموقع مطالبات: قطعی کردن و وصول مطالبات با زمانبندی مشخص.
ساماندهی معافیتهای بیمهای: بازنگری در تسهیلات معافیتهای بیمهای برای برقراری عدالت.
هوشمندسازی بازرسیها: ارتقای بهرهوری بازرسی دفاتر قانونی با فناوریهای نوین.
خروج از بنگاهداری: ساماندهی شرکتها و املاک سازمان برای افزایش سودآوری.
زمانبندی الزامآور: ایجاد برنامههای مشخص برای وصول مطالبات قطعی شده.
این برنامهها با هدف افزایش شفافیت، کاهش هزینهها، و تسریع در فرآیندهای مالی طراحی شدهاند و میتوانند به پایداری مالی سازمان کمک کنند. به عنوان مثال، استفاده از فناوریهای دیجیتال در شناسایی مطالبات و ابلاغ احکام، زمان و هزینههای اجرایی را بهطور قابلتوجهی کاهش میدهد.
پوستاندازی تأمیناجتماعی
جهانی، طرحهای تحولی را بهعنوان «خون تازهای» در رگهای تأمیناجتماعی توصیف میکند. او معتقد است که این طرحها، سازمان را به سمت مدرنیته و هوشمندسازی سوق میدهند. جهانی میافزاید: «تأمیناجتماعی باید با نیازهای امروز جامعه همگام شود. یک سازمان نوین نیازمند تحولات گسترده در همه بخشهاست.» این تحولات، از یک سو به افزایش دریافتی مستمریبگیران و متناسبسازی حقوق آنها کمک میکند و از سوی دیگر، سطح زندگی بازنشستگان را ارتقا میدهد. مدیریت حرفهای منابع، حیات سازمان را تضمین کرده و خدمات بهتری به جامعه هدف ارائه میدهد. به عنوان مثال، ساماندهی معافیتهای بیمهای و واقعیسازی دستمزدها، به عدالت در توزیع منابع و کاهش فرار بیمهای کمک میکند. این اقدامات، اعتماد کارگران و کارفرمایان به سازمان را تقویت کرده و مشارکت آنها را افزایش میدهد.
ارسال دیدگاه