
حمایت جهانی از نیروی کار
جنگ، بازار کار را نابود میکند؛ زیرساختها فرومیریزند، بیکاری اوج میگیرد و حقوق کارگران—امنیت جانی، معیشتی و شرایط کاری مناسب—نقض میشود. سازمان جهانی کار (ILO)، نهاد تخصصی سازمان ملل، با انتشار راهنماییها و همکاری بینالمللی، از کارگران در شرایط جنگی حمایت میکند. این سازمان، اگرچه مستقیماً بر مخاصمات تمرکز ندارد، اما استانداردهایش در بحرانها معتبر است. حقوق بینالملل بشردوستانه (IHL)، بهویژه کنوانسیونهای ژنو 1949، نیز با تأکید بر حفاظت از غیرنظامیان، از جمله کارگران، مکمل این چارچوب است. اصول کلیدی ILO شامل حمایت از کارگران غیرنظامی، ممنوعیت کار اجباری، منع تبعیض در اشتغال و حمایت از کارگران مهاجر است. IHL نیز بر تمایز بین غیرنظامیان و نیروهای مسلح، حفاظت از محلهای کار غیرنظامی و ممنوعیت بهرهکشی نظامی از کارگران تأکید دارد.
چارچوبهای حقوقی
سازمان جهانی کار با توصیهنامههای کلیدی، راهبردهایی برای حمایت از کارگران در جنگ ارائه داده است. توصیهنامه شماره 71 (1944) بر بازسازی اشتغال، انتقال نیروهای مسلح به بازار کار و تأمین اجتماعی تمرکز دارد. توصیهنامه شماره 205 (2017) نیز با عنوان «اشتغال و کار شایسته برای صلح و تابآوری»، چارچوبی جامع برای پاسخ به بحرانهاست. این سند کمکهای فوری بشردوستانه را با بازسازی اقتصادی و توسعه بلندمدت پیوند میدهد. ILO همچنین ابزارهای عملی مانند «راهنمای تحلیل صلح و درگیری» (2021) و «کتابچه آموزشی اتحادیهها در بحرانها» (2022) منتشر کرده تا اجرای این استانداردها را تسهیل کند. این چارچوبها بر کرامت انسانی، منع استثمار، کار کودک و تبعیض و تقویت گفتوگوی اجتماعی برای صلح پایدار تأکید دارند.
اهداف اصلی در بحران
سازمان جهانی کار در جنگها سه هدف اصلی را دنبال میکند:
- کرامت و عدالت: حفاظت از حقوق کارگران، جلوگیری از کار اجباری، کار کودک و تبعیض علیه گروههای آسیبپذیر مانند زنان و مهاجران.
- پیشگیری و ثبات: تقویت اشتغال شایسته و گفتوگوی اجتماعی برای پیشگیری از بحران، بازسازی اعتماد و انسجام اجتماعی.
- حساسیت به بحران: طراحی راهبردهای اشتغال با توجه به شرایط امنیتی، بدون تشدید تنشها.
این اصول، با تمرکز بر تابآوری بازار کار، از بازگشت بیثباتی جلوگیری میکنند. ILO همچنین از طریق ارزیابیهای میدانی، راهکارهای عملی برای شرایط جنگی ارائه میدهد.
اقدامات عملی
ILO پاسخ به بحران را در سه مرحله اجرا میکند:
- کمکهای فوری: تأمین غذا، سرپناه و خدمات بهداشتی-روانی برای کارگران و خانوادههایشان. در اوکراین، ILO با 1.3 تا 2.1 میلیون دلار، 7750 شب اقامت برای آوارگان فراهم کرد. کمپینهای آگاهیرسانی، مانند برنامه اوکراین با دسترسی به 5.3 میلیون نفر، علیه قاچاق و خشونت اجرا شد.
- بازسازی کوتاهمدت: ارائه مشوقهای مالی برای حفظ اشتغال، بازگرداندن کسبوکارهای کوچک و به رسمیت شناختن مهارتها و مدارک آوارگان. آموزشهای مجازی و پرداختهای نقدی نیز از مشاغل پشتیبانی میکند.
- توسعه بلندمدت: اصلاح قوانین کار، بهبود زیرساختهای بازار کار و تقویت گفتوگوی اجتماعی. ILO با ایجاد خوشههای اقتصادی و آموزشهای هدفمند، تابآوری اقتصادی را تقویت میکند، با تأکید بر مشارکت زنان و کاهش تبعیض جنسیتی.
کنوانسیون 190 و توصیهنامه 206 (2019) نیز کشورها را به گنجاندن سیاستهای ضدخشونت و آزار در محیط کار ملزم میکنند، که در مناطق بحرانزده حیاتی است.
یک الگوی عملی
جنگ اوکراین (2022) نمونهای از اجرای این مراحل است. سازمان جهانی کار کمکهای نقدی و اسکان برای میلیونها آواره را در اوکراین و مولداوی فراهم کرد. آموزش بازرسان کار علیه قاچاق و خشونت، پشتیبانی از کسبوکارها در مناطق امن و ادغام آوارگان در اقتصاد محلی (با بهرسمیتشناختن مدارک تحصیلی) از اقدامات کلیدی بود. برنامههای بازآموزی و تقویت بنگاههای کوچک و متوسط SMEنیز به تابآوری بازار کار کمک کرد. همکاری سهجانبه ILO«دولتها، اتحادیههای کارگری، کارفرمایان» در برنامه 2025–2024، الگویی برای مداخله مؤثر در کاهش تنشهای بازار کار به شمار میرود.
چالشهای پیش رو
با وجود موفقیتها، سازمان جهانی کار با موانعی مواجه است:
- نقص چارچوب یکپارچه: کشورهای جنگزده اغلب فاقد سیاستهای هماهنگ برای اجرای توصیههای ILO هستند.
- استانداردهای قدیمی: توصیهنامههای موجود نیاز به بهروزرسانی دارند تا با چالشهای مدرن همخوانی پیدا کنند.
- ضعف همکاری بینالمللی: نیاز به هماهنگی بیشتر با نهادهای جهانی و تقویت نظارت محلی احساس میشود.
این چالشها اجرای مؤثر استانداردها را در مناطق جنگی دشوار میکنند؛ بهویژه در کشورهایی با زیرساختهای ضعیف.
نمونههای جهانی و درسها
در جنگهای سوریه، یمن و اوکراین، میلیونها کارگر شغل خود را از دست دادند یا به مهاجرت اجباری کشیده شدند. در کرانه باختری، بهرهکشی از کارگران محلی توسط نیروهای اشغالگر بارها گزارش شده است. این موارد نشاندهنده نیاز مبرم به حمایت از کارگران غیرنظامی است. ILO با ارائه کمکهای فوری، آموزش و بازسازی، تلاش کرده این شکاف را پر کند، اما مقیاس بحرانها اغلب فراتر از منابع موجود است.
سازمان جهانی کار با پشتوانه تاریخی خود، از توصیهنامه 71 (1944) تا 205 (2017)، چارچوبی منسجم برای حمایت از کارگران در جنگ ارائه داده است. تجربه اوکراین نشاندهنده موفقیت نسبی این رویکرد است، اما بهبود مستمر ضروری است. بهروزرسانی استانداردها، تقویت همکاری با نهادهای بینالمللی و تمرکز بر نظارت محلی میتواند اثربخشی اقدامات را افزایش دهد. حفاظت از کرامت انسانی و حقوق کارگران، بهویژه در بازسازی دوران پساجنگ، نیازمند تعهد جهانی است. ILO با ساختار سهجانبه و ابزارهای عملی، میتواند نقشی کلیدی در ساختن آیندهای پایدار برای کارگران جنگی ایفا کند.
چارچوبهای حقوقی
سازمان جهانی کار با توصیهنامههای کلیدی، راهبردهایی برای حمایت از کارگران در جنگ ارائه داده است. توصیهنامه شماره 71 (1944) بر بازسازی اشتغال، انتقال نیروهای مسلح به بازار کار و تأمین اجتماعی تمرکز دارد. توصیهنامه شماره 205 (2017) نیز با عنوان «اشتغال و کار شایسته برای صلح و تابآوری»، چارچوبی جامع برای پاسخ به بحرانهاست. این سند کمکهای فوری بشردوستانه را با بازسازی اقتصادی و توسعه بلندمدت پیوند میدهد. ILO همچنین ابزارهای عملی مانند «راهنمای تحلیل صلح و درگیری» (2021) و «کتابچه آموزشی اتحادیهها در بحرانها» (2022) منتشر کرده تا اجرای این استانداردها را تسهیل کند. این چارچوبها بر کرامت انسانی، منع استثمار، کار کودک و تبعیض و تقویت گفتوگوی اجتماعی برای صلح پایدار تأکید دارند.
اهداف اصلی در بحران
سازمان جهانی کار در جنگها سه هدف اصلی را دنبال میکند:
- کرامت و عدالت: حفاظت از حقوق کارگران، جلوگیری از کار اجباری، کار کودک و تبعیض علیه گروههای آسیبپذیر مانند زنان و مهاجران.
- پیشگیری و ثبات: تقویت اشتغال شایسته و گفتوگوی اجتماعی برای پیشگیری از بحران، بازسازی اعتماد و انسجام اجتماعی.
- حساسیت به بحران: طراحی راهبردهای اشتغال با توجه به شرایط امنیتی، بدون تشدید تنشها.
این اصول، با تمرکز بر تابآوری بازار کار، از بازگشت بیثباتی جلوگیری میکنند. ILO همچنین از طریق ارزیابیهای میدانی، راهکارهای عملی برای شرایط جنگی ارائه میدهد.
اقدامات عملی
ILO پاسخ به بحران را در سه مرحله اجرا میکند:
- کمکهای فوری: تأمین غذا، سرپناه و خدمات بهداشتی-روانی برای کارگران و خانوادههایشان. در اوکراین، ILO با 1.3 تا 2.1 میلیون دلار، 7750 شب اقامت برای آوارگان فراهم کرد. کمپینهای آگاهیرسانی، مانند برنامه اوکراین با دسترسی به 5.3 میلیون نفر، علیه قاچاق و خشونت اجرا شد.
- بازسازی کوتاهمدت: ارائه مشوقهای مالی برای حفظ اشتغال، بازگرداندن کسبوکارهای کوچک و به رسمیت شناختن مهارتها و مدارک آوارگان. آموزشهای مجازی و پرداختهای نقدی نیز از مشاغل پشتیبانی میکند.
- توسعه بلندمدت: اصلاح قوانین کار، بهبود زیرساختهای بازار کار و تقویت گفتوگوی اجتماعی. ILO با ایجاد خوشههای اقتصادی و آموزشهای هدفمند، تابآوری اقتصادی را تقویت میکند، با تأکید بر مشارکت زنان و کاهش تبعیض جنسیتی.
کنوانسیون 190 و توصیهنامه 206 (2019) نیز کشورها را به گنجاندن سیاستهای ضدخشونت و آزار در محیط کار ملزم میکنند، که در مناطق بحرانزده حیاتی است.
یک الگوی عملی
جنگ اوکراین (2022) نمونهای از اجرای این مراحل است. سازمان جهانی کار کمکهای نقدی و اسکان برای میلیونها آواره را در اوکراین و مولداوی فراهم کرد. آموزش بازرسان کار علیه قاچاق و خشونت، پشتیبانی از کسبوکارها در مناطق امن و ادغام آوارگان در اقتصاد محلی (با بهرسمیتشناختن مدارک تحصیلی) از اقدامات کلیدی بود. برنامههای بازآموزی و تقویت بنگاههای کوچک و متوسط SMEنیز به تابآوری بازار کار کمک کرد. همکاری سهجانبه ILO«دولتها، اتحادیههای کارگری، کارفرمایان» در برنامه 2025–2024، الگویی برای مداخله مؤثر در کاهش تنشهای بازار کار به شمار میرود.
چالشهای پیش رو
با وجود موفقیتها، سازمان جهانی کار با موانعی مواجه است:
- نقص چارچوب یکپارچه: کشورهای جنگزده اغلب فاقد سیاستهای هماهنگ برای اجرای توصیههای ILO هستند.
- استانداردهای قدیمی: توصیهنامههای موجود نیاز به بهروزرسانی دارند تا با چالشهای مدرن همخوانی پیدا کنند.
- ضعف همکاری بینالمللی: نیاز به هماهنگی بیشتر با نهادهای جهانی و تقویت نظارت محلی احساس میشود.
این چالشها اجرای مؤثر استانداردها را در مناطق جنگی دشوار میکنند؛ بهویژه در کشورهایی با زیرساختهای ضعیف.
نمونههای جهانی و درسها
در جنگهای سوریه، یمن و اوکراین، میلیونها کارگر شغل خود را از دست دادند یا به مهاجرت اجباری کشیده شدند. در کرانه باختری، بهرهکشی از کارگران محلی توسط نیروهای اشغالگر بارها گزارش شده است. این موارد نشاندهنده نیاز مبرم به حمایت از کارگران غیرنظامی است. ILO با ارائه کمکهای فوری، آموزش و بازسازی، تلاش کرده این شکاف را پر کند، اما مقیاس بحرانها اغلب فراتر از منابع موجود است.
سازمان جهانی کار با پشتوانه تاریخی خود، از توصیهنامه 71 (1944) تا 205 (2017)، چارچوبی منسجم برای حمایت از کارگران در جنگ ارائه داده است. تجربه اوکراین نشاندهنده موفقیت نسبی این رویکرد است، اما بهبود مستمر ضروری است. بهروزرسانی استانداردها، تقویت همکاری با نهادهای بینالمللی و تمرکز بر نظارت محلی میتواند اثربخشی اقدامات را افزایش دهد. حفاظت از کرامت انسانی و حقوق کارگران، بهویژه در بازسازی دوران پساجنگ، نیازمند تعهد جهانی است. ILO با ساختار سهجانبه و ابزارهای عملی، میتواند نقشی کلیدی در ساختن آیندهای پایدار برای کارگران جنگی ایفا کند.
ارسال دیدگاه