
شیفت شب، شیفت تبعیض زنانه
کار در شیفت شب مانند شناکردن بر خلاف جریان رودخانه، فرسایشی و خستهکننده است. بدن انسان طوری طراحی شده که باید در شب استراحت کند تا قوای از دست رفته خود را بازیابد. اما مدتهاست که کار اختیار انسان را به دست گرفته و شب و روز نمیشناسد. شبکاری یکی از شیفتهای کاری است که در بعضی مشاغل پررنگتر و در بعضی کمرنگتر انجام میشود. در این میان شیفت شب برای زنان، مسئلهای خاص است. مسائلی چون نیروی جسمانی و سلامتی، وظایف مادری و امنیت در مورد زنان شبکار در نظر گرفته میشود تا از آسیبهای احتمالی به آنها جلوگیری شود، اما این امر با چالشهایی همراه است. در همین زمینه با دکتر محمد رحیمی، جامعهشناس حوزه مسائل و آسیبهای اجتماعی گفتوگویی داشتهایم که در ادامه میخوانید .
به نظر شما نگرش جامعه ایران نسبت به کار شبانه زنان در طول دهههای اخیر چه تغییراتی داشته است؟ چه عوامل فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در این تغییر نقش دارد؟
در دهههای اخیر، نگرش جامعه ایران نسبت به کار شبانه زنان دستخوش تغییرات تدریجی، اما معناداری شده است. در گذشته جامعه ایران، نقش زن را عمدتاً در حریم خانه و حفظ سنتها میدید و حضور فعال زنان در بازار کار؛ بهویژه کار شبانه، با مقاومت فرهنگی و نگرانی از تضعیف هویت فرهنگی و بحران ارزشها مواجه بود. افزایش سطح تحصیلات، رشد شهرنشینی و نیازهای اقتصادی خانوادهها باعث شد این مقاومتها تا حدی کاهش یابد و پذیرش اجتماعی بیشتری نسبت به اشتغال زنان، حتی در شیفتهای شبانه شکل گیرد. این تغییر نگاه هنوز ناپایدار و متأثر از ساختارهای سنتی و سیاستهای کلان است، بهگونهای که این زنان همچنان درگیر تبعیض جنسیتی، شکاف دستمزدی، قضاوتهای نادرست اجتماعی و فشارهای خانوادگی هستند. جامعه ایرانی در مسیر گذار از سنت به مدرنیته، پذیرش کامل و بیقیدوشرط این پدیده را تجربه نکرده است. به اعتقاد من، نگرش نسبت به کار شبانه زنان در دهههای اخیر از مخالفت و مقاومت سنتی به سمت پذیرش بیشتر، بهویژه در شهرهای بزرگ و میان نسل جوان، حرکت کرده، اما همچنان با موانع فرهنگی و ساختاری جدی روبهرو است.
عوامل اقتصادی مانند رشد بخش خدمات، نیازهای معیشتی خانوادهها و افزایش هزینههای زندگی زنان را به سمت اشتغال حتی در شیفت شب سوق داده است. از نظر فرهنگی، کاهش سلطه رویکرد سنتی و مردسالارانه و افزایش تحصیلات زنان، نقش مهمی در پذیرش بیشتر حضور آنان در بازار کار، بهویژه مشاغل شبانه داشته است. در بعد اجتماعی نیز افزایش شهرنشینی، تغییر ساختار خانواده و افزایش زنان سرپرست خانوار، زمینهساز حضور بیشتر زنان در کارهای شبانه شده است. هرچند تبعیض جنسیتی، خلأهای حمایتی و فشارهای اجتماعی همچنان پابرجاست.
آیا زنان شبکار میکنند، بیشتر در معرض ناهنجاریهای اجتماعی، سلامتی و اختلالات رفتاری قرار دارند؟ یا اصولاً نباید چنین تفکیکی نسبت به مردان در مورد آنها قائل شد؟
آسیبهای کار شبانه تنها متوجه زنان نیست و مردان هم از آن متأثر میشوند. آنچه باعث میشود زنان بیشتر از مردان در معرض ناهنجاریها، اختلالات رفتاری و مشکلات سلامتی قرار گیرند، شرایط اجتماعی و فرهنگی است که با وجود تغییرات هنوز هم مناسب حضور زنان در شیفتهای شبانه نیست. تبعیض جنسیتی و انتظارات سنتی از زنان برای ایفای همزمان نقشهای شغلی و خانوادگی، فشارهای مضاعفی ایجاد میکند که مردان معمولاً با آن مواجه نیستند. در جوامع توسعهیافته زنان در نقشهای اجتماعی متعددی ظاهر میشوند و محدودیتهای اجتماعی کمتری دارند. از نظر جامعهشناختی، زنان شاغل در شیفت شب به دلیل قرار گرفتن در تقاطع عوامل ساختاری و فرهنگی، بیش از مردان آسیبهای اجتماعی، اختلالات سلامت و فشارهای روانی را تجربه میکنند، زیرا علاوه بر چالشهای عمومی کار شبانه مانند اختلال در ریتم زیستی و کاهش کیفیت زندگی، انتظارات سنتی جامعه نسبت به نقشهای جنسیتی، بار مضاعف مسئولیتهای خانوادگی و قضاوتهای اخلاقی را هم پیش رو دارند و تبعیض مضاعفی را متحمل میشوند. همچنین به دلیل مسئولیتهای خانوادگی و اجتماعی و رویارویی با خشونتهای خانگی یا سوءرفتارهای جنسی، آسیبپذیری بیشتری نسبت به اختلالات روانی مانند افسردگی و اضطراب دارند. زنان سرپرست خانوار یا زنان بدسرپرست به دلیل فشارها و نبود حمایت مؤثر، آسیبپذیری بیشتری دارند و در معرض افسردگی، ناامیدی و طرد اجتماعی قرار میگیرند.
شبکاری چگونه نقشهای چندگانه زنان مانند همسری، مادری، فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی را تحتتأثیر قرار میدهد؟
کار شبانه با تشدید تعارض نقشها، آسیب به سلامت جسمی و روانی و فشارهای اجتماعی، ایفای همزمان نقشهای چندگانه زنان را دشوارتر و پرهزینهتر میکند. این همپوشانی نقشها، منجر به افزایش فشار جسمی و روانی، اختلال در الگوی خواب، کاهش کیفیت زندگی و حتی افت عملکرد شغلی میشود. از سوی دیگر، زنان شاغل در بخش غیررسمی و فاقد حمایت قانونی، بیشتر در معرض استثمار، ناامنی شغلی و فقدان حمایتهای اجتماعی قرار دارند که این امر نگرانی نسبت به سلامت، امنیت و آینده شغلی آنان را افزایش میدهد. محدودیتهای قانونی و نگرشهای فرهنگی، اگرچه در برخی حوزهها کاهش یافته، اما همچنان بر فرصتها و کیفیت اشتغال زنان تأثیرگذار است و موجب میشود زنان برای حفظ تعادل میان نقشهای خانوادگی و شغلی، با چالشهای جدی دست و پنجه نرم کنند. کوتاه سخن اینکه کار شبانه زنان، ضمن تقویت استقلال اقتصادی، فشارهای چندگانهای را بر آنان تحمیل میکند که بدون حمایتهای ساختاری و تغییر نگرشهای اجتماعی میتواند به تضعیف سلامت، روابط خانوادگی و کاهش کیفیت نقشهای اجتماعی آنان منجر شود.
از دیدگاه شما، یک سیاستگذاری اجتماعی مطلوب در قبال مشاغل شبانه زنان باید شامل چه مؤلفهها و ملاحظاتی باشد تا هم به نیازهای بازار کار پاسخ دهد و هم از حقوق زنان حمایت کند؟
یک سیاستگذاری اجتماعی مطلوب زمانی موفقیتآمیز خواهد بود که توأمان به نیازهای بازار کار و حمایت از حقوق و سلامت زنان، منزلت اجتماعی و نقشهای خانوادگی توجه کند و مبتنی بر رویکردی جامع، چند بعدی و واقعبینانه باشد. این سیاست باید با تضمین فرصتهای برابر و رفع تبعیض جنسیتی، زمینه حضور فعال زنان در مشاغل شبانه را فراهم آورد. در عین حال با رعایت استانداردهای ایمنی و بهداشتی، کاهش ساعات کاری، اعطای مرخصیهای جبرانی و ارائه خدمات سلامت جسم و روان، از سلامت آنان محافظت کند. همچنین فراهمکردن تسهیلاتی مانند مهدکودک و سرویس ایابوذهاب، حمایت ویژه از زنان سرپرست خانوار و مادران و ایجاد انعطاف در برنامه کاری برای تعادل میان نقشهای شغلی و خانوادگی از دیگر الزامات چنین سیاستی است. مشارکت فعال زنان در فرایند سیاستگذاری و نظارت دقیق بر اجرای قوانین، تضمینکننده اثربخشی این رویکرد خواهد بود؛ رویکردی که هدف آن رفع نابرابری، ارتقای منزلت اجتماعی زنان و پاسخگویی به نیازهای پویا و تخصصی بازار کار است؛ لذا بهبود وضعیت زنان در مشاغل شبانه، مستلزم اصلاحات ساختاری در قوانین، تغییر نگرشهای فرهنگی و افزایش آگاهی عمومی درباره حقوق و نیازهای این قشر است تا هم بازار کار از ظرفیتهای آنان بهرهمند شود و هم منزلت و سلامت زنان حفظ شود.
به نظر شما نگرش جامعه ایران نسبت به کار شبانه زنان در طول دهههای اخیر چه تغییراتی داشته است؟ چه عوامل فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در این تغییر نقش دارد؟
در دهههای اخیر، نگرش جامعه ایران نسبت به کار شبانه زنان دستخوش تغییرات تدریجی، اما معناداری شده است. در گذشته جامعه ایران، نقش زن را عمدتاً در حریم خانه و حفظ سنتها میدید و حضور فعال زنان در بازار کار؛ بهویژه کار شبانه، با مقاومت فرهنگی و نگرانی از تضعیف هویت فرهنگی و بحران ارزشها مواجه بود. افزایش سطح تحصیلات، رشد شهرنشینی و نیازهای اقتصادی خانوادهها باعث شد این مقاومتها تا حدی کاهش یابد و پذیرش اجتماعی بیشتری نسبت به اشتغال زنان، حتی در شیفتهای شبانه شکل گیرد. این تغییر نگاه هنوز ناپایدار و متأثر از ساختارهای سنتی و سیاستهای کلان است، بهگونهای که این زنان همچنان درگیر تبعیض جنسیتی، شکاف دستمزدی، قضاوتهای نادرست اجتماعی و فشارهای خانوادگی هستند. جامعه ایرانی در مسیر گذار از سنت به مدرنیته، پذیرش کامل و بیقیدوشرط این پدیده را تجربه نکرده است. به اعتقاد من، نگرش نسبت به کار شبانه زنان در دهههای اخیر از مخالفت و مقاومت سنتی به سمت پذیرش بیشتر، بهویژه در شهرهای بزرگ و میان نسل جوان، حرکت کرده، اما همچنان با موانع فرهنگی و ساختاری جدی روبهرو است.
عوامل اقتصادی مانند رشد بخش خدمات، نیازهای معیشتی خانوادهها و افزایش هزینههای زندگی زنان را به سمت اشتغال حتی در شیفت شب سوق داده است. از نظر فرهنگی، کاهش سلطه رویکرد سنتی و مردسالارانه و افزایش تحصیلات زنان، نقش مهمی در پذیرش بیشتر حضور آنان در بازار کار، بهویژه مشاغل شبانه داشته است. در بعد اجتماعی نیز افزایش شهرنشینی، تغییر ساختار خانواده و افزایش زنان سرپرست خانوار، زمینهساز حضور بیشتر زنان در کارهای شبانه شده است. هرچند تبعیض جنسیتی، خلأهای حمایتی و فشارهای اجتماعی همچنان پابرجاست.
آیا زنان شبکار میکنند، بیشتر در معرض ناهنجاریهای اجتماعی، سلامتی و اختلالات رفتاری قرار دارند؟ یا اصولاً نباید چنین تفکیکی نسبت به مردان در مورد آنها قائل شد؟
آسیبهای کار شبانه تنها متوجه زنان نیست و مردان هم از آن متأثر میشوند. آنچه باعث میشود زنان بیشتر از مردان در معرض ناهنجاریها، اختلالات رفتاری و مشکلات سلامتی قرار گیرند، شرایط اجتماعی و فرهنگی است که با وجود تغییرات هنوز هم مناسب حضور زنان در شیفتهای شبانه نیست. تبعیض جنسیتی و انتظارات سنتی از زنان برای ایفای همزمان نقشهای شغلی و خانوادگی، فشارهای مضاعفی ایجاد میکند که مردان معمولاً با آن مواجه نیستند. در جوامع توسعهیافته زنان در نقشهای اجتماعی متعددی ظاهر میشوند و محدودیتهای اجتماعی کمتری دارند. از نظر جامعهشناختی، زنان شاغل در شیفت شب به دلیل قرار گرفتن در تقاطع عوامل ساختاری و فرهنگی، بیش از مردان آسیبهای اجتماعی، اختلالات سلامت و فشارهای روانی را تجربه میکنند، زیرا علاوه بر چالشهای عمومی کار شبانه مانند اختلال در ریتم زیستی و کاهش کیفیت زندگی، انتظارات سنتی جامعه نسبت به نقشهای جنسیتی، بار مضاعف مسئولیتهای خانوادگی و قضاوتهای اخلاقی را هم پیش رو دارند و تبعیض مضاعفی را متحمل میشوند. همچنین به دلیل مسئولیتهای خانوادگی و اجتماعی و رویارویی با خشونتهای خانگی یا سوءرفتارهای جنسی، آسیبپذیری بیشتری نسبت به اختلالات روانی مانند افسردگی و اضطراب دارند. زنان سرپرست خانوار یا زنان بدسرپرست به دلیل فشارها و نبود حمایت مؤثر، آسیبپذیری بیشتری دارند و در معرض افسردگی، ناامیدی و طرد اجتماعی قرار میگیرند.
شبکاری چگونه نقشهای چندگانه زنان مانند همسری، مادری، فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی را تحتتأثیر قرار میدهد؟
کار شبانه با تشدید تعارض نقشها، آسیب به سلامت جسمی و روانی و فشارهای اجتماعی، ایفای همزمان نقشهای چندگانه زنان را دشوارتر و پرهزینهتر میکند. این همپوشانی نقشها، منجر به افزایش فشار جسمی و روانی، اختلال در الگوی خواب، کاهش کیفیت زندگی و حتی افت عملکرد شغلی میشود. از سوی دیگر، زنان شاغل در بخش غیررسمی و فاقد حمایت قانونی، بیشتر در معرض استثمار، ناامنی شغلی و فقدان حمایتهای اجتماعی قرار دارند که این امر نگرانی نسبت به سلامت، امنیت و آینده شغلی آنان را افزایش میدهد. محدودیتهای قانونی و نگرشهای فرهنگی، اگرچه در برخی حوزهها کاهش یافته، اما همچنان بر فرصتها و کیفیت اشتغال زنان تأثیرگذار است و موجب میشود زنان برای حفظ تعادل میان نقشهای خانوادگی و شغلی، با چالشهای جدی دست و پنجه نرم کنند. کوتاه سخن اینکه کار شبانه زنان، ضمن تقویت استقلال اقتصادی، فشارهای چندگانهای را بر آنان تحمیل میکند که بدون حمایتهای ساختاری و تغییر نگرشهای اجتماعی میتواند به تضعیف سلامت، روابط خانوادگی و کاهش کیفیت نقشهای اجتماعی آنان منجر شود.
از دیدگاه شما، یک سیاستگذاری اجتماعی مطلوب در قبال مشاغل شبانه زنان باید شامل چه مؤلفهها و ملاحظاتی باشد تا هم به نیازهای بازار کار پاسخ دهد و هم از حقوق زنان حمایت کند؟
یک سیاستگذاری اجتماعی مطلوب زمانی موفقیتآمیز خواهد بود که توأمان به نیازهای بازار کار و حمایت از حقوق و سلامت زنان، منزلت اجتماعی و نقشهای خانوادگی توجه کند و مبتنی بر رویکردی جامع، چند بعدی و واقعبینانه باشد. این سیاست باید با تضمین فرصتهای برابر و رفع تبعیض جنسیتی، زمینه حضور فعال زنان در مشاغل شبانه را فراهم آورد. در عین حال با رعایت استانداردهای ایمنی و بهداشتی، کاهش ساعات کاری، اعطای مرخصیهای جبرانی و ارائه خدمات سلامت جسم و روان، از سلامت آنان محافظت کند. همچنین فراهمکردن تسهیلاتی مانند مهدکودک و سرویس ایابوذهاب، حمایت ویژه از زنان سرپرست خانوار و مادران و ایجاد انعطاف در برنامه کاری برای تعادل میان نقشهای شغلی و خانوادگی از دیگر الزامات چنین سیاستی است. مشارکت فعال زنان در فرایند سیاستگذاری و نظارت دقیق بر اجرای قوانین، تضمینکننده اثربخشی این رویکرد خواهد بود؛ رویکردی که هدف آن رفع نابرابری، ارتقای منزلت اجتماعی زنان و پاسخگویی به نیازهای پویا و تخصصی بازار کار است؛ لذا بهبود وضعیت زنان در مشاغل شبانه، مستلزم اصلاحات ساختاری در قوانین، تغییر نگرشهای فرهنگی و افزایش آگاهی عمومی درباره حقوق و نیازهای این قشر است تا هم بازار کار از ظرفیتهای آنان بهرهمند شود و هم منزلت و سلامت زنان حفظ شود.
ارسال دیدگاه