
اختلال دوقطبی؛ نوسانهای پنهان ذهن
اختلال دوقطبی یک بیماری روانپزشکی است که بیشتر با نوسانات شدید خلقی شناخته میشود. این اختلال باعث میشود فرد بین دورههای شیدایی یا مانیا و دورههای افسردگی عمیق در نوسان باشد. این نوسانات خلقی میتوانند علاوه بر تأثیر بر احساسات، خواب، اشتها و تمرکز را نیز مختل و زندگی روزمره را بسیار دشوار کنند.
شیوع و شروع بیماری
اختلال دوقطبی تقریباً در همه جوامع و گروههای اجتماعی دیده میشود و محدود به خانواده یا نژاد خاصی نیست. پژوهشها نشان میدهند که نوع شدید آن، بین ۱ تا 5.1 درصد از جمعیت را در طول زندگی مبتلا میکند. انواع خفیفتر، مانند سیکلوتایمی تا ۶ درصد نیز گزارش شدهاند. این بیماری در مردان و زنان به یک اندازه شایع است و معمولاً از سن ۲۵ تا ۳۵ سالگی آغاز میشود، اما ممکن است در کودکان و سالمندان هم دیده شود.
دو حالت اصلی خلقی
همانطور که از نام این بیماری مشخص است، دوقطبی به معنای دو قطب متضاد است: دورههای شیدایی با خلق بالا و تحریکپذیری و دورههای افسردگی عمیق و ناامیدی. این دورهها که به آنها اپیزودهای خلقی میگویند، میتوانند از چند روز تا چند هفته طول بکشند و بهصورت چرخهای تکرار شوند.
ریشهها و عوامل تشدیدکننده
اختلال دوقطبی اغلب زمینه ژنتیکی دارد. مطالعات نشان دادهاند اگر یکی از اعضای خانواده به این بیماری یا افسردگی مبتلا باشد، احتمال ابتلای فرد بیشتر است. علاوه بر عوامل ژنتیکی، محرکهای محیطی مانند استرس، مشکلات خواب و مصرف مواد مخدر میتوانند باعث بروز یا شدت گرفتن نوسانات خلقی شوند.
انواع اختلال دوقطبی
این بیماری سه نوع اصلی دارد:
نوع اول: در این نوع، بیمار حداقل یک دوره شیدایی کامل را تجربه میکند که ممکن است با افسردگی همراه باشد.
نوع دوم: در این نوع، افسردگی شدید وجود دارد و دورههای شیدایی خفیفتر (هیپومانیا) دیده میشود. این نوع بیشتر در زنان شایع است.
نوع سوم؛ سیکلوتایمی: نوسانات خلقی خفیفتر که ممکن است سالها ادامه داشته باشد و اگر درمان نشود میتواند به نوع اول یا دوم تبدیل شود.
روشهای درمان و مدیریت اختلال
در حال حاضر درمان قطعی برای اختلال دوقطبی وجود ندارد، اما برخی داروها میتوانند به کنترل خلقوخو کمک کنند و از شدت و تعداد اپیزودهای شیدایی یا افسردگی بکاهند. داروهایی مانند تثبیتکنندههای خلق و ضدمانیا معمولاً تجویز میشوند. علاوه بر دارودرمانی، رواندرمانی نقش مهمی در بهبود وضعیت بیماران دارد و به آنها کمک میکند بیماری خود را بهتر بشناسند و برنامه درمانی را دنبال کنند.
مدیریت استرس، حفظ خواب منظم و دوری از موادمخدر، از اصول مهم کنترل بیماری است. حمایت خانواده، دوستان و تیم درمانی میتواند تأثیر بسیار مثبتی در کیفیت زندگی بیماران داشته باشد و به آنها کمک کند با چالشهای این بیماری مقابله کنند.
شیوع و شروع بیماری
اختلال دوقطبی تقریباً در همه جوامع و گروههای اجتماعی دیده میشود و محدود به خانواده یا نژاد خاصی نیست. پژوهشها نشان میدهند که نوع شدید آن، بین ۱ تا 5.1 درصد از جمعیت را در طول زندگی مبتلا میکند. انواع خفیفتر، مانند سیکلوتایمی تا ۶ درصد نیز گزارش شدهاند. این بیماری در مردان و زنان به یک اندازه شایع است و معمولاً از سن ۲۵ تا ۳۵ سالگی آغاز میشود، اما ممکن است در کودکان و سالمندان هم دیده شود.
دو حالت اصلی خلقی
همانطور که از نام این بیماری مشخص است، دوقطبی به معنای دو قطب متضاد است: دورههای شیدایی با خلق بالا و تحریکپذیری و دورههای افسردگی عمیق و ناامیدی. این دورهها که به آنها اپیزودهای خلقی میگویند، میتوانند از چند روز تا چند هفته طول بکشند و بهصورت چرخهای تکرار شوند.
ریشهها و عوامل تشدیدکننده
اختلال دوقطبی اغلب زمینه ژنتیکی دارد. مطالعات نشان دادهاند اگر یکی از اعضای خانواده به این بیماری یا افسردگی مبتلا باشد، احتمال ابتلای فرد بیشتر است. علاوه بر عوامل ژنتیکی، محرکهای محیطی مانند استرس، مشکلات خواب و مصرف مواد مخدر میتوانند باعث بروز یا شدت گرفتن نوسانات خلقی شوند.
انواع اختلال دوقطبی
این بیماری سه نوع اصلی دارد:
نوع اول: در این نوع، بیمار حداقل یک دوره شیدایی کامل را تجربه میکند که ممکن است با افسردگی همراه باشد.
نوع دوم: در این نوع، افسردگی شدید وجود دارد و دورههای شیدایی خفیفتر (هیپومانیا) دیده میشود. این نوع بیشتر در زنان شایع است.
نوع سوم؛ سیکلوتایمی: نوسانات خلقی خفیفتر که ممکن است سالها ادامه داشته باشد و اگر درمان نشود میتواند به نوع اول یا دوم تبدیل شود.
روشهای درمان و مدیریت اختلال
در حال حاضر درمان قطعی برای اختلال دوقطبی وجود ندارد، اما برخی داروها میتوانند به کنترل خلقوخو کمک کنند و از شدت و تعداد اپیزودهای شیدایی یا افسردگی بکاهند. داروهایی مانند تثبیتکنندههای خلق و ضدمانیا معمولاً تجویز میشوند. علاوه بر دارودرمانی، رواندرمانی نقش مهمی در بهبود وضعیت بیماران دارد و به آنها کمک میکند بیماری خود را بهتر بشناسند و برنامه درمانی را دنبال کنند.
مدیریت استرس، حفظ خواب منظم و دوری از موادمخدر، از اصول مهم کنترل بیماری است. حمایت خانواده، دوستان و تیم درمانی میتواند تأثیر بسیار مثبتی در کیفیت زندگی بیماران داشته باشد و به آنها کمک کند با چالشهای این بیماری مقابله کنند.
ارسال دیدگاه