
نقش مشاغل خانگی در توسعه ملی
در شرایط تحریم و نوسانات اقتصادی، مشاغل خانگی؛ به ویژه توسط زنان، نهتنها معیشت خانوادهها را تأمین میکنند بلکه به موتور محرکهای برای تولید و اشتغال تبدیل شدهاند. این گزارش به بررسی چالشها و فرصتهای این مسیر اقتصادی میپردازد
در یکی از روزهای معمولی تهران، صدای خفه چرخ خیاطی از پشت در آپارتمانی قدیمی در چهارراه امیراکرم شنیده میشود. زنی جوان با دستانی ماهر و چشمانی خسته مشغول دوختن مانتویی سفارشی برای مشتریاش در اینستاگرام است. این صحنه در سالهای اخیر، بدل به تصویری رایج از مشاغل خانگی در ایران شده؛ شکل تازهای از اشتغال که نهفقط راهحلی برای اقتصاد فرسوده خانوارها که نقطه اتکایی برای توسعه اقتصاد ملی بهشمار میآید.
دکتر سمیه گلپور، رئیس کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران و استاد دانشگاه، یکی از مدافعان جدی توسعه این نوع کسبوکارهاست. در گفتوگویی با او، تلاش کردیم ابعاد مختلف این پدیده رو به گسترش را بررسی کنیم؛ از چالشهای بیمه و مالیات گرفته تا ظرفیتهای فرهنگی و اجتماعیای که کمتر دربارهشان گفته شده است.
«مشاغل خانگی یعنی اشتغال بدون جابهجایی مکان.» این نخستین جملهای است که دکتر گلپور با قاطعیت بیان میکند. او ادامه میدهد: «طبق ماده ۲ قانون ساماندهی و حمایت از مشاغل خانگی، این دست از مشاغل فعالیتهایی هستند که در قالب طرح کسبوکار، توسط عضو یا اعضای خانواده، در فضای مسکونی انجام و منجر به تولید کالا یا خدمات قابل عرضه در بازار بیرون از خانه می شوند.»
از دوخت لباس تا تدریس مجازی، از طراحی گرافیک تا پرورش گیاهان دارویی، فهرست مشاغلی که زیر این چتر قرار میگیرند گسترده و متنوع است. مزیت مهم این مشاغل نیز در همین انعطافپذیری نهفته است: نیاز به تغییر کاربری ندارند و طبق بند «۴» ماده (۷)، استفاده از فضای مسکونی برای این فعالیتها کاملاً قانونی است.
فرصتی برای خانواده و کشور
«در جهانی که اشتغال رسمی محدود شده، مشاغل خانگی مانند سوپاپ اطمینان عمل میکنند.» گلپور بر این باور است این مدل از کار نهتنها معیشت خانواده را تأمین میکند بلکه بهمرور نقشی اساسی در رشد اقتصادی کشور ایفا خواهد کرد. او اشاره میکند که در چین، توسعه هدفمند مشاغل خانگی توانسته بیش از ۷۰۰ میلیون نفر را تا حدی از فقر نجات دهد. او با نگاهی به ظرفیت داخلی ایران میگوید: «اگر برنامهریزی منسجم و حمایتی در کار باشد، از آموزش گرفته تا تأمین مواد اولیه، این مشاغل میتوانند سهم چشمگیری در اشتغال مولد، افزایش تولید ناخالص ملی، کاهش بیکاری و ارتقای کیفیت نیروی انسانی ایفا کنند.»
حمایتهای قانونی؛ از حرف تا عمل
اما آیا قانون از این کسبوکارها حمایت میکند؟ گلپور میگوید بله، اما با اما و اگرهایی. او با اشاره به مواد «۷» و (۱۱) قانون ساماندهی مشاغل خانگی توضیح میدهد: «شهرداریها موظفند بازارهای محلی موقت را برای عرضه محصولات مشاغل خانگی اختصاص دهند. همچنین، بند «۶» ماده (۷) نیز به تسهیلات بانکی قرضالحسنه از سوی بانکها و صندوق مهر رضا (ع) اشاره دارد. بانک مرکزی نیز باید ۲۰ درصد منابع خود را هر سال به این بخش اختصاص دهد.»
با اینهمه، مسیر دریافت این تسهیلات، هنوز برای بسیاری از صاحبان مشاغل خانگی دشوار و پرپیچوخم است. او اضافه میکند: «مشاغل خانگی برخلاف تصور رایج، از معافیت مالیاتی کلی برخوردار نیستند. تنها برخی مشاغل خاص مانند فرش دستباف و صنایع دستی، طبق ماده (۱۴۲) قانون مالیاتهای مستقیم، از مالیات معافند.»
وقتی صحبت به بیمه میرسد، گلپور لحن جدیتری پیدا میکند. «یکی از بزرگترین موانع توسعه این بخش، نبود نظام بیمهای جامع و فراگیر است.» او توضیح میدهد که بسیاری از شاغلان خانگی، بهویژه زنان، به دلیل فعالیت غیررسمی از مزایای بیمه محروم هستند. این موضوع نهتنها آنها را در برابر خطرات اقتصادی آسیبپذیر میکند بلکه امکان رشد و تداوم فعالیتشان را نیز کاهش میدهد.
آموزش و بازاریابی؛ ستونهای گمشده
گلپور بر اهمیت آموزش مستمر، خصوصاً در زمینههای بستهبندی، بازاریابی و فروش تأکید میکند. او میگوید: «بسیاری از تولیدکنندگان خانگی، کارشان خوب است اما نمیدانند چگونه محصولاتشان را بفروشند. اینجاست که آموزشهای کاربردی و همچنین ایجاد پلتفرمهای دیجیتال بومی میتواند حیاتی باشد.» در حال حاضر، بسیاری از این افراد به شبکههای اجتماعی برای فروش متکی هستند؛ راهحلی موقت که با خطر فیلترینگ یا قطع دسترسی همواره تهدید میشود.
نقش رسانه در فرهنگسازی
برای اینکه مشاغل خانگی جایگاه خود را در فرهنگ عمومی پیدا کنند، رسانهها باید پای کار بیایند. گلپور تأکید میکند: «سازمان صداوسیما وظیفه دارد بهصورت مستمر، با مشارکت وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، برنامههای آموزشی و ترویجی تولید کند. اما این مسئولیت تنها بر دوش رسانه ملی نیست. آموزشوپرورش، وزارت ارشاد، سازمان تبلیغات اسلامی و حتی مطبوعات نیز باید بهصورت هدفمند و حرفهای به این حوزه ورود کنند.»
فرصتی برای سیاستگذاری نوین
در پایان، گلپور از لزوم سیاستگذاری دقیق و جامع در این حوزه میگوید: «مشاغل خانگی قابلیت تبدیلشدن به کسبوکارهای خانوادگی را دارند. این یعنی مشارکت همه اعضای خانواده، انتقال تجربه، افزایش تابآوری اجتماعی و اقتصادی.»
او تأکید میکند که حمایت از این مشاغل تنها راهی برای کاهش فقر نیست، بلکه پلی برای رسیدن به عدالت اجتماعی، خودکفایی اقتصادی و ارتقای کیفیت زندگی در مقیاسی بزرگتر است.
مشاغل خانگی، اگرچه در ایران هنوز با چالشهای ساختاری و فرهنگی زیادی دستوپنجه نرم میکنند، اما در دل خود ظرفیتی نهفته دارند که میتواند چهره اشتغال و تولید را متحول کند. با حمایتهای درست، آموزش حرفهای و سیاستگذاری دقیق، خانهها میتوانند به کارخانههای کوچک و پایداری بدل شوند؛ نقطهای که زندگی در آن نه با بیکاری که با امید، آغاز میشود.
دکتر سمیه گلپور، رئیس کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران و استاد دانشگاه، یکی از مدافعان جدی توسعه این نوع کسبوکارهاست. در گفتوگویی با او، تلاش کردیم ابعاد مختلف این پدیده رو به گسترش را بررسی کنیم؛ از چالشهای بیمه و مالیات گرفته تا ظرفیتهای فرهنگی و اجتماعیای که کمتر دربارهشان گفته شده است.
«مشاغل خانگی یعنی اشتغال بدون جابهجایی مکان.» این نخستین جملهای است که دکتر گلپور با قاطعیت بیان میکند. او ادامه میدهد: «طبق ماده ۲ قانون ساماندهی و حمایت از مشاغل خانگی، این دست از مشاغل فعالیتهایی هستند که در قالب طرح کسبوکار، توسط عضو یا اعضای خانواده، در فضای مسکونی انجام و منجر به تولید کالا یا خدمات قابل عرضه در بازار بیرون از خانه می شوند.»
از دوخت لباس تا تدریس مجازی، از طراحی گرافیک تا پرورش گیاهان دارویی، فهرست مشاغلی که زیر این چتر قرار میگیرند گسترده و متنوع است. مزیت مهم این مشاغل نیز در همین انعطافپذیری نهفته است: نیاز به تغییر کاربری ندارند و طبق بند «۴» ماده (۷)، استفاده از فضای مسکونی برای این فعالیتها کاملاً قانونی است.
فرصتی برای خانواده و کشور
«در جهانی که اشتغال رسمی محدود شده، مشاغل خانگی مانند سوپاپ اطمینان عمل میکنند.» گلپور بر این باور است این مدل از کار نهتنها معیشت خانواده را تأمین میکند بلکه بهمرور نقشی اساسی در رشد اقتصادی کشور ایفا خواهد کرد. او اشاره میکند که در چین، توسعه هدفمند مشاغل خانگی توانسته بیش از ۷۰۰ میلیون نفر را تا حدی از فقر نجات دهد. او با نگاهی به ظرفیت داخلی ایران میگوید: «اگر برنامهریزی منسجم و حمایتی در کار باشد، از آموزش گرفته تا تأمین مواد اولیه، این مشاغل میتوانند سهم چشمگیری در اشتغال مولد، افزایش تولید ناخالص ملی، کاهش بیکاری و ارتقای کیفیت نیروی انسانی ایفا کنند.»
حمایتهای قانونی؛ از حرف تا عمل
اما آیا قانون از این کسبوکارها حمایت میکند؟ گلپور میگوید بله، اما با اما و اگرهایی. او با اشاره به مواد «۷» و (۱۱) قانون ساماندهی مشاغل خانگی توضیح میدهد: «شهرداریها موظفند بازارهای محلی موقت را برای عرضه محصولات مشاغل خانگی اختصاص دهند. همچنین، بند «۶» ماده (۷) نیز به تسهیلات بانکی قرضالحسنه از سوی بانکها و صندوق مهر رضا (ع) اشاره دارد. بانک مرکزی نیز باید ۲۰ درصد منابع خود را هر سال به این بخش اختصاص دهد.»
با اینهمه، مسیر دریافت این تسهیلات، هنوز برای بسیاری از صاحبان مشاغل خانگی دشوار و پرپیچوخم است. او اضافه میکند: «مشاغل خانگی برخلاف تصور رایج، از معافیت مالیاتی کلی برخوردار نیستند. تنها برخی مشاغل خاص مانند فرش دستباف و صنایع دستی، طبق ماده (۱۴۲) قانون مالیاتهای مستقیم، از مالیات معافند.»
وقتی صحبت به بیمه میرسد، گلپور لحن جدیتری پیدا میکند. «یکی از بزرگترین موانع توسعه این بخش، نبود نظام بیمهای جامع و فراگیر است.» او توضیح میدهد که بسیاری از شاغلان خانگی، بهویژه زنان، به دلیل فعالیت غیررسمی از مزایای بیمه محروم هستند. این موضوع نهتنها آنها را در برابر خطرات اقتصادی آسیبپذیر میکند بلکه امکان رشد و تداوم فعالیتشان را نیز کاهش میدهد.
آموزش و بازاریابی؛ ستونهای گمشده
گلپور بر اهمیت آموزش مستمر، خصوصاً در زمینههای بستهبندی، بازاریابی و فروش تأکید میکند. او میگوید: «بسیاری از تولیدکنندگان خانگی، کارشان خوب است اما نمیدانند چگونه محصولاتشان را بفروشند. اینجاست که آموزشهای کاربردی و همچنین ایجاد پلتفرمهای دیجیتال بومی میتواند حیاتی باشد.» در حال حاضر، بسیاری از این افراد به شبکههای اجتماعی برای فروش متکی هستند؛ راهحلی موقت که با خطر فیلترینگ یا قطع دسترسی همواره تهدید میشود.
نقش رسانه در فرهنگسازی
برای اینکه مشاغل خانگی جایگاه خود را در فرهنگ عمومی پیدا کنند، رسانهها باید پای کار بیایند. گلپور تأکید میکند: «سازمان صداوسیما وظیفه دارد بهصورت مستمر، با مشارکت وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، برنامههای آموزشی و ترویجی تولید کند. اما این مسئولیت تنها بر دوش رسانه ملی نیست. آموزشوپرورش، وزارت ارشاد، سازمان تبلیغات اسلامی و حتی مطبوعات نیز باید بهصورت هدفمند و حرفهای به این حوزه ورود کنند.»
فرصتی برای سیاستگذاری نوین
در پایان، گلپور از لزوم سیاستگذاری دقیق و جامع در این حوزه میگوید: «مشاغل خانگی قابلیت تبدیلشدن به کسبوکارهای خانوادگی را دارند. این یعنی مشارکت همه اعضای خانواده، انتقال تجربه، افزایش تابآوری اجتماعی و اقتصادی.»
او تأکید میکند که حمایت از این مشاغل تنها راهی برای کاهش فقر نیست، بلکه پلی برای رسیدن به عدالت اجتماعی، خودکفایی اقتصادی و ارتقای کیفیت زندگی در مقیاسی بزرگتر است.
مشاغل خانگی، اگرچه در ایران هنوز با چالشهای ساختاری و فرهنگی زیادی دستوپنجه نرم میکنند، اما در دل خود ظرفیتی نهفته دارند که میتواند چهره اشتغال و تولید را متحول کند. با حمایتهای درست، آموزش حرفهای و سیاستگذاری دقیق، خانهها میتوانند به کارخانههای کوچک و پایداری بدل شوند؛ نقطهای که زندگی در آن نه با بیکاری که با امید، آغاز میشود.
ارسال دیدگاه