کارگران آنلاین؛ بازندگان اقتصاد دیجیتال بی‌حمایت

کارگران آنلاین؛ بازندگان اقتصاد دیجیتال بی‌حمایت

در دنیای امروز که اقتصاد دیجیتال روزبه‌روز گسترده‌تر می‌شود، میلیون‌ها کارگر پلتفرمی بدون بیمه، قرارداد یا هرگونه حمایت قانونی به فعالیت می‌پردازند. آن‌ها که نقش اصلی را در تأمین خدمات آنلاین دارند، در مواجهه با بیماری، بیکاری یا آسیب‌های شغلی کاملاً تنها و بی‌پناه هستند؛ زیرا نه کارفرمای رسمی دارند و نه توسط دولت به عنوان کارگر شناخته می‌شوند.
واقعیت تلخ کارگران پلتفرمی
در این فضای پلتفرمی که با سرعت رشد می‌کند، کارگرانی فعالیت می‌کنند که نه قرارداد رسمی دارند، نه بیمه، و از کوچک‌ترین حمایت‌های اجتماعی بی‌بهره‌اند. یکی از رانندگان پیک موتوری می‌گوید: «بعضی روزها بیش از ۱۲ ساعت توی خیابونم. نه بیمه دارم، نه قرارداد. اگه یه روز مریض بشم یا موتورم خراب بشه، دیگه پولی درنمیاد.» بسیاری از این کارگران برخلاف تصور عمومی، شغل پلتفرمی را به عنوان تنها منبع درآمدشان انتخاب کرده‌اند، اما حقوق و مزایایی نصیبشان نمی‌شود. در ساختار پلتفرمی، قرارداد کاری از بین رفته یا عمداً مبهم است. پلتفرم‌ها خود را «واسطه» معرفی می‌کنند، نه کارفرما و کارگران را «همکار» می‌خوانند. راننده تاکسی اینترنتی با صدایی تلخ می‌گوید: «هیچی دست ما نیست. نه می‌تونیم قیمت رو انتخاب کنیم، نه ساعت کاری. اگه چند تا سفر رو لغو کنیم یا نمره پایین بگیریم، ممکنه حذف بشیم.» این وضعیت نشان‌دهنده نوعی بهره‌کشی مدرن است که در آن حقوق پایه‌ای کارگر نادیده گرفته شده است.
خاموشی اعتراض و ممنوعیت تشکل
کارگران رسمی می‌توانند در صورت بروز مشکل به مراجع قانونی مراجعه کنند، اما کارگران پلتفرمی چنین امکانی ندارند. آن‌ها نه قراردادی دارند، نه طرف دعوایی مشخص. اعتراضات پراکنده‌شان با تعلیق و حذف مواجه می‌شود. یک راننده تاکسی اینترنتی می‌گوید: «ما نه صنف داریم، نه اتحادیه. اگه اعتراض کنیم، سریع می‌گن همکاری‌تون تعلیق شده!» حتی ایجاد گروه‌های هماهنگی هم به دلیل ترس از حذف کارگران ناکام مانده است.
حق تشکیل تشکل‌های صنفی از اصول حقوق بشر است. در قانون اساسی ایران نیز اصل ۲۶ به آن اشاره دارد. اما در عمل، کارگران پلتفرمی از این حق محرومند و نه سندیکا دارند، نه اتحادیه و نه نماینده‌. این خلأ حقوقی موجب شده پلتفرم‌ها نیروی کاری ارزان، بی‌صدا و انعطاف‌پذیر داشته باشند که هر لحظه می‌توانند آن را حذف کنند. تشکل‌یابی تنها ابزاری برای چانه‌زنی نیست بلکه ابزاری برای حفظ کرامت انسانی و هویت شغلی است.
راهی به سوی عدالت شفاف
قوانین کار باید به‌روزرسانی و مشاغل پلتفرمی در آن به رسمیت شناخته شوند. رابطه کارگر و پلتفرم باید شفاف و قانونی تعریف شود. پلتفرم‌هایی با درآمدهای میلیاردی باید مسئولیت اجتماعی خود را پذیرفته و کارگران را بیمه کنند. کارگران باید بدانند چگونه می‌توانند از تصمیمات نرم‌افزاری اعتراض کنند. دولت نیز باید از ایجاد اتحادیه‌ها و انجمن‌های صنفی حمایت کند، نه اینکه آنها را تهدید ببیند.
کارگران پلتفرمی با موتورسیکلت و اپلیکیشن‌شان، شاهرگ اصلی اقتصاد دیجیتالند که بدون حمایت حقوقی، امنیت و صدای مستقل در حاشیه‌اند. تا وقتی امکان تشکل‌یابی و حمایت قانونی فراهم نشود، این اقتصاد نوظهور نه نوآورانه که بی‌رحم خواهد بود. باید ساختارها تغییر کند و صدای این کارگران شنیده شود؛ نه فقط به خاطر عدالت، که به خاطر بقای این اقتصاد.
ارسال دیدگاه
ضمیمه
ضمیمه