
نقلاب آموزش در صنعت ساختمان ایران
در پسزمینه آسمانخراشهای در حال رشد تهران، جایی که جرثقیلها مانند نگهبانان میچرخند و صدای میکسرهای بتن شب را پر میکند، داستانی خاموش در جریان است؛ داستانی از خطر، از دست دادن و نیازی فوری به تغییر. رضا، کارگر ساختمانی ۳۴ سالهای از روستایی کوچک در مازندران، روی داربستی لرزان ایستاده، دستهایش پینهبسته و کلاه ایمنیاش از سالها استفاده ترک برداشته. او یکی از هزاران نفری است که موتور توسعه شهری ایران را به حرکت درمیآورند، اما این نیرو با بهایی گزاف همراه است. هر سال، صدها کارگر مانند رضا در اثر سقوط، برقگرفتگی یا ریزش آوار، زندگی یا سلامتی خود را از دست میدهند. این اعداد صرفاً آمار نیستند؛ فریادی هستند برای تغییری که دیگر نمیتوان به تعویق انداخت.
صنعت ساختمان در ایران، مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه، ستون فقرات اقتصاد است. شهرها گسترش مییابند، بزرگراهها ساخته میشوند و خانهها از دل خاک سر برمیآورند؛ اما این پیشرفت با هزینهای انسانی همراه است که نمیتوان نادیده گرفت. گزارشهای رسمی نشان میدهند که کارگران ساختمانی بیش از هر گروه شغلی دیگری در ایران قربانی حوادث کاری میشوند. طبق آمار، بخش ساختوساز بالاترین نرخ مرگومیر و جراحت شغلی را در کشور دارد. این واقعیت تلخ، پرسشی اساسی را پیش میکشد: چرا صنعتی که چنین نقشی در توسعه دارد، اینقدر برای نیروی کارش خطرناک است؟
پاسخ در ترکیبی از عوامل نهفته است: نبود آموزشهای حرفهای نظاممند، بیتوجهی به استانداردهای ایمنی و فقدان ارزیابی صلاحیت حرفهای. بسیاری از کارگران، مانند رضا، با مهارتهای ابتدایی و بدون آموزش کافی وارد این حرفه میشوند. آنها اغلب از روستاها به شهرها مهاجرت کردهاند، به امید درآمدی بهتر، اما با خطراتی روبهرو میشوند که هیچگاه برای مواجهه با آنها آماده نشدهاند. یک لحظه غفلت، یک کابل برق معیوب، یا یک داربست غیراستاندارد میتواند زندگی آنها را برای همیشه تغییر دهد.
تفاهمنامهای برای تغییر
در این میان، امیدی تازه در حال شکلگیری است. سازمان آموزش فنیوحرفهای کشور و مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی با امضای تفاهمنامهای مشترک، گامی بلند برای تحول در این صنعت برداشتهاند. این همکاری که با هدف توسعه نظام صلاحیت حرفهای و ارتقای مهارتهای کارگران ساختمانی شکل گرفته، نویدبخش آیندهای امنتر و کارآمدتر است. این تفاهمنامه بر آموزشهای تقاضامحور، استانداردسازی مشاغل، و ارزیابی مستمر صلاحیتها تمرکز دارد؛ اقدامی که میتواند حلقه گمشدهای در زنجیره ایمنی و کیفیت ساختوساز باشد.
غلامحسین محمدی، رئیس سازمان آموزش فنیوحرفهای، در مراسم امضای این تفاهمنامه از الگوهای جهانی الهام گرفت. او به کشورهای مانند آلمان، ژاپن و کره جنوبی اشاره کرد که پس از ویرانیهای جنگ جهانی دوم، با سرمایهگذاری در آموزش نیروی انسانی، به قدرتهای صنعتی تبدیل شدند. «مهارت، موتور توسعه است»، محمدی میگوید: «در جهانی که فناوری و استانداردها بهسرعت در حال تغییرند، آموزش حرفهای نهتنها به ایمنی کارگران کمک میکند، بلکه کیفیت پروژههای عمرانی را ارتقا میدهد و به رشد اقتصادی منجر میشود.»
این سازمان، با شبکهای گسترده از ۷۰۰ مرکز آموزشی دولتی و ۲۰ هزار آموزشگاه آزاد در سراسر کشور، ظرفیت بینظیری برای آموزش گروههای مختلف، از دانشآموزان گرفته تا شاغلان صنایع و حتی زندانیان، دارد. محمدی تأکید میکند که آموزشهای تقاضامحور—برخلاف مدلهای قدیمی عرضهمحور—میتوانند کارگران را مستقیماً به فرصتهای شغلی متصل کنند. این رویکرد، همراه با نظام صلاحیت حرفهای میتواند ساختوساز را از یک حرفه پرخطر به صنعتی امن و پایدار تبدیل کند.
ضرورت صلاحیت حرفهای
غزال راهب، رئیس مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی نیز در این مراسم بر اهمیت نهادسازی و سنجش صلاحیت حرفهای تأکید کرد. او معتقد است که در شرایط کنونی، با افزایش انتظارات از کیفیت و ایمنی در پروژههای عمرانی، تربیت نیروی ماهر بیش از هر زمان دیگری ضروری است: «برنامه هفتم توسعه مسئولیتهای سنگینی بر دوش نظام ساختوساز گذاشته است.»
راهب میگوید: «بدون نیروی انسانی آموزشدیده و دارای صلاحیت، دستیابی به این اهداف ممکن نیست.»
این تفاهمنامه زمینههای همکاری گستردهای را تعریف کرده است: از تدوین استانداردهای شایستگی و ارزشیابی مشاغل گرفته تا ارائه آموزشهای مهارتی فنی و غیرفنی (مانند مهارتهای نرم) و فراهم کردن زمینه اشتغال برای دارندگان گواهینامه مهارت. این اقدامات نهتنها به کارگران کمک میکند تا در حرفه خود پیشرفت کنند، بلکه به کارفرمایان اطمینان میدهد که پروژههایشان با استانداردهای بینالمللی اجرا میشود.
داستانهایی از خط مقدم
برای درک اهمیت این تغییرات، کافی است به زندگی کارگرانی مانند رضا نگاه کنیم. او هر روز صبح، پیش از طلوع آفتاب با کولهباری از امید و نگرانی به محل کار میرود. «هر بار که روی داربست میروم، به پسرم فکر میکنم»؛ رضا میگوید: «میخواهم برگردم و او را در آغوش بگیرم، اما همیشه ترس این را دارم که یک اشتباه کوچک همهچیز را تمام کند.»
آموزشهای حرفهای و گواهینامههای صلاحیت میتوانند این ترس را کاهش دهند. کارگری که میداند چگونه از تجهیزات ایمنی استفاده کند، چگونه خطرات را شناسایی کند و چگونه استانداردهای ساخت را رعایت کند، نهتنها جان خود را حفظ میکند بلکه به کیفیت پروژهای که در آن کار میکند، میافزاید.
داستان رضا تنها یکی از هزاران است. در شهرهای کوچک و بزرگ ایران، کارگران ساختمانی، از مهاجران روستایی گرفته تا جوانانی که تازه وارد بازار کار شدهاند، با خطراتی مشابه دستوپنجه نرم میکنند. فقدان آموزش، آنها را در برابر حوادثی مانند سقوط از ارتفاع، برقگرفتگی یا ریزش سازهها آسیبپذیر کرده است. طبق گزارشهای رسمی بیش از نیمی از حوادث ساختمانی در ایران به دلیل نقص در آموزش یا رعایت نکردن نکات ایمنی رخ میدهند. این آمار، ضرورت یک تحول اساسی را فریاد میزند.
الگویی برای آینده
تجربه جهانی نشان میدهد که آموزش و صلاحیت حرفهای میتوانند معجزه کنند. در آلمان، سیستم «دوآل» (ترکیبی از آموزش تئوری و عملی) کارگران را از سنین پایین برای مشاغل فنی آماده میکند. در ژاپن، فرهنگ «کایزن» (بهبود مستمر) به کارگران ساختمانی امکان میدهد تا با فناوریهای جدید و استانداردهای ایمنی همگام شوند. ایران نیز میتواند با تکیه بر ظرفیتهای داخلی و همکاری نهادهایی مانند سازمان آموزش فنیوحرفهای و مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، چنین الگویی را بومیسازی کند.
این تفاهمنامه، بیش از یک قرارداد همکاری، یک تعهد اخلاقی است. تعهد به حفظ جان کارگرانی که شهرهای ما را میسازند، تعهد به ارتقای کیفیت زندگی میلیونها ایرانی که در این ساختمانها زندگی میکنند و تعهد به آیندهای که در آن توسعه با ایمنی و پایداری همراه باشد. همانطور که محمدی میگوید: «این تفاهمنامه میتواند یکی از تأثیرگذارترین اقدامات در تاریخ صنعت ساختمان ایران باشد، همانطور که سازمان نظام مهندسی در استانداردسازی مهندسی ساختمان موفق بوده است.»
مسیری به سوی ایمنی
برای کارگرانی مانند رضا، این تغییرات بیش از یک سیاست یا برنامه هستند؛ آنها امیدی برای بازگشت امن به خانهاند. نظام صلاحیت حرفهای، آموزشهای هدفمند و استانداردهای بهروز میتوانند ساختوساز را از یک حرفه پرخطر به صنعتی ایمن و پرافتخار تبدیل کنند. این تحول، نهتنها جان کارگران را نجات میدهد، بلکه اعتماد عمومی به کیفیت سازهها را افزایش میدهد و به رشد اقتصادی پایدار کمک میکند.
در نهایت، آینده صنعت ساختمان ایران به دست کسانی است که امروز روی داربستها کار میکنند، آجر روی آجر میگذارند و شهرهای ما را شکل میدهند. وظیفه ما، بهعنوان یک جامعه، این است که ابزار، دانش و حمایت لازم را به آنها بدهیم تا نهتنها زنده بمانند، بلکه در حرفه خود بدرخشند. تفاهمنامه جدید، گامی در این مسیر است؛ گامی که میتواند پشتبامی امن برای زندگی و آینده کارگران فردا بسازد.
صنعت ساختمان در ایران، مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه، ستون فقرات اقتصاد است. شهرها گسترش مییابند، بزرگراهها ساخته میشوند و خانهها از دل خاک سر برمیآورند؛ اما این پیشرفت با هزینهای انسانی همراه است که نمیتوان نادیده گرفت. گزارشهای رسمی نشان میدهند که کارگران ساختمانی بیش از هر گروه شغلی دیگری در ایران قربانی حوادث کاری میشوند. طبق آمار، بخش ساختوساز بالاترین نرخ مرگومیر و جراحت شغلی را در کشور دارد. این واقعیت تلخ، پرسشی اساسی را پیش میکشد: چرا صنعتی که چنین نقشی در توسعه دارد، اینقدر برای نیروی کارش خطرناک است؟
پاسخ در ترکیبی از عوامل نهفته است: نبود آموزشهای حرفهای نظاممند، بیتوجهی به استانداردهای ایمنی و فقدان ارزیابی صلاحیت حرفهای. بسیاری از کارگران، مانند رضا، با مهارتهای ابتدایی و بدون آموزش کافی وارد این حرفه میشوند. آنها اغلب از روستاها به شهرها مهاجرت کردهاند، به امید درآمدی بهتر، اما با خطراتی روبهرو میشوند که هیچگاه برای مواجهه با آنها آماده نشدهاند. یک لحظه غفلت، یک کابل برق معیوب، یا یک داربست غیراستاندارد میتواند زندگی آنها را برای همیشه تغییر دهد.
تفاهمنامهای برای تغییر
در این میان، امیدی تازه در حال شکلگیری است. سازمان آموزش فنیوحرفهای کشور و مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی با امضای تفاهمنامهای مشترک، گامی بلند برای تحول در این صنعت برداشتهاند. این همکاری که با هدف توسعه نظام صلاحیت حرفهای و ارتقای مهارتهای کارگران ساختمانی شکل گرفته، نویدبخش آیندهای امنتر و کارآمدتر است. این تفاهمنامه بر آموزشهای تقاضامحور، استانداردسازی مشاغل، و ارزیابی مستمر صلاحیتها تمرکز دارد؛ اقدامی که میتواند حلقه گمشدهای در زنجیره ایمنی و کیفیت ساختوساز باشد.
غلامحسین محمدی، رئیس سازمان آموزش فنیوحرفهای، در مراسم امضای این تفاهمنامه از الگوهای جهانی الهام گرفت. او به کشورهای مانند آلمان، ژاپن و کره جنوبی اشاره کرد که پس از ویرانیهای جنگ جهانی دوم، با سرمایهگذاری در آموزش نیروی انسانی، به قدرتهای صنعتی تبدیل شدند. «مهارت، موتور توسعه است»، محمدی میگوید: «در جهانی که فناوری و استانداردها بهسرعت در حال تغییرند، آموزش حرفهای نهتنها به ایمنی کارگران کمک میکند، بلکه کیفیت پروژههای عمرانی را ارتقا میدهد و به رشد اقتصادی منجر میشود.»
این سازمان، با شبکهای گسترده از ۷۰۰ مرکز آموزشی دولتی و ۲۰ هزار آموزشگاه آزاد در سراسر کشور، ظرفیت بینظیری برای آموزش گروههای مختلف، از دانشآموزان گرفته تا شاغلان صنایع و حتی زندانیان، دارد. محمدی تأکید میکند که آموزشهای تقاضامحور—برخلاف مدلهای قدیمی عرضهمحور—میتوانند کارگران را مستقیماً به فرصتهای شغلی متصل کنند. این رویکرد، همراه با نظام صلاحیت حرفهای میتواند ساختوساز را از یک حرفه پرخطر به صنعتی امن و پایدار تبدیل کند.
ضرورت صلاحیت حرفهای
غزال راهب، رئیس مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی نیز در این مراسم بر اهمیت نهادسازی و سنجش صلاحیت حرفهای تأکید کرد. او معتقد است که در شرایط کنونی، با افزایش انتظارات از کیفیت و ایمنی در پروژههای عمرانی، تربیت نیروی ماهر بیش از هر زمان دیگری ضروری است: «برنامه هفتم توسعه مسئولیتهای سنگینی بر دوش نظام ساختوساز گذاشته است.»
راهب میگوید: «بدون نیروی انسانی آموزشدیده و دارای صلاحیت، دستیابی به این اهداف ممکن نیست.»
این تفاهمنامه زمینههای همکاری گستردهای را تعریف کرده است: از تدوین استانداردهای شایستگی و ارزشیابی مشاغل گرفته تا ارائه آموزشهای مهارتی فنی و غیرفنی (مانند مهارتهای نرم) و فراهم کردن زمینه اشتغال برای دارندگان گواهینامه مهارت. این اقدامات نهتنها به کارگران کمک میکند تا در حرفه خود پیشرفت کنند، بلکه به کارفرمایان اطمینان میدهد که پروژههایشان با استانداردهای بینالمللی اجرا میشود.
داستانهایی از خط مقدم
برای درک اهمیت این تغییرات، کافی است به زندگی کارگرانی مانند رضا نگاه کنیم. او هر روز صبح، پیش از طلوع آفتاب با کولهباری از امید و نگرانی به محل کار میرود. «هر بار که روی داربست میروم، به پسرم فکر میکنم»؛ رضا میگوید: «میخواهم برگردم و او را در آغوش بگیرم، اما همیشه ترس این را دارم که یک اشتباه کوچک همهچیز را تمام کند.»
آموزشهای حرفهای و گواهینامههای صلاحیت میتوانند این ترس را کاهش دهند. کارگری که میداند چگونه از تجهیزات ایمنی استفاده کند، چگونه خطرات را شناسایی کند و چگونه استانداردهای ساخت را رعایت کند، نهتنها جان خود را حفظ میکند بلکه به کیفیت پروژهای که در آن کار میکند، میافزاید.
داستان رضا تنها یکی از هزاران است. در شهرهای کوچک و بزرگ ایران، کارگران ساختمانی، از مهاجران روستایی گرفته تا جوانانی که تازه وارد بازار کار شدهاند، با خطراتی مشابه دستوپنجه نرم میکنند. فقدان آموزش، آنها را در برابر حوادثی مانند سقوط از ارتفاع، برقگرفتگی یا ریزش سازهها آسیبپذیر کرده است. طبق گزارشهای رسمی بیش از نیمی از حوادث ساختمانی در ایران به دلیل نقص در آموزش یا رعایت نکردن نکات ایمنی رخ میدهند. این آمار، ضرورت یک تحول اساسی را فریاد میزند.
الگویی برای آینده
تجربه جهانی نشان میدهد که آموزش و صلاحیت حرفهای میتوانند معجزه کنند. در آلمان، سیستم «دوآل» (ترکیبی از آموزش تئوری و عملی) کارگران را از سنین پایین برای مشاغل فنی آماده میکند. در ژاپن، فرهنگ «کایزن» (بهبود مستمر) به کارگران ساختمانی امکان میدهد تا با فناوریهای جدید و استانداردهای ایمنی همگام شوند. ایران نیز میتواند با تکیه بر ظرفیتهای داخلی و همکاری نهادهایی مانند سازمان آموزش فنیوحرفهای و مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، چنین الگویی را بومیسازی کند.
این تفاهمنامه، بیش از یک قرارداد همکاری، یک تعهد اخلاقی است. تعهد به حفظ جان کارگرانی که شهرهای ما را میسازند، تعهد به ارتقای کیفیت زندگی میلیونها ایرانی که در این ساختمانها زندگی میکنند و تعهد به آیندهای که در آن توسعه با ایمنی و پایداری همراه باشد. همانطور که محمدی میگوید: «این تفاهمنامه میتواند یکی از تأثیرگذارترین اقدامات در تاریخ صنعت ساختمان ایران باشد، همانطور که سازمان نظام مهندسی در استانداردسازی مهندسی ساختمان موفق بوده است.»
مسیری به سوی ایمنی
برای کارگرانی مانند رضا، این تغییرات بیش از یک سیاست یا برنامه هستند؛ آنها امیدی برای بازگشت امن به خانهاند. نظام صلاحیت حرفهای، آموزشهای هدفمند و استانداردهای بهروز میتوانند ساختوساز را از یک حرفه پرخطر به صنعتی ایمن و پرافتخار تبدیل کنند. این تحول، نهتنها جان کارگران را نجات میدهد، بلکه اعتماد عمومی به کیفیت سازهها را افزایش میدهد و به رشد اقتصادی پایدار کمک میکند.
در نهایت، آینده صنعت ساختمان ایران به دست کسانی است که امروز روی داربستها کار میکنند، آجر روی آجر میگذارند و شهرهای ما را شکل میدهند. وظیفه ما، بهعنوان یک جامعه، این است که ابزار، دانش و حمایت لازم را به آنها بدهیم تا نهتنها زنده بمانند، بلکه در حرفه خود بدرخشند. تفاهمنامه جدید، گامی در این مسیر است؛ گامی که میتواند پشتبامی امن برای زندگی و آینده کارگران فردا بسازد.
ارسال دیدگاه