حمایت قانونی از حق آموزش کودکان بی‌سرپرست

حمایت قانونی از حق آموزش کودکان بی‌سرپرست

بهزاد شهسواری در کتاب «نهاد قانونی سرپرستی کودکان و نوجوانان بی‌سرپرست و بدسرپرست با رویکرد حق آموزش در حقوق شهروندی» (نشر آیت عقل)، کوشیده است تا با توجه به رشد و توسعه قوانین جاری، «حق آموزش» را، به‌عنوان یکی از نیازهای سرشار از اهمیت در زندگی برای کودکان و یا نوجوانان تحت سرپرستی، با در نظر گرفتن موازین منشور حقوق شهروندی، به‌صورت منظم و منطبق با قوانین جاری به‌ویژه قانون حمایت از کودکان بی‌سرپرست و بد‌سرپرست مصوب ۱۳۹۲، تجزیه و تحلیل کند. نویسنده می‌کوشد تا به شیوه‌ای تخصصی ساز‌و‌کارهای نهاد سرپرستی، شرایط متقاضیان سرپرستی و حقوق کودکان و یا نوجوانان بی‌سرپرست و بدسرپرست‌ را، با نگاهی ویژه و تأکید بر حق آموزش برای آن‌ها، تبیین کند. در ادامه بخشی از این کتاب را می‌خوانیم:
در ابتدا با توجه به مقصود موضوع بررسی که توسعه و تبیین آموزش و پرورش به‌عنوان مصداقی از حقوق شهروندی کودکان و نوجوانان است، می‌بایست تعاریف، مفاهیم و مبانی مشمول این نهاد شناسایی و شرح داده شود. هدف در این فصل، توصیف، تبیین و کشف تعاریف و مبانی از نظر متخصصان و حقوقدانان برجسته است. معمولاً برای کشف واقعیت‌های موجود یا آنچه که هست، توصیف انجام می‌شود. بنابراین به تعریف و شرح آموزش و پرورش برای کودکان و نوجوانان، اصول آموزش و پرورش، موضوع شهروندی و جایگاه آن در دین مبین اسلام، نهاد قانونی سرپرستی و... می‌پردازد. با توصیف چگونگی موارد مذکور و در نظر داشتن شرایط و فرهنگ در جوامع و دوران زمان‌های مختلف، می‌توان اجزای موضوع را نیز مشخص کرد. گرچه بیشتر بررسی مبانی موضوع بحث دارای اهداف توصیفی ا‌ست اما برخی از آن‌ها هدف تبیینی نیز دارند. به‌عنوان مثال در تعریف سرپرستی و یا فرزندخواندگی، تشابهات و تفاوت‌های کودکان و یا نوجوانان تحت سرپرستی با فرزندان حقیقی و قوانین حاکم بر آن‌ها مشخص خواهد شد. زمانی که شخصی بتواند منظور خود را به‌طور صریح و مستند به مخاطب انتقال دهد، می‌توان او را در تبیین موضوع موفق شناخت، لکن این امر ممکن است برای همگان به اندازه مساوی قابل‌فهم نباشد؛ زیرا نیروی ادراک اشخاص نسبت به یکدیگر متفاوت است. تبیین به‌نوعی انتقال ذهنیت است و با استفاده از کلمات، به شکلی مخاطب آن را درک خواهد کرد. در کاوش و کشف، جست‌وجو در خصوص امکان‌هایی است که توسط محققان و حقوقدانان پیگیری شده است؛ برای نمونه می‌توان منابع حقوق، اصول اساسی در تربیت اسلامی و... را نام برد.
دانش حقوق علم، واژه آشنایی است که هرکس آن را به گونه‌ای مورد استفاده قرار می‌دهد. علم معادل واژه انگلیسی  Science به معنای مهارت و فن است. با توجه به اینکه معنای لغوی علم واضح است اما مصادیق آن با توجه به هر رشته مخصوص به آن، متفاوت است. علم را می‌توان به نوعی آگاه شدن نسبت به امری تعریف کرد. علم در لفافه پر رمز و رازی پیچیده نشده و پدیده‌ای اسرارآمیز نیست، بلکه مجموعه فعالیت‌های منظم و منسجمی ا‌ست که با تکیه بر آن واقعیت‌های جهان در کنار هم نهاده می‌شوند. به‌طور کلی می‌توان بر این نظر بود که بیشتر علوم درصدد کشف و شناخت طبیعت و موضوعات پیرامون انسان است. در این فعالیت سه جزء عمده وجود دارند: «توصیف، کشف نظم و صورت‌بندی نظریه‌ها و قوانین.» علم حقوق از منظر جنبه‌های متفاوت مورد بررسی حقوقدانان برجسته قرار گرفته است. حقوق هنری است که بر مبنای علم استوار شده، بدین تعبیر که هنر در گزینش نهایی به کار می‌رود اما قواعد به شیوه‌ علمی به‌دست می‌آید. هدف حقوق تنها کشف قواعد حاکم بر تحول اجتماع و بررسی عادات و رسوم موجود نیست. هدف نهایی این است که با استفاده از وسایل علمی، به قواعد دست یابد که بهتر بتواند عدالت و نظم را در جامعه مستقر سازد و سعادت مردم را تأمین کند.
ارسال دیدگاه
ضمیمه
ضمیمه