
کارگران فصلی نیازمند حمایت مضاعف
نازنین رزاقیمقدم روزنامه نگار
محمود، کارگر بخش حملونقل یکی از بزرگترین معادن طلای آذربایجان غربی است. او تقریباً هر سال با توقف فعالیت فصلی معدن، همراه با تعداد دیگری از هممحلیها و همکارانش راهی شهرهای مرکزی کشور میشود تا بهصورت فصلی و روزمزد کار کند. محمود میگوید: «گاهی اگر فصل انگورچینی باشد به تاکستان قزوین میرویم، گاهی مسافرکشی میکنیم و گاهی هم حملونقل بار و اثاثیه و... خلاصه هر کار حلالی که بشود با دستمزدش این چندماه را بگذرانیم، انجام میدهیم.» کارهایی که در خوشبینانهترین حالت، پرداخت دستمزد بهموقع مزیت آنهاست و از حقوق و مزایای کار خبری نیست. او ادامه میدهد: «نه بیمه و نه هیچ حق و حقوق دیگری، جز دستمزد روزانه که گاهی همان هم بهموقع پرداخت نمیشود، دریافت نمیکنیم. اگر این وسط بلایی سر کسی بیاید هم کارفرما پاسخگو نیست. خودمان پذیرفتهایم که اینطور کار کنیم. در واقع چارهای نداریم!»
کارگران فصلی، افرادی هستند که بهدلیل از دست دادن شغل، توقف یا تعطیلی فصلی فعالیت مجموعهای که در آن مشغول به کار هستند و مشکلات اقتصادی ناشی از رکود تولید و بیکاری به شهرهای دیگر میروند. کورهپزخانهها، بخشهای مختلف کشاورزی، برخی کارخانهها و کارگاههای تولیدی و صنعتی و از همه بیشتر پروژههای کوچک و بزرگ ساختمانی محل اشتغال کارگران فصلی است. این افراد روزها و ماهها دوری از خانه و خانواده و فقدان امکانات رفاهی استاندارد را در کنار شرایط کاری سخت و دستمزدهای نهچندان عادلانه تحمل میکنند تا شاید از این طریق معاش خود و خانوادههایشان را تأمین کنند.
گروهی که عمدتاً در زمره بیش از 90 درصد نیروی کار موقت کشور جای میگیرند و تضمینی برای کارشان وجود ندارد. آنها در بهترین حالت فقط چندماه در سال کار میکنند و به هیچیک از تشکلهای کارگری تعلق ندارند. نبود شغل مناسب و درآمد کافی، دوری از خانواده، افزایش بیکاری، نبود امنیت شغلی، نداشتن بیمه و نبود مکان مناسب برای اسکان در محل کار از جمله مهمترین چالشهای فعالیت آنها محسوب میشود.
کارگران فصلی به دلیل ماهیت کارشان اغلب درآمدهای نامنظمی را دریافت میکنند که به تقاضای فصلی بازار بستگی دارد. بهعنوان مثال، کارگران کشاورزی در طول دوره کاشت یا برداشت به کار گرفته میشوند. دستمزدهای پایین بهویژه در کشاورزی رایج است؛ جاییکه پرداخت اغلب با هزینه زندگی همخوانی ندارد. این در حالی است که کارگران فصلی اغلب بدون ایمنی مناسب، شرایط کاری خطرناک را بهخصوص در ساختوساز و کشاورزی تحمل میکنند. بسیاری از آنها به مراقبتهای بهداشتی دسترسی ندارند و بدون حمایت مالی در برابر آسیبها یا بیماریها آسیبپذیر هستند.
تعداد کارگران فصلی در کدام بخش بیشتر است
از تعداد کارگران فصلی اطلاع دقیقی در دست نیست اما تقریباً در تمام بخشهای خدمات، کشاورزی و گاهی صنعت و تولیدی حضور آنها محسوس است. بیشترین پراکندگی این گروه از کارگران را میتوان در بین کارگران ساختمانی دید.
این کارگران که بدنه اصلی ساختوساز مسکن را تشکیل میدهند، در این روزهای سرد با کاهش بازار کار مواجه هستند؛ این افراد مزد مشخصی ندارند. از بیمه، پاداش و عیدی هم که خبری نیست. بنابراین اگر بلایی سرشان بیاید، معلوم نیست سرنوشت خانواده آنها چه میشود.
بر اساس گزارشها، روی داربست رفتن و کار کردن در بلندی حتی به گفتن هم آسان نیست اما کارگران فصلی چارهای جز این ندارند که با وجود همه سختیها تن به کاری بدهند تا بتوانند از پس معیشت خود برآیند. اگر وضعیت ساختوساز خوب باشد، آنها تنها شش تا هفت ماه در سال برای انجام کار فرصت دارند. اگر اوضاع ساخت وساز نامناسب باشد، حتی کار کردن در باقیمانده روزهای زمستان هم سخت میشود. این مسئله بیشتر روزها موجب جمع شدن کارگران در گوشهای از میدانهای شهر شده و در بسیاری موارد عصبانیت ناشی از بیکاری یا تلاش برای رقابت و قاپیدن کار از دست یکدیگر، درگیری لفظی میان آنها ایجاد میکند.
در این میان رسیدگی به وضعیت کارگران فصلی و در نظر گرفتن محل مناسب برای ساماندهی آنها، موضوعی است که باید مورد توجه مدیران شهری، مسئولان اداره کار و امور اجتماعی و سایر مسئولان ذیربط قرار گیرد.
کارگران فصلی و حقوق تضییعشده
بیشتر کارگران فصلی و مهاجر، بیمه نیستند. حتی اگر بیمه داشته باشند، چون فصلی هستند نمیتوانند با ۶۰ یا حتی ۶۵ سال سن، بازنشسته شوند. این در حالی است که در قانون کار هیچ تفاوتی بین کارگران قرارداد دائم و موقت به لحاظ استفاده از مزایای قانون کار وجود ندارد. قانون به صراحت اعلام کرده که همه کارگران به تناسب سوابقی که دارند، باید از مزایای قانون کار و تأمیناجتماعی برخوردار باشند و هیچگونه تبعیضی در پرداخت دستمزد، بیمه و رعایت حقوق کار بین کارگران موقت و فصلی و دیگر کارگران پذیرفته نیست.
بهدلیل عدم نظارت و بازرسی جدی و شرایط حاکم بر بازار کار کشور، حقوق کارگران فصلی تضییع میشود. هرچه کارگاهها کوچکتر باشد امکان تخلف، عدم رعایت حقوق کار و تبعیض در پرداخت دستمزد بیشتر دیده میشود. در کارگاههای بزرگتر نظارت و بازرسیها بیشتر و امکان پرداخت دستمزد و مزایای قانون کار واقعیتر است اما در کارگاههای کوچک بهویژه در حوزه کارگران فصلی و موقت، عدم نظارت و بازرسی عالیه از سوی متولیان وزارت کار موجب اجحاف و تبعیض در حق کارگران فصلی میشود.
در گذشته برای رعایت حقوق کار در کارگاههای ۱۰ نفره و کمتر از آن دچار مشکلات اساسی بودیم. مثلاً یک پروژه ساختمانی شروع به کار میکند و چند کارگر را به کار میگیرد اما هیچ مأمور یا بازرسی از اداره کار به آن مراجعه نمیکند. در حالی که مسائل ایمنی و بهداشت جزو اولویتهایی است که باید در چنین کارگاههایی رعایت شود. در این میان یکی از عمده مشکلات کارگران فصلی این است که در زمان ارائه خدماتی مانند بیمه به هیچ عنوان به حساب نمیآیند اما در آمار اشتغالزایی لحاظ میشوند.
قرار گرفتن این افراد در آمار اشتغال در شرایطی انجام میگیرد که اگر یک فرد شاغل باشد و سپس بیکار شود، میتواند از مزایای بیمه بیکاری استفاده کند اما هنوز برای بیمه کارگران فصلی هیچ راهکاری اندیشیده نشده است. از آنجا که فرصتهای شغلی کمی در اختیار کارگران فصلی است، این افراد مجبورند حتی بدون انعقاد قرارداد و با دریافت مبلغ بسیار اندکی بهعنوان دستمزد کار کنند. البته فقط بخشی از کارگران فصلی به کارهای ساختمانی اشتغال دارند و بهدلیل گستردگی تعداد کارگران فصلی باید طرح جامعی برای حل مشکلات بیمه و معیشت آنها تصویب شود. از اینرو سازمانهای کارگری نباید از نقش و وظایفی که درباره کارگران فصلی بر دوش دارند، غافل شوند. نباید انتظار داشته باشیم تنها دولت و وزارت کار ساماندهی کارگران فصلی را در دستور کار قرار دهند، بلکه انجمنهای صنفی و تشکلهای کارگری هم که وظیفه پیگیری مطالبات و حقوق کارگران را دارند باید به تکالیف و وظایفی که در قبال نیروهای کار موقت و فصلی دارند عمل کنند و در این خصوص فعال شوند. سازمانهای کارگری باید نسبت به شناسایی این دسته از کارگران اقدام کنند و بهوسیله مذاکره با کارفرمایان از استخدام و نحوه فعالیت کارگران فصلی در کارگاهها باخبر شوند، وضعیت بیمه را پیگیری و از حقوق قانونی آنها دفاع کنند.
کارگران فصلی، افرادی هستند که بهدلیل از دست دادن شغل، توقف یا تعطیلی فصلی فعالیت مجموعهای که در آن مشغول به کار هستند و مشکلات اقتصادی ناشی از رکود تولید و بیکاری به شهرهای دیگر میروند. کورهپزخانهها، بخشهای مختلف کشاورزی، برخی کارخانهها و کارگاههای تولیدی و صنعتی و از همه بیشتر پروژههای کوچک و بزرگ ساختمانی محل اشتغال کارگران فصلی است. این افراد روزها و ماهها دوری از خانه و خانواده و فقدان امکانات رفاهی استاندارد را در کنار شرایط کاری سخت و دستمزدهای نهچندان عادلانه تحمل میکنند تا شاید از این طریق معاش خود و خانوادههایشان را تأمین کنند.
گروهی که عمدتاً در زمره بیش از 90 درصد نیروی کار موقت کشور جای میگیرند و تضمینی برای کارشان وجود ندارد. آنها در بهترین حالت فقط چندماه در سال کار میکنند و به هیچیک از تشکلهای کارگری تعلق ندارند. نبود شغل مناسب و درآمد کافی، دوری از خانواده، افزایش بیکاری، نبود امنیت شغلی، نداشتن بیمه و نبود مکان مناسب برای اسکان در محل کار از جمله مهمترین چالشهای فعالیت آنها محسوب میشود.
کارگران فصلی به دلیل ماهیت کارشان اغلب درآمدهای نامنظمی را دریافت میکنند که به تقاضای فصلی بازار بستگی دارد. بهعنوان مثال، کارگران کشاورزی در طول دوره کاشت یا برداشت به کار گرفته میشوند. دستمزدهای پایین بهویژه در کشاورزی رایج است؛ جاییکه پرداخت اغلب با هزینه زندگی همخوانی ندارد. این در حالی است که کارگران فصلی اغلب بدون ایمنی مناسب، شرایط کاری خطرناک را بهخصوص در ساختوساز و کشاورزی تحمل میکنند. بسیاری از آنها به مراقبتهای بهداشتی دسترسی ندارند و بدون حمایت مالی در برابر آسیبها یا بیماریها آسیبپذیر هستند.
تعداد کارگران فصلی در کدام بخش بیشتر است
از تعداد کارگران فصلی اطلاع دقیقی در دست نیست اما تقریباً در تمام بخشهای خدمات، کشاورزی و گاهی صنعت و تولیدی حضور آنها محسوس است. بیشترین پراکندگی این گروه از کارگران را میتوان در بین کارگران ساختمانی دید.
این کارگران که بدنه اصلی ساختوساز مسکن را تشکیل میدهند، در این روزهای سرد با کاهش بازار کار مواجه هستند؛ این افراد مزد مشخصی ندارند. از بیمه، پاداش و عیدی هم که خبری نیست. بنابراین اگر بلایی سرشان بیاید، معلوم نیست سرنوشت خانواده آنها چه میشود.
بر اساس گزارشها، روی داربست رفتن و کار کردن در بلندی حتی به گفتن هم آسان نیست اما کارگران فصلی چارهای جز این ندارند که با وجود همه سختیها تن به کاری بدهند تا بتوانند از پس معیشت خود برآیند. اگر وضعیت ساختوساز خوب باشد، آنها تنها شش تا هفت ماه در سال برای انجام کار فرصت دارند. اگر اوضاع ساخت وساز نامناسب باشد، حتی کار کردن در باقیمانده روزهای زمستان هم سخت میشود. این مسئله بیشتر روزها موجب جمع شدن کارگران در گوشهای از میدانهای شهر شده و در بسیاری موارد عصبانیت ناشی از بیکاری یا تلاش برای رقابت و قاپیدن کار از دست یکدیگر، درگیری لفظی میان آنها ایجاد میکند.
در این میان رسیدگی به وضعیت کارگران فصلی و در نظر گرفتن محل مناسب برای ساماندهی آنها، موضوعی است که باید مورد توجه مدیران شهری، مسئولان اداره کار و امور اجتماعی و سایر مسئولان ذیربط قرار گیرد.
کارگران فصلی و حقوق تضییعشده
بیشتر کارگران فصلی و مهاجر، بیمه نیستند. حتی اگر بیمه داشته باشند، چون فصلی هستند نمیتوانند با ۶۰ یا حتی ۶۵ سال سن، بازنشسته شوند. این در حالی است که در قانون کار هیچ تفاوتی بین کارگران قرارداد دائم و موقت به لحاظ استفاده از مزایای قانون کار وجود ندارد. قانون به صراحت اعلام کرده که همه کارگران به تناسب سوابقی که دارند، باید از مزایای قانون کار و تأمیناجتماعی برخوردار باشند و هیچگونه تبعیضی در پرداخت دستمزد، بیمه و رعایت حقوق کار بین کارگران موقت و فصلی و دیگر کارگران پذیرفته نیست.
بهدلیل عدم نظارت و بازرسی جدی و شرایط حاکم بر بازار کار کشور، حقوق کارگران فصلی تضییع میشود. هرچه کارگاهها کوچکتر باشد امکان تخلف، عدم رعایت حقوق کار و تبعیض در پرداخت دستمزد بیشتر دیده میشود. در کارگاههای بزرگتر نظارت و بازرسیها بیشتر و امکان پرداخت دستمزد و مزایای قانون کار واقعیتر است اما در کارگاههای کوچک بهویژه در حوزه کارگران فصلی و موقت، عدم نظارت و بازرسی عالیه از سوی متولیان وزارت کار موجب اجحاف و تبعیض در حق کارگران فصلی میشود.
در گذشته برای رعایت حقوق کار در کارگاههای ۱۰ نفره و کمتر از آن دچار مشکلات اساسی بودیم. مثلاً یک پروژه ساختمانی شروع به کار میکند و چند کارگر را به کار میگیرد اما هیچ مأمور یا بازرسی از اداره کار به آن مراجعه نمیکند. در حالی که مسائل ایمنی و بهداشت جزو اولویتهایی است که باید در چنین کارگاههایی رعایت شود. در این میان یکی از عمده مشکلات کارگران فصلی این است که در زمان ارائه خدماتی مانند بیمه به هیچ عنوان به حساب نمیآیند اما در آمار اشتغالزایی لحاظ میشوند.
قرار گرفتن این افراد در آمار اشتغال در شرایطی انجام میگیرد که اگر یک فرد شاغل باشد و سپس بیکار شود، میتواند از مزایای بیمه بیکاری استفاده کند اما هنوز برای بیمه کارگران فصلی هیچ راهکاری اندیشیده نشده است. از آنجا که فرصتهای شغلی کمی در اختیار کارگران فصلی است، این افراد مجبورند حتی بدون انعقاد قرارداد و با دریافت مبلغ بسیار اندکی بهعنوان دستمزد کار کنند. البته فقط بخشی از کارگران فصلی به کارهای ساختمانی اشتغال دارند و بهدلیل گستردگی تعداد کارگران فصلی باید طرح جامعی برای حل مشکلات بیمه و معیشت آنها تصویب شود. از اینرو سازمانهای کارگری نباید از نقش و وظایفی که درباره کارگران فصلی بر دوش دارند، غافل شوند. نباید انتظار داشته باشیم تنها دولت و وزارت کار ساماندهی کارگران فصلی را در دستور کار قرار دهند، بلکه انجمنهای صنفی و تشکلهای کارگری هم که وظیفه پیگیری مطالبات و حقوق کارگران را دارند باید به تکالیف و وظایفی که در قبال نیروهای کار موقت و فصلی دارند عمل کنند و در این خصوص فعال شوند. سازمانهای کارگری باید نسبت به شناسایی این دسته از کارگران اقدام کنند و بهوسیله مذاکره با کارفرمایان از استخدام و نحوه فعالیت کارگران فصلی در کارگاهها باخبر شوند، وضعیت بیمه را پیگیری و از حقوق قانونی آنها دفاع کنند.
ارسال دیدگاه