جایگاه تشکلهای کارگری در ترمیم دستمزد
بررسی خبرهای منتشر شده از نارضایتیهای کارگری، حاکی از آن است که موضوع دستمزد و ناکافی بودن آن برای تأمین هزینههای زندگی، یکی از مهمترین دلایل اعتراض کارگران در شش ماهه نخست سال جاری بوده است. این اعتراضات تقریباً از روزهای نخست تصویب حداقل دستمزد سال 1403 که بدون امضای نمایندگان کارگری حاضر در شورایعالی کار نهایی و ابلاغ شد، جدیتر دنبال شد. راهاندازی دهها کارزار مجازی برای لغو مصوبه مزد و طرح شکایاتی در دیوان عدالت اداری در این خصوص، گرچه به نتیجه مطلوب نرسید اما بیانگر آن است که مسئله مزد و لزوم ترمیم آن برای شاغلان و بازنشستگان از مهمترین مطالبات این روزهاست. این رویه کموبیش در سالهای گذشته هم به همین نحو دنبال شد. نمایندگان کارگری که به دلیل فقدان استقلال تشکیلاتی، در مذاکرات مزدی دست پایین را دارند و از قدرت چانهزنی کمی برخوردارند، اغلب به نتیجه مطلوبی برای تصویب حداقل دستمزد متناسب با سبد معیشت و نرخ تورم- دوشاخص قانونی برای تعیین دستمزد- دست نمییابند. پس از آن بهتدریج موج کارزارها و نامههای سرگشاده اعتراضی از سوی نمایندگان تشکلها به راه میافتد و به نتیجه نمیرسد. در این میان نقش تشکلها برای افزایش قدرت خرید کارگران و لزوم در دستور کار قراردادن موضوع ترمیم دستمزد چیست؟
سازمانها، بهویژه تشکلهای کارگری که فعالیت مستقلی دارند و نمایندگان دولت و کارفرمایان در امور داخلی آنها مداخله ندارند، نقش مهمی در حمایت از سیاستهایی دارند که قدرت خرید کارگران را افزایش میدهد. از جمله اقداماتی که این گروهها میتوانند در راستای تغییر سیاستهای مزدی انجام دهند، عبارتاست از؛
• حمایت و لابیگری: سازمانها و تشکلهای کارگری مستقل، در تلاشهای خود برای تأثیرگذاری بر سیاستهای دولت در زمینه افزایش دستمزد متناسب با شرایط زندگی، اجرا یا اصلاح قوانین مربوط به حداقل دستمزد و حقوق کار بهطور فعالانه شرکت میکنند. آنها اعضا را بسیج میکنند تا با قانونگذاران تماس بگیرند و در کمپینهایی شرکت کنند که نیاز به ترمیم دستمزدها را برجسته میکند.
• افزایش آگاهی: تشکلها با انجام تحقیقات، انتشار گزارشها و استفاده از کمپینهای رسانهای میتوانند آگاهی عمومی را در مورد تفاوت بین دستمزد و هزینههای زندگی افزایش دهند. این میتواند حمایت عمومی را برای طرحهای ترمیم دستمزد تقویت کند.
•مذاکره جمعی: تشکلهای کارگری مستقل به نمایندگی از کارگران برای تضمین دستمزدها و شرایط کاری بهتر مذاکره میکنند. آنها میتوانند برای تقویت موقعیت چانهزنی خود شواهدی از تورم و افزایش هزینههای زندگی ارائه دهند.
•مداخله در سیاستگذاریها: تشکلهای مستقل میتوانند سیاستهای پیشنهادی جامعی را ارائه و ترویج کنند که به مسائل دستمزد، مانند افزایش شاخص حداقل دستمزد مرتبط با تورم یا تعدیل هزینههای زندگی میپردازد.
•ائتلافسازی: تشکیل ائتلاف با سایر سازمانها و گروههای اجتماعی، میتواند فراخوان ترمیم دستمزد را تقویت کند و جبههای واحد را در مقابل سیاستگذاران قرار دهد.
•تعامل با اقتصاددانان و کارشناسان: همکاری با اقتصاددانان و جامعهشناسان میتواند دادهها و تحلیلهای معتبری را برای حمایت از استدلالهای افزایش دستمزد و بازیابی قدرت خرید ارائه دهد.
• اقدام قانونی: در برخی موارد، تشکلها ممکن است راههای قانونی را برای به چالش کشیدن دستمزد ناعادلانه یا حمایت از قوانین کار دنبال کنند.
در ایران، به دلیل افزایش شکاف بین درآمد کارگران و افزایش هزینههای زندگی، ترمیم دستمزد بسیار مهم است. تورم افسارگسیخته، تحریمهای اقتصادی و کاهش ارزش پول، قدرت خرید کارگران را به میزان قابلتوجهی کاهش داده است. بسیاری از خانوارهای کارگری برای تأمین مایحتاج اولیه مانند غذا، مسکن و مراقبتهای بهداشتی با مشکل مواجه هستند و همین امر باعث میشود که ترمیم دستمزدها به یک مسئله فوری تبدیل شود.
در همین زمینه، تشکلها و گروههای طرفدار ترمیم دستمزد در ایران باید اقدامات راهبردی و عملی در این زمینه انجام دهند. آنها باید تقویت فرآیندهای چانهزنی جمعی را، بهویژه در صنایعی که کارگران با استثمار بیشتری روبهرو هستند در دستور کار قرار دهند.
سازمانها، بهویژه تشکلهای کارگری که فعالیت مستقلی دارند و نمایندگان دولت و کارفرمایان در امور داخلی آنها مداخله ندارند، نقش مهمی در حمایت از سیاستهایی دارند که قدرت خرید کارگران را افزایش میدهد. از جمله اقداماتی که این گروهها میتوانند در راستای تغییر سیاستهای مزدی انجام دهند، عبارتاست از؛
• حمایت و لابیگری: سازمانها و تشکلهای کارگری مستقل، در تلاشهای خود برای تأثیرگذاری بر سیاستهای دولت در زمینه افزایش دستمزد متناسب با شرایط زندگی، اجرا یا اصلاح قوانین مربوط به حداقل دستمزد و حقوق کار بهطور فعالانه شرکت میکنند. آنها اعضا را بسیج میکنند تا با قانونگذاران تماس بگیرند و در کمپینهایی شرکت کنند که نیاز به ترمیم دستمزدها را برجسته میکند.
• افزایش آگاهی: تشکلها با انجام تحقیقات، انتشار گزارشها و استفاده از کمپینهای رسانهای میتوانند آگاهی عمومی را در مورد تفاوت بین دستمزد و هزینههای زندگی افزایش دهند. این میتواند حمایت عمومی را برای طرحهای ترمیم دستمزد تقویت کند.
•مذاکره جمعی: تشکلهای کارگری مستقل به نمایندگی از کارگران برای تضمین دستمزدها و شرایط کاری بهتر مذاکره میکنند. آنها میتوانند برای تقویت موقعیت چانهزنی خود شواهدی از تورم و افزایش هزینههای زندگی ارائه دهند.
•مداخله در سیاستگذاریها: تشکلهای مستقل میتوانند سیاستهای پیشنهادی جامعی را ارائه و ترویج کنند که به مسائل دستمزد، مانند افزایش شاخص حداقل دستمزد مرتبط با تورم یا تعدیل هزینههای زندگی میپردازد.
•ائتلافسازی: تشکیل ائتلاف با سایر سازمانها و گروههای اجتماعی، میتواند فراخوان ترمیم دستمزد را تقویت کند و جبههای واحد را در مقابل سیاستگذاران قرار دهد.
•تعامل با اقتصاددانان و کارشناسان: همکاری با اقتصاددانان و جامعهشناسان میتواند دادهها و تحلیلهای معتبری را برای حمایت از استدلالهای افزایش دستمزد و بازیابی قدرت خرید ارائه دهد.
• اقدام قانونی: در برخی موارد، تشکلها ممکن است راههای قانونی را برای به چالش کشیدن دستمزد ناعادلانه یا حمایت از قوانین کار دنبال کنند.
در ایران، به دلیل افزایش شکاف بین درآمد کارگران و افزایش هزینههای زندگی، ترمیم دستمزد بسیار مهم است. تورم افسارگسیخته، تحریمهای اقتصادی و کاهش ارزش پول، قدرت خرید کارگران را به میزان قابلتوجهی کاهش داده است. بسیاری از خانوارهای کارگری برای تأمین مایحتاج اولیه مانند غذا، مسکن و مراقبتهای بهداشتی با مشکل مواجه هستند و همین امر باعث میشود که ترمیم دستمزدها به یک مسئله فوری تبدیل شود.
در همین زمینه، تشکلها و گروههای طرفدار ترمیم دستمزد در ایران باید اقدامات راهبردی و عملی در این زمینه انجام دهند. آنها باید تقویت فرآیندهای چانهزنی جمعی را، بهویژه در صنایعی که کارگران با استثمار بیشتری روبهرو هستند در دستور کار قرار دهند.
ارسال دیدگاه