معرفی کتاب
ژنرال
نویسنده: زهرا گودرزی
نشر: چشمه
«ژنرال» کتابی نوشته زهرا گودرزی است که در دسته ادبیات داستانی جای میگیرد. این رمان، نخستین کتابی است که گودرزی به شکل مستقل راهی بازار نشر کرده و در آن به موضوع تقابل همیشگی کهنه و نو پرداخته است. داستان ژنرال در محله اتابک تهران میگذرد. ابراهیم، نوجوانی است که زندگی خانوادگی او بهعنوان شخصیت اصلی داستان روایت میشود. ابراهیم در محیطی خشن و ناامیدکننده گرفتار شده است، او مادر خود را از دست داده و به همراه پدرش اسماعیل، پدربزرگ و مادربزرگ خود در خانهای کوچک و محلهای فقیرنشین زندگی میکند. پدر ابراهیم مردی معتاد و خشن است که بیشتر وقت خود را به دعوا با خانواده میگذراند. ابراهیم بیش از آنکه تحتتأثیر پدرش باشد با پدربزرگ خود همسو است. پدربزرگ ابراهیم زمانی فردی محترم و دارای جایگاه اجتماعی در محله بوده اما سالهاست که از شکوه و ابهت پدربزرگ خبری نیست و او سالهای طولانی است که خود را در زیرزمین خانه زندانی کرده و غیر از دو چشم در تاریکی و صدایی گاه و بیگاه، اثری از پدربزرگ در زندگی ابراهیم وجود ندارد. داستان تحول زندگی ابراهیم از جایی آغاز میشود که روزی پدرش، بعد از مدتها بیخبری به خانه برمیگردد و با دیگر اعضای خانواده درگیری شدیدی به راه میاندازد. در این دعوا بعضی افراد خانواده آسیب میبینند. داستان زندگی ابراهیم پس از این دعوا دچار تغییراتی میشود؛ زیرا او با چهره خشن زندگی روبهرو شده و در پی نجات خانواده از اوضاع پیش آمده است. ابراهیم به راهحلهایی برای رهایی فکر میکند و در همین زمان است که با ژنرال آشنا میشود. زهرا گودرزی در کتاب ژنرال، میکوشد تا نیروی سرکشی و عدالتجویی و آزادیخواهی علیه سنتهای محلی و ساختارهای کلیشهای را نمایش دهد. داستان ژنرال همان داستان همیشگی اما تازه نزاع بین کهنه و نو است.
نویسنده: زهرا گودرزی
نشر: چشمه
«ژنرال» کتابی نوشته زهرا گودرزی است که در دسته ادبیات داستانی جای میگیرد. این رمان، نخستین کتابی است که گودرزی به شکل مستقل راهی بازار نشر کرده و در آن به موضوع تقابل همیشگی کهنه و نو پرداخته است. داستان ژنرال در محله اتابک تهران میگذرد. ابراهیم، نوجوانی است که زندگی خانوادگی او بهعنوان شخصیت اصلی داستان روایت میشود. ابراهیم در محیطی خشن و ناامیدکننده گرفتار شده است، او مادر خود را از دست داده و به همراه پدرش اسماعیل، پدربزرگ و مادربزرگ خود در خانهای کوچک و محلهای فقیرنشین زندگی میکند. پدر ابراهیم مردی معتاد و خشن است که بیشتر وقت خود را به دعوا با خانواده میگذراند. ابراهیم بیش از آنکه تحتتأثیر پدرش باشد با پدربزرگ خود همسو است. پدربزرگ ابراهیم زمانی فردی محترم و دارای جایگاه اجتماعی در محله بوده اما سالهاست که از شکوه و ابهت پدربزرگ خبری نیست و او سالهای طولانی است که خود را در زیرزمین خانه زندانی کرده و غیر از دو چشم در تاریکی و صدایی گاه و بیگاه، اثری از پدربزرگ در زندگی ابراهیم وجود ندارد. داستان تحول زندگی ابراهیم از جایی آغاز میشود که روزی پدرش، بعد از مدتها بیخبری به خانه برمیگردد و با دیگر اعضای خانواده درگیری شدیدی به راه میاندازد. در این دعوا بعضی افراد خانواده آسیب میبینند. داستان زندگی ابراهیم پس از این دعوا دچار تغییراتی میشود؛ زیرا او با چهره خشن زندگی روبهرو شده و در پی نجات خانواده از اوضاع پیش آمده است. ابراهیم به راهحلهایی برای رهایی فکر میکند و در همین زمان است که با ژنرال آشنا میشود. زهرا گودرزی در کتاب ژنرال، میکوشد تا نیروی سرکشی و عدالتجویی و آزادیخواهی علیه سنتهای محلی و ساختارهای کلیشهای را نمایش دهد. داستان ژنرال همان داستان همیشگی اما تازه نزاع بین کهنه و نو است.
ارسال دیدگاه