راه و رسم مخالفت سازنده با مدیر
پرتو جغتایی روزنامهنگار
رابطه هر فرد با مدیر خود در هر جایگاه شغلی یکی از مهمترین روابط در طول زندگی به شمار میرود، بهطوری که اگر روابط انسانی را در جدولی رتبهبندی کنیم، بعد از رابطه با خانواده، اقوام و دوستان صمیمی، میتوانیم ارتباط با رئیس و همکاران را در ردههای بعدی اولویت قرار دهیم. اما ویژگیهای یک ارتباط سازنده با مدیر چیست و در چه شرایطی این امکان فراهم میشود که بدون تملق، پنهانکاری، ترس و نگرانی بتوانیم نظرات خود را با مدیرمان در میان گذاشته و حتی در مواقعی با او مخالفت کنیم؟ پاسخ به این سؤال سختیهایی دارد که به جنس رابطه رئیس-مرئوسی بازمیگردد. از دیرباز، این رابطه چهارچوبی ویژه داشته که مرز عبور یا عدم عبور از آن بسیار باریک است.
بدون شک هر کارمندی علاقهمند است که رابطه خوبی با رئیس خود داشته باشد و بتواند حس تحسین را در وی برانگیزد. اینکه تنها تلاش کنیم مدیر خود را راضی نگه داریم و با او کنار بیاییم، موجب فرسایشیشدن روند این رابطه شده و تأثیرات متفاوتی روی نحوه کارکرد ما ایجاد میکند. پس ایجاد رابطهای متعالی و دوطرفه، با نتیجه نهایی پیشرفت کاری، نیازمند دانش رفتاری و سازمانی ویژهای است. در اینجا به برخی از ویژگیهای آن اشاره خواهیم کرد. بهویژه نحوه صحیح ارائه نظرات مخالف و یا «نه» گفتن به درخواست رئیس. مخالفتهایی که نیاز است در راستای محافظت از خودتان و گرفتن حق خود، انجام دهید، اما بهدلیل فضای سنگین رابطه با مدیر از انجام آن عاجز هستید.
تغییر باور؛ گام مهم ابتدایی
بیتردید باقیماندن یا نماندن شما در شغلی که دارید، جزء اختیارات رئیس شماست و این واقعیت ممکن است در بسیاری اوقات، مانع ابراز اعتراض و مخالفت شما شود. ترس از دستدادن شغل بهخاطر ارائه نظر مخالف، در ذهن شما وجود دارد، اما در گام نخست باید تلاش کنید این باور را از ذهن خود دور بریزید. این نکته را بدانید که مخالفتکردن با رئیس، بهمعنای خودکشی شغلی نیست. اگر این باور را بپذیرید و درک درستی از آن پیدا کنید، بهزودی متوجه میشوید که اتفاقاً مدیران با اعتمادبهنفس، دوست دارند کارمندانشان در بعضی موارد با ارائه دلایل منطقی، با آنها مخالفت کنند. یک مدیر موفق و روشنفکر که رخدادهای شغلی را در خدمت بهینهسازی کسبوکارش به کار میگیرد و تنها هدفش بازدهی مثبت شغلی است، اعتقاد دارد که ازطریق بیان رأی مخالف کارمندان، ایدههای بهتری مطرح شده و گاهی مشکلات بهوجود آمده، بهتر حل میشوند. پس تردید نکنید که مخالفت با رئیس و بیان نقطهنظرات، همیشه مخرب نبوده و در بسیاری از موارد موجب ایجاد روابط مثبت و سازنده و همچنین، رشد و توسعه کسبوکارتان میشود. این نکته را از یاد نبرید که امکان ندارد در هر شرایطی با تمامی تصمیمات یا انتخابهای مدیر خود موافقت کامل داشته باشید. به هر حال مسئلهای به وجود خواهد آمد که مجبورتان میکند به مخالفت بپردازید. پس در ابتدا باید باور کنید که این امر قرار نیست شما را از کار بیکار کند و بلهقربانگویی و حمایتکردن از تمام ایدههای رئیس برای ارتقای شغل شما، نهتنها چندان کارساز نیست، بلکه اثرات مخرب به همراه خواهد داشت.
انتخاب استراتژی صحیح و مؤثر
رویکرد شما هنگام مخالفت با مدیرتان بسیار مهم است. رویکردی مؤدبانه، ضمن رعایت ملاحظات لازم، همیشه بهتر از رویکردی پرخاشگر و همراه با پافشاری است. اگر مدارکی آماده کنید که گفته شما را در بیان نقطهنظرتان تأیید کند، مخالفت شما مؤثرتر خواهد بود. تحقیق و بررسی در مورد حوزهای که مخالفت شما به آن مربوط است، جمعآوری اطلاعات در مورد تجربه شرکتهای دیگر و مشورت با افراد خبرهای که در این حوزه میشناسید، کارهایی هستند که باید پیش از صحبتکردن با رئیس خود انجام دهید. با داشتن اطلاعات مورد نیاز، دیگر اینطور به نظر نمیرسد که نظر شخصی خود را بر نظر او ترجیح دادهاید. استراتژی دیگر این است که از فردی معتمد استفاده کنید. برای مثال اگر حرف همکارتان تأثیر بهتری بر مدیرتان میگذارد و رابطه خوبی با او دارید، بهسراغش رفته و بحث را با او مطرح کنید. شاید او بتواند به روش مناسبتری با مدیر مربوطه کنار بیاید و بدین شکل شما به خواسته خود برسید. یکی از راهها هم این است که به نتایج مثبت این مخالفت فکر کنید. بهاحتمالِ زیاد میان بحثی که انتظارش را داشتید و آنچه رخ میدهد، فاصله زیادی وجود دارد. در این مواقع بهتر است برخورد بد رئیس را مدنظر قرار ندهید و تنها روی هدف خود تمرکز کرده و از مسیر اصلی بحث دور نشوید. برخی مواقع شما روش درستی را برای ارائه مطلب خود انتخاب کردهاید اما هرچه تلاش میکنید، مسئله خاصی موجب میشود که نتوانید پیغام خود را به درستی برسانید. شاید در گذشته مشکلی بهوجود آوردهاید یا پیش از این، مدیرتان از کارمندی مانند شما ضربه خورده و نمیتواند بهراحتی حرفتان را بپذیرد. یکی از راههای مقابله با مسئله موجود، این است که به جستوجوی مشکلات قبلی برآیید و آنها را حل کنید. میتوانید پیش از بحث تصور کنید که در مقابل حرفهای شما، طرف مقابل چه فکری خواهد کرد و چطور میتوانید تفکرات اشتباهش را با ذکر دلیل از بین ببرید.
یافتن زمان مناسب و معجزه زبان بدن
نکته مهم دیگری که باید در این راه در نظر داشته باشید، زمانبندی مناسب است. در واقع زمانبندی یک کلید طلایی است. آگاه باشید که چه زمانی رئیستان کمتر تحتفشار روانی است تا بتوانید در آن زمان با او ارتباط برقرار کنید. اگر چیز مهمی برای گفتن دارید، به ۱۰ دقیقه زمینهچینی نیازی نیست. ابتدا مهمترین نکته را بگویید و بعد از شروع بحث، جزئیات را اضافه کنید. با این کار مدیر میتواند جزئیات را پردازش کند. این بدان معناست که جواب مفیدتری را دریافت خواهید کرد. از طرفی هنگام صحبت، مطمئن شوید که زبان بدن مطمئنی را نشان میدهید؛ صاف بایستید، روی صندلی زیاد تکان نخورید و از قوزکردن بپرهیزید، همیشه ارتباط چشمی برقرار کنید و گفتوگو را بهطور کامل به پایان برسانید. داشتن کارمندی که به همهجای اتاق نگاه میکند، بهجز فردی که طرف صحبت اوست، بدترین چیز است. اگر با هرکدام از این موضوعات مشکل دارید، پیش از مراجعه به مدیرتان آن را تمرین کنید.
بدون شک هر کارمندی علاقهمند است که رابطه خوبی با رئیس خود داشته باشد و بتواند حس تحسین را در وی برانگیزد. اینکه تنها تلاش کنیم مدیر خود را راضی نگه داریم و با او کنار بیاییم، موجب فرسایشیشدن روند این رابطه شده و تأثیرات متفاوتی روی نحوه کارکرد ما ایجاد میکند. پس ایجاد رابطهای متعالی و دوطرفه، با نتیجه نهایی پیشرفت کاری، نیازمند دانش رفتاری و سازمانی ویژهای است. در اینجا به برخی از ویژگیهای آن اشاره خواهیم کرد. بهویژه نحوه صحیح ارائه نظرات مخالف و یا «نه» گفتن به درخواست رئیس. مخالفتهایی که نیاز است در راستای محافظت از خودتان و گرفتن حق خود، انجام دهید، اما بهدلیل فضای سنگین رابطه با مدیر از انجام آن عاجز هستید.
تغییر باور؛ گام مهم ابتدایی
بیتردید باقیماندن یا نماندن شما در شغلی که دارید، جزء اختیارات رئیس شماست و این واقعیت ممکن است در بسیاری اوقات، مانع ابراز اعتراض و مخالفت شما شود. ترس از دستدادن شغل بهخاطر ارائه نظر مخالف، در ذهن شما وجود دارد، اما در گام نخست باید تلاش کنید این باور را از ذهن خود دور بریزید. این نکته را بدانید که مخالفتکردن با رئیس، بهمعنای خودکشی شغلی نیست. اگر این باور را بپذیرید و درک درستی از آن پیدا کنید، بهزودی متوجه میشوید که اتفاقاً مدیران با اعتمادبهنفس، دوست دارند کارمندانشان در بعضی موارد با ارائه دلایل منطقی، با آنها مخالفت کنند. یک مدیر موفق و روشنفکر که رخدادهای شغلی را در خدمت بهینهسازی کسبوکارش به کار میگیرد و تنها هدفش بازدهی مثبت شغلی است، اعتقاد دارد که ازطریق بیان رأی مخالف کارمندان، ایدههای بهتری مطرح شده و گاهی مشکلات بهوجود آمده، بهتر حل میشوند. پس تردید نکنید که مخالفت با رئیس و بیان نقطهنظرات، همیشه مخرب نبوده و در بسیاری از موارد موجب ایجاد روابط مثبت و سازنده و همچنین، رشد و توسعه کسبوکارتان میشود. این نکته را از یاد نبرید که امکان ندارد در هر شرایطی با تمامی تصمیمات یا انتخابهای مدیر خود موافقت کامل داشته باشید. به هر حال مسئلهای به وجود خواهد آمد که مجبورتان میکند به مخالفت بپردازید. پس در ابتدا باید باور کنید که این امر قرار نیست شما را از کار بیکار کند و بلهقربانگویی و حمایتکردن از تمام ایدههای رئیس برای ارتقای شغل شما، نهتنها چندان کارساز نیست، بلکه اثرات مخرب به همراه خواهد داشت.
انتخاب استراتژی صحیح و مؤثر
رویکرد شما هنگام مخالفت با مدیرتان بسیار مهم است. رویکردی مؤدبانه، ضمن رعایت ملاحظات لازم، همیشه بهتر از رویکردی پرخاشگر و همراه با پافشاری است. اگر مدارکی آماده کنید که گفته شما را در بیان نقطهنظرتان تأیید کند، مخالفت شما مؤثرتر خواهد بود. تحقیق و بررسی در مورد حوزهای که مخالفت شما به آن مربوط است، جمعآوری اطلاعات در مورد تجربه شرکتهای دیگر و مشورت با افراد خبرهای که در این حوزه میشناسید، کارهایی هستند که باید پیش از صحبتکردن با رئیس خود انجام دهید. با داشتن اطلاعات مورد نیاز، دیگر اینطور به نظر نمیرسد که نظر شخصی خود را بر نظر او ترجیح دادهاید. استراتژی دیگر این است که از فردی معتمد استفاده کنید. برای مثال اگر حرف همکارتان تأثیر بهتری بر مدیرتان میگذارد و رابطه خوبی با او دارید، بهسراغش رفته و بحث را با او مطرح کنید. شاید او بتواند به روش مناسبتری با مدیر مربوطه کنار بیاید و بدین شکل شما به خواسته خود برسید. یکی از راهها هم این است که به نتایج مثبت این مخالفت فکر کنید. بهاحتمالِ زیاد میان بحثی که انتظارش را داشتید و آنچه رخ میدهد، فاصله زیادی وجود دارد. در این مواقع بهتر است برخورد بد رئیس را مدنظر قرار ندهید و تنها روی هدف خود تمرکز کرده و از مسیر اصلی بحث دور نشوید. برخی مواقع شما روش درستی را برای ارائه مطلب خود انتخاب کردهاید اما هرچه تلاش میکنید، مسئله خاصی موجب میشود که نتوانید پیغام خود را به درستی برسانید. شاید در گذشته مشکلی بهوجود آوردهاید یا پیش از این، مدیرتان از کارمندی مانند شما ضربه خورده و نمیتواند بهراحتی حرفتان را بپذیرد. یکی از راههای مقابله با مسئله موجود، این است که به جستوجوی مشکلات قبلی برآیید و آنها را حل کنید. میتوانید پیش از بحث تصور کنید که در مقابل حرفهای شما، طرف مقابل چه فکری خواهد کرد و چطور میتوانید تفکرات اشتباهش را با ذکر دلیل از بین ببرید.
یافتن زمان مناسب و معجزه زبان بدن
نکته مهم دیگری که باید در این راه در نظر داشته باشید، زمانبندی مناسب است. در واقع زمانبندی یک کلید طلایی است. آگاه باشید که چه زمانی رئیستان کمتر تحتفشار روانی است تا بتوانید در آن زمان با او ارتباط برقرار کنید. اگر چیز مهمی برای گفتن دارید، به ۱۰ دقیقه زمینهچینی نیازی نیست. ابتدا مهمترین نکته را بگویید و بعد از شروع بحث، جزئیات را اضافه کنید. با این کار مدیر میتواند جزئیات را پردازش کند. این بدان معناست که جواب مفیدتری را دریافت خواهید کرد. از طرفی هنگام صحبت، مطمئن شوید که زبان بدن مطمئنی را نشان میدهید؛ صاف بایستید، روی صندلی زیاد تکان نخورید و از قوزکردن بپرهیزید، همیشه ارتباط چشمی برقرار کنید و گفتوگو را بهطور کامل به پایان برسانید. داشتن کارمندی که به همهجای اتاق نگاه میکند، بهجز فردی که طرف صحبت اوست، بدترین چیز است. اگر با هرکدام از این موضوعات مشکل دارید، پیش از مراجعه به مدیرتان آن را تمرین کنید.
ارسال دیدگاه