
مزایای حضور نیروی دانشآموخته در بازار کار
میرمنصور خدادوست تبریزی کارشناس کسبوکار
ایجاد شغل برای جمعیت در سن کار یکی از مهمترین برنامههای اقتصادی کشورهاست. در کشور ما نیز این مسئله برای جامعه و سیاستگذاران اهمیت خاصی دارد، بهطوری که در برنامه هفتم توسعه ایجاد سالانه یک میلیون شغل در کشور هدفگذاری شده است. در این میان گسترش دانشگاهها در سطح کشور و افزایش تعداد فارغالتحصیلان از این نهادهای آموزشی، سبب شده ایجاد مشاغل متناسب با مهارت و دانش آنان مورد توجه بیشتری قرار گیرد.
در همین راستا، نتایج برخی گزارشها بیانگر این است که وجود رابطه مستقیم بین بهرهوری تولید و حضور بالای فارغالتحصیلان در بازار کار بهطور کلی تأثیر مثبتی بر وضعیت اشتغال خواهد گذاشت. ازجمله این آثار بالقوه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- افزایش سطح مهارت: نسبت بالاتر حضور فارغالتحصیلان در بازار کار میتواند به پرورش نیروی کار ماهر و آگاهتر منجر شود. فارغالتحصیلان احتمالاً دارای مهارتهای تحلیلی و حل مسئله قویتر، درک بهتر مفاهیم و فناوریهای پیچیده و برخورداری از دانش بهبود مهارتهای ارتباطی و همکاری هستند.
- نوآوری: نیروی کار ماهر به احتمال زیاد ایدههای جدید را توسعه میدهد، فرایندها را بهبود میبخشد و نوآوریهایی انجام میدهد که منجر به افزایش کارایی و بهرهوری میشود.
- تخصص و کارایی: فارغالتحصیلان میتوانند در زمینههای خاصی تخصص داشته باشند که امکان تقسیم کار بهتر و افزایش کارایی در فرایندهای تولید را فراهم میکند.
- انطباقپذیری با تغییر: فارغالتحصیلان اغلب برای انطباق با فناوریهای جدید و تقاضاهای بازار مجهزتر هستند و این ویژگی، نیروی کار را در برابر تغییرات سازگارتر و انعطافپذیرتر میکند.
- کنترل کیفیت بهبودیافته: آموزش عالی درک بهتر استانداردها و شیوههای کیفیت را در پی دارد و بهطور بالقوه نقصهای کمتر و محصولات یا خدمات با کیفیت بالاتر را به مسیر تولید میآورد.
چالشهای پیش رو
وجود برخی چالشها در این زمینه عرصه را برای ارتقای مشارکت فارغالتحصیلان در بازار کار تنگ میکند. اگر مهارتهای فارغالتحصیلان با نیازهای بازار کار همخوانی نداشته باشد، ممکن است نتیجه تعداد بالای فارغالتحصیلان بهرهوری بالاتر کار نباشد. بنابراین باید بین مهارتهای فارغالتحصیلان و فرصتهای شغلی موجود تعادل ایجاد شود. از طرفی احتمال دارد کارگران با تحصیلات عالی در نقشهایی قرار بگیرند که مهارت کامل آنها را نیاز ندارند. این میتواند نارضایتی کارکنان و بهطور بالقوه کاهش بهرهوری را به دنبال داشته باشد. همچنین در چنین شرایطی شرکتها هزینههای بالاتری را به دلیل حقوق بالقوه بالاتر مرتبط با نیروی کار تحصیلکرده متحمل میشوند.
در مجموع حضور پررنگ فارغالتحصیلان در بازار کار میتواند تأثیر مثبت قابلتوجهی بر بهرهوری تولید داشته باشد. با این حال، در نظر گرفتن عواملی مانند تطابق مهارت، طراحی شغل و هزینههای نیروی کار برای به حداکثر رساندن مزایا بسیار مهم است و در این مسیر نباید از چند نکته غافل بود؛ ازجمله اینکه تأثیر خاص فارغالتحصیلان بر بهرهوری میتواند بسته به صنعت و نوع مشاغل متفاوت باشد. علاوه بر این، کیفیت آموزش در این امر نقش دارد. فارغالتحصیلان با مهارتهای عملی قوی و دانش مرتبط با صنعت احتمالاً تأثیر مهمتری بر بهرهوری خواهند داشت. از سوی دیگر، فرصتهای یادگیری مستمر برای فارغالتحصیلان و کارگران با تجربه برای حفظ نیروی کار ماهر و سازگار در بازار کار پویای امروز ضروری است. در نهایت کشورها میتوانند با سرمایهگذاری استراتژیک در برنامههای آموزشی همسو با نیازهای بازار کار، از حضور بالای فارغالتحصیلان برای دستیابی به سطوح بالاتر بهرهوری تولید و رشد اقتصادی استفاده کنند.
در همین راستا، نتایج برخی گزارشها بیانگر این است که وجود رابطه مستقیم بین بهرهوری تولید و حضور بالای فارغالتحصیلان در بازار کار بهطور کلی تأثیر مثبتی بر وضعیت اشتغال خواهد گذاشت. ازجمله این آثار بالقوه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- افزایش سطح مهارت: نسبت بالاتر حضور فارغالتحصیلان در بازار کار میتواند به پرورش نیروی کار ماهر و آگاهتر منجر شود. فارغالتحصیلان احتمالاً دارای مهارتهای تحلیلی و حل مسئله قویتر، درک بهتر مفاهیم و فناوریهای پیچیده و برخورداری از دانش بهبود مهارتهای ارتباطی و همکاری هستند.
- نوآوری: نیروی کار ماهر به احتمال زیاد ایدههای جدید را توسعه میدهد، فرایندها را بهبود میبخشد و نوآوریهایی انجام میدهد که منجر به افزایش کارایی و بهرهوری میشود.
- تخصص و کارایی: فارغالتحصیلان میتوانند در زمینههای خاصی تخصص داشته باشند که امکان تقسیم کار بهتر و افزایش کارایی در فرایندهای تولید را فراهم میکند.
- انطباقپذیری با تغییر: فارغالتحصیلان اغلب برای انطباق با فناوریهای جدید و تقاضاهای بازار مجهزتر هستند و این ویژگی، نیروی کار را در برابر تغییرات سازگارتر و انعطافپذیرتر میکند.
- کنترل کیفیت بهبودیافته: آموزش عالی درک بهتر استانداردها و شیوههای کیفیت را در پی دارد و بهطور بالقوه نقصهای کمتر و محصولات یا خدمات با کیفیت بالاتر را به مسیر تولید میآورد.
چالشهای پیش رو
وجود برخی چالشها در این زمینه عرصه را برای ارتقای مشارکت فارغالتحصیلان در بازار کار تنگ میکند. اگر مهارتهای فارغالتحصیلان با نیازهای بازار کار همخوانی نداشته باشد، ممکن است نتیجه تعداد بالای فارغالتحصیلان بهرهوری بالاتر کار نباشد. بنابراین باید بین مهارتهای فارغالتحصیلان و فرصتهای شغلی موجود تعادل ایجاد شود. از طرفی احتمال دارد کارگران با تحصیلات عالی در نقشهایی قرار بگیرند که مهارت کامل آنها را نیاز ندارند. این میتواند نارضایتی کارکنان و بهطور بالقوه کاهش بهرهوری را به دنبال داشته باشد. همچنین در چنین شرایطی شرکتها هزینههای بالاتری را به دلیل حقوق بالقوه بالاتر مرتبط با نیروی کار تحصیلکرده متحمل میشوند.
در مجموع حضور پررنگ فارغالتحصیلان در بازار کار میتواند تأثیر مثبت قابلتوجهی بر بهرهوری تولید داشته باشد. با این حال، در نظر گرفتن عواملی مانند تطابق مهارت، طراحی شغل و هزینههای نیروی کار برای به حداکثر رساندن مزایا بسیار مهم است و در این مسیر نباید از چند نکته غافل بود؛ ازجمله اینکه تأثیر خاص فارغالتحصیلان بر بهرهوری میتواند بسته به صنعت و نوع مشاغل متفاوت باشد. علاوه بر این، کیفیت آموزش در این امر نقش دارد. فارغالتحصیلان با مهارتهای عملی قوی و دانش مرتبط با صنعت احتمالاً تأثیر مهمتری بر بهرهوری خواهند داشت. از سوی دیگر، فرصتهای یادگیری مستمر برای فارغالتحصیلان و کارگران با تجربه برای حفظ نیروی کار ماهر و سازگار در بازار کار پویای امروز ضروری است. در نهایت کشورها میتوانند با سرمایهگذاری استراتژیک در برنامههای آموزشی همسو با نیازهای بازار کار، از حضور بالای فارغالتحصیلان برای دستیابی به سطوح بالاتر بهرهوری تولید و رشد اقتصادی استفاده کنند.
ارسال دیدگاه