
امید قبادی، قائممقام انجمن اهدای عضو ایرانیان اعلام کرد
ایران رتبه اول پیوند عضو در تمام کشورهای آسیایی
هر سال که به سیویکم اردیبهشتماه، روز ملی اهدای عضو نزدیک میشویم شور و حرارت این اقدام انساندوستانه و دیگرخواهانه در کشور داغتر میشود و به مرور با گذر از این مناسبت، حیاتی بودن این حرکت ارزشمند در بطن جامعه رو به کاستی میرود. موضوعی که دکتر امید قبادی، قائممقام انجمن اهدای عضو ایرانیان در گفتوگو با «آتیهنو» بر آن صحه میگذارد. دکتر قبادی نجات جان بیماران در لیست انتظار را به تعامل مستمر بین اصحاب رسانه، نامآوران، متولیان فرهنگی و نظام سلامت کشور و افزایش نرخ کارت اهدای عضو وابسته میداند. آتیهنو در آستانه روز ملی اهدای عضو با قائممقام انجمن اهدای عضو ایرانیان به گفتوگو نشسته که در ادامه میخوانید:
مهین داوری روزنامه نگار
•31 اردیبهشت به چه دلیل به نام روز ملی اهدای عضو نامگذاری شده است؟
اولین فتوای مجاز بودن پیوند اعضا از افراد مرگ مغزی سال 1368 توسط استاد ایرج فاضل از حضرت امام خمینی(ره) گرفته و دو هفته پیش از رحلت ایشان انجام شد. به این دلیل این روز در شورای انقلاب فرهنگی به نام روز ملی اهدای عضو نامگذاری و مصوب شد.
پس از صدور فتوای سال 1368 و رفع محدودیتهای دینی، 11 سال طول کشید که این مهم در قانون مجلس در خرداد 1379 مصوب شود. صدور آییننامههای هیأتدولت نیز دو سال به طول انجامید. با این وصف، واحدهای اهدای عضو کشور عملاً از سال 1381 دایر شدند. در سال 1381 دو واحد در تهران و یک واحد در شیراز ایجاد شد.
•از صدور فتوا تاکنون آمار پیوند اعضا در کشور چگونه بوده است؟
اولین پیوند کلیه از مرگ مغزی را استاد فاضل در سال 1370، اولین پیوند کبد را استاد ملک حسینی در سال 1372 و همان سال نیز استاد ماندگار اولین پیوند قلب را با موفقیت انجام دادند.
پس از آن، در سال 1371 توسط استاد فاضل اولین پیوند روده و در سال 1379 اولین پیوند ریه توسط خانم دکتر نجفی زاده و تیم همراه او، همچنین در سال 1385 اولین پیوند لوزالمعده توسط دکتر نیک اقبالیان انجام شد. تاکنون توسط استاد سیمفروش، 7000 پیوند کلیه لاپاراسکوپی انجام شده که در خاورمیانه بینظیر است.
پیش از تصویب قانون اهدای عضو در مجلس، پنج پیوند اصلی از سال 1368 تا سال 1379 در ایران با موفقیت انجام گرفت. ایران در اهدای عضو در طول 30 سال گذشته به مقامی رسیده که امروز رتبه اول در تمام کشورهای آسیایی را در اختیار دارد.
از دیگر دستاوردهای ایران میتوان به انجام700 پیوند کبد در مرکز شیراز اشاره کرد. در صورتی که در پیتسبورگ آمریکا حدود 500 پیوند زده میشود. به تلاش دکتر ملکحسینی و تیم همراه ایشان، در پیوند کبد در دنیا در یک مرکز رتبه یک را داریم. خوشبختانه و با کمال افتخار باید گفت که ما تنها کشور خاورمیانه هستیم که تمام پیوندهای اعضای حیاتی را با خروجی بسیارخوب انجام میدهیم.
•چند نفر در حال حاضر در کشور در لیست انتظار پیوند قرار دارند؟
امروز در کشور ما 25هزار بیمار در لیست انتظار پیوند اعضا قرار دارند که اغلب آنها نیازمند کلیه هستند. هر 2 تا 3 ساعت یک نفر از بیماران نیازمند پیوند از دنیا میرود. یعنی روزی 7 تا10 نفر و هر سال حدود 3000 نفر جانشان را از دست میدهند.
تنها و مهمترین راه نجات این بیماران استفاده از اعضای افراد مرگ مغزی است. در ایران سالانه 5 تا 8هزارنفر بر اثر مرگ مغزی فوت میکنند که 3000 نفر آنها قابلیت اهدا دارند. از این تعداد تنها 1000 نفر به اهدا میرسند. بنابراین با این میزان جلب رضایت از خانوادهها، حدود 3 تا 4هزار نفر در ایران پیوند میشوند.
از طرف دیگر، بیمارانی که به اهدا نمیرسند حدود 8000 عضو را با خودشان خاکسپاری میکنند. بنابراین، اگر نیمی از اعضای خاکسپاری شده اهدا شود، تمام اعضای لیست انتظار پیوند شده و به آغوش خانواده بازمیگردند.
•مردم ایران که نوعدوستی را به حد اعلا رساندهاند، به نظر میرسد که با اهدای عضو کنار نیامدهاند، چرا؟
مرگ مغزی فرایندی است که طی آن فرد فوت شده، اما به واسطه دستگاه اکسیژنرسان مصنوعی، میتوان اعضای او را تا نهایت 14 روز حفظ کرد. اگر در این مدت، خانوادهها رضایت دهند میتوان با اهدای اعضای عزیز از دست رفته، جان چند نفر دیگر را نجات داد.
مرگ مغزی یکدرصد مرگهای دنیا را تشکیل میدهد. یعنی از هر100 نفری که فوت میکنند 99درصد آنها مرگ مغزی نمیشوند. بنابراین یک نفر که با مرگ مغزی فوت میکند فرصتی به او داده میشود که با مرگ خود، نجاتبخش یک تا 8 انسان دیگر باشد.
یکی از مهمترین علل عدم رضایت خانواده به ویژه مادر در لحظات بحرانی این است که میگوید نمیدانم اگر فرزندم زنده بود چه نظری داشت. نتایج نظرسنجی سال 1397 نشان میدهد به محض اینکه کارت اهدای عضو فرزند به خانوادهای که مرگ عزیز خود را پذیرفتهاند نشان داده میشود، رضایت آنها صددرصد و در صورت نداشتن کارت اهدا 50درصد جلب شده است.
شاید در نگاه اول به نظر برسد که 14 روز فرصت خوبی است که خانواده مرگ عزیز خود را بپذیرد، اما از سوی دیگر ساعت به ساعت، اعضا از بین میروند. ریهها تنها تا 24 ساعت و قلب 48 تا 72 ساعت قابلیت اهدا دارند. ممکن است بعد از 7 تا 8 روز دیگر عضوی برای پیوند باقی نماند. حتی با وجود کارت اهدا، خانوادهها باید اعلام رضایت کنند. اصرار ما به دریافت کارت اهدای عضو به دلیل تسریع در جلب و میزان رضایت خانوادهها بر اهدای اعضای عزیزانشان است.
•نرخ کارت اهدای عضو در حال حاضر در ایران چگونه است؟
در ایران نرخ کارت اهدای عضو 10درصد است. یعنی زمانی که جمعیت کشور 85 میلیون نفر بود، 8.5 میلیون نفر کارت اهدا داشتند. این رقم همخوان با شأن ایرانی نیست. نرخ رضایت به اهدای عضو در کشور ما در سال 1384، پنجدرصد بوده و در حال حاضر به نزدیک 70درصد رسیده است. 30درصد این افزایش آگاهانه است. زمانی که به یک مادر از مرگ مغزی عزیزش گفته میشود، او از فوت قطعی آگاه شده و بلافاصله رضایت میدهد. 40درصد دیگر برآمده از تلاش افراد آموزشدیده در راستای جلب رضایت خانوادهها در لحظات بحرانی است.
از تجارب موفق دنیا در نهادینهکردن فرهنگ اهدای عضو بگویید.
در دنیا یک سهپایه اهدای عضو وجود دارد. ترجمه آن این است که پایه اول را علم تشکیل میدهد که 20درصد در نجات جان بیمار نقش دارد. پایه دوم تجهیزات و امکانات است که 30درصد نقش دارد. پایه سوم فرهنگ است با نقش 50درصدی. اهالی فرهنگ در هر کشور 2.5 برابر تیم علمی و پزشکی میتوانند در نجات بیماران نقش ایفا کنند.
پیوند اعضا در تمام دنیا ترکیبی از القای باور عمومی، فرهنگسازی و مسائل تخصصی علوم پزشکی است. به همین دلیل نباید پیوند اعضا را به تنهایی، معضل نظام سلامت فرض کرد. کشورهایی موفق هستند که بتوانند بیماران لیست انتظار خود را نجات دهند. قطعاً در این کشورها تعامل شگفتانگیزی بین اصحاب رسانه، نامآوران، متولیان فرهنگی و نظام سلامت آن کشورها ایجاد شده است.
در حال حاضر در کشورهای پیشرو ازجمله آمریکا و انگلیس بالغ بر70درصد جمعیت کارت اهدای عضو دارند. کشوری مانند اسپانیا که 27 سال پیاپی رتبه یک جهان را در این زمینه به خود اختصاص داده، دو اقدام مهم مثل نهادینهکردن باور مرگِ مغزی با مرگ و افزایش نرخ تمایل به اهدای عضو در زمان زنده بودن فرد انجام داده است. این موضوع میتواند با صدور کارت اهدای عضو و یا درج آن روی گواهینامه رانندگی محقق شود.
•عمدهترین چالشهای پیش روی پیوند اعضا در کشور کداماند و چه راهکارهایی پیشنهاد میکنید؟
بزرگترین چالش پیش از پیوند اعضا، نهادینه کردن فرهنگ اهدای عضو و باور مرگ مغزی با مرگ است. با وجود تمام تلاشهای مسئولان امر، این مهم بهخاطر مستمر نبودن و نداشتن پیوست فرهنگی ارتقای چندانی نداشته است. دولت باید بیش از پیش به مقوله اهدا و پیوند اعضا در نظام سلامت اولویت دهد و تلاش خود را بر تقویت زیرساختهای مورد نیاز متمرکز کند. زمانی که هفته نفس یا هفته ملی اهدای عضو از راه میرسد، مانند تمام مناسبتهای موجود در تقویم باید کمک کنند که به این مهم توجه جدی شود. تدوین سند و پیوست فرهنگی بسیار احساس میشود تا تمام سازمانها و نهادها موظف شوند برای این موضوع نظام سلامت اقدام مستمر و حرفهای داشته باشند. از دو سال گذشته تدوین این سند با همکاری انجمن اهدای عضو ایرانیان و دفتر معاون اول رئیسجمهور آغاز و تکمیل شد. بنا شد معاون اول رئیسجمهور در زمان مناسب با رونمایی از آن، نسبت به ابلاغ و اقدام مقتضی مرتبط با آن اطلاعرسانی کنند.
اولین فتوای مجاز بودن پیوند اعضا از افراد مرگ مغزی سال 1368 توسط استاد ایرج فاضل از حضرت امام خمینی(ره) گرفته و دو هفته پیش از رحلت ایشان انجام شد. به این دلیل این روز در شورای انقلاب فرهنگی به نام روز ملی اهدای عضو نامگذاری و مصوب شد.
پس از صدور فتوای سال 1368 و رفع محدودیتهای دینی، 11 سال طول کشید که این مهم در قانون مجلس در خرداد 1379 مصوب شود. صدور آییننامههای هیأتدولت نیز دو سال به طول انجامید. با این وصف، واحدهای اهدای عضو کشور عملاً از سال 1381 دایر شدند. در سال 1381 دو واحد در تهران و یک واحد در شیراز ایجاد شد.
•از صدور فتوا تاکنون آمار پیوند اعضا در کشور چگونه بوده است؟
اولین پیوند کلیه از مرگ مغزی را استاد فاضل در سال 1370، اولین پیوند کبد را استاد ملک حسینی در سال 1372 و همان سال نیز استاد ماندگار اولین پیوند قلب را با موفقیت انجام دادند.
پس از آن، در سال 1371 توسط استاد فاضل اولین پیوند روده و در سال 1379 اولین پیوند ریه توسط خانم دکتر نجفی زاده و تیم همراه او، همچنین در سال 1385 اولین پیوند لوزالمعده توسط دکتر نیک اقبالیان انجام شد. تاکنون توسط استاد سیمفروش، 7000 پیوند کلیه لاپاراسکوپی انجام شده که در خاورمیانه بینظیر است.
پیش از تصویب قانون اهدای عضو در مجلس، پنج پیوند اصلی از سال 1368 تا سال 1379 در ایران با موفقیت انجام گرفت. ایران در اهدای عضو در طول 30 سال گذشته به مقامی رسیده که امروز رتبه اول در تمام کشورهای آسیایی را در اختیار دارد.
از دیگر دستاوردهای ایران میتوان به انجام700 پیوند کبد در مرکز شیراز اشاره کرد. در صورتی که در پیتسبورگ آمریکا حدود 500 پیوند زده میشود. به تلاش دکتر ملکحسینی و تیم همراه ایشان، در پیوند کبد در دنیا در یک مرکز رتبه یک را داریم. خوشبختانه و با کمال افتخار باید گفت که ما تنها کشور خاورمیانه هستیم که تمام پیوندهای اعضای حیاتی را با خروجی بسیارخوب انجام میدهیم.
•چند نفر در حال حاضر در کشور در لیست انتظار پیوند قرار دارند؟
امروز در کشور ما 25هزار بیمار در لیست انتظار پیوند اعضا قرار دارند که اغلب آنها نیازمند کلیه هستند. هر 2 تا 3 ساعت یک نفر از بیماران نیازمند پیوند از دنیا میرود. یعنی روزی 7 تا10 نفر و هر سال حدود 3000 نفر جانشان را از دست میدهند.
تنها و مهمترین راه نجات این بیماران استفاده از اعضای افراد مرگ مغزی است. در ایران سالانه 5 تا 8هزارنفر بر اثر مرگ مغزی فوت میکنند که 3000 نفر آنها قابلیت اهدا دارند. از این تعداد تنها 1000 نفر به اهدا میرسند. بنابراین با این میزان جلب رضایت از خانوادهها، حدود 3 تا 4هزار نفر در ایران پیوند میشوند.
از طرف دیگر، بیمارانی که به اهدا نمیرسند حدود 8000 عضو را با خودشان خاکسپاری میکنند. بنابراین، اگر نیمی از اعضای خاکسپاری شده اهدا شود، تمام اعضای لیست انتظار پیوند شده و به آغوش خانواده بازمیگردند.
•مردم ایران که نوعدوستی را به حد اعلا رساندهاند، به نظر میرسد که با اهدای عضو کنار نیامدهاند، چرا؟
مرگ مغزی فرایندی است که طی آن فرد فوت شده، اما به واسطه دستگاه اکسیژنرسان مصنوعی، میتوان اعضای او را تا نهایت 14 روز حفظ کرد. اگر در این مدت، خانوادهها رضایت دهند میتوان با اهدای اعضای عزیز از دست رفته، جان چند نفر دیگر را نجات داد.
مرگ مغزی یکدرصد مرگهای دنیا را تشکیل میدهد. یعنی از هر100 نفری که فوت میکنند 99درصد آنها مرگ مغزی نمیشوند. بنابراین یک نفر که با مرگ مغزی فوت میکند فرصتی به او داده میشود که با مرگ خود، نجاتبخش یک تا 8 انسان دیگر باشد.
یکی از مهمترین علل عدم رضایت خانواده به ویژه مادر در لحظات بحرانی این است که میگوید نمیدانم اگر فرزندم زنده بود چه نظری داشت. نتایج نظرسنجی سال 1397 نشان میدهد به محض اینکه کارت اهدای عضو فرزند به خانوادهای که مرگ عزیز خود را پذیرفتهاند نشان داده میشود، رضایت آنها صددرصد و در صورت نداشتن کارت اهدا 50درصد جلب شده است.
شاید در نگاه اول به نظر برسد که 14 روز فرصت خوبی است که خانواده مرگ عزیز خود را بپذیرد، اما از سوی دیگر ساعت به ساعت، اعضا از بین میروند. ریهها تنها تا 24 ساعت و قلب 48 تا 72 ساعت قابلیت اهدا دارند. ممکن است بعد از 7 تا 8 روز دیگر عضوی برای پیوند باقی نماند. حتی با وجود کارت اهدا، خانوادهها باید اعلام رضایت کنند. اصرار ما به دریافت کارت اهدای عضو به دلیل تسریع در جلب و میزان رضایت خانوادهها بر اهدای اعضای عزیزانشان است.
•نرخ کارت اهدای عضو در حال حاضر در ایران چگونه است؟
در ایران نرخ کارت اهدای عضو 10درصد است. یعنی زمانی که جمعیت کشور 85 میلیون نفر بود، 8.5 میلیون نفر کارت اهدا داشتند. این رقم همخوان با شأن ایرانی نیست. نرخ رضایت به اهدای عضو در کشور ما در سال 1384، پنجدرصد بوده و در حال حاضر به نزدیک 70درصد رسیده است. 30درصد این افزایش آگاهانه است. زمانی که به یک مادر از مرگ مغزی عزیزش گفته میشود، او از فوت قطعی آگاه شده و بلافاصله رضایت میدهد. 40درصد دیگر برآمده از تلاش افراد آموزشدیده در راستای جلب رضایت خانوادهها در لحظات بحرانی است.
از تجارب موفق دنیا در نهادینهکردن فرهنگ اهدای عضو بگویید.
در دنیا یک سهپایه اهدای عضو وجود دارد. ترجمه آن این است که پایه اول را علم تشکیل میدهد که 20درصد در نجات جان بیمار نقش دارد. پایه دوم تجهیزات و امکانات است که 30درصد نقش دارد. پایه سوم فرهنگ است با نقش 50درصدی. اهالی فرهنگ در هر کشور 2.5 برابر تیم علمی و پزشکی میتوانند در نجات بیماران نقش ایفا کنند.
پیوند اعضا در تمام دنیا ترکیبی از القای باور عمومی، فرهنگسازی و مسائل تخصصی علوم پزشکی است. به همین دلیل نباید پیوند اعضا را به تنهایی، معضل نظام سلامت فرض کرد. کشورهایی موفق هستند که بتوانند بیماران لیست انتظار خود را نجات دهند. قطعاً در این کشورها تعامل شگفتانگیزی بین اصحاب رسانه، نامآوران، متولیان فرهنگی و نظام سلامت آن کشورها ایجاد شده است.
در حال حاضر در کشورهای پیشرو ازجمله آمریکا و انگلیس بالغ بر70درصد جمعیت کارت اهدای عضو دارند. کشوری مانند اسپانیا که 27 سال پیاپی رتبه یک جهان را در این زمینه به خود اختصاص داده، دو اقدام مهم مثل نهادینهکردن باور مرگِ مغزی با مرگ و افزایش نرخ تمایل به اهدای عضو در زمان زنده بودن فرد انجام داده است. این موضوع میتواند با صدور کارت اهدای عضو و یا درج آن روی گواهینامه رانندگی محقق شود.
•عمدهترین چالشهای پیش روی پیوند اعضا در کشور کداماند و چه راهکارهایی پیشنهاد میکنید؟
بزرگترین چالش پیش از پیوند اعضا، نهادینه کردن فرهنگ اهدای عضو و باور مرگ مغزی با مرگ است. با وجود تمام تلاشهای مسئولان امر، این مهم بهخاطر مستمر نبودن و نداشتن پیوست فرهنگی ارتقای چندانی نداشته است. دولت باید بیش از پیش به مقوله اهدا و پیوند اعضا در نظام سلامت اولویت دهد و تلاش خود را بر تقویت زیرساختهای مورد نیاز متمرکز کند. زمانی که هفته نفس یا هفته ملی اهدای عضو از راه میرسد، مانند تمام مناسبتهای موجود در تقویم باید کمک کنند که به این مهم توجه جدی شود. تدوین سند و پیوست فرهنگی بسیار احساس میشود تا تمام سازمانها و نهادها موظف شوند برای این موضوع نظام سلامت اقدام مستمر و حرفهای داشته باشند. از دو سال گذشته تدوین این سند با همکاری انجمن اهدای عضو ایرانیان و دفتر معاون اول رئیسجمهور آغاز و تکمیل شد. بنا شد معاون اول رئیسجمهور در زمان مناسب با رونمایی از آن، نسبت به ابلاغ و اقدام مقتضی مرتبط با آن اطلاعرسانی کنند.
ارسال دیدگاه