اثر بخشی شغلی  در یک نگاه

اثر بخشی شغلی در یک نگاه

ورود به عصر مدرنیسم در زندگی انسان فصلی شگفت‌آور و چالش‌برانگیز محسوب می‌شود. این پدیده با خود مسائلی را به همراه آورد که با دنیای قبل از آن به کلی متفاوت بود. مهم‌ترین این موارد رسیدن به سعادت و کمال با ابزارهای نوین و نوع متفاوت استفاده از توانایی‌ها و استعدادها بود. از ابتدای آفرینش انسان بی لحظه‌ای غفلت به دنبال کمال و رستگاری بوده، اما شیوه نگرش به این موضوع در دوران‌های مختلف متفاوت بوده است. مدرنیسم مفهومی به نام بهره‌وری را وارد میدان ذهنی و عملکردی انسان کرد. چیزی که قبل از آن هم وجود داشت و اجرا می‌شد، اما دارای منزلتی جداگانه و ویژه نبود. 
انقلاب صنعتی در واقع انقلابی در همه ارکان زندگی انسان بود. قرن هجدهم با حواشی این انقلاب عجین شد و شیوه‌های زندگی در مقاطعی آرام و در مقاطعی به سرعت زیرورو شدند. پیش از آن مفهوم بهره‌وری و راندمان کاری بیشتر شخصی و خانوادگی بود و خود افراد با توجه به میزان محصول آن را می‌سنجیدند. در پی آن نیز راهکارهایی چون تغییر محصول کشاورزی و تعداد دام‌ها و... را به کار می‌بستند تا سود بیشتری از کار خود ببرند. 
انقلاب صنعتی اما آدم‌ها را از مزرعه به کارخانه آورد؛ جایی که تصمیمات شخصی به حاشیه می‌رفتند و نتیجه کار یک نفر روی کل سیستم تأثیرگذار بود. آن‌ها را از گاری پیاده کرد و در اتومبیل نشاند. تولید را نیز از حالت محدود به حالت انبوه درآورد. در چنین شرایطی مدیران و سهام‌داران کارخانه‌های بزرگ عملکرد کارکنان را زیر نظر می‌گرفتند تا نواقص را برطرف کنند و بهره مجموعه را بالاتر ببرند. در این میان اگر کسی مفید واقع نمی‌شد، از گردونه تولید بیرون می‌رفت و اتم دیگری جای او را می‌گرفت. 
واژه بهره‌وري نخستين بار از زبان لاتین آمد و به معناي باروري و سودمندي ترجمه شد. این واژه را فردي به نام «كوئيزني» به‌طور رسمي و جدي در سال 1766 در یک مقاله مطرح کرد. آدام اسميت دومین نفری بود که از بهره‌وري، كارآيي و تخصص سخن به ميان آورد. اسمیت تقسيم كار را مبناي كارآيي و بهره‌وري مي‌دانست. کم‌کم استفاده از این اصطلاح رواج بیشتری پیدا کرد و پس از آن در سال 1833 فردي به نام «لتيره» بهره‌وري را قدرت و توان توليد كردن توصیف کرد. اوايل قرن بيستم اين واژه مفهوم دقيق‌تري پيدا كرد و مورد استفاده متخصصان قرار گرفت. در سال 1900 فردي به نام «ارلي» تعریف دیگری از بهره‌وري ارائه داد. او ارتباط بين بازده و وسايل به كار رفته براي توليد اين بازده را مبنای تعریف خود قرار داد. اما نقطه عطف به‌کارگیری مفهوم بهره‌وری در سطح بين‌المللي پايان جنگ جهاني دوم است. از آنجا بود، از پایان آن طغیانگری ویرانگر که این مفهوم بر سر زبان‌ها افتاد و همه‌گیر شد؛ چراکه خرابی‌های جنگ شوخی‌بردار نبود و نیاز به کار جدی و درست برای بازسازی و توسعه حس می‌شد. در واقع پس از جنگ جهاني دوم و شروع به حركت اقتصادهاي جنگ‌زده‌اي چون آلمان، فرانسه و ژاپن دانش و انديشه بهره‌وري در عرصه بين‌الملل گسترش يافت. در آسیا ژاپن بود که بهره‌وری را به این قاره آورد. خسارات ناشی از جنگ ژاپن را برآن داشت تا با استفاده از توان حداکثری و منابع موجود زمین سوخته خود را دوباره آباد کند. این کشور بعدها سازمانی به نام (JPC) برای این امر تأسیس کرد. پس از آن کشورهای دیگر آسیایی شروع به اقداماتی در زمینه ایجاد و ارتقای بهره‌وری کردند. ایران نیز از این قافله جا نماند و در سال 1344 با پیوستن به سازمان بهره‌وری آسیا (APO) حضور خود را در این عرصه به ثبت رساند. 
ارسال دیدگاه
ضمیمه
ضمیمه