خشونت‌هایی که روح کودک کار را می‌خراشند

عضو هیأت‌مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان

خشونت‌هایی که روح کودک کار را می‌خراشند

«کار کودک» در معنای حقوقی آن عبارت از اجبار کودکان به فعالیت اقتصادی آسیب‌زننده و بهره‌کشی از آن‌هاست. اگرچه کودکان اجبارشده به هرگونه شغل و فعالیت اقتصادی به‌منظور تأمین معاش خانواده در کشور ما به یک مسئله اجتماعی جدی تبدیل شده‌اند اما، اغلب مواقع این تعریف به کودکان کار در خیابان خلاصه می‌شود. طاهره پژوهش، فعال حقوق کودک ضمن تأیید رواج این تصور نادرست از کودک کار در کشور معتقد است که بعضاً هر مسئولی بنابر سلیقه خود در هر دوره‌ای تلاش‌کرده به‌شکلی مشکلات را حل کند. به‌گونه‌ای که وجه اشتراک تمام دیدگاه‌ها این است که‌ کودکان به‌شکل فیزیکی از سرچهارراه و خیابان‌ها پاک شوند و یا به قول‌خودشان باید کودک‌کار را از مبلمان شهری حذف کرد. در ادامه گفت‌وگوی اختصاصی «آتیه‌نو» با پژوهش، عضو هیأت‌مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان را می‌خوانید.

مهین داوری روزنامه نگار

حقوق داخلی و بین‌الملل چه تعریفی از سن کودک کار ارائه می‌دهند؟
سن کودکی در پیمان‌نامه حقوق کودک صفر تا 18 سال است، اما در نظام حقوقی ایران، قانون‌گذار تعریف جامع و مانعی از سن کودکی ارائه نکرده است. بهطوری که تعریف کودک در قانون کار با قانون مدنی و قانون مجازات اسلامی در تمایز است. با وجود این آشفتگی، قانون‌گذار در بسیاری موارد از جمله قانون حمایت از اطفال و نوجوانان تمام حمایت‌های قانونی را به کلیه اشخاص زیر ۱۸ سال تعمیم داده است. هر فعالیتی‌ که به رشد و سلامت کودک لطمه وارد کند، باعث شود که کودک از تحصیل و تمام موقعیت‌های زمینه‌ساز شکوفایی استعدادهای دوران کودکی محروم بماند و به اجبار برای تأمین مایحتاج زندگی به کار متمایل شود به معنای کار کودک است.

آمارهای رسمی و غیررسمی جمعیت کودکان کار را در کشور چه تعداد گزارش می‌کنند؟
هیچ‌گونه آمار رسمی قابل‌اتکا و برآمده از یک سرشماری دقیق از تعداد کودکان کار در کشور در دسترس نیست. سال 1376 از وجود700 کودک کار در تهران خبر دادند. در برنامه ششم توسعه مسئله کودکان کار گنجانده شده بود. در این برنامه کاهش 25درصدی تعداد کودکان کار پیش‌بینی شد، در حالی که حتی در این برنامه تعداد کودکان ‌کار معلوم نشد و مهم‌تر اینکه ردیف بودجه‌‌ای که بتوان با بهره‌مندی از آن مشکل کودکان کار را کاهش داد در آن مشخص نشد. مرکز آمار تعداد کودکان کار را 499 هزار کودک اعلام می‌کند و آمارهای غیررسمی از وجود 3 تا 7 میلیون تعداد کودک کار در کشور خبر می‌دهند.

به‌کارگماری کودکان زیر سن قانونی خلاف پیمان‌نامه حقوق کودک و ماده (۷۹) قانون کار است. به‌نظر شما آیا مواد قانونی در حمایت از حقوق کودکان در کشور ما اجرا می‌شوند؟ 
در برنامه ششم توسعه در ماده (۸۰) کاهش تعداد کودکان کار پیش‌بینی شده بود. قانون حمایت از اطفال و نوجوانان بعد از10 سال خاک‌خوری در مجلس و دوره‌های مختلف بالاخره در سال 1399 تصویب شد. طبق این قانون استثمار اقتصادی کودکان ممنوع است و نباید به کار آسیب‌زننده به ابعاد مختلف سلامت جسم و روان آن‌ها گمارده شوند. اما در شرایط کنونی شاهد رشد روزافزون کودکان کار در مشاغل پرخطر و آسیب‌زا هستیم.

هر ساله در مناسبت‌های خاص و نوروز، اجرای طرح‌هایی با محوریت ساماندهی و توانمندسازی کودکان کار رونمایی می‌شود، با این وصف حل ‌نشدن مسئله کار کودک در کشور ناشی از چیست؟
اگر قرار است در رابطه با کودکان کاری انجام شود، گام اول اجرای قوانین موجود است. قانونی که بودجه برای آن در نظر نمی‌گیرند یعنی بی‌قانونی. قانون برای تسهیل زندگی انسان‌ها وضع می‌شود. زمانی که برای اجرای آن بودجه‌ای در نظر نمی‌گیرند چه فایده‌ای دارد؟ حل ‌مسئله‌ کودک‌ کار نیازمند این است که ردیف بودجه‌ای برای آن تعیین شود. وقتی ردیفی مشخص نمی‌شود یعنی اینکه اراده‌ای برای پاسخگویی به نیاز کودک ‌کار در هیچ زمینه‌‌ای از جمله اقتصادی، بهداشت و درمان و آموزش وجود ندارد. به‌عنوان مثال، با وجود تأکید سیاست‌گذاران بر آموزش و تحصیل ‌کودکان، بعضی از کودکان ایرانی حتی برای تأمین مخارج اولیه زندگی خود شب‌ها به‌عنوان نیروی خدمات در بیمارستان‌ها کار می‌کنند و روزها از خستگی سر کلاس درس به خواب می‌روند. بنابراین منظور از کار کودک تنها کار کودکان در خیابان‌ها و یا کارگاه‌ها نیست. اگرچه متأسفانه زباله‌گردی که جزو بدترین اشکال کار کودکان است و به‌شدت باید از آن جلوگیری شود این روزها خیلی رواج پیدا کرده است. وزارت بهداشت به سمن‌ها می‌گوید‌ اگر هزینه درمان این کودکان را تأمین می‌کنید در بیمارستان‌ها به‌صورت رایگان پذیرش می‌شوند. در حالی که در قانون، درمان و بهداشت‌ این کودکان پیش‌بینی شده و می‌توان حداقل بیمارستان‌هایی را برای ارائه خدمات درمانی به این کودکان مشخص کرد.‌

تجارب کشورهای دیگر در مدیریت و حل مسئله کار کودکان چیست؟ 
برزیل موفق‌ترین کشور در زمینه کار کودک است. در دهه60 میلادی (دهه 40 ما) به اندازه‌ای معضل کودکان ‌کار در این کشور بالا گرفت که فکر می‌کردند اگر کودکان را بکشند مشکل حل می‌شود! در آن زمان نزدیک300 و اندی کودک را کشتند. اگرچه گفته شد که پلیس این کار را نکرده، اما منابع تحقیقاتی نشان داد که پلیس در جریان کشتار بوده است. پس از انتشار خبر کشتار برزیل در سطح جهان، توجه جهانی برای رسیدگی به وضعیت کودکان کار در این کشور برانگیخته شد. بانک ‌جهانی و سازمان‌ ملل تصمیم ‌گرفتند بودجه‌ای برای ‌این مهم در نظر بگیرند که بر روی این مسئله تحقیق، برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری انجام شود. برزیل در آن ایام به‌دلیل اجرای برنامه توسعه ‌اقتصادی به رشد خوبی دست ‌پیدا کرد و این مسئله باعث شد بودجه‌ای برای ریشه‌کنی کار کودک تخصیص داده شود. این کشور با کمک سازمان‌های دولتی و استفاده از تجارب و کمک‌های بین‌المللی توانست در مسیر کاهش این معضل حرکت کند.
ایالات متحده دوره کودکی را به سه دوره تقسیم کرده است. برای پس از فارغ‌التحصیلی از مدرسه از سن 18 تا 24 نیز دوره آموزشی تعریف کرده‌اند که کودکان به‌صورت ناگهانی از دوره کودکی به بازار اقتصادی پرتاب نشوند. مثلاً اگر کودکی برای استخدام در دستگاه پلیس به‌لحاظ فیزیکی مورد تأیید باشد در سن 18سالگی نمی‌تواند استخدام شود، در این زمان از او خواسته می‌شود در دانشکده افسری مهارت و تخصص لازم را کسب کند و در سن 24سالگی به استخدام پلیس در می‌آید. بنابراین این فرد تلاش می‌کند خود را با شرایط موردنیاز بزرگسالی تطبیق دهد. و یا مثلاً در کشور کامبوج در دبیرستان‌ها کلاس حرفه‌آموزی از سوی سازمان‌های بین‌المللی برگزار می‌شود. حرفه‌آموزی کودکان را آماده می‌کند که پس از فارغ‌التحصیلی به حرفه‌ای مجهز باشند که به اتکای آن بتوانند بخشی از هزینه‌های زندگی‌شان را تأمین کنند. اما در کشور ما دو برادر در سن کودکی به اجبار وارد یک دنیای اقتصادی می‌شوند که اولین عارضه آن از بین ‌رفتن بُعد عاطفی شخصیت کودکان است؛ چراکه در فضای بازار تنها سود و زیان حرف اول را می‌زند و روابط بین افراد را تعریف می‌کند.

کودکان کار در معرض چه آسیب‌هایی قرار دارند؟
طبق نتایج کار آموزشی با این کودکان از سال 1380 به مشکل اساسی این کودکان در خصوص نبود بستر لازم برای ابراز وجود آن‌ها پی بردیم. کودکی که در کارگاه‌ها زمان حمل جعبه‌های سنگین بلبرینگ مرد خطاب می‌شود و با این ادبیات تشویق می‌شود، در ادامه تلاش دارد که جعبه‌های سنگین‌تر را حمل کند. شاید از این طریق وجود او بیشتر به رسمیت شناخته شود. حاصل این کژروی آن است که امروز کودک مددجوی هشت‌ساله با آسیب دیسک کمر داریم. حس دیده‌شدن و ابراز وجود گاه کودکان را به سرکشی و نافرمانی وادار می‌کند که شاید از این طریق اطرافیان آن‌ها را ببینند. مشکل بعدی این کودکان، غفلت و به فراموشی سپرده شدن است. همین که والدین، آن‌ها را از پایین‌ترین مناطق شهری به مناطق مرفه بالای شهر برای کار خیابانی گسیل می‌کنند، نشان از غفلت جدی نزدیکان از آسیب‌های محتمل بر سر راه آن‌هاست. عدم امنیت یکی دیگر از مشکلات پیش روی این کودکان است. طبق قانون، شکایت کودک زیر 18 سال به رسمیت شناخته نمی‌شود. وقتی که زمینه شکایت قضایی وجود ندارد، عملاً هر نوع تعرضی ممکن است به بچه وارد شود و او نتواند آن را 
مطرح کند.
مسکن نیز یکی از مشکلات این کودکان است. برخی از آن‌ها که با خانواده در یک خانه زندگی می‌کنند مشکلاتی دارند. عده‌ای دیگر که در منازل یا اتاق‌های 4 تا 12نفره با دیگر کودکان کار زندگی می‌کنند، در این شکل از زندگی گروهی با مشکلات و آسیب‌های عجیب‌وغریبی دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند. نگاه ترحم‌آمیز و تحقیرآمیز نیز یکی دیگر از مشکلات پیش روی این کودکان است که عامل جدی بازدارنده در مسیر رشد و شکوفایی آن‌هاست. آموزش‌های دریافتی از سوی خانواده نیز آسیب‌زننده به شخصیت آن‌ها است. التماس و اصرار به کودکان برای دریافت پول و کمک از مردم خود مسئله‌ای چالش‌برانگیز است. غرق‌شدن در آسیب‌های اجتماعی نگرانی جدی دیگری است. در اردوی فارغ‌التحصیلی درکه متوجه جای چنگ‌هایی روی پیشانی یکی از کودکان کار شدیم. انگار در حین تعرض تلاش می‌کرده از خودش دفاع کند. این کودک همیشه می‌گفت که دوست ندارد کار کند. بعد از چندین سال او  با  ورود به بزرگسالی، در بزرگراه با اتکا به قمه موبایل افراد را سرقت می‌کرد  و  محکوم به اعدام شد که با تلاش های جدی فعالان حوزه کودک حکم اعدام در دیوان عالی کشور لغو  شد.
فعالیتی که کودک از سر اجبار برای تأمین مخارج زندگی انجام می‌دهد نه‌تنها به سلامت کودک لطمه وارد می‌کند بلکه با شرایط بعضی از افراد که می‌گویند ما هم در دوران بچگی در مزرعه پدرمان کار می‌کردیم بسیار متفاوت است. زمانی رئیس‌جمهور برزیل اعلام کرد که من در بچگی کار می‌کردم، اما سؤال اینجاست چند کودک کار فرصت رئیس‌جمهور شدن دارند؟ 

راهکارهای حل مسئله کار کودک در کشور چیست؟
تنها آب و نان پنداشتن مشکل کودکان کار دیدگاهی اشتباه است و باید حذف شود. گام اول حل مسئله شناسایی دقیق تمام کودکان کار و خانواده‌های آن‌هاست. پس از آن باید برای همه آن‌ها پرونده مددکاری ایجاد شود. بیشتر این کودکان به‌خاطر تنگناهای معیشتی خانواده و فقر به کار کردن مجبور می‌شوند.
بنابراین لازمه اصلی توانمندسازی این کودکان و خانواده‌های‌شان اصلاح ساختار اقتصادی کشور است. تا وقتی اصلاحات در زمینه اقتصادی و آموزش و پرورش کشور صورت نگیرد، هر روز طبق این ساختارهای نادرست کودک کار در حال بازتولید است. متأسفانه آموزش و پروش متناسب با نیاز آموزشی کودکان که بتواند فارغ‌التحصیلان از مدرسه یا دانشگاه را به دانشی تجهیز کند که به پشتوانه آن کودکان بتوانند زندگی‌شان را تأمین کنند، در کشور ما وجود ندارد. وقتی کودکان ما در سیستمی آموزش می‌بینند که نیاز آموزشی آن‌ها را تأمین نمی‌کند احتمال ترک‌تحصیل افزایش پیدا می‌کند. با توجه به اینکه بخشی از کودکان در کشور ما از اتباع خارجی هستند، اصلاح و تغییر در سیاست‌های مهاجرتی نیز بسیار
 احساس می‌شود.
 به‌نظر می‌رسد قبل از ورود کودکان خارجی به کشور کار آن‌ها تعریف شده و آماده است. بعضاً اگر کودکی به کشور خود بازگردانده شود با پرداخت مبلغی به قاچاقچیان در مرزهای دیگر دوباره به کشور بازگردانده می‌شود. باید با قاچاقچیان و فساد در این زمینه برخورد جدی شود. اگر بتوانیم سیاست‌های مهاجرتی روشنی در این زمینه اتخاذ کنیم و تعاریف پناهنده، مهاجر و کودک پناهنده مشخص شود از بسیاری از مشکلات کشور در این زمینه کاسته خواهد شد. واقعیت این است که مسئله کودک کار در کشور با ایجاد قرارگاه و طرح‌های ضربتی جمع‌آوری و ساماندهی، حل نشده و نخواهد شد.
ارسال دیدگاه
ضمیمه
ضمیمه