نقش بیمه‌های اجتماعی در پیشگیری از فقر

یک جامعه شناس مطرح کرد

نقش بیمه‌های اجتماعی در پیشگیری از فقر

بیمه‌های اجتماعی علاوه بر توسعه و تعمیم پوشش بیمه‌ بین افراد و گروه‌های مختلف جامعه، رشد شاخص‌های رفاه اجتماعی، توسعه خدمات مطلوب بیمه‌ای، درمانی و بازنشستگی با بهره‌مندی از ابزارهای دراختیار و هدفگذاری سیاست‌های راهبری حوزه تأمین‌اجتماعی، کارکرد پیشگیری از ایجاد یا رشد فقر در اجتماع را نیز عهده‌دارند. به همین واسطه، شناسایی ریسک‌های بیمه‌ای و اجتماعی در گروه‌های مختلف مردمی، کمک به نهاد دولت در راستای کنترل فقر و رشد مؤلفه‌های رفاهی، تأمین آینده معیشتی و درمانی جامعه بیمه‌شده، برقراری ارتباط با شرکای اجتماعی حوزه کار و تولید و ارائه خدمات گوناگون به گروه‌های شاغل در قبال دریافت حق‌بیمه، بخشی از موضوعات مطرح شده توسط نرگس اکبرپور روشن، کارشناس بیمه‌های اجتماعی و عضو هیأت علمی ‌پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در گفت‌وگو با آتیه‌نو است.

اکبرپور روشن گفت: «به این علت که بیمه‌های اجتماعی قبل از وقوع چالش‌ها و مشکلات اجتماعی و اقتصادی، ریسک‌های مرتبط با پوشش بیمه‌ای را پیش‌بینی کرده و در بسیاری از اوقات مانعی برای پیشگیری از ایجاد یا افزایش فقر اقشار مختلف تحت پوشش محسوب می‌شوند، در واقع نقش آنها عموماً پیشگیری از فقر است تا اینکه به فقرا کمک کنند.» او با اشاره به اینکه بیمه‌های اجتماعی امکان کمک به افراد تحت پوششی را که به یکباره شغل خود را از دست می‌دهند، بیماران با هزینه‌های سنگین درمانی و جوانان ازکارافتاده یا خانوارهای با سرپرست فوت‌شده را ندارند، گفت: «نهادهای بیمه‌ای با منابع مشخص، خدمات متنوعی را به این گروه‌ها ارائه می‌دهند.» این کارشناس حوزه بیمه‌های اجتماعی افزود: «با این اوصاف از طریق ارائه خدمات در حوزه‌های بازماندگان، ازکارافتادگان و مستمری‌بگیران، پیشگیری از فقر را باید یکی از کارکردها، اولویت‌ها و برنامه‌های صندوق‌ها و سازمان‌های بیمه‌ای دانست.»
اکبرپور روشن با تأکید بر اینکه بیمه‌های اجتماعی با این اقدامات مؤثر باری را از روی دوش دولت برمی‌دارند، افزود: «نهاد دولت با فقیر شدن افراد به صورت ویژه از آنها حمایت می‌کند. طبیعتاً بیمه‌های اجتماعی نیز ابزاری برای جلوگیری و پیشگیری از فقر محسوب می‌شوند، بنابراین هرگونه اقدام یا تلاش برای گسترش این نهادها مفید به شمار می‌رود.» او با بیان اینکه بیمه اجتماعی افراد تحت پوشش را در برابر ریسک‌های آینده حفاظت می‌کنند و به طور معمول این موضوع برای گسترش و تعمیم بیمه مورد تأکید است، ادامه داد: «نزدیک‌بین بودن افراد در پیش‌بینی‌های حوزه اقتصادی و محاسبه نکردن ریسک‌های احتمالی از ویژگی‌های برخی گروه‌های اجتماعی محسوب می‌شود. به عنوان نمونه برای افرادی که تازه شاغل شده، کمتر به مستمری دوران بازنشستگی خود اندیشیده تا برای آن زمان پس‌اندازی داشته باشند.»

مدل راهبری مبتنی بر اشتغال 
این استاد دانشگاه و عضو هیأت علمی ‌افزود: «سیستم سازمان تأمین‌اجتماعی و اصولاً صندوق‌های بیمه‌ای و بازنشستگی در کشور مدلی بیسمارکی، یعنی مبتنی بر اشتغال است، بنابراین هر کسی که شاغل محسوب می‌شود، باید حق‌بیمه خود را پرداخت کند. اما تعمیم بیمه به تمامی ‌افراد جامعه اعم از شاغل یا غیرشاغل تا حدودی به لحاظ ماهیتی، فلسفی و منطقی با اساس شکل‌گیری و راهبردی این سازمان مغایرت دارد.» اکبرپور روشن گفت: «به عنوان نمونه در حالی که یک فرد دانشجو شاغل نیست، می‌تواند از بیمه اجتماعی بهره‌مند باشد. چگونگی دریافت حق‌بیمه، مدل بیمه‌پردازی و محاسبه میزان آن به عنوان سنوات و سوابق بیمه‌ای در سازمان تأمین‌اجتماعی برای این افراد، موضوعی مهم برای سیاستگذاری در این زمینه خواهد بود.» او همچنین بر موضوع حق‌الناس بودن منابع و دارایی‌های سازمان تأمین‌اجتماعی تأکید کرد و گفت: «با توجه به احتساب بیمه‌پردازان به عنوان شرکای اجتماعی سازمان، افراد به تناسب پرداخت حق‌بیمه، امکان استفاده از منابع تأمین‌اجتماعی برای دریافت خدمات را دارند؛ بنابراین باید متناسب با شرایط بیمه‌شدگان، حق‌الناس را به گونه‌ای تعریف کنیم تا حقی از کسی
 ضایع نشود.»

نقش دولت در حمایت از گروه‌های بدون بیمه
عضو هیأت علمی ‌پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه داد: «به طور معمول در موضوع پوشش بیمه‌های اجتماعی و همگانی نقش دولت بسیار گسترده است، زیرا بسیاری از افراد غیرشاغل بدون منبع درآمدی مشخص نیازمند حمایت دولت برای پرداخت بخشی از سهم بیمه‌ای خود هستند.» او با تأکید بر اینکه دولت باید مکانیزمی ‌برای بیمه کردن این افراد طراحی کند، توضیح داد: «اینکه سازمان تأمین‌اجتماعی با منبع درآمدی و مالی حاصل از محل حق‌بیمه سایر شرکای اجتماعی و بیمه‌شدگان، وظیفه حاکمیتی را به عهده گیرد، از نظر اقتصادی و به لحاظ منطقی اقدام مناسبی نیست. با وجود اینکه به دلیل افزایش ورودی‌ها و بیمه‌پردازی آنان در این سازمان ضریب پشتیبانی با تحت پوشش قرار دادن این افراد افزایش می‌یابد، اما باید به فکر تعادل بلندمدت منابع و مصارف سازمانی نیز بود.»
این کارشناس بیمه‌های اجتماعی تعهدات بازنشستگی و پرداخت مستمری‌ها در تأمین‌اجتماعی را یکسری تعهدات بلندمدت دانست و افزود: «افراد با پرداخت حق‌بیمه به سازمان‌های بیمه‌ای نیازمند دریافت خدمات چندگانه درآینده خواهند بود که باید برای ایفای این تعهدات، بیمه‌گران چاره‌اندیشی کنند.» اکبرپور روشن ادامه داد: «برخی از بیمه‌پردازان با توجه به سوابق بیمه‌ای در آینده به عنوان مستمری‌بگیر محسوب شده که تأمین‌اجتماعی می‌بایست با سیاستگذاری متناسب با منابع و مصارف خود به دنبال تضمین پایداری و ماندگاری بلندمدت این سازمان باشد.»
ارسال دیدگاه