
چگونه میتوان تشنجهای شغلی را پیشبینی و از بروز آنها جلوگیری کرد؟
در مواجهه با بحران
پرتو جغتایی روزنامه نگار
بحران برای همه اتفاق میافتد. برای شرکتها و سازمانها و همه مردم. در واقع بحران در زندگی شخصی و زندگی حرفهای ما اتفاق میافتد. بحرانها تغییر و تحول بزرگی در زندگی ما ایجاد میکنند که میتواند کل مسیر زندگی شخصی یا کاری آینده ما را تغییر دهد. به همین دلیل است که میگویند زمانی که با بحران مواجه میشوید باید آن را مدیریت کنید. اما چطور؟ قطعاً مدیریت بحران کار بسیار بزرگی است که علاوه بر صبر و زمان نیاز به آموزشهای اساسی دارد.
به نظر میرسد بحرانهای عمیق مالی، در سرتاسر جهان، هرچه بیشتر روی میدهند و روی هر شخص، بخصوص روی شرکتهایی تأثیر میگذارند که در یک اقتصاد بهصورت فزاینده رقابتی حضور دارند و تغییرات سریع و مداوم اقتصادی، سیاسی و فناوری را تجربه میکنند؛ شرکتهایی که باید برای تداوم توسعه به اعتبار مالی و بانکی دسترسی داشته باشند.
بحران چیست؟
مردم به صورت کلی، علاقهای به بحران ندارند. هرچند معنای لغوی واژه (Crisis) یا بحران، تحول یا نقطه عطفی است که باعث تغییر قطعی (بدتر یا بهتر) میشود و معمولاً بار معنایی منفی دارد. وقتی مردم واژه «بحران» را میشنوند، خودبهخود به یک فاجعه فکر میکنند. اغلب مردم از بحران میترسند و این حتی در مدیران سازمانها بیشتر به چشم میخورد؛ یعنی همان مدیرانی که باید نگران حفظ موجودیت سازمانشان باشند. هر کسبوکار در اداره امور جاری خود به دلیل شرایط و پیچیدگیهای پیشرو، ممکن است با بحرانهای مقطعی و موانع مختلفی مواجه شود که با مدیریت صحیح آن میتواند منجر به افزایش سود و رونق کسبوکار شود. بحرانهای مختلف مثل تحریمهای شدید و یا همین شیوع ویروس کرونا در دنیا.
لذا اولین قدم برای برنامهریزی صحیح تبیین و شناخت وضعیت موجود است که نیاز به واقعبینی دارد تا خوشبینی و تأکید میکنیم که این واقعبینی بر اساس خردی صورت میگیرد که از دل اطلاعات صحیح و بهروز در ذهن مدیران شکل میگیرد. موانع کسبوکار استرس و تلاشهای بسیاری دارد که در طول مراحل رشد کسبوکار، از لحظه آغاز و حتی زمانی که تجارت شما به ثبات رسیده شما را با موانع بسیاری مواجه خواهد کرد. اگر میخواهید به عنوان یک کارآفرین و مالک یک کسبوکار به موفقیت برسید، باید آمادگی پذیرش این چالشها را داشته باشید و فعالانه با خطرات احتمالی برخورد کنید.
اهمیت برنامهریزی در بحران
موفقیت بدون استراتژی و برنامهریزی دقیق در هیچ زمینهای امکانپذیر نیست. یکی از علل مهم عدم رشد در کسبوکارهای کوچک بیتوجهی به برنامهریزی و استراتژی است. کارآفرینان یک برنامه مشخص و یکنواخت برای شرکت خود دارند و هر ماه آن را اجرا میکنند. این روند، در طولانیمدت هیچ ارزشی نخواهد داشت زیرا لازمه یک برنامهریزی موفق شناسایی دقیق موقعیت فعلی است. پس از شناسایی موقعیت فعلی، باید شناخت مشتریان فعلی و درک نیازها مدنظر قرار گیرد. درک نیاز مشتری سبب توسعه و طراحی محصولی میشود که بیشترین انطباق را با خواسته مشتری داشته باشد. همچنین شما باید بدانید که طی سال چقدر میخواهید درآمد کسب کنید و آن را به فصول و ماهها تقسیم کنید و بر اساس بازه زمانی بودجه مشخص داشته باشید. این نقشه باید نشان دهد به چه طریقی و با چه پیغامی میبایست مشتری را جذب کنید.
یکی از مهمترین دغدغهها در هر کسبوکار، حفظ مشتریان قدیم و افزایش رضایت آنهاست. کسبوکارها همواره در تلاشاند با ارائه خدمات بهتر به مشتریان، جایگاه برند خود را بهبود و بازاریابی دهان به دهان را توسعه دهند. اما با افزایش مشتریان و تعداد پاسخگویان به مخاطبان در سازمان، فرصتها تبدیل به تهدیدات جدی برای سازمان میشوند. تنها راه جلوگیری از این بحران ایجاد بستر مناسب جهت دسترسی بهموقع سازمان به اطلاعات در زمان ارتباط با مشتری است. به همین منظور نرمافزارهای ارتباط با مشتریان و باشگاههای وفاداری به وجود آمدند. به کمک این ابزار، ارتباط میان سازمان و مشتری مانند اعضای یک خانواده خواهد بود. به این ترتیب رضایت مشتریان افزایش قابلتوجهی یافته و حلقههای اتصال میان آنها حتی در دوران بحران، قویتر خواهد شد.
یافتن اطلاعات لازم
شما به عنوان یک رهبر وظیفه دارید از احتمال بروز یک معضل جدید آگاهی یابید. مسلماً قادر نخواهید بود به تمامی اخطارهای مربوط به خطرات احتمالی پاسخ بهموقع دهید. همچنین نمیتوانید بیخیال باشید و تنها به دلیل پیچیده بودن یک مشکل، مسئولیت آن را نپذیرفته و صورت مسئله را پاک کنید.
با توجه به اینکه شما به عنوان یک مدیر از زنگ خطرهای موجود در شرکت فاصله زیادی دارید، چگونه میتوانید از بروز یک اتفاق در بخشی از شرکت که مستقیماً مسئول آن نیستید، آگاه شوید؟ و چگونه میتوانید مطمئن شوید که پیش از مبدل شدن مشکل به بحرانی جهنمی که ممکن است در آن گیر بیفتید، اقدامات اصلاحی و صحیح انجام گرفته است؟ پس راهکارهایی را در نظر داشته باشید و آنها را به کار ببندید.
مدیریت شرایط
تقریباً پیش از وقوع هر بحران و حادثهای، افراد مستقر در سطوح مختلف سازمانی علائم اخطاردهنده مربوط به مشکل ایجاد شده را احساس میکنند. از این رو، آگاهی از چگونگی روند طبیعی انتقال اطلاعات در شرکت امری ضروری به نظر میرسد. برای نیل به این هدف، پیشنهاد میشود طرحی را ارائه دهید که امکان پیشبینی روابط انسانی موجود در شبکه سازمانی شما را فراهم آورد. در پی یافتن راههایی باشید که از طریق آنها بتوان کارمندان را از دپارتمانها خارج کرد تا به برقراری روابط درون شرکتی با سایر همکاران خود بپردازند. فرصتهای لازم جهت گفتوگو و تبادل نظر با افراد جوان را با هدف طرح پرسشها، نگرانیها و نگرشهایشان به وجود آورید و البته نکته مهمتر این است که با سر زدن به بخشهای مختلف شرکت، شرایط را مدیریت کنید. بهتر است تا بهشکل غیرمنتظره در قسمتهای مختلف شرکت حضور یابید، اما طوری که احساس نشود شما برای مچگیری یا بهانه گرفتن از کارمندان وارد اتاقهای آنها شدهاید، بلکه آنها را تشویق به برقراری ارتباط باز، صادقانه، حقیقی و رودررو کنید.
ارسال دیدگاه