چالش لم دادن، گریبان‌گیر جوانان چینی

چالش لم دادن، گریبان‌گیر جوانان چینی

اهمیت استفاده از نیروی جوان برای تحرک اقتصادی و توسعه کشورها، هم‌رده با منابع طبیعی همچون نفت و مس و حتی مهم‌تر از آن‌ها محسوب می‌شود. نیروی جوان امکان به کار انداختن ایده‌های نو و خلاقیت در تولید، پویایی و تحرک بالا و تطبیق با نیازهای اقتصادی جدید را فراهم می‌کند. از این رو عدم استفاده از نیروی کار جوان می‌تواند نتایج مضری برای اقتصادها به‌همراه داشته باشد. چندی پیش چین جایگاه جمعیتی پیشگام خود را به هند واگذار کرد و پیش‌بینی می‌شود که تا سال ۲۰۵۰ هرم جمعیتی چین به سمت سالخوردگی پیش رود، اما نیروی جوان کنونی این کشور دچار رخوت شدیدی است. این رخوت و دوری از بازار کار می‌تواند نتایج دهشتناکی برای هر اقتصادی داشته باشد.

حمیدرضا علی‌نیا روزنامه نگار

اگر بخواهیم دقیق سخن بگوییم، کشوری که یکی از سریع‌ترین رشد جمعیت‌های سالخورده روی زمین و رکود باروری را دارد، به‌ویژه در میان گروه‌های سنی جوان‌تر باید با کمبود نیروی کار مواجه شود. با این حال، چین به‌تازگی گزارش داده که بیکاری جوانان در ماه ژوئن به رکورد ۲۱.۳ درصد رسیده و برخی گمانه‌زنی می‌کنند که ممکن است عدم فعالیت جمعیت جوان چین بسیار بیشتر باشد. یافتن کار برای جوانان از اهمیت بالایی برخوردار است و بیکاری جوانان از نظر اجتماعی مخرب و آسیبی برای اقتصاد است.

پدیده لم دادن
از سال ۲۰۲۱، یک پدیده اجتماعی به نام «تانگ پینگ» یا «لم دادن» در میان جوانان چینی ریشه دوانده است. این مسئله اساساً به‌معنای مواجهه با سرخوردگی و انجام هر کاری است که در شرایط اقتصاد ضعیف، تحرک اجتماعی پایین و کمبود مشاغل خوب، به جوانان اجازه دهد که از پس زندگی خود برآیند. اکنون اصطلاح جدیدی در میان جوانان رایج شده که «بای لان» نام دارد و به «بگذار پوسیده شود» ترجمه شده است. این اصطلاح جدید حس عمیق‌تری از بدبینی و تلاش نکردن مطلق را منتقل می‌کند. با کمبود مشاغل خوب و رقابت شدید بازار کار در یک اقتصاد ضعیف، گزارش‌ها حاکی از این است که تعداد فزاینده‌ای از جوانان به کودکان تمام‌وقت تبدیل شده‌اند. آن‌ها در خانه می‌مانند تا با کار کردن در خانه و پرداخت دستمزد از طرف والدین خود روزگار بگذرانند. با این حال، بزرگ‌ترین مشکل برای جوانان بیکار، خطری است که اقتصاددانان آن را «هیسترزیس» می‌نامند. این خطر ناظر به مشکل جدیدی است؛ اینکه هرچه جوانان بیشتر از بازار کار رسمی دور بمانند، بازگشت به آن با مهارت و تجربه دشوارتر می‌شود و به اصطلاح جوان خشک می‌شود یا احتمالاً توان و استعدادش به ثمر نمی‌نشیند.
حتی در صورت اعمال تعاریف سازمان بین‌المللی کار در نرخ بیکاری جوانان و پایین‌تر بودن بیکاری جوانان در چین، در پنج سال اخیر و برای اولین‌بار، یک الگوی نگران‌کننده بر اساس داده‌های ملی ظاهر شده است. چرخه‌ای سالانه وجود دارد که در آن نرخ بیکاری تا تابستان که فارغ‌التحصیلان به بازار کار سرازیر می‌شوند افزایش می‌یابد و سپس در نیمه دوم سال کاهش می‌یابد، اما هر سال شاهد افزایش بی‌سابقه نرخ بیکاری در سراسر کشور بوده‌ایم.

سه دلیل اصلی
مشکل در چین به سه دلیل حاد است. طبق گزارش شرکت خدمات مالی و بانکداری آمریکایی گلدمن ساکس، جوانان مصرف‌کنندگان قابل‌توجهی هستند و به اندازه یک‌پنجم هزینه‌های مصرفی در مناطق شهری مشارکت در مصرف دارند. در کنار همسالان کمی مسن‌تر و با تجمیع افراد زیر ۳۵ سال در این گروه، بیش از سه‌پنجم هزینه‌های کالاهای لوکس را این افراد متقبل می‌شوند. دلایل مصرف پایین در چین مطمئناً پیچیده‌تر از افزایش بیکاری جوانان است، اما ارتباطی میان این دو وجود دارد. دومین مسئله بر اساس دیدگاه گلدمن ساکس، تغییر قابل‌توجه در ساختار شغلی مشاغل است. به این معنا که نسبت مشاغل کم‌دستمزد، کم‌مهارت و غیررسمی به بهای مشاغل پردرآمد و با مهارت بالا در تولید و ساخت‌وساز افزایش یافته است. به گفته اسکات روزل، استاد دانشگاه استنفورد نسبت مشاغل غیررسمی به رسمی در ۱۵ سال پیش ۴۰ به ۶۰ بود، اما اکنون تغییر کرده است. این یک مشکل خاص برای کارگران جوانی است که سهم بالایی در بخش‌های کم‌دستمزد و شغل‌های
 موقت دارند.
سومین مسئله مجموعه‌ای از سه نوع عدم تطابق است؛ عدم تطابق بین مهارت‌هایی که بسیاری از فارغ‌التحصیلان به دست می‌آورند و مهارت‌هایی که کارفرمایان به‌ویژه در مهندسی، مالی و تولید تقاضا می‌کنند. انتظارات شغلی و حقوقی، به‌ویژه از سوی فارغ‌التحصیلان با تحصیلات عالی با واقعیت همخوانی ندارد. همچنین، مهم‌تر از همه، کمبود تقاضای کل در بازار است که منعکس‌کننده تمرکز رسمی و حمایت از سیاست‌های عرضه و کاستی‌های آشکار در مدل توسعه اقتصادی چین با تأکید بر شرکت‌های دولتی است.
با ورود ۱۱ تا ۱۲ میلیون‌ فارغ‌التحصیل دیگر به بازار در تابستان امسال، ناظران چینی توجه زیادی به ارقام بیکاری و تصمیمات اقتصادی مورد انتظار از طرف مقامات سیاسی خواهند داشت.

محرک بهبود وضعیت
صحبت از محرکی برای بهبود وضعیت در میان نیست، اما از طرفی راه‌حل‌های سنتی ایجاد اعتبار، احیای روستاها و برنامه‌های زیربنایی به دلیل مشکلات شدید مالی و بدهی برای دولت‌های محلی و استانی که مسئول اجرای آن‌ها هستند، محدود شده است. اکنون اقتصاددانان چینی در ترغیب دولت خود به اتخاذ تدابیری برای افزایش مصرف با صدای بلندتری همگام شده‌اند. در نهایت، بیکاری جوانان در چین ممکن است تا زمانی که مدل توسعه ملی تغییر نکند قابل حل نباشد. منظور از تغییر این است که صنایع خدماتی باید گسترش یافته و باز شوند و دولت باید با اشتیاق از بازتوزیع درآمد و اصلاحات امنیت اجتماعی، آموزش و مالیات در این کشور استقبال کند و تمامی این‌ها با بازگشت اولویت‌های استراتژی به بخش خصوصی همراه شود. این تغییرات نیازمند یک دگرگونی سیاسی بزرگ است. در اوایل سال جاری، اتحادیه جوانان کمونیست از جوانان چینی خواست که «کت و شلوارهای خود را در‌بیاورند، آستین‌ها را بالا بزنند و به زمین‌های کشاورزی بروند» اما به نظر می‌رسد که گوش جوانان چندان بدهکار نیست و آن‌ها امیدوار به چیزی
 متفاوت هستند.
ارسال دیدگاه