چالش‌های جهانی کارگران خانگی

چالش‌های جهانی کارگران خانگی

الهام اظهری روزنامه نگار

مهمترین ویژگی‌هاي اقتصاد غیررسمی، ناامنی شغلی و خروج از شمول حقوقی مندرج در قانون کار است. پرداختن به بخش غیررسمی اقتصاد به معناي پرداختن به عواملی است که در حال وارد کردن فشار به گروه‌هاي آسیب‌پذیر جامعه هستند؛ چون در حال حاضر بخش غیررسمی اقتصاد شامل زنان فقیر، کودکان، افراد ناتوان، گروه‌هاي قومی و نژادي یا گروه‌هاي مهاجر و مانند آن است. به‌ویژه آنکه دگرگونی در ساختار اقتصاد شهري سبب گستردگی بخش خدمات شده و این دگرگونی با به‌کارگیري بیشتر زنان در این بخش همراه بوده است؛ بخشی که سهم گستردهاي از آن به بخش غیررسمی اقتصاد اختصاص دارد.

اقتصاد غیررسمی
امروزه اقتصاد غیررسمی به دغدغه‌اي در سطح جهانی بدل شده است. این موضوع از آن جهت مهم است که سهم زیادی از نیروي کار را کارگران غیررسمی به خود اختصاص می‌دهد. همچنین حوزه‌ اقتصاد غیررسمی در بسیاري از زمینه‌ها در حال رشد است و در مکان‌هاي تازه و با ظرافت‌هاي نوین ظاهر می‌شود. این دغدغه همچنین ناشی از شناخت ارتباط بین بخش غیررسمی با فقر و نابرابري است. برخی از پژوهشگران این حوزه باور دارند با توجه به گستردگی بخش غیررسمی اقتصاد و تنیدگی‌هاي آن با بخش رسمی اقتصاد، به‌کارگیري راهکارهایی جهت حل مسأله فقر در این حوزه به کاهش فقر در سطح جامعه
 منجر می‌شود.
آمارهای گنگ
اعلام آمار مربوط به تعداد کارگران خانگی در سراسر جهان بسیار سخت است. دلایل اصلی فقدان داده‌هاي دقیق و قابل مقایسه عبارتند از: کارهاي خانگی اعلام نشده، تعاریف گوناگون از کار خانگی در نظرسنجی‌هاي آماري، فرو‌دستی و کم‌ارزشی این نوع از خدمات در بازار کار و مانند آن. برآوردهاي سازمان بین‌المللی کار نشان می‌دهد این گروه از کارگران 3/6 درصد از اشتغال دستمزد جهانی را به خود اختصاص داده‌اند و در این میان تخمین حضور 4,7 میلیون کودك زیر 15 سال درکارهاي خانگی و انحصار تقریبی این شغل توسط زنان (تقریباً 83 درصد) بر آسیب‌پذیري آن افزوده؛ به گونه‌اي که طبق گزارش سازمان بین‌المللی کار از هر 25 زن در جهان یک نفر به کار خانگی مشغول است. لازم به ذکر است کار خانگی زنان در بازار کار ایران به دلیل در حاشیه ماندن آن، بیشتر ناشناخته مانده است.

تأمین‌اجتماعی
علاوه بر این، بیش از ۹۴ درصد از پرستاران کودک و سالمند، خدمتکاران خانه، سرایداران و نظافتچی‌های منازل و آشپزهای موردی مهمانی‌ها و... به طیف کاملی از حمایت‌های اجتماعی دسترسی ندارند؛ حمایت‌هایی که شامل مراقبت‌های پزشکی، بیماری، بیکاری، حقوق بهداشتی کهولت سن، پرداخت‌های مربوط به مشاغل زیان‌آور و آسیب‌های شغلی، مستمری بازنشستگی، کمک‌هزینه زایمان، بیمه ازکار‌افتادگی و سایر مزایای بازنشستگی برای بازماندگان می‌شود. گسترش پوشش مؤثر موجود در زمینه تأمین‌اجتماعی به ‌نحو بسیار قابل توجهی از پوشش قانونی‌ای که به شکل رسمی باید برقرار باشد، عقب‌تر مانده است. از هر پنج کارگر خانگی فقط یک نفر در عمل تحت پوشش نظام تأمین‌اجتماعی قرار می‌گیرد و اکثریت آن یک‌پنجم نیز قریب به اتفاق آنها به صورت غیررسمی شاغل بوده و پوشش استانداردی ندارند.

امنیت اجتماعی
گزارش سازمان جهانی کار دقیقاً توضیح می‌دهد که به‌رغم کمک حیاتی آنها به جامعه مانند حمایت از خانواده‌هایی که بیشترین نیازهای شخصی و مراقبتی خود را دارند، اکثر ۷۵.۶ میلیون کارگر خانگی در جهان با موانع متعددی برای برخورداری از پوشش قانونی و دسترسی مؤثر به امنیت اجتماعی روبه‌رو هستند. آنها اغلب از قوانین ملی تأمین‌اجتماعی مستثنی هستند. از آنجا که ۷۶.۲ درصد از کارگران خانگی را زنان تشکیل می‌دهند، چنین شکاف‌های حمایت اجتماعی زنان را به‌ویژه آسیب‌پذیر می‌کند. گزارش فوق همچنین تفاوت‌های عمده بین مناطق را برجسته می‌کند. در اروپا و آسیای مرکزی، ۵۷.۳ درصد از کارگران خانگی به ‌طور قانونی از همه مزایا تحت پوشش هستند. کمی بیش از ۱۰ درصد چنین حقی را در قاره آمریکا دارند اما تقریباً هیچکدام به‌ طور کامل در کشورهای عربی، آسیا و اقیانوسیه و آفریقا و مناطقی از آمریکای لاتین پوشش داده نمی‌شود.

شکاف اجتماعی
در این گزارش آمده همه‌گیری کرونا شکاف‌های پوشش حمایت اجتماعی را که کارگران خانگی تجربه می‌کنند، «به ‌طور واضحی» آشکار کرده است. آنها از جمله بدترین آسیب‌دیدگان در طول همه‌گیری بودند و بسیاری از آنها شغل و معیشت خود را برای رعایت فاصله اجتماعی از دست دادند. بسیاری از کسانی که شغل خود را حفظ کردند اغلب بدون تجهیزات حفاظتی کافی در معرض این بیماری قرار داشتند. با این حال، کارگران خانگی به ‌ندرت می‌توانند به حمایت کافی از سلامت، مزایای بیماری یا بیکاری اعتماد کنند و آسیب‌پذیری آنها 
بیشتر است.

وضعیت زنان
زمانی که زنان جویاي کار وارد بازار کار می‌شوند، بخش غیررسمی اقتصاد و مشاغل آن مهمترین گزینه‌ پیشِ روي آنهاست (به انگیزه‌هاي گوناگون مانند مقررات پیچیده و مبهم، کمبود زیرساخت‌ها، یارانه‌هاي ناکارآمد، شبکه‌هاي تأمین‌اجتماعی ضعیف، مهاجرت، تبعیض‌هاي جنسیتی و قومیتی، نبود مهارت‌هاي فنی و آموزشی لازم و مانند آن). مشاغلی مانند خدمتکاري، دستفروشی، فروشندگی، کارگري در تولیدي‌هاي غیررسمی، مترجمی در خانه، انجام امور حسابداري در خانه و دیگر امور تخصصی که براي کاهش هزینه‌ شرکت‌ها به خانه‌ها منتقل شده، برجسته‌ترین گزینه‌هاي پیشِ روي آنها هستند. سهم زنان از مشاغل خدماتی در یک تقسیم‌بندی ناعادلانه، بیش از مردان است و میان گروه های گوناگون کارگران غیررسمی، کار خانگی از نظر دور مانده که جزو پایین‌ترین رده‌های شغلی است و معمولاً هم با کمترین حقوق و مزایا، نصیب زنان می‌شود، قاطبه مردان حاضر به انجامش نیستند یا در ازایش دستمزد بیشتری طلب می‌کنند. از این رو، زنان دستچین می‌شوند؛ با کمترین چشم‌داشت و با بیشترین فرمانبرداری! از دیگر سو، مدام در معرض مواد شوینده، آب و یا استفاده از چهار پایه جهت نظافت هستند و با توجه به اینکه بخش مهمی از سرمایه کاری آنها در توانمندی فیزیکی خلاصه می‌شود، دردهای ایجاد شده در دست‌و‌پا و کتف، آنها را نسبت به آینده شغلی خود نگران ساخته و ترس از دست دادن توانایی فیزیکی و امرارمعاش آزارشان می‌دهد و این در حالی است که فعالیت آنان تحت شمول هیچ‌یک از قوانین
 کار نیست.
ارسال دیدگاه
ضمیمه
ضمیمه