
چالشهای اقتصادی درمان
کیومرث گودرزی رییس اداره نظارت، ارزیابی و تعالی خدمات مدیریت درمان تأمیناجتماعی همدان
تعیین و تعریف یک الگوی واحد برای استخراج قیمت تمامشده خدمات درمانی قابل ارائه در مراکز درمان مستقیم، ابزار مناسبي جهت پايش و كنترل صحيح هزينهها به شمار میرود. با استفاده از اين نظام، كليه هزينهها به طور دقيق مشخص و رديابي شده و مديريت بيمارستان قادر ميشود تا به ارزیابی و مقایسه عملکرد اقتصادی بخشهای مختلف بیمارستانی بپردازد و مبنایی علمی برای تصمیمگیری در مورد توسعه و گسترش خدمات درمانی یا محدودسازی ارائه این خدمات فراهم کند.
يكي از عمدهترين مشكلات موجود جهت محاسبه بهاي تمام شده خدمات بيمارستاني، عدم وجود اطلاعات مورد نياز و نظاممند نبودن جريان تأمین اطلاعات است. سیستم فعلی حسابداری واحدهای درمانی به گونهای است که استخراج تمامی اطلاعات مورد نیاز برای محاسبه امکانپذیر نیست. طراحي نرمافزاري جهت محاسبه بهاي تمامشده خدمات با استفاده از روش هزينهيابي بر مبناي فعاليت براي نظام بيمارستاني، به گونهاي كه امكان انواع گزارشگيري مورد نياز از هزينههاي بيمارستان را جهت محاسبه بهاي تمامشده خدمات داشته باشد، لازم به نظر ميرسد.
مدیریت تقاضاهای القایی در واحدهای درمانی
تقاضای القایی به معنای انجام مراقبت یا فروش خدمات تشخیصی درمانی غیرضروری به مراجعان سیستم سلامت است. عامل اصلی تشدیدکننده این موضوع، عدم تقارن اطلاعات بین بیمار و ارائهدهندگان خدمات درمانی است. با توجه به رایگان بودن خدمات در بخش درمان مستقیم و همچنین خرید حجم بالایی از خدمات درمانی در بخش درمان غیرمستقیم، ضرورت تلاش سیستماتیک برای طراحی مجموعهای از سازوکارهای کنترلی برای مدیریت تقاضاهای القایی از سوی سازمان وجود دارد.
تداوم این چالش سبب بروز پدیدههای زیر میشود:
- افزایش میزان پرداخت از جیب بیماران (out of pocket)
- اتلاف منابع مالی سازمان
- بروز مقاومت میکروبی در برابر آنتیبیوتیکها در اثر مصرف نابهجا
- افزایش تقاضای کاذب برای دریافت خدمات درمانی
- تراکم کار و عدم صرف وقت کافی جهت مراقبت از بیماران توسط کارکنان سلامت
- از دست رفتن فرصت برای نیازمندان واقعی به مراقبتهای دارای اولویت
- کاهش بهرهوری نظام سلامت و کاهش کیفیت خدمات
- گسترش بیش از اندازه فناوریهای جدید و گرانقیمت
- فشار مضاعف مالی بر سازمان و افزایش بدهی به مؤسسات طرف قرارداد
پیشنهادها:
1- پرداخت ضریب مثبت تعرفه (عددی بزرگتر از یک) از سوی معاونت خرید راهبردی به پزشکانی که با استفاده کمتر از خدمات تشخیصی، هزینه کمتری برای سازمان ایجاد کردهاند. ارزیابی این شاخص باید با بررسی اثربخشی کار آن پزشک همراه باشد. منبع اعتبار نیز بخشی از مبلغ صرفهجویی شده از محل کاهش هزینههای تشخیصی- درمانی است. در این روش پزشکانی که با هزینه کمتر، اثربخشی ایجاد کردهاند تشویق میشوند.
2- توسعه راهنماهای بالینی و اصرار به خرید خدمت در بخش درمان غیرمستقیم در چارچوب راهنماهای بالینی.
3- یکپارچهسازی سیستمهای الکترونیک سلامت در بخش درمان غیرمستقیم.
4- در سیستم (HIS) مراکز ملکی، وضعیت تعداد مراجعات بیماران به این مراکز، در دورههای زمانی مشخص، پایش و نتایج آن آنالیز شود تا از مراجعات غیربیمار جلوگیری به عمل آید.
5- تلاش برای بازنگری موضوع رایگان بودن خدمات در مراکز درمانی ملکی جهت جلوگیری از مراجعات غیرضروری به این مراکز.
يكي از عمدهترين مشكلات موجود جهت محاسبه بهاي تمام شده خدمات بيمارستاني، عدم وجود اطلاعات مورد نياز و نظاممند نبودن جريان تأمین اطلاعات است. سیستم فعلی حسابداری واحدهای درمانی به گونهای است که استخراج تمامی اطلاعات مورد نیاز برای محاسبه امکانپذیر نیست. طراحي نرمافزاري جهت محاسبه بهاي تمامشده خدمات با استفاده از روش هزينهيابي بر مبناي فعاليت براي نظام بيمارستاني، به گونهاي كه امكان انواع گزارشگيري مورد نياز از هزينههاي بيمارستان را جهت محاسبه بهاي تمامشده خدمات داشته باشد، لازم به نظر ميرسد.
مدیریت تقاضاهای القایی در واحدهای درمانی
تقاضای القایی به معنای انجام مراقبت یا فروش خدمات تشخیصی درمانی غیرضروری به مراجعان سیستم سلامت است. عامل اصلی تشدیدکننده این موضوع، عدم تقارن اطلاعات بین بیمار و ارائهدهندگان خدمات درمانی است. با توجه به رایگان بودن خدمات در بخش درمان مستقیم و همچنین خرید حجم بالایی از خدمات درمانی در بخش درمان غیرمستقیم، ضرورت تلاش سیستماتیک برای طراحی مجموعهای از سازوکارهای کنترلی برای مدیریت تقاضاهای القایی از سوی سازمان وجود دارد.
تداوم این چالش سبب بروز پدیدههای زیر میشود:
- افزایش میزان پرداخت از جیب بیماران (out of pocket)
- اتلاف منابع مالی سازمان
- بروز مقاومت میکروبی در برابر آنتیبیوتیکها در اثر مصرف نابهجا
- افزایش تقاضای کاذب برای دریافت خدمات درمانی
- تراکم کار و عدم صرف وقت کافی جهت مراقبت از بیماران توسط کارکنان سلامت
- از دست رفتن فرصت برای نیازمندان واقعی به مراقبتهای دارای اولویت
- کاهش بهرهوری نظام سلامت و کاهش کیفیت خدمات
- گسترش بیش از اندازه فناوریهای جدید و گرانقیمت
- فشار مضاعف مالی بر سازمان و افزایش بدهی به مؤسسات طرف قرارداد
پیشنهادها:
1- پرداخت ضریب مثبت تعرفه (عددی بزرگتر از یک) از سوی معاونت خرید راهبردی به پزشکانی که با استفاده کمتر از خدمات تشخیصی، هزینه کمتری برای سازمان ایجاد کردهاند. ارزیابی این شاخص باید با بررسی اثربخشی کار آن پزشک همراه باشد. منبع اعتبار نیز بخشی از مبلغ صرفهجویی شده از محل کاهش هزینههای تشخیصی- درمانی است. در این روش پزشکانی که با هزینه کمتر، اثربخشی ایجاد کردهاند تشویق میشوند.
2- توسعه راهنماهای بالینی و اصرار به خرید خدمت در بخش درمان غیرمستقیم در چارچوب راهنماهای بالینی.
3- یکپارچهسازی سیستمهای الکترونیک سلامت در بخش درمان غیرمستقیم.
4- در سیستم (HIS) مراکز ملکی، وضعیت تعداد مراجعات بیماران به این مراکز، در دورههای زمانی مشخص، پایش و نتایج آن آنالیز شود تا از مراجعات غیربیمار جلوگیری به عمل آید.
5- تلاش برای بازنگری موضوع رایگان بودن خدمات در مراکز درمانی ملکی جهت جلوگیری از مراجعات غیرضروری به این مراکز.
ارسال دیدگاه