مدرک‌گرایی  پاشنه آشیل اشتغال

مدرک‌گرایی پاشنه آشیل اشتغال

حسن بهاروند روزنامه نگار

رؤیاسازی برای رسیدن به اشتغال بر پایه مدارک دانشگاهی و ایجاد مسیرهای منتهی به اشتغال بدون تطبیق نیاز بازار کار و تولید و عدم استفاده لازم از مهارت‌آموزی در چارچوب سیاستگذاری‌های مرتبط با تربیت نیروی کار برای ریل‌گذاری در حوزه اشتغال، شرایطی را در دهه‌های گذشته به وجود آورده تا توجه بی‌رویه به مدرک دانشگاهی و بی‌توجهی به آموزش مهارت، شکل‌گیری پدیده «مدرک‌گرایی» را تسریع کند.
ایجاد بسترهای منتهی به مدارک دانشگاهی و ترغیب و تشویق جوانان در سن اشتغال و جویای کار به گذراندن حتمی دوره‌های دانشگاهی و نهادینه‌سازی مسیر اشتغال از راه دانشگاه برای جوانان جامعه، در طول این سال‌ها علاوه بر کاهش ارزش مدارک دانشگاهی و نزول جایگاه دانش آکادمیک در بین اقشار آماده برای ورود به بازار کار، در واقع غفلت از توسعه مهارت‌آموزی به عنوان الزام آموزشی نیروی کار را به دنبال داشت.
بر اساس اعلام سازمان آموزش فنی و حرفه‌ای به عنوان متولی اصلی حوزه مهارت‌آموزی، بیش از ۴۰ درصد دانش‌آموختگانی که پس از گذراندن دوره‌های دانشگاهی موفق به ورود به بازار کار نشده‌اند، برای طی کردن دوره‌های مهارت‌آموزی و کسب مدارک مهارتی به مراکز آموزش فنی و حرفه‌ای مراجعه می‌کنند که این امر نشان از ضرورت و نیاز بازار کار به افراد ماهر است.
آمار مذکور حتی این نکته را به اثبات رسانده که بازار کار افراد دارای مهارت بدون مدارک دانشگاهی را به دانش‌آموختگان بدون مهارت ترجیح می‌دهد. در واقع این، نقطه اثبات شکست سیاست پرورش جوانان دانش‌آموخته بدون توجه به مسأله مهارت به عنوان ارزش لازم در بازار کار و تولید در طول دهه‌های گذشته است.
شاید کمتر پدیده‌ای را مانند مدرک‌گرایی بتوان مثال زد که در طول سال‌ها در قالب یک ارزش بدون توجه به شاخص‌های مکمل مانند ارزش‌های مهارتی، نه‌تنها از مسیر اصلی تربیت نیروی کار خارج شده و کارایی لازم را در تربیت نیروی دارای دانش روز از دست داده، بلکه آسیب‌های فراوانی در حوزه اشتغال، مهارت و دانشگاه را به وجود آورده است.
فاصله گرفتن از ارزش مخرب مدرک‌گرایی و فراهم کردن زیرساخت‌های پیوند دهنده مهارت و دانش و بهره‌مندی از توان بالای جوانان با روش‌های تربیتی نیروی کار بر اساس آموزش‌های مهارتی، ایجاد فضای آموزش در بازار کار و اشتغال و تولید بی‌نیاز از نیروی کار ماهر به دلیل اشباع افراد دارای مهارت، تسریع در توسعه و رونق تولید، ارتقاء و بهره‌وری نیروی کار و تعادل و ثبات در عرضه و تقاضای بازار کار و به دنبال آن کاهش نرخ بیکاری و افزایش اشتغال را به ارمغان می‌آورد.
ارسال دیدگاه
ضمیمه
ضمیمه