
مطالبات انباشته، وعدههای محققنشده، فشار معیشتی
صدای خسته معلمان در هیاهوی سکوت مسئولان
اگر گذرت به خیابان شهید قرنی بیفتد و از مقابل وزارت آموزشوپرورش عبور کنی، بعید است تجمع گروهی از معلمان را نبینی که برای احقاق حقوق خود گرد هم آمدهاند. معلمان سپیدموی بازنشسته و جوانترها، با پلاکاردهایی در دست، شعارهایی چون «رتبهبندی حق ماست، نتیجه رنج ماست»، «خواسته ما یک کلام، رتبهبندی والسلام»، «ما بازنشستگانیم، از یاد رفتگانیم» و «معلم زندانی آزاد باید گردد» را سر میدهند. این شعارها در هیاهوی خیابان به گوش میرسد. سالهاست معلمان ایران برای دستیابی به حقوق قانونی خود از برگزاری هرگونه اعتصاب و تجمع فروگذار نکرده و پیگیر مطالباتشان هستند.
سمیرا مرادی روزنامه نگار
مسائل صنفی معلمان در ایران امروز، تصویری پیچیده و چندلایه از وضعیت آموزشوپرورش کشور ترسیم میکند که در آن مطالبات معیشتی، امنیت شغلی، سرکوب فعالان صنفی و تغییرات ساختاری در نظام آموزشی درهمتنیدهاند. از منظر معیشتی، حقوق معلمان با توجه به تورم و هزینههای زندگی، کفاف نیازهای اولیه آنان را نمیدهد و این موضوع اصلیترین دلیل اعتراضات مکررشان است. این نارضایتی در مدارس دولتی که حقوق و مزایای ثابتی دارند، پررنگتر است، درحالیکه معلمان مدارس غیردولتی نیز با نبود امنیت شغلی و مزایای ناکافی دستبهگریبانند. طرح رتبهبندی معلمان که با هدف افزایش انگیزه، شناسایی تخصص و بهبود وضعیت معیشتی طراحی شده، بارها به تعویق افتاده یا ناقص اجرا شده است. بسیاری از معلمان از نحوه اجرا و روند ارزیابیهای این طرح ناراضیاند. افزون بر این، بخش زیادی از معلمان با قراردادهای موقت و وضعیت شغلی ناپایدار مشغول کارند که این امر به بیثباتی اقتصادی، نگرانی دائمی از آینده شغلی و کاهش تمرکز بر کیفیت تدریس منجر شده است.
بحران مزمن در آموزشوپرورش
اعتراضات و اعتصابات سراسری معلمان در سالهای اخیر، از جمله در مهر ۱۳۹۷ و ۱۴۰۲، عمق بحران در حوزه آموزشوپرورش را نشان میدهد. معلمان در این اعتراضات خواستار رسیدگی به وضعیت معیشتی، آزادی معلمان زندانی، اجرای کامل قانون رتبهبندی و توقف برخوردهای امنیتی و قضایی با فعالان صنفی بودهاند. این تجمعات در شهرهای مختلف ایران برگزار شده و تصویری از معلمانی است که یکپارچه خواستار بهبود شرایط شغلی و معیشتی خود هستند. یکی از نکات قابلتوجه، نفوذ حوزههای علوم دینی در آموزشوپرورش و جذب طلاب بهعنوان معلم در رشتههای مختلف است که از سوی کانون صنفی معلمان، نشانهای از نگاه غیرتخصصی و بیاعتمادی به علم جدید تلقی شده و مورد انتقاد قرار گرفته است. از سوی دیگر، سرکوب فعالان صنفی از طریق برخوردهای قضایی و اداری، فضای ناامنی را در میان قشر فرهنگی جامعه ایجاد کرده است. تعلیق، اخراج، بازنشستگی اجباری و محرومیت از مزایای رتبهبندی، ابزارهایی برای فشار بر معلمان است که به گفته فعالان صنفی، به بازوی امنیتی وزارت آموزشوپرورش تبدیل شده است. این سرکوبها اگرچه جریان صنفی معلمان را تضعیف کرده، اما با مقاومتهای فردی مواجه شده است. بااینحال، مقاومتها فاقد سازماندهی قوی و فراگیر است. وضعیت مذکور نیازمند رویکردی نوآورانه برای سازماندهی غیرمتمرکز، افزایش مشارکت اجتماعی و بهرهمندی از حمایتهای قانونی و بینالمللی است تا از حقوق معلمان دفاع کند و کیفیت آموزش را ارتقا دهد.
فشار مضاعف، راه بیبازگشت
دلایل متعددی معلمان را به اعتصاب سوق داده است:
• حقوق پایین و ناتوانی در تأمین هزینههای زندگی با توجه به تورم و گرانی که قدرت خرید معلمان را کاهش داده است.
• شرایط نامناسب محیط کار، شامل کلاسهای شلوغ، کمبود امکانات آموزشی و شرایط فیزیکی نامطلوب مدارس که توان جسمی و روحی معلمان را تحلیل میبرد.
• نبود چشمانداز روشن برای ارتقای شغلی و ناکارآمدی ساختار آموزشوپرورش که انگیزه معلمان را پایین میآورد.
• بازداشت و تهدید معلمان معترض که فضای امنیتی شدیدی بر فعالیتهای صنفی حاکم کرده و نارضایتی را تشدید کرده است.
• کاهش بودجه آموزشوپرورش و سیاستهای نادرست دولتی که به بحران در نظام آموزشی دامن زده و معلمان را در شرایط سختتری قرار داده است.
• تأخیر در پرداخت حقوق و مزایا و عدم اجرای کامل قانون رتبهبندی که از مطالبات اصلی معلمان در اعتصابات محسوب میشود.
این عوامل در کنار هم، معلمان را برای دفاع از حقوق و مطالبات صنفی خود به اعتصاب و تحصن واداشته است.
نقش رسانهها در اعتراضات معلمان
رسانهها نقش مهمی در بازنمایی اعتراضات معلمان در ایران ایفا میکنند. آنها با توجه ویژه به این موضوع، رسالت خود میدانند که مردم را از کموکیف فعالیتهای معلمان آگاه کنند. اطلاعرسانی و آگاهیبخشی رسانهها از طریق پوشش اخبار اعتراضات، وضعیت معیشتی نامناسب، دستمزدهای پایین و مشکلات صنفی، به افزایش آگاهی عمومی کمک کرده است. شبکههای اجتماعی و رسانههای مستقل نیز بستری برای ارتباط معلمان با یکدیگر فراهم کردهاند تا اطلاعات مربوط به اعتراضات را به اشتراک بگذارند و برای برگزاری تحصنها و تجمعات هماهنگ شوند. رسانهها با انتشار مصاحبهها، گزارشها و مقالات انتقادی درباره وضعیت معلمان، صدای آنان را به گوش مسئولان و مردم میرسانند و فشار بر دولت برای رسیدگی به مطالباتشان را افزایش میدهند. همچنین با پوشش سرکوب اعتراضات، بازداشت فعالان صنفی و تهدید معترضان، از معلمان در برابر فشارهای امنیتی حمایت کرده و توجه افکار عمومی را به نقض حقوق آنها جلب میکنند. رسانهها با مقایسه وضعیت معیشتی معلمان با سایر اقشار جامعه و معلمان کشورهای دیگر، نابرابریها را برجسته کرده و به افزایش احساس نارضایتی و جستوجوی راهحل کمک میکنند.
حل مشکلات معلمان
هدف از این فعالیتها، حل مشکلات معلمان و بهبود شرایط زندگی و کار آنهاست. در این زمینه، راهکارهای متعددی پیشنهاد شده است:
• افزایش حقوق و بهبود وضعیت معیشتی معلمان، متناسب با تورم و هزینههای زندگی و توانایی تأمین امنیت مالی.
• اجرای کامل و عادلانه قانون رتبهبندی فرهنگیان و فراهم کردن فرصتهای ارتقای شغلی براساس تخصص و تعهد.
•کاهش تراکم کلاسی و بهبود شرایط محیط کار با تجهیز مدارس به امکانات آموزشی و فناوریهای نوین.
• جذب معلمان متخصص و متعهد، تربیت آنها طبق یافتههای علمی و روانشناسی تربیتی و ایجاد انگیزه و تشویق مستمر.
• افزایش استقلال و تمرکززدایی در مدیریت مدارس و واگذاری اختیارات به مدیران و معلمان برای تقویت انگیزه و خلاقیت در آموزش.
• تقویت مشارکت اولیا و جامعه در امور آموزشی و پرورشی و ایجاد نظام نظارتی مؤثر برای بهبود کیفیت آموزش.
• تغییر نگاه به آموزشوپرورش از مصرفگرایی به سرمایهگذاری و تعامل سازنده با سایر نهادهای اجتماعی برای تحقق اهداف کلان آموزشی.
نقش آموزگاران بهعنوان ستون اصلی نظام آموزشی هر کشور غیرقابلانکار است. مشکلات صنفی معلمان در ایران، زنگ خطری برای نظام آموزشی کشور است. حل این مشکلات نیازمند اراده جدی و برنامهریزی دقیق از سوی دولت و نهادهای ذیربط است. بدون توجه به حقوق و خواستههای معلمان، نمیتوان انتظار رشد و پیشرفت در حوزه آموزش داشت. رسیدگی به این مسائل، نهتنها بهبود وضعیت این قشر، بلکه سرمایهگذاری بلندمدت برای آینده کشور را به دنبال دارد.
بحران مزمن در آموزشوپرورش
اعتراضات و اعتصابات سراسری معلمان در سالهای اخیر، از جمله در مهر ۱۳۹۷ و ۱۴۰۲، عمق بحران در حوزه آموزشوپرورش را نشان میدهد. معلمان در این اعتراضات خواستار رسیدگی به وضعیت معیشتی، آزادی معلمان زندانی، اجرای کامل قانون رتبهبندی و توقف برخوردهای امنیتی و قضایی با فعالان صنفی بودهاند. این تجمعات در شهرهای مختلف ایران برگزار شده و تصویری از معلمانی است که یکپارچه خواستار بهبود شرایط شغلی و معیشتی خود هستند. یکی از نکات قابلتوجه، نفوذ حوزههای علوم دینی در آموزشوپرورش و جذب طلاب بهعنوان معلم در رشتههای مختلف است که از سوی کانون صنفی معلمان، نشانهای از نگاه غیرتخصصی و بیاعتمادی به علم جدید تلقی شده و مورد انتقاد قرار گرفته است. از سوی دیگر، سرکوب فعالان صنفی از طریق برخوردهای قضایی و اداری، فضای ناامنی را در میان قشر فرهنگی جامعه ایجاد کرده است. تعلیق، اخراج، بازنشستگی اجباری و محرومیت از مزایای رتبهبندی، ابزارهایی برای فشار بر معلمان است که به گفته فعالان صنفی، به بازوی امنیتی وزارت آموزشوپرورش تبدیل شده است. این سرکوبها اگرچه جریان صنفی معلمان را تضعیف کرده، اما با مقاومتهای فردی مواجه شده است. بااینحال، مقاومتها فاقد سازماندهی قوی و فراگیر است. وضعیت مذکور نیازمند رویکردی نوآورانه برای سازماندهی غیرمتمرکز، افزایش مشارکت اجتماعی و بهرهمندی از حمایتهای قانونی و بینالمللی است تا از حقوق معلمان دفاع کند و کیفیت آموزش را ارتقا دهد.
فشار مضاعف، راه بیبازگشت
دلایل متعددی معلمان را به اعتصاب سوق داده است:
• حقوق پایین و ناتوانی در تأمین هزینههای زندگی با توجه به تورم و گرانی که قدرت خرید معلمان را کاهش داده است.
• شرایط نامناسب محیط کار، شامل کلاسهای شلوغ، کمبود امکانات آموزشی و شرایط فیزیکی نامطلوب مدارس که توان جسمی و روحی معلمان را تحلیل میبرد.
• نبود چشمانداز روشن برای ارتقای شغلی و ناکارآمدی ساختار آموزشوپرورش که انگیزه معلمان را پایین میآورد.
• بازداشت و تهدید معلمان معترض که فضای امنیتی شدیدی بر فعالیتهای صنفی حاکم کرده و نارضایتی را تشدید کرده است.
• کاهش بودجه آموزشوپرورش و سیاستهای نادرست دولتی که به بحران در نظام آموزشی دامن زده و معلمان را در شرایط سختتری قرار داده است.
• تأخیر در پرداخت حقوق و مزایا و عدم اجرای کامل قانون رتبهبندی که از مطالبات اصلی معلمان در اعتصابات محسوب میشود.
این عوامل در کنار هم، معلمان را برای دفاع از حقوق و مطالبات صنفی خود به اعتصاب و تحصن واداشته است.
نقش رسانهها در اعتراضات معلمان
رسانهها نقش مهمی در بازنمایی اعتراضات معلمان در ایران ایفا میکنند. آنها با توجه ویژه به این موضوع، رسالت خود میدانند که مردم را از کموکیف فعالیتهای معلمان آگاه کنند. اطلاعرسانی و آگاهیبخشی رسانهها از طریق پوشش اخبار اعتراضات، وضعیت معیشتی نامناسب، دستمزدهای پایین و مشکلات صنفی، به افزایش آگاهی عمومی کمک کرده است. شبکههای اجتماعی و رسانههای مستقل نیز بستری برای ارتباط معلمان با یکدیگر فراهم کردهاند تا اطلاعات مربوط به اعتراضات را به اشتراک بگذارند و برای برگزاری تحصنها و تجمعات هماهنگ شوند. رسانهها با انتشار مصاحبهها، گزارشها و مقالات انتقادی درباره وضعیت معلمان، صدای آنان را به گوش مسئولان و مردم میرسانند و فشار بر دولت برای رسیدگی به مطالباتشان را افزایش میدهند. همچنین با پوشش سرکوب اعتراضات، بازداشت فعالان صنفی و تهدید معترضان، از معلمان در برابر فشارهای امنیتی حمایت کرده و توجه افکار عمومی را به نقض حقوق آنها جلب میکنند. رسانهها با مقایسه وضعیت معیشتی معلمان با سایر اقشار جامعه و معلمان کشورهای دیگر، نابرابریها را برجسته کرده و به افزایش احساس نارضایتی و جستوجوی راهحل کمک میکنند.
حل مشکلات معلمان
هدف از این فعالیتها، حل مشکلات معلمان و بهبود شرایط زندگی و کار آنهاست. در این زمینه، راهکارهای متعددی پیشنهاد شده است:
• افزایش حقوق و بهبود وضعیت معیشتی معلمان، متناسب با تورم و هزینههای زندگی و توانایی تأمین امنیت مالی.
• اجرای کامل و عادلانه قانون رتبهبندی فرهنگیان و فراهم کردن فرصتهای ارتقای شغلی براساس تخصص و تعهد.
•کاهش تراکم کلاسی و بهبود شرایط محیط کار با تجهیز مدارس به امکانات آموزشی و فناوریهای نوین.
• جذب معلمان متخصص و متعهد، تربیت آنها طبق یافتههای علمی و روانشناسی تربیتی و ایجاد انگیزه و تشویق مستمر.
• افزایش استقلال و تمرکززدایی در مدیریت مدارس و واگذاری اختیارات به مدیران و معلمان برای تقویت انگیزه و خلاقیت در آموزش.
• تقویت مشارکت اولیا و جامعه در امور آموزشی و پرورشی و ایجاد نظام نظارتی مؤثر برای بهبود کیفیت آموزش.
• تغییر نگاه به آموزشوپرورش از مصرفگرایی به سرمایهگذاری و تعامل سازنده با سایر نهادهای اجتماعی برای تحقق اهداف کلان آموزشی.
نقش آموزگاران بهعنوان ستون اصلی نظام آموزشی هر کشور غیرقابلانکار است. مشکلات صنفی معلمان در ایران، زنگ خطری برای نظام آموزشی کشور است. حل این مشکلات نیازمند اراده جدی و برنامهریزی دقیق از سوی دولت و نهادهای ذیربط است. بدون توجه به حقوق و خواستههای معلمان، نمیتوان انتظار رشد و پیشرفت در حوزه آموزش داشت. رسیدگی به این مسائل، نهتنها بهبود وضعیت این قشر، بلکه سرمایهگذاری بلندمدت برای آینده کشور را به دنبال دارد.
ارسال دیدگاه