
چرا برخی بیمارستانهای تأمیناجتماعی از مدل هیئتمدیرهای به مراکز ملکی تبدیل میشوند؟
تغییر مسیر در مدیریت درمان
اداره بیمارستانها بهشیوه هیئتمدیرهای، در دهه اخیر بهعنوان یک طرح کارآمد جهت صرفهجویی در منابع و مصارف سازمان تأمیناجتماعی با اقبال توجه سازمان تأمیناجتماعی مواجه شد و در این راستا هفت بیمارستان هیئتمدیرهای بهوجود آمد. دورنمای سازمان این بود که در یک بازه زمانی همه بیمارستانهای ملکی تبدیل به هیئتمدیرهای شود، اما طی زمان این رویکرد به دلایل گوناگون دچار افتوخیز شد و اکنون شمار این مراکز به سه مرکز تقلیل یافته است. در این راستا، ناترازی مالی بیمارستانهای هیئتمدیرهای و ایجاد عدالت در برخورداری از مراکز ملکی استانها، مهمترین عامل تغییر وضعیت بیمارستانها از هیئتمدیرهای بهملکی بهشمار میرود. برای بررسی ابعاد و زوایای ارائه خدمات درمانی در قالب بیمارستانهای هیئتمدیرهای و ملکی ابتدا باید هدف از تشکیل این بیمارستانها را مورد توجه قرار دهیم و روند اجرای آن را مرور کنیم.
سلاله صدرایی روزنامه نگار
در گذشته، بیمارستانهای ملکی سازمان بهصورت متمرکز مدیریت میشد و این نهاد برای تمامی مراکز حساب متمرکز داشت. اما با تغییر وضعیت بیمارستانها بهصورت هیئتمدیرهای و خلق شخصیت حقوقی مستقل، فرصت انجام برنامهریزی مناسب برای تأمین منابع و هزینهها فراهم میشد.
بر این اساس، اجرای طرح تغییر وضعیت بیمارستانها بهصورت هیئتمدیرهای قوت گرفت و در سال 1383 ابعاد آن بررسی شد. در این مدت روشهای دیگری نیز پیشنهاد شد؛ از جمله مدیریت بیمارستانها بهصورت هیئتامنایی که این طرح بهاجرا درنیامد، اما روش اداره بیمارستانها بهصورت هیأتمدیرهای در دستور کار سازمان قرار گرفت و مصوبات آن از سوی اعضای هیئتامنای سازمان تأمیناجتماعی که در آن زمان شورای عالی تأمیناجتماعی بود، اخذ شد.
در آن دوران، شش بیمارستان شامل بیمارستان ولیعصر (عج) قائمشهر، البرز کرج، بیمارستان 15 خرداد ورامین، شهید لواسانی تهران و بیمارستان لبافینژاد تهران بهعنوان مراکز پایلوت اجرای طرح انتخاب شدند و با وجود اینکه برای این مراکز مجوز تأسیس مؤسسه اخذ شد تا در قالب آن فعالیت کنند، اما بهجز بیمارستان البرز هیچیک وارد طرح هیئتمدیرهای نشدند.
بهاین ترتیب، بیمارستان فوقتخصصی البرز که با 316 تخت مصوب در سال 1380 احداث شده بود، در اواخر سال 1387 در راستای تحقق برنامه راهبردی تأمیناجتماعی، مؤسسه خدمات درمانی میلاد سلامت البرز کرج تأسیس و مدیریت بیمارستان تخصصی و فوقتخصصی البرز بهصورت یک طرح پایلوت به این مؤسسه واگذار شد. هدف از اجرای این طرح، اداره کارآمد و اقتصادی بیمارستانهای سازمان بود.
در زمان مدیرعاملی مرحوم دکتر سیدتقی نوربخش (1397- 1392) بار دیگر مسئله اداره بیمارستانها بهصورت هیئتمدیرهای مطرح شد و در دستور کار قرار گرفت. آن زمان پیشنهاد این بود که سالانه پنج بیمارستان بهصورت هیئتمدیرهای اداره شود، اما با توجه به مشکلات موجود در این زمینه، امکان اجرای این برنامه نیز میسر نشد. در نتیجه اجرای طرح مذکور به این سمت رفت که بیمارستانهای تازه تأسیس زیر پوشش هیئتمدیرهای قرار بگیرند و تعدادی از بیمارستانهای ملکی نیز با این شیوه اداره شوند.
از اینرو پس از احداث بیمارستانهای حضرت ابوالفضل (ع) بیرجند (خراسان جنوبی)، زاگرس (ایلام)، امیرکبیر اهواز (استان خوزستان) و بیمارستان خوی (آذربایجانغربی) شیوه اداره این بیمارستانها بهصورت هیئتمدیرهای تعیین شد.
بهطور حتم، چنین تغییر رویکردی میتوانست این تصور را در بین مخاطبان تأمیناجتماعی بهوجود آورد که سازمان میخواهد مراکز ملکی را خصوصی کند، اما تأمیناجتماعی اعلام کرد که هدف از اجرای طرح مذکور، بههیچ عنوان کاسته شدن حقوحقوق بیمهشدگان از مزایای درمانی نیست و تنها در نظر است تا روش اداره بیمارستانها برای حفظ منافع سازمان تغییر کند.
3 اصل فعالیت بیمارستانهای هیئتمدیرهای
بر این مبنا، سه اصل اساسی در فعالیت بیمارستانهای هیئتمدیرهای برای بیمهشدگان در نظر گرفته شد؛ نخست اینکه تمامی خدماتی که این بیمارستانها در روش ملکی به بیمهشدگان ارائه میکنند در موقعیت جدید نیز ارائه شود و حتی توسعه یابد. اصل دوم این بود که هیچکدام از بیمهشدهها در این بیمارستانها فرانشیز پرداخت نکنند و مانند بیمارستانهای ملکی پذیرش شوند و سومین اصل این بود که کارکنان رسمی بیمارستانهای ملکی در صورت تبدیل به هیئتمدیرهای، در همان مرکز به فعالیت خویش ادامه دهند و از همه مزایای شغلی مانند کارمندان رسمی برخوردار شوند، مگر اینکه خود تقاضای انتقالی دهند.
پیرو این تصمیمگیریها، هفت بیمارستان هیئتمدیرهای در سازمان تأمیناجتماعی شامل میلاد تهران، میلاد سلامت البرز، میلاد سلامت خوی (آذربایجانغربی)، میلاد سلامت ایلام، میلاد سلامت اهواز (خوزستان)، میلاد سلامت بیرجند (خراسانجنوبی) و بیمارستان صدر تهران (گروه پزشکی حکمت) تشکیل شد. بهجز بیمارستان صدر، 100 درصد سهام مالکیت این مراکز متعلق به سازمان تأمیناجتماعی است.
اما طی یکی دو سال اخیر، شاهد ریزش تعداد بیمارستانهای هیئتمدیرهای سازمان بودیم، بهنحوی که بیمارستانهای میلاد سلامت خوی، ایلام، اهواز و بیرجند تغییر وضعیت داده و در گروه مراکز ملکی سازمان جای گرفتند.
فراز و فرود مدیریت بیمارستانها
علت این افتوخیز مدیریت، دلایل گوناگونی دارد. میتوان گفت، اجرای طرح بیمارستانهای هیئتمدیرهای در استانها آنگونه که انتظار میرفت، نتیجه نداد و حتی سبب ایجاد چالش برای سیستم درمان تأمیناجتماعی شد. در سیستم نوین درمان تأمیناجتماعی، منابع و مصارف بیمارستانی همخوانی نداشت و مراکز با بدهیهای کلان مواجه شدند. در واقع هزینهها باید از محل درآمدهای بیمارستان و بهصورت خودگردان تأمین میشد، حال اینکه بهدلیل تبعیت بیمارستانهای هیئتمدیرهای از تعرفه دولتی، درآمدها کفاف هزینهها را نمیداد.
از طرفی نحوه ارائه خدمات نیز نتوانست رضایت بیمهشدگان را جلب کند و بیمارستانی که باید صفر تا صد خدمات درمانی بیمهشدگان را پوشش میداد، قادر به پاسخگویی برخی نیازهای درمانی و دارویی بیماران نبود. در برخی از این مراکز، دریافت زیرمیزی رواج یافته بود و بیماران باید برای انجام عملهای جراحی، وسایل و تجهیزات عمل و دارو را خودشان تهیه میکردند. در قالب این سیستم، حتی پرسنل نیز ناراضی بودند، چراکه پرداختیها با چندین ماه تعویق انجام میشد. همچنین اجرای این شیوه نارضایتی پزشکان را بهدنبال داشت، زیرا آنها نیز دستمزدهای خود را با تأخیر دریافت میکردند.
تبدیل بیمارستان میلاد اهواز به ملکی
در این راستا، دکتر هدایتالله عبدیزاده، مدیر درمان تأمیناجتماعی استان خوزستان، با اشاره به دلایل تغییر وضعیت بیمارستان اهواز به ملکی، به آتیه نو گفت: «علت اصلی این بازگشت، عدم همخوانی منابع و مصارف بیمارستان بود که در نتیجه، با ناترازی مالی زیادی تبدیل به مرکز ملکی شد.» او ضمن مرور فعالیت بیمارستان اهواز، افزود: «این مرکز ابتدا دیکلینیک بود و سپس تبدیل به بیمارستان با عنوان امیرکبیر شد. در سال 1396 پس از بازسازی و نوسازی به بیمارستان میلاد سلامت تغییر وضعیت داد و در سال 1400 با نام قبلی امیرکبیر به مرکز ملکی بازگشت داده شد.»
مدیر درمان خوزستان، بیان کرد: «سازمان تأمیناجتماعی در راستای حفاظت از سرمایههای بیمهشدگان، هلدینگ میلاد سلامت را راهاندازی کرد تا مراکز درمانی بستری، خودگردان شوند. ما نیز هزینههای آنها را در قبال بیمهشدگان از طریق اسناد پزشکی پرداخت میکردیم.»
عبدیزاده ادامه داد: «اما بهدلیل مشکلات عدیدهای که در بیمارستان اهواز بهوجود آمد، بررسی زوایای مسائل این مرکز ضروری شد و بر این اساس طی جلسات متعدد با رئیس بیمارستان میلاد اهواز، بهاین نتیجه رسیدیم که بیمارستان باید ملکی شود. پیرو آن، مکاتبات لازم را با معاونت درمان سازمان تأمیناجتماعی انجام دادیم و پس از اعزام هیئتهای مختلف برای بررسی مسائل و مشکلات، تغییر وضعیت بیمارستان به ملکی بهتصویب رسید.»
او با بیان اینکه خدمات بیمارستان پس از تبدیل به ملکی ارتقا یافته، توضیح داد: «اکنون ضریب اشغال تخت که آن زمان زیر 35 درصد بود به 90 درصد رسیده است. همچنین موفق به جذب بیش از 30 پزشک متخصص شدهایم و در تعطیلات نوروز امسال پزشک متخصص کشیک داشتیم که اقدامی نادر بهشمار میرود. ارتقای این خدمات، رضایتمندی بیمهشدگان و مسئولان استانی از جمله استانداری، امامجمعه، خانه کارگر و کانونهای بازنشستگی را بهدنبال داشته است. میتوان گفت که هماکنون، بیمارستان فعالانه به مخاطبان تأمیناجتماعی خدمترسانی میکند.»
تجربه بیمارستان میلاد ایلام
بیمارستان شهدای زاگرس ایلام نیز از دیگر مراکز بستری تأمیناجتماعی بهشمار میرود که تبدیل به مرکز ملکی شده است. دکتر هادی صبور، مدیر درمان تأمیناجتماعی ایلام با اشاره به سابقه فعالیت این مرکز، گفت: «بیمارستان شهدای زاگرس ایلام در اردیبهشت سال 1396 با 36 تخت بهصورت هیئتمدیرهای افتتاح شد و در زمان همهگیری کرونا تعداد تختهای آن به 42 تخت افزایش یافت. سپس این مرکز پس از پنج سال فعالیت از مهر 1401 به مرکز ملکی تبدیل وضعیت شد.»
او درباره مهمترین علت این تغییر وضعیت، افزود: «این اقدام برای جلب رضایتمندی بیمهشدگان و پاسخگویی شایسته به نیازهای درمانی آنها انجام شد، زیرا بیمارستان از زمان افتتاح بهدلیل محدودیت درآمد، موفق به ارتقای خدمات خود نشده بود. اما پس از تحویل بیمارستان موفق شدیم تجهیزات مرکز را افزایش دهیم و دستگاههایی مانند سیآرم، دیالیز، اوپیجی، اکوکاردیوگرافی و رادیولوژی پرتابل را خریداری کردیم. همچنین تجهیزات آزمایشگاهی مانند اتوآنالایزر، سلکانتر و الکترولیت آنالایزر نیز فراهم شد و دستگاههای بخش پاتولوژی ارتقا یافت. علاوه برآن، تعمیر و نوسازی برخی وسایل مانند دستگاه بیخطرسازی زباله را انجام دادیم.»
مدیر درمان ایلام ادامه داد: «با توجه به تبعیت بیمارستان هیئتمدیرهای از تعرفه دولتی، درآمد این مرکز با افت شدید مواجه شد، بهنحوی که حقوق و دستمزد پرسنل اعم از پزشکان و کادر درمان با تأخیر انجام میشد. اما پس از تبدیل بیمارستان به ملکی حدود 200 نفر پرسنل بیمارستان تبدیل وضعیت شدند و اکنون بهصورت شرکتی، ماده 20 یا پیمانی به فعالیت خود ادامه میدهند و دستمزد خود را بهموقع دریافت میکنند. این مسئله انگیزه فعالیت کارکنان را افزایش داده و بهتبع آن خدمترسانی به بیمهشدگان بهبود یافته است. اکنون ضریب اشغال تخت در برخی از ماهها تا 83 درصد افزایش مییابد.»
صبور، تبدیل وضعیت بیمارستان به ملکی را سبب افزایش رضایتمندی شرکای اجتماعی دانست و گفت: «با این تغییر وضعیت هم بیماران، هم پرسنل و هم مسئولان استانی اظهار رضایت میکنند و برخی از دستگاههای نظارتی اذعان دارند که ما بهعنوان بازوی کمکی دانشگاه علومپزشکی به جامعه هدفمان خدمترسانی میکنیم.»
او یادآور شد: «علت اصلی ناکارآمدی بیمارستانهای هیئتمدیرهای، تعرفه دولتی است. اگر بیمارستان میلاد موفق است، به دلیل این است که تعرفه دستمزد پزشکان 3کا تعریف شده و اسناد پزشکی تأمیناجتماعی، براساس 3کا پرداخت میکند. همچنین هنگام راهاندازی بیمارستان میلاد بیرجند (خراسانجنوبی)، قرار بر این شد که بر اساس تعرفه غیردولتی فعالیت کند، زیرا تعرفه غیردولتی هرچند حدود 40 درصد کمتر از بخشهای خصوصی است، اما 40 درصد بالاتر از تعرفه دولتی است. دو سه سال پس از فعالیت این مرکز، بیمارستان زاگرس ایلام آغاز بهکار کرد و قرار شد تا مرکز ما نیز بر اساس تعرفه غیردولتی فعالیت کند، بهنحوی که اسناد پزشکی با تعرفه دولتی محاسبه شود و مابهالتفاوت آن را سازمان پرداخت کند. اما چنین برنامهای تحقق نیافت و در نتیجه بیمارستان میلاد ایلام با ناترازی شدید منابع و مصارف مواجه شد.»
صرفهجویی در منابع و مصارف
بودن یا نبودن بیمارستانهای هیئتمدیرهای تأمیناجتماعی در دورههای مختلف مدیریتی سازمان، نگرشهای متفاوتی داشته که علت اصلی آن به صرفهجویی در منابع و مصارف سازمان بازمیگردد. این راهبرد کلان تأمیناجتماعی ایجاب میکند تا مدیران در هر دوره بر اساس شرایط اقتصادی و اجتماعی، تصمیمهای مختلفی در زمینه فعالیت این مراکز اتخاذ کنند. بهویژه اینکه هزینههای تأمیناجتماعی در سالهای اخیر روند صعودی را طی کرده است؛ آنگونه که بودجه مصوب سازمان در سال 1402 به مبلغ 115 هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شده بود که این میزان در سال 1403 به 159 هزار میلیارد تومان افزایش یافت. از طرفی هزینههای درمان مستقیم سازمان که همواره در مقایسه با درمان غیرمستقیم رقم کمتری را دربر داشت، اکنون بهدلیل افزایش تعداد بیمهشدگان، گرانی سرسامآور هزینههای درمان در بخشهای خصوصی و رایگان بودن هزینهها در درمان مستقیم و نیز ارتقای کیفیت درمان مراکز ملکی، با بخش درمان غیرمستقیم یکسان شده است. با این روند شتابان، تمهیداتی مانند ایجاد بیمارستانهای هیئتمدیرهای و خودگردان بودن این مراکز اجتنابناپذیر میشود. اما از طرفی سازوکار تعرفههای دولتی، فعالیت این بیمارستانها را ناپایدار میکند و بنابراین بهنظر میرسد، تبعیت از تعرفههای درمانی بخشهای خصوصی، میتواند مرهمی بر بقای این نوع بیمارستانها باشد.