
بیثباتی شغلی و سلامت روان کارگران
سلامت محیط شغلی از جمله مهمترین مسائلی است که شاید کارگران و کارفرمایان کمتر به آن توجه کنند. اهمیت این موضوع وقتی روشن میشود که به ساعات فعالیت یک فرد در محیط کار و لزوم وجود تمهیداتی برای حفاظت فردی از او در برابر آسیبها واقف باشیم. یک کارگر که حدوداً هشت ساعت در روز در محیط کار قرار میگیرد ممکن است با عوامل زیانآوری مواجه باشد که علاوه بر تهدید سلامت این فرد، بر عملکرد او در فرایند کار نیز تأثیر منفی میگذارد.
سلامت از نظر سازمان بهداشت جهانی وضعیتی است که فرد در سطحی مطلوب چه به لحاظ روحی، شخصیتی، اجتماعی و جسمی قرار گرفته باشد. سلامت شغلی به هرگونه اقدامی گفته میشود که در جهت افزایش رفاه افراد در محیط شغلی صورت بگیرد. این اقدامات میتواند از طرف کارفرمایان یا کارگران صورت بگیرد. البته فکرکردن در مورد سلامت کارگران، بخشی از اولویتهای اصلی مدیران منابع انسانی است. همه افراد شاغل در یک مجموعه موظفند برای حفظ ایمنی و سلامت خود و محیط، نکاتی را که متخصصان منابع انسانی با عنوان استانداردهای مورد نیاز کار در سازمان به آن پرداخته و مکتوب کردهاند، رعایت کنند. از جمله اقداماتی که میتوان در این زمینه انجام داد، بهبود نحوه سازماندهی شغلی (از طریق ساعات کاری انعطافپذیر)، بهینهسازی محیط کار (از طریق مشارکت دادن کارگران در فرایند ارتقای محیط کار)، تشویق کارگران به مشارکت در فعالیتهای سالم (از طریق تشویق به شرکت در برنامههای ورزشی) و تشویق رشد شخصی و توسعه فردی است. با این حال در جوامعی با شرایط ایران که اولویتهایی چون امنیت شغلی از طریق قراردادهای ناایمن در خطر است، توجه به ثبات شغلی کارگران از اهمیت ویژهای در ارتقای سلامت روان آنها و بهبود انگیزههای شغلی برخوردار است. از مهمترین دلایلی که میتواند روی سلامت کارکنان تأثیر بگذارد، مسئله بیثباتی شغلی است؛ چراکه این مهم برای کارگران بسیار استرسزاست. استرس را میتوان در دو دسته خوب و بد تعریف کرد؛ استرس منفی، عمدتاً به دلیل شرایطی است که در پی عدم قطعیت در محیط کار با آن مواجه میشویم. این نوع استرس میتواند تأثیر مستقیم روی سلامتی داشته باشد و میزان بهرهوری را تا حد قابلتوجهی کاهش دهد. دلیل اقتصادی پرداختن به سلامت روان در محیط کار روشن است. ارزیابیها نشان میدهد در طول یک سال، ۱۲ میلیارد روز کاری به دلیل افسردگی و اضطراب از بین میرود که معادل یک تریلیون دلار از بین رفتن بهرهوری است. از این میزان، ۲۰ میلیون روز کاری و میلیاردها دلار خسارت ناشی از فقدان بهرهوری، مربوط به کشو آمریکاست. محققان تخمین میزنند در سازمانهای بخش خصوصی که در آن کارکنان مدیریت خوب سلامت و رفاه را درک میکنند، عملکرد سازمانی ۲.۵ برابر بیشتر از سازمانهایی است که مدیریت سلامت و رفاه ضعیفی دارند. با این حال چالشهای سلامت روان، بیشتر از هزینههای مالی خسارت میزنند و بر روحیه، روابط و در نهایت رفاه خانوادهها و جوامع تأثیرگذارند.
اولین قدم در پرداختن به سلامت و رفاه در محل کار این است که بدانیم کارفرماها میتوانند بخشی از راهحل باشند. سپس باید مراحل پرداختن به مشکل و سنجش موفقیت را دنبال کنند. تحقیقات منتشر شده توسط مجمع جهانی اقتصاد در سال جاری، نشان میدهد هیچ راهحلی که برای همه مناسب باشد وجود ندارد اما یک سری اصول راهنما وجود دارد. مواردی نظیر رعایت استانداردهای بهداشت و ایمنی، مقابله با آزار و اذیت در محیط کار، مدیریت حجم کار، ارتقای امنیت شغلی، آموزش واکنش اضطراری در شرایط خطر، ایجاد سیستمهای بازخورد و توجه به برابری در دسترسی به امکانات را میتوان از موارد مهم در ارتقای ایمنی و بهداشت محیط کار و در قالب اصول اولیه این بخش بهشمار آورد. به این واسطه کارفرمایان و کارگران باید از رعایت استانداردهای ایمنی شغلی داخلی و بینالمللی اطمینان حاصل کنند. همچنین رسیدگی به آزار و اذیت، تبعیض و قلدری در محل کار نیازمند سیاستهایی است که باید تبیین شود. از سوی دیگر ضرورت دارد خطمشیهایی ایجاد شود که از کار بیش از حد جلوگیری میکند و تعادل بین کار و زندگی را ارتقا میبخشد. در حوزه ارتقای ایمنی شغلی نیروی کار هم باید از طریق قراردادهای کار استاندارد و قانونی که در آن حقوق کارگر تضمین شده باشد و نگرانیهای او در ارتباط با ثبات شغلی برطرف شود عمل کرد. باید فرهنگی را ترویج کرد که در آن کارگران احساس امنیت کنند تا نگرانیهای خود در خصوص وضعیت شغلی را بدون ترس از تلافی بیان کنند. همینطور در حوزه توجه به برابری در دسترسی به امکانات، کارفرمایان باید محیطی برای فعالیت بسازند که از نیازهای مختلف از جمله نیازهای کارمندان معلول پشتیبانی کند.
سلامت از نظر سازمان بهداشت جهانی وضعیتی است که فرد در سطحی مطلوب چه به لحاظ روحی، شخصیتی، اجتماعی و جسمی قرار گرفته باشد. سلامت شغلی به هرگونه اقدامی گفته میشود که در جهت افزایش رفاه افراد در محیط شغلی صورت بگیرد. این اقدامات میتواند از طرف کارفرمایان یا کارگران صورت بگیرد. البته فکرکردن در مورد سلامت کارگران، بخشی از اولویتهای اصلی مدیران منابع انسانی است. همه افراد شاغل در یک مجموعه موظفند برای حفظ ایمنی و سلامت خود و محیط، نکاتی را که متخصصان منابع انسانی با عنوان استانداردهای مورد نیاز کار در سازمان به آن پرداخته و مکتوب کردهاند، رعایت کنند. از جمله اقداماتی که میتوان در این زمینه انجام داد، بهبود نحوه سازماندهی شغلی (از طریق ساعات کاری انعطافپذیر)، بهینهسازی محیط کار (از طریق مشارکت دادن کارگران در فرایند ارتقای محیط کار)، تشویق کارگران به مشارکت در فعالیتهای سالم (از طریق تشویق به شرکت در برنامههای ورزشی) و تشویق رشد شخصی و توسعه فردی است. با این حال در جوامعی با شرایط ایران که اولویتهایی چون امنیت شغلی از طریق قراردادهای ناایمن در خطر است، توجه به ثبات شغلی کارگران از اهمیت ویژهای در ارتقای سلامت روان آنها و بهبود انگیزههای شغلی برخوردار است. از مهمترین دلایلی که میتواند روی سلامت کارکنان تأثیر بگذارد، مسئله بیثباتی شغلی است؛ چراکه این مهم برای کارگران بسیار استرسزاست. استرس را میتوان در دو دسته خوب و بد تعریف کرد؛ استرس منفی، عمدتاً به دلیل شرایطی است که در پی عدم قطعیت در محیط کار با آن مواجه میشویم. این نوع استرس میتواند تأثیر مستقیم روی سلامتی داشته باشد و میزان بهرهوری را تا حد قابلتوجهی کاهش دهد. دلیل اقتصادی پرداختن به سلامت روان در محیط کار روشن است. ارزیابیها نشان میدهد در طول یک سال، ۱۲ میلیارد روز کاری به دلیل افسردگی و اضطراب از بین میرود که معادل یک تریلیون دلار از بین رفتن بهرهوری است. از این میزان، ۲۰ میلیون روز کاری و میلیاردها دلار خسارت ناشی از فقدان بهرهوری، مربوط به کشو آمریکاست. محققان تخمین میزنند در سازمانهای بخش خصوصی که در آن کارکنان مدیریت خوب سلامت و رفاه را درک میکنند، عملکرد سازمانی ۲.۵ برابر بیشتر از سازمانهایی است که مدیریت سلامت و رفاه ضعیفی دارند. با این حال چالشهای سلامت روان، بیشتر از هزینههای مالی خسارت میزنند و بر روحیه، روابط و در نهایت رفاه خانوادهها و جوامع تأثیرگذارند.
اولین قدم در پرداختن به سلامت و رفاه در محل کار این است که بدانیم کارفرماها میتوانند بخشی از راهحل باشند. سپس باید مراحل پرداختن به مشکل و سنجش موفقیت را دنبال کنند. تحقیقات منتشر شده توسط مجمع جهانی اقتصاد در سال جاری، نشان میدهد هیچ راهحلی که برای همه مناسب باشد وجود ندارد اما یک سری اصول راهنما وجود دارد. مواردی نظیر رعایت استانداردهای بهداشت و ایمنی، مقابله با آزار و اذیت در محیط کار، مدیریت حجم کار، ارتقای امنیت شغلی، آموزش واکنش اضطراری در شرایط خطر، ایجاد سیستمهای بازخورد و توجه به برابری در دسترسی به امکانات را میتوان از موارد مهم در ارتقای ایمنی و بهداشت محیط کار و در قالب اصول اولیه این بخش بهشمار آورد. به این واسطه کارفرمایان و کارگران باید از رعایت استانداردهای ایمنی شغلی داخلی و بینالمللی اطمینان حاصل کنند. همچنین رسیدگی به آزار و اذیت، تبعیض و قلدری در محل کار نیازمند سیاستهایی است که باید تبیین شود. از سوی دیگر ضرورت دارد خطمشیهایی ایجاد شود که از کار بیش از حد جلوگیری میکند و تعادل بین کار و زندگی را ارتقا میبخشد. در حوزه ارتقای ایمنی شغلی نیروی کار هم باید از طریق قراردادهای کار استاندارد و قانونی که در آن حقوق کارگر تضمین شده باشد و نگرانیهای او در ارتباط با ثبات شغلی برطرف شود عمل کرد. باید فرهنگی را ترویج کرد که در آن کارگران احساس امنیت کنند تا نگرانیهای خود در خصوص وضعیت شغلی را بدون ترس از تلافی بیان کنند. همینطور در حوزه توجه به برابری در دسترسی به امکانات، کارفرمایان باید محیطی برای فعالیت بسازند که از نیازهای مختلف از جمله نیازهای کارمندان معلول پشتیبانی کند.
ارسال دیدگاه