
اماس بیماری انقباض بافتهای عصبی
بیتا مهدوی روزنامه نگار
مالتیپل اسکلروزیس یا اماس، یک بیماری التهابی است که در آن غلافهای میلین سلولهای عصبی در مغز و نخاع آسیب میبینند. این آسیبدیدگی میتواند در توانایی بخشهایی از سیستم عصبیِ مسئول هدایت، اختلال ایجاد کند و باعث بهوجود آمدن علائم و نشانههای اماس شود. بر اساس آمارهای سازمان جهانی بهداشت آمار اماس در جهان به میزان ۱۱۲ نفر به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت است که این نسبت در کشورهای مختلف متفاوت است. متأسفانه آمار این بیماری در کشور ما معادل ۱۱۱ بیمار به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت است. بر این اساس ایران در شمار کشورهای با شیوع بالا از لحاظ ابتلا به بیماری اماس است.
دکتر ناصر رحیمی، متخصص مغز و اعصاب در مورد بیماری اماس و علل آن به «آتیه نو» میگوید: «اماس یک بیماری التهابی بافت سفید مغز است. بنا به دلایلی که هنوز مشخص نیست بافت سفید مغز نسبت به بعضی عوامل واکنش نشان میدهد و بدن نسبت به التهابی که در عصب اتفاق افتاده، حساس میشود. در واقع در تهاجم بین بافت مغز و سیستم ایمنی بدن یکسری واکنشهایی در بافت سفید مغز اتفاق میافتد که باعث آسیب به رشتههای میلین میشود. رشتههای میلین یک بافت چربی هستند که فیبرهای عصبی را احاطه میکنند و وظیفه آنها انتقال پیامهای عصبی است. بنابراین در بیماری اماس به علت آسیبی که این بافت سفید میبیند انتقال پیامهای عصبی دچار اختلال میشود. گاهی این اختلال بسیار شدید است؛ بهطوری که انتقال پیام از بین میرود و در مواردی ممکن است درجاتی از انتقال پیام دچار اختلال شود. هرچند نمیتوان برای بیماری اماس دلیل قطعی بیان کرد اما میتوان برخی فاکتورهای محیطی را در این زمینه دخیل دانست. بهعنوان مثال کسانی که از خط استوا دورترند، بیشتر به این بیماری مبتلا میشوند. اپیدمیولوژیستها سعی میکنند تا با بررسی جغرافیا، جمعیت، سن، جنس و تاریخچه خانوادگی و قومی دلایل بروز این بیماری را کشف کنند. کمبود ویتامین دی در خون نیز میتواند یک عامل خطر برای بروز این نوع بیماری قلمداد شود. چاقی، سیگار کشیدن و سبک غذایی نادرست هم ممکن است فرد را به سمت این بیماری سوق دهد. طبق بررسیها چاقی اگر از زمان کودکی و نوجوانی شکل گرفته باشد، ابتلا به خطر اماس را افزایش میدهد. چاقشدن افراد میتواند باعث التهاب و فعالیت این بیماری شود. هرچند این یک بیماری ارثی نیست اما به این معنی هم نیست که از نسلی به نسلی دیگر سرایت نمیکند. نزدیک به 200 ژن وجود دارند که هریک از آنها میتوانند تا اندازهای ریسک ابتلا به این بیماری را افزایش دهند. در بروز اماس میتوان به برخی از عوامل عفونی نیز اشاره کرد. ویروسها و باکتریهای بسیاری میتوانند در این زمینه نقش داشته باشند. ویروسهایی مانند سرخک، تبخال انسانی، اپشتین بار پنومونی کلامیدیا و... از جمله این موارد هستند. با این همه باز هم نمیتوان با قطعیت در این زمینه نظر داد و همچنان مطالعات زیادی درباره این موضوع انجام میشود.»
علائم
او با بیان این مطلب که این بیماری باعث ایجاد علائمی میشود که ناشی از آسیب فیبرهای عصبی است میافزاید: «میدانیم که مغز کنترل تمام سیستمهای بدن مانند سیستم تعادلی، حرکتی، عصبی، بینایی و شنوایی و حتی کنترل اسنکفتری را به عهده دارد. بنابراین در آسیب بافتهای سفید مغز این قسمتها دچار اختلال میشوند و برحسب اینکه کدام رشتهها دچار آسیب شدهاند بیمار علائم متفاوتی دارد. نشانههای اولیه اماس معمولاً از سنین ۲۰ تا ۴۰ سالگی ظاهر میشوند و ممکن است از فردی به فرد دیگر و در دورههای گوناگون بیماری متنوع باشند. این علائم عبارتند از: خوابرفتگی، بیحسی یا ضعف در یک یا چند عضو که معمولاً در یک طرف بدن بهطور همزمان رخ میدهد، لرزش، عدم تعادل و راهرفتن نامناسب، لکنت زبان، خستگی، سرگیجه، مورمور شدن یا درد در قسمتهای مختلف بدن، مشکلات جنسی، عدم کنترل ادرار، از دستدادن کامل یا قسمتی از بینایی (معمولاً در یک چشم در یک زمان، اغلب همراه با درد در هنگام حرکت چشم)، دوبینی طولانیمدت و تاری دید.»
انواع
دکتر رحیمی در مورد انواع اماس یادآوری میکند: «شایعترین نوع این بیماری، اماس عودکننده است. در این عارضه فرد ممکن است ناگهان دچار حمله در یک چشم شود، طوریکه چشم تار شده و دچار کاهش قدرت افتراق رنگها شود. این حمله بهطور معمول دو هفته تا یک ماه طول میکشد و با مصرف کورتن بهبود مییابد. نوع دیگر اماس پیشرونده اولیه است که از ابتدا سیر پیشرونده داشته و بهبود پیدا نخواهد کرد. در واقع حملهها پشت سر هم رخ میدهد و هر بار نقصهای جدیدی از خود باقی میگذارد. مدل پیشرونده ثانویه نوع دیگر اماس است که در ابتدا به شکل عودکننده تظاهر پیدا میکند اما از یک نقطه به بعد دیگر بهبود پیدا نکرده و پیشرفت نمیکند. مورد بعدی پیشرونده عودکننده است که با یک شیب ملایم بهطور دائم در حال پیشرفت است و حین پیشرفت فرد دچار حملههای متعدد خواهد شد.»
تشخیص
این متخصص مغز و اعصاب در مورد تشخیص بیماری یادشده توضیح میدهد: «معمولاً ما از آزمایشهای مختلفی برای تأیید تشخیص این بیماری استفاده میکنیم که شامل سابقه پزشکی کامل فرد بیمار، معاینه فیزیکی، معاینه دقیق عصبی و سپس اسکن امآرآی از مغز و نخاع برای بررسی وجود ضایعات نشانه بیماری اماس هستند. همچنین نمونهبرداری مایع مغزی نخاعی (پونکسیون کمری) برای بررسی مایع مغزی نخاعی از نظر پروتئینها و سلولهای التهابی مرتبط با اماس و تستهای پتانسیل برانگیخته که در آنها با قراردادن الکترودهایی روی پوست و سیگنالهای الکتریکی بدون درد، سرعت و دقت پاسخ سیستم عصبی به تحریکها را بررسی میکنند. در بعضی موارد هم انجام آزمایش خون برای بررسی سایر بیماریهایی که ممکن است شبیه اماس باشند انجام میشود.»
درمان
دکتر رحیمی با بیان این مطلب که در حال حاضر هیچ درمان قطعی برای بیماری اماس وجود ندارد اضافه میکند: «علائم و سیر درمان این بیماری را میتوان به کمک دارو کنترل کرد و کاهش داد. درمانهای اماس بهطور کلی به چهار دسته تقسیم میشوند؛ داروهایی که با هدف تغییر روند بیماری تجویز میشود، داروهای استروئیدی برای درمان حملات عود، داروهایی برای کمک به کمکردن علائم، درمانهای دیگر و حمایت کلی برای به حداقل رساندن معلولیت.»
دکتر ناصر رحیمی، متخصص مغز و اعصاب در مورد بیماری اماس و علل آن به «آتیه نو» میگوید: «اماس یک بیماری التهابی بافت سفید مغز است. بنا به دلایلی که هنوز مشخص نیست بافت سفید مغز نسبت به بعضی عوامل واکنش نشان میدهد و بدن نسبت به التهابی که در عصب اتفاق افتاده، حساس میشود. در واقع در تهاجم بین بافت مغز و سیستم ایمنی بدن یکسری واکنشهایی در بافت سفید مغز اتفاق میافتد که باعث آسیب به رشتههای میلین میشود. رشتههای میلین یک بافت چربی هستند که فیبرهای عصبی را احاطه میکنند و وظیفه آنها انتقال پیامهای عصبی است. بنابراین در بیماری اماس به علت آسیبی که این بافت سفید میبیند انتقال پیامهای عصبی دچار اختلال میشود. گاهی این اختلال بسیار شدید است؛ بهطوری که انتقال پیام از بین میرود و در مواردی ممکن است درجاتی از انتقال پیام دچار اختلال شود. هرچند نمیتوان برای بیماری اماس دلیل قطعی بیان کرد اما میتوان برخی فاکتورهای محیطی را در این زمینه دخیل دانست. بهعنوان مثال کسانی که از خط استوا دورترند، بیشتر به این بیماری مبتلا میشوند. اپیدمیولوژیستها سعی میکنند تا با بررسی جغرافیا، جمعیت، سن، جنس و تاریخچه خانوادگی و قومی دلایل بروز این بیماری را کشف کنند. کمبود ویتامین دی در خون نیز میتواند یک عامل خطر برای بروز این نوع بیماری قلمداد شود. چاقی، سیگار کشیدن و سبک غذایی نادرست هم ممکن است فرد را به سمت این بیماری سوق دهد. طبق بررسیها چاقی اگر از زمان کودکی و نوجوانی شکل گرفته باشد، ابتلا به خطر اماس را افزایش میدهد. چاقشدن افراد میتواند باعث التهاب و فعالیت این بیماری شود. هرچند این یک بیماری ارثی نیست اما به این معنی هم نیست که از نسلی به نسلی دیگر سرایت نمیکند. نزدیک به 200 ژن وجود دارند که هریک از آنها میتوانند تا اندازهای ریسک ابتلا به این بیماری را افزایش دهند. در بروز اماس میتوان به برخی از عوامل عفونی نیز اشاره کرد. ویروسها و باکتریهای بسیاری میتوانند در این زمینه نقش داشته باشند. ویروسهایی مانند سرخک، تبخال انسانی، اپشتین بار پنومونی کلامیدیا و... از جمله این موارد هستند. با این همه باز هم نمیتوان با قطعیت در این زمینه نظر داد و همچنان مطالعات زیادی درباره این موضوع انجام میشود.»
علائم
او با بیان این مطلب که این بیماری باعث ایجاد علائمی میشود که ناشی از آسیب فیبرهای عصبی است میافزاید: «میدانیم که مغز کنترل تمام سیستمهای بدن مانند سیستم تعادلی، حرکتی، عصبی، بینایی و شنوایی و حتی کنترل اسنکفتری را به عهده دارد. بنابراین در آسیب بافتهای سفید مغز این قسمتها دچار اختلال میشوند و برحسب اینکه کدام رشتهها دچار آسیب شدهاند بیمار علائم متفاوتی دارد. نشانههای اولیه اماس معمولاً از سنین ۲۰ تا ۴۰ سالگی ظاهر میشوند و ممکن است از فردی به فرد دیگر و در دورههای گوناگون بیماری متنوع باشند. این علائم عبارتند از: خوابرفتگی، بیحسی یا ضعف در یک یا چند عضو که معمولاً در یک طرف بدن بهطور همزمان رخ میدهد، لرزش، عدم تعادل و راهرفتن نامناسب، لکنت زبان، خستگی، سرگیجه، مورمور شدن یا درد در قسمتهای مختلف بدن، مشکلات جنسی، عدم کنترل ادرار، از دستدادن کامل یا قسمتی از بینایی (معمولاً در یک چشم در یک زمان، اغلب همراه با درد در هنگام حرکت چشم)، دوبینی طولانیمدت و تاری دید.»
انواع
دکتر رحیمی در مورد انواع اماس یادآوری میکند: «شایعترین نوع این بیماری، اماس عودکننده است. در این عارضه فرد ممکن است ناگهان دچار حمله در یک چشم شود، طوریکه چشم تار شده و دچار کاهش قدرت افتراق رنگها شود. این حمله بهطور معمول دو هفته تا یک ماه طول میکشد و با مصرف کورتن بهبود مییابد. نوع دیگر اماس پیشرونده اولیه است که از ابتدا سیر پیشرونده داشته و بهبود پیدا نخواهد کرد. در واقع حملهها پشت سر هم رخ میدهد و هر بار نقصهای جدیدی از خود باقی میگذارد. مدل پیشرونده ثانویه نوع دیگر اماس است که در ابتدا به شکل عودکننده تظاهر پیدا میکند اما از یک نقطه به بعد دیگر بهبود پیدا نکرده و پیشرفت نمیکند. مورد بعدی پیشرونده عودکننده است که با یک شیب ملایم بهطور دائم در حال پیشرفت است و حین پیشرفت فرد دچار حملههای متعدد خواهد شد.»
تشخیص
این متخصص مغز و اعصاب در مورد تشخیص بیماری یادشده توضیح میدهد: «معمولاً ما از آزمایشهای مختلفی برای تأیید تشخیص این بیماری استفاده میکنیم که شامل سابقه پزشکی کامل فرد بیمار، معاینه فیزیکی، معاینه دقیق عصبی و سپس اسکن امآرآی از مغز و نخاع برای بررسی وجود ضایعات نشانه بیماری اماس هستند. همچنین نمونهبرداری مایع مغزی نخاعی (پونکسیون کمری) برای بررسی مایع مغزی نخاعی از نظر پروتئینها و سلولهای التهابی مرتبط با اماس و تستهای پتانسیل برانگیخته که در آنها با قراردادن الکترودهایی روی پوست و سیگنالهای الکتریکی بدون درد، سرعت و دقت پاسخ سیستم عصبی به تحریکها را بررسی میکنند. در بعضی موارد هم انجام آزمایش خون برای بررسی سایر بیماریهایی که ممکن است شبیه اماس باشند انجام میشود.»
درمان
دکتر رحیمی با بیان این مطلب که در حال حاضر هیچ درمان قطعی برای بیماری اماس وجود ندارد اضافه میکند: «علائم و سیر درمان این بیماری را میتوان به کمک دارو کنترل کرد و کاهش داد. درمانهای اماس بهطور کلی به چهار دسته تقسیم میشوند؛ داروهایی که با هدف تغییر روند بیماری تجویز میشود، داروهای استروئیدی برای درمان حملات عود، داروهایی برای کمک به کمکردن علائم، درمانهای دیگر و حمایت کلی برای به حداقل رساندن معلولیت.»
ارسال دیدگاه