راهکار تعادل اشتغال و نیروی کار

راهکار تعادل اشتغال و نیروی کار

تأثیرپذیری از وضعیت شاخص‌های اقتصادی و سیاست‌های کلان و تأثیرگذاری بر مؤلفه‌های عمده کار و تولید را باید نشانه پیچیدگی و پویایی بازار کار و چرخه تولید محسوب کرد. در این شرایط، نیاز هم‌زمان بازار اشتغال به نیروی کار و کمبود کارگران با تمایل اشتغال جای پرسش دارد.

دلایل عدم تعادل عرضه و تقاضای فرصت‌های شغلی در بازار کار، چرایی کمبود نیروی کار به‌ویژه افراد ماهر، سیاست‌های ناکارآمد حوزه اشتغال و وضعیت اشتغال‌زایی و تأثیرگذاری آن در توازن بازار کار، بخشی از پرسش‌ها و چالش‌هایی است که به واسطه شرایط مذکور در ذهن ایجاد می‌شود.
فرصت‌های شغلی به‌عنوان نشانه‌ای از رشد اقتصادی و پویایی بازار کار، در نتیجه عوامل مختلفی شکل می‌گیرند. این عوامل را می‌توان به چند دسته اصلی رشد اقتصادی، توسعه فناوری و تغییرات اجتماعی تقسیم‌بندی کرد. رشد اقتصادی یکی از مهم‌ترین عوامل ایجاد فرصت‌های شغلی شناخته می‌شود. با قرار گرفتن یک کشور در مسیر توسعه، تولید کالاها و خدمات افزایش می‌یابد و به تبع آن، نیاز به نیروی کار جدید نیز بیشتر می‌شود.
پیشرفت‌های فناوری به‌طور مداوم منجر به ایجاد مشاغل جدید و تخصصی می‌شود. فناوری‌های نوین مانند هوش مصنوعی، داده‌کاوی و اینترنت اشیا (IoT) نیازمند مهارت‌های خاصی است که قبلاً وجود نداشته‌اند. در عین حال این تغییرات، کاهش برخی مشاغل سنتی را در پی دارند که نیروی کار باید خود را با شرایط جدید وفق دهد. تغییرات در سبک زندگی و نیازهای جامعه نیز باعث بروز مشاغل جدید می‌شود؛ به‌عنوان نمونه با افزایش آگاهی مردم نسبت به محیط‌زیست، مشاغلی نظیر مشاوره زیست‌محیطی و طراحی پایدار رونق یافته‌اند.

چالش کمبود کارگران دارای مهارت
با وجود این فرصت‌های شغلی، کمبود نیروی کار ماهر به‌عنوان یک چالش جدی مطرح است. دلایل این نقیصه را باید در مسائلی مانند عدم تطابق مهارت‌ها، عدم سرمایه‌گذاری در آموزش و پرورش، مهاجرت نیروی کار، عدم انگیزه برای یادگیری مداوم و تبعیض‌های اجتماعی و اقتصادی جست‌وجو کرد.
یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها در بازار کار امروز، عدم تطابق مهارت‌های نیروی کار با نیازهای واقعی بازار است. نظام آموزشی در بسیاری از کشورها نتوانسته است با نیازهای روز بازار کار هم‌گام شود؛ به‌عبارت دیگر، دانش‌آموزان و دانشجویان در حال یادگیری مهارت‌هایی هستند که ممکن است در آینده‌ای نزدیک کاربردی نداشته باشد. کمبود سرمایه‌گذاری در حوزه آموزش و پرورش باعث کاهش کیفیت آموزش و عدم تربیت نیروی کار ماهر می‌شود. بسیاری از کشورها با مشکلات مالی مواجه هستند که مانع از سرمایه‌گذاری کافی در سیستم آموزشی می‌شود. یکی دیگر از دلایل مهم کمبود نیروی کار ماهر، مهاجرت افراد با مهارت‌های بالا به کشورهای دیگر است. بسیاری از افراد با استعداد و متخصص به دنبال فرصت‌های بهتر و شرایط زندگی مطلوب‌تر به کشورهای توسعه‌یافته مهاجرت می‌کنند.
در دنیای امروز، یادگیری مداوم در قالب یک ضرورت یا الزام مطرح است اما بسیاری از افراد به دلیل فشارهای مالی یا عدم دسترسی به منابع آموزشی مناسب، از یادگیری مهارت‌های جدید بازمی‌مانند.
تبعیض‌های اجتماعی و اقتصادی می‌تواند بر دسترسی افراد به آموزش و فرصت‌های شغلی تأثیر بگذارد. افراد ساکن در مناطق محروم یا حاضر در خانواده‌های کم‌درآمد، ممکن است دسترسی کمتری به آموزش‌های باکیفیت داشته باشند.

سازوکار رفع ناترازی اشتغال
برای رفع ناهماهنگی میان فرصت‌های شغلی و نیروی کار ماهر، نیازمند اتخاذ راهکارهای جامع هستیم که از آن جمله می‌توان به اصلاح نظام آموزشی، سرمایه‌گذاری در آموزش فنی و حرفه‌ای، تشویق به یادگیری مداوم، ایجاد فرصت‌های برابر و حمایت از نوآوری و کارآفرینی اشاره کرد.
یکی از مهم‌ترین اقدامات لازم برای حل مشکل، اصلاح نظام آموزشی است. آموزش باید بر اساس نیازهای واقعی بازار کار طراحی شود و مهارت‌های عملی بیشتری را شامل شود. همچنین ضرورت دارد برنامه‌های آموزشی با همکاری صنایع مختلف طراحی شوند تا دانش‌آموختگان آماده ورود به بازار کار باشند. از سوی دیگر دولت‌ها باید با سرمایه‌گذاری بر آموزش مهارت و توسعه فعالیت‌های این بخش، زمینه تربیت نیروی کار ماهر را فراهم کنند. این آموزش‌ها باید شامل دوره‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت باشد تا افراد بتوانند خود را مطابق با نیازهای بازار آماده کنند. ایجاد فرهنگ یادگیری مداوم یکی دیگر از راهکارهای ضروری است. سازمان‌ها باید برنامه‌هایی برای آموزش و ارتقای مهارت‌های کارکنان خود ارائه دهند تا آن‌ها بتوانند با تغییرات بازار سازگار شوند.
برای کاهش تبعیض‌های اجتماعی و اقتصادی، لازم است برنامه‌هایی برای ایجاد فرصت‌های برابر آموزشی و شغلی برای همه افراد جامعه تدوین شود. این برنامه‌ها شامل حمایت از گروه‌های محروم و ارائه تسهیلات آموزشی هستند. دولت‌ها باید محیطی مناسب برای نوآوری و کارآفرینی فراهم کنند تا مشاغل جدید شکل بگیرد و نیروی کار بتواند مهارت‌های خود را در این مشاغل جدید به کار ببرد. وجود فرصت‌های شغلی و نبود نیروی کار ماهر در قالب دو روی یک سکه نیازمند توجه و تدبیر جدی است. برای بهره‌برداری از فرصت‌ها، ضروروی است که نظام آموزشی و برنامه‌های توسعه مهارت‌ها با نیازهای بازار کار هم‌سو شوند. تنها در این صورت می‌توانیم از فرصت‌های شغلی بهره‌برداری و نیروی کار ماهر تربیت کنیم.
با توجه به تحولات سریع دنیای امروز، در صورت ناتوانی در هماهنگی با شرایط جدید، احتمال خلق فرصت‌های شغلی و تربیت نیروی کار ماهر کاهش می‌یابد. بنابراین، ضروری است که دولت‌ها، صنایع، نهادهای آموزشی و افراد شاغل و جویای کار در راستای ایجاد یک سیستم مناسب برای رشد نیروی کار ماهر تلاش کنند. در این صورت است که چالش‌های عرضه و تقاضای نیروی کار و  تربیت و تأمین کارگران ماهر برای فعالیت در فرصت‌های شغلی برطرف خواهد شد.
ارسال دیدگاه